(صفحه361)
است يا حرام؟ و پختن كشمش به همراه غذا حكمش چگونه است؟
جواب: بعد از سركه شدن حلال است. و باد كردن كشمش و جوش آمدن آن در غذا موجب حرمت آن نيست.
سؤال 1377 :كسى كه مشغول خوردن غذا است اگر در بين ظرف غذا فضله موش پيدا كند آيا لازم است كه به باقى افراد خانواده بگويد يا نه، و همينطور گفتن به ميهمان چه حكمى دارد؟
جواب: لازم نيست اطلاع دهد. مگر اينكه غذا دادن به آنها مستند به اين فرد باشد، مثل صاحب منزل و كسى كه غذا را جلو مهمان مى گذارد، كه در اين صورت بايد اطلاع دهد.
سؤال 1378 :هنگام رفتن به مزارع و باغات بزرگ و كوچك، لطفاً حكم موارد ذيل را بيان فرماييد:
استفاده از محصول آنها و همچنين آبهاى جارى آن چه بصورت قنات و چشمه و يا چاه كه بوسيله اى آب آن را خارج مى كنند، وضو گرفتن و غسل و تيمّم و شستن لباس و مصرف خوردن و غيرذلك.
همينطور در راههاى عمومى و يا خصوصى كه با بعضى از مزارع و باغها برخورد مى شود عنوان حق المارّه و همچنين ميوه درختهايى كه در بعضى اماكن و راهها و ديوار باغ بيرون آمده و يا روى زمين ريخته و يا گاهى در جوى آب بدست مى آيد، حكمش چيست؟
جواب: دخول در مزارع و باغهايى كه مالك خصوصى دارد به هيچ وجه جايز نيست. و همچنين است استفاده از ميوه آنها و چاه آب يا قنات يا چشمه اى كه در آنها وجود دارد. ولى استفاده از نهرهاى بزرگ كه ملك شخصى نباشد و يا اگر هم باشد اين مقدار تصرف معمول است و علم به رضايت مالك وجود دارد جايز است.
ضمناً حق المارّه را هم اينجانب تجويز نمى كنم، لذا مصرف آنها جايز نيست. مگر در مواردى كه احراز شود مالك آنها از آنها اعراض كرده است.
(صفحه362)
غصب و سرقت
خريد مال غصبى با علم به غصب
سؤال 1379 :طبق قوانين موجود، خريد مال مسروقه جرم است، آيا مى توان خريدار اموال مسروقه را محكوم كرد؟
جواب: بلى، اگر ثابت شود كه كسى با علم به مسروقه بودن مال و علم به عدم جواز خريد آن، آن را خريده، حاكم مى تواند به هرمقدار كه صلاح دانست، او را تعزير كند.
سرقت در كودكى
سؤال 1380 :اگر كسى در كودكى چيزى را از كسى بردارد، بعد از اينكه بالغ شد، وظيفه او چيست؟
جواب: بايد در اختيار صاحبش قرار دهد.
سؤال 1381 :حدود ده سال پيش كودكى يك وسيله زيبا را كه جلب توجه مى كرد از مغازه اى برداشته و الآن كه بزرگ شده مى خواهد آن را جبران كند. البته هنوز هم آن وسيله هست ولى يكى از قسمتهايش گمشده، از طرفى احتمال مى دهد صاحب مغازه عوض شده باشد. وظيفه چيست؟
جواب: لازم است تحقيق كند، چنانچه صاحب مغازه و يا فرزندان وى را پيدا
(صفحه363)
كرد، بايد با آنها مطرح كند. و در صورتى كه موفق نشد طبق قيمت روز براى او صدقه بدهد.
سؤال 1382 :بچه اى به ملاحظه ندانستن احكام، چيزى را سرقت كند بعد از بلوغ و فهميدن وظيفه او چيست؟
جواب: اگر عين آن مال موجود است بايد آن را به صاحبش برگرداند و در صورتى كه موجود نباشد، مثل يا قيمت آن را بايد به وى بپردازد.
املاك اصلاحات ارضى
سؤال 1383 :حكم زمينهايى كه در زمان طاغوت به عنوان اصلاحات ارضى بين كشاورزان تقسيم شده چيست؟
جواب: حكم اوّلى اين است كه تصرف در ملك ديگرى، بدون رضايت او غصب و حرام است. ولى ظاهراً در زمان حضرت امام (رحمه الله) به عنوان حكم ثانوى اجازه داده شده است. بنابراين همه تصرفات در آن جايز است.
ملاك قيمت در مال مغصوب
سؤال 1384 :اگر شخصى جنسى را از كسى غصب و تلف كند. بعد پشيمان شود و بخواهد عوض آن را بدهد، آيا قيمت زمان تلف را بپردازد يا زمان پرداخت؟
جواب: قيمت روز ادا را بايد بپردازد.
سؤال 1385 :ميزان در اداى مال مغصوب با اختلاف قيمت وقت غصب و زمانِ پرداخت، كدام است؟
جواب: اگر مال مغصوب مثلى بوده، بايد مثل همان را به صاحبش بدهد، هرچند قيمت آن زياد شده باشد. و اگر مال قيمى بوده، بايد قيمت روزى را كه مى خواهد بپردازد بدهد. و اگر معلوم نيست با مصالحه رضايت او را حاصل كند.
سؤال 1386 :سارقى به سرقت اعتراف كرده، ولى دسترسى به اصل مال ندارد، آيا بايد
(صفحه364)
قيمت آن را به نرخ روز سرقت پرداخت كند يا به نرخ روز ادا؟
جواب: اگر عين مال مسروقه تلف شده يا در دسترس نيست، قيمت يوم الاداء را پرداخت كند.
سؤال 1387 :شخصى با اصرار زياد ماشين بنده را به امانت تحويل گرفته كه حداكثر تا فردا ظهر تحويل دهد. ولى با ماشين تصادف كرده، و از بيمه خسارت وارده را يكصد و سى هزار تومان تحويل گرفته و به دروغ به بنده وانمود كرده كه بيشتر از سى هزار تومان نگرفته است من هم با توجه به اين مبلغ و از جهت عاطفى و اخلاقى، سخت نگرفته و ماشين را كه به صورت ناقص تعمير شده بود از ايشان تحويل گرفتم، امّا بعداً متوجه شدم كه مبلغ واقعى يكصد و سى هزار تومان بوده است. حال طرف مدّعى است آن مبلغ حلال و روزى شان مى باشد. لطفاً بفرماييد حق با چه كسى مى باشد (ضمناً ماشين به جاى يك روز و نصف حدود نُه روز معطل بوده است).
جواب: ظاهراً شركت بيمه پول را براى خسارت ماشين داده است. و برداشتن مقدارى از آن توسط فرد واسطه جايز نيست. و بايد به شما بدهد.
مسائل متفرقه غصب
سؤال 1388 :كشف و استخراج معدن از باغ و مزرعه شخصى، بدون اجازه مالك آن چه حكمى دارد؟
جواب: معدن مال مالك زمين است. و استخراج آن بدون اذن مالك صحيح نيست. و در صورت استخراج تماماً مال مالك زمين مى باشد، (و در شرايط فعلى جمهورى اسلامى ايران، تابع مقررات است) البته اگر به حد نصاب برسد، خمس دارد.
سؤال 1389 :شخصى از افرادى از جمله پدر خود چيزى را به سرقت مى برد. بعداً متوجه بدى عمل شده و چون چيزى نداشته، از مال مربوط به پدر مابقى ديون را مى پردازد. سپس از پدر حلاليت مى گيرد و او را به نحوى راضى مى كند، آيا اين پرداخت باعث برائت ذمه مى شود؟
جواب: در فرض سؤال، اگر پدر خريد و فروشى را كه با مال او انجام شده
(صفحه365)
امضا كند، بطورى كه تصرفات آن شخص و اداى ديونش از طرف پدر امضا شود، ان شاءالله برئ الذمه شده و توبه هم كه كرده است. غفرالله لنا و لكم و له.
سؤال 1390 :كسى چندين سال قبل به ملك شخصى تجاوز كرده و تصرف عدوانى كرده است، صاحب ملك موضوع را به دادگاه ارجاع داده و پس از سالها محاكمه، بالأخره شخص متصرّف حاضر شده كه اجاره سالهاى قبل را بپردازد و ملك در تصرف او باشد ولى صاحب زمين راضى به اين كار نيست و در اثر بيكارى خود و فرزندانش مى خواهد خودش در آن كشت و زرع كند. چون در اسلام رضايت طرفين شرط است و صاحب زمين در اين مدت راضى نبوده و نيست، لذا متمنى است بفرماييد كه:
اولا: آيا ملك به صاحب آن برمى گردد؟ يا اينكه بايد در دست متجاوز باشد و او اجرت آن را بپردازد؟
ثانياً: در اين چند سال كارهايى كه در آن زمين از قبيل خواندن نماز و غيره انجام داده حلال بوده يا حرام؟
جواب: الف ـ بلى بايد ملك را به صاحب آن برگرداند و از اين به بعد هم حق تصرف در آن را ندارد مگر با رضايت صاحب آن.
ب ـ اگر با علم به غصبيت در آنجا نماز خوانده باطل است.
سؤال 1391 :مالى كه به عنوان جهيزيّه زن به شوهر سپرده شده و پس از مطالبه آن را نمى دهد، آيا احكام وديعه و امانتدارى در اين مورد جارى است يا احكام غصب؟
جواب: اگر به عنوان امانت سپرده شده و پس از مطالبه پس نمى دهد، در حكم غصب است.
(صفحه366)
احياى موات
سؤال 1392 :زمينى است كه حدود 35 سال قبل، كشاورزانى در اين زمين كشاورزى مى كردند. و تقريباً بيست سال بدون كشت و زرع ماند، و به صورت موات درآمده و حدود پنج سال قبل شخصى با اجاره و اجازه از مالكين اولى و اصلى در زمين مزبور، يك حلقه چاه عميق زده و زمين را احيا مى كند زارعين بيست سال قبل كه در طول اين مدت زمين را ترك كرده بودند، آيا حقى در زمين احيا شده دارند يا خير؟
جواب: اگر قبلا زارعين، زمين را به احياء مالك شده اند يا خريده اند، تا اعراض نكرده اند به ملكيت آنها باقى است.
سؤال 1393 :25 سال پيش انبارى از شخصى خريده ام، بالاى آن انبار، زمينى بوده كه آباد نبوده و اينجانب نيروى جوانى خود را در آباد كردن آنجا به كار گرفته ام، پس از 25 سال پسرهاى فروشنده انبار مى گويند زمينى كه شما گرفته ايد مال ما بوده است. چون در مجاورت خرمن ما مى باشد، دراين باره دستور اسلام را بيان فرماييد؟
جواب: اگر موات بوده و حريم ملك ديگرى نبوده و شما آن را احياى كرده ايد، مالك شده ايد.
سؤال 1394 :آيا جايز است مراتع و چراگاهها را كه چندين سال مورد استفاده قرار گرفته است، احيا كرد؟
(صفحه367)
جواب: در جمهورى اسلامى ايران اين امور تابع مقررات موجود است، و بايد از سازمان مراتع مجوز گرفته شود.
سؤال 1395 :آيا شخص مى تواند جلوى عبور راه عام مراتع را بگيرد؟
جواب: فرد خاص نمى تواند اين كار را انجام دهد. و اين هم تابع مقررات سازمان مراتع مى باشد.
حيازت و تحجير
سؤال 1396 :اينجانب مقدارى زمين در جاى معينى خريدم. دو سال بعد دور آن را سنگ چين نموده و روى آن نخودِ ديم كاشتم. در سال 1350 دولت سابق آن را ملى اعلام كرد، آيا شرعاً من مالك آن زمين هستم؟
جواب: با توجه به خصوصيات مذكور، مالك شرعى شما هستيد.
سؤال 1397 :بعد از چندين سال زحمت، آبى از چاه براى زراعت بيرون آورده ام، آيا اين آب جزء انفال است يا متعلق به خودم؟ و آيا مى توانم وقف كنم؟
جواب: با فرض اينكه محل چاه از اراضى موات بوده و به قصد تملك حيازت كرده و حفر چاه كرده ايد، آن چاه متعلق به شما است و وقف آن مانع ندارد.
سؤال 1398 :چند نفر مدتها قبل زمين مواتى را تحجير مى كنند و بعد از حفر چاه و نصب موتور آب پشيمان مى شوند و محل را رها كرده و مى روند، بعدها چند نفر از اهالى، همانجا را تصرف و احيا مى كنند. يعنى باغ درست مى كنند يا خانه مى سازند، آيا كسانى كه قبلا علامتگذارى كرده اند روى اين زمينها حقى دارند؟
جواب: حكم كلى مسأله اين است كه حفر چاه تحجير است و موجب حق اولويّت مى شود. ولى اگر پس از تحجير زمين را مدتى طولانى مهمل و معطل گذاشتند، حق اولويت ساقط مى شود. و ديگران مى توانند آن را تصرف و احيا كنند ولى در اين فرض احتياط اين است كه با اجازه حاكم شرع باشد. و در فرض سؤال، ظاهراً حق اولويت آقايان ساقط شده و مردمى كه زمين را تصرف و احيا
(صفحه368)
كرده اند اگر با اجازه حاكم شرع بوده، فعلا مالك آن هستند. و اگر هم با اجازه نبوده ولى فعلا مسؤولان مربوطه عمل آنان را امضا كرده و منع نكرده اند، اشكالى ندارد و زمينها ملك احياكنندگان است.
حريم
سؤال 1399 :شخصى در زمين موات نهرى ايجاد كرده است. بعد صاحبان زمينهاى اطراف، زمينهاى تا كنار نهر را احيا كرده و درخت كاشته اند، اكنون ادعاى حريم براى زمينهاى خود مى كنند. حكم آن را مشروحاً بيان فرماييد.
جواب: بطور كلى حريم نهرى كه در زمينهاى موات بالأصل احداث شده، به مقدارى است كه عادتاً و عرفاً براى ريختن گل و لاى و رفت و آمد در دو طرف آن مورد حاجت باشد. و زايد بر آن حريم محسوب نمى شود. و در اين جهت فرقى بين زمين نرم و غيره نيست. و تصرف ديگران در اين مقدار از حريم تصرف غاصبانه است و مالك نمى شوند. ولى تصرف در خارج از اين مقدار مانعى ندارد. و نيز حريم زمين مزروعى اگر در اراضى موات بالأصل احيا شده، به مقدارى است كه عرفاً و عادتاً براى استفاده از آنها مورد نياز باشد. و مقدار حريم تابع مقدار زمين مزروعى و ملك احيا شده است. پس اگر مزرعه توسعه داشته باشد قهراً حريم بيشترى لازم دارد. و اگر مزرعه كم باشد حريم كمترى لازم است. و خلاصه تعيين مقدار حريم به نظر عرف و عادت هر محلى مى باشد. و تصرف ديگران در اين مقدار جايز نيست و مالك نمى شوند. ولى در خارج اين مقدار مانعى ندارد. و اگر اختلاف وجود دارد به حاكم شرع مراجعه شود.
سؤال 1400 :عده اى مى خواهند براى منطقه اى جوى آب بسازند، اما اهالى منطقه همجوار مى گويند چون محل جوى آب در حريم زمينهاى ما قرار گرفته، حق نداريد جوى آب را بسازيد، حكم آن را بيان فرماييد.
جواب: اگر جزء حريم آنها باشد، چنين حقى را دارند.
(صفحه369)
سؤال 1401 :كسانى كه در دامنه كوه يا تپه خانه مى سازند، آيا حق دارند از احياى زمين هاى بالاتر از خانه خودشان در دامنه كوه يا تپه، به عنوان حريم ممانعت كنند؟
جواب: حق مزاحمت ندارند.
سؤال 1402 :ساكنان قديمى حدود صد و پنجاه خانوار مى باشند و از سال 1980 ميلادى حدود 300 خانوار بتدريج در اين منطقه زمين خريدند. چراگاه و حريم اين منطقه تابحال بين ساكنان قديمى تقسيم بود. حالا خانوارهايى كه در اين منطقه زمين خريده اند مدّعى هستند كه چراگاه و حريم و منافع ديگر منطقه بين ما هم تقسيم شود. ساكنان قديمى مدّعى هستند كه شما تعدادتان بيشتر از ما است، اگر تقسيم كنيم براى ما چيزى نمى ماند. آيا آنهايى كه در اين منطقه زمين خريده اند، در چراگاه و حريم شريك هستند يا خير؟ در صورت شريك بودن، آيا به اندازه زمينى كه خريده اند در حريم و چراگاه سهم دارند يا در بين چهارصد و پنجاه بالتساوى تقسيم شود؟ (در حالى كه خريد زمين از طرف افراد غير منطقه هنوز ادامه دارد)، يا مازاد بر احتياج ساكنان قديمى بين ساكنان جديد تقسيم شود؟
جواب: حريم قريه و روستا مرتع و چراگاه عمومى ساكنان آن مى باشد. و هيچكس حق تملك و فروش آنها را ندارد. و حق استفاده از آنها تابع حق استفاده از خود روستا و قريه مى باشد. و بعضى حق مزاحمت بعض ديگر را ندارند، بنابراين در فرض سؤال، عموم ساكنان فعلى روستا نسبت به حريم و مرتع مساوى اند. و فرقى بين ساكنان قبلى و فعلى نيست.
سؤال 1403 :آبى است كه از صدها سال قبل، به نام اجداد و پدران اهل يك قريه بوده و استفاده مى شده است، و در حال حاضر هم در اختيار و تصرّف اهل قريه مذكور طبق اسناد مى باشد، مدتى است چند نفر از قريه ديگر بدون هيچ گونه مجوّز شرعى و قانونى آب را بسته و از مسير اصلى آن را منحرف كرده اند، استدعا دارم نسبت به حليّت و حرمت اين عمل، فتواى خود را بيان فرماييد.
جواب: آب مذكور اختصاص دارد به كسانى كه از قديم الايّام در كنار و پايين آن باغ يا مزرعه يا آبادى، به حساب استفاده از آن آب احداث كرده اند و ديگران
(صفحه370)
حق ندارند بدون اجازه صاحبان آن املاك، مسير آب مذكور را تغيير دهند، و يا اينكه از آن آب به مقدارى بردارند كه از حاجت اهالى سابق كم بماند.
سؤال 1404 :فرموده ايد كه حريم ده را كسى مالك نمى شود. بنابراين اكثر دهات و قصبات كه اول كوچك بوده و به تدريج زمينهاى اطراف آنها را كه موات بوده گرفته و خانه ساخته اند. همچنين فعلا زمينهاى مواتى كه متصل به ديوار دهات و قصبات است و بلامانع است مى گيرند و خانه مى سازند، آيا متصرفان حريم، مالك اينگونه زمينها شده اند؟ يا اينكه غصب است يا حكم ديگرى دارد؟
جواب: اگر قبل از احداث قريه، مزرعه احداث شده و قريه در زمين محياة ايجاد شده است، قريه حريم ندارد. و چنانچه در اراضى موات احداث شده باشد حريم دارد. و نبايد در حريم خانه بسازند و مى توانند به مقدار حريم رها كنند و بعد از آن خانه بنا كنند و اگر در حريم بسازند، حكم غصب را دارد.
سؤال 1405 :نظريه حضرت عالى در مورد زمينهاى موات تحجير شده اطراف روستاها چيست؟ آيا تحجير كنندگان مى توانند زمينهاى مزبور را احياى كنند؟ و تصرف آنها در زمينهاى مزبور جايز است يا خير؟ و در ضمن آيا معامله زمينهاى تحجير شده اى كه خريد و فروش شده اند، صحيح است يا باطل
جواب: اگر زمين موات بالاصل بوده و حريم نبوده، با وجود شرايط تحجير آن صحيح است و تحجير كننده مى تواند آن را احيا كند، و يا حق تحجير خود را در مقابل عوض منتقل به ديگرى كند.
(صفحه371)
مشتركات
سؤال 1406 :آيا رفت و آمد و ساير تصرفات آقايان اهل علم به قراء معلوم الحال و استفاده از آبهاى انهار، جهت نشر احكام مقدسه اسلام را اجازه مى فرماييد يا خير؟
جواب: رفت و آمد در مرافق عمومى و اراضى وسيعه مانع ندارد، و از انهار كبار نيز استفاده به مقدار متعارف مانع ندارد و در منازل اشخاص با عدم علم به غصبيّت مانع ندارد.
سؤال 1407 :برخى از مغازه ها براى عرضه بيشتر، قسمتى از اجناس مغازه شان را در كنار پياده رو يا خيابان قرار مى دهند. و همچنين برخى از دستفروشان گارى دستى يا چرخ يا وانت بار و امثال آن را در محل عبور مردم در پياده رو يا كنار خيابان يا كوچه مستقر مى كنند. چنانچه اين كار مغاير با مقرّرات شهردارى باشد يا مزاحم عبور مردم يا موجب سدّ معبر شود، از نظر شرعى چه حكمى دارد؟
جواب: در فرض مذكور جايز نيست.
(صفحه372)
مجهول المالك
سؤال 1408 :اينجانب سرپرست يك گروه فعاليتهاى علمى بودم كه مدتى پيش كار گروه تعطيل شد و وسايلى از آنان در دست من ماند. حال وظيفه اينجانب نسبت به آن وسايل چيست؟
جواب: اگر آن افراد را مى شناسيد بايد با آنها مطرح كنيد. و در صورتى كه راهى براى شناسايى آنها نداشته باشيد، به قيمت روز بفروشيد و به نيت صاحب واقعى آنها صدقه بدهيد.
سؤال 1409 :اگر شخصى به كسى بدهكار باشد، ولى هرچه جستجو مى كند او را پيدا نمى كند، آيا مى تواند از طرف او صدقه بدهد، يا در صندوق صدقات بيندازد، يا به دست خادم مسجدى كه مى گويد من فقير را مى شناسم و به او مى دهم بدهد؟
جواب: اگر از دستيابى به طلبكار خود مأيوس شد، آن را به نيت صاحبش صدقه دهد به فقير و بنابر احتياط لازم از مجتهد جامع الشرايط اجازه بگيرد. بنابراين جايى براى سؤالهاى بعد باقى نمى ماند.
سؤال 1410 :در اوايل پيروزى انقلاب اسلامى فروشگاه تعاونى از سهام مردم در محلى تشكيل و سالها مورد استفاده سهامداران بوده است. ولى در حدود چهار سال پيش به علل نارساييها تعطيل و منحل شده و وجوه مربوط به سهامداران براساس مدارك به آنها مسترد
(صفحه373)
گرديد. تعدادى از صاحبان سهام در مدت چهار سال براى استرداد و بازپس گرفتن حق خود مراجعه نكرده اند. و بارها به آدرس آنان مراجعه شده، ولى اغلب آنان تغيير منزل داده و آثارى از آنان به دست نيامده است. اكنون مبلغ سيصد هزار تومان در دست هيأت امنا مانده، تكليف چيست؟
جواب: اگر از اطلاع به صاحبان وجوه بطور كلى مأيوس باشيد، مبلغ مزبور را به نيت آنها به فقرا صدقه دهيد، ان شاء الله موفق و مؤيد باشيد.
(صفحه374)
چيزى كه انسان پيدا مى كند
سؤال 1411 :دو سال پيش خدمت يكى از دوستان در يكى از اماكن مقدّسه نشسته بودم كه چند نفر وارد شدند و گفتند دستبند طلايى پيدا كرده اند و دفتر اشياى گمشده نيز تعطيل بود. و به هرحال به من سپردند. فردا به متصدى دفتر و چند نفر خدمه جريان را گفتم و بالأخره كسى سراغش نيامد. و همان شخصى كه در دفتر نزدش نشسته بودم به قدرى محتاج است كه گاهى به ده يا صد تومان نيازمند مى شود و داراى دو فرزند و يك زن است و هم اكنون در منزل پدر عيالش به سختى زندگى مى كند، آيا اجازه هست آن را از طرف صاحبش بفروشم و به ايشان بدهم؟
جواب: خود طلا را به نيت صاحب واقعى اش، به شخص مزبور به عنوان صدقه بپردازيد.
سؤال 1412 :اجناس و وسايل قيمتى كه در سرزمينهاى غيراسلامى پيدا مى شود، اگر مورد احتياج افراد مسلمان، باشد حكمش چيست؟
جواب: اگر بطور كلى از شناخت صاحبان آنها مأيوس باشند، مجازند خودشان تصرف كنند.
سؤال 1413 :اينجانب چوپان مى باشم. روزى در بيابان اشيايى قديمى شبيه به سكه به همراه دو انگشتر پيدا كردم كه بعداً معلوم شد قدمت هزار و چهارصد ساله دارند و نيروى
(صفحه375)
انتظامى سكه ها را از من گرفته و ضبط كردند، آيا چنين حقى را دارند؟
جواب: اشياى يافته شده ظاهراً حكم گنج را دارد، و شرعاً متعلق به يابنده است و لازم است خمس آنرا طبق احكام خمس گنج بدهد ولى اگر مقررات جمهورى اسلامى ايجاب مى كند كه آنها را به نفع عموم و به عنوان اشياى عتيقه ضبط و نگهدارى كنند، مخالفت يابنده و ادعاى روى آنها جايز نيست.
(صفحه376)
مسائلى پيرامون حق
گرفتن نوبت ديگران
سؤال 1414 :آب رودخانه در روستا براى آبيارى زمينها به نوبت صورت مى گيرد. اگر كسى بدون رعايت نوبت از آن استفاده كند، آيا اشكال دارد؟
جواب: اشكال دارد، و جايز نيست.
سؤال 1415 :زراعتى كه با آب غير نوبتى در مسأله قبل رشد يافته است چه حكمى دارد؟
جواب: حاصل آن زراعت حرام نيست.
خريد و فروش حق
سؤال 1416 :آيا كشاورزان مى توانند حق آب خود را بفروشند؟
جواب: حق فروش را در قسمتى كه ذى حق هستند دارند.
سؤال 1417 :آيا فروختن عناوين حقوقى از قبيل «مجوز صدور، كُد بازرگانى و...» به افراد ديگر شرعاً اشكال دارد؟
جواب: چون اينها ماليت ندارد خريد و فروش آنها جايز نيست و باطل است. بلى در صورتى كه مخالف مقررات موجود نباشد، پول گرفتن براى رفع يد از آنها مانعى ندارد.
(صفحه377)
آيا جواز استفاده از چيزى موجب اثبات حق است؟
سؤال 1418 :اتومبيلم دست راننده اى بود كه با آن كار مى كرد و نصف درآمد آن را به من مى داد. حال بعد از چند سال تصميم دارم اتومبيل را بفروشم. راننده مى گويد من هم شريك هستم چون چند سال زحمت كشيده ام، آيا وى در اصل قيمت حق دارد؟
جواب: راننده در فرض سؤال، هيچ حقى نسبت به ماشين و قيمت آن ندارد.
سؤال 1419 :آب رودخانه اى از قديم بين كشاورزان تقسيم مى شده است، آيا اين تقسيم حقى براى آنها ايجاد مى كند، به طورى كه ديگران حق استفاده از آب رودخانه را نداشته باشند؟
جواب: حق براى كشاورزان ايجاد كرده است. ولى به اندازه نياز و احتياج. و نسبت به مازاد حقى ندارند.
سؤال 1420 :قناتى است در روستايى، مشترك بين دو دسته از اهالى، به علّت آمدن سيل قابل استفاده كامل نيست و احتياج به لايروبى دارد. عدّه اى حاضر شده اند و دسته اى همكارى نمى كنند، آيا اينان حق چنين چيزى را دارند؟
جواب: در فرض سؤال، افراد مزبور نمى توانند مانع از لايروبى قنات شوند. مگر اينكه طريق اصلحى در كار باشد.
حق تأليف كتاب و حق تكثير نوار و فيلم
سؤال 1421 :قراء معروفى سوره يا آياتى از قرآن را با صوت زيبا مى خوانند و آن را بر روى نوار كاست يا ويدئو ضبط مى كنند. آيا قارى مى تواند امتياز آن را خريد و فروش كند يا خير؟ و آيا ديگران در موقع تكثير لازم است از او اجازه بگيرند؟
جواب: مى تواند. زيراكه اينها حقوق عقلائيّه مى باشند. و شارع ردعى از آنها ندارد.
سؤال 1422 :نقشه قالى را اجاره كرده ام، براى اينكه در يك قالى از آن استفاده كنم، آيا جايز است بدون اجازه مالك از روى آن نقشه نمونه بردارى كنم، بطورى كه ضررى به نقشه وارد
(صفحه378)
نشود؟ و آيا اگر در مدّت اجاره همان نقشه را جهت استفاده دو قالى به كار ببرم، چه حكمى پيدا مى كند؟
جواب: تجاوز از مورد اجاره و خصوصيات مذكوره در آن جايز نيست.
مسائل متفرقه حقوق
سؤال 1423 :در طول جنگ تنها سه ماه موفق شدم به جبهه بروم. ولى با كمك يكى از برادران سپاه كه از سابق با من آشنايى داشت، گواهى مربوط به حضور 6 ماهه دريافت كردم و به اداره خود دادم كه بابت آن يك گروه حقوقى به من اضافه شده و مقدارى حقوق بيشتر مى گيرم. با توجه به نياز زيادى كه به آن دارم، آيا گرفتن آن جايز است؟
جواب: چنانچه حقوق مربوط به شش ماه جبهه باشد و شما واجد اين شرط نباشيد، نمى توانيد آن را بگيريد. و به هرنحو ممكن لازم است به آنها برگردانيد. و نياز داشتن مجوز گرفتن آن نمى شود.
سؤال 1424 :هيأت امناى شهرك، پولى كه از مردم گرفته بودند براى دريافت زمين به حساب بانك گذاشته و سود آن را بدون اطلاع و كسب رضايت صاحبان آن، براى ساختن ادارات شهرك و بيمارستان مصرف كرده اند. آيا صرف اين پول در اين موارد جايز است؟
جواب: چنانچه پولها به صورت امانت در دست هيأت امنا بوده، سود حاصله مربوط به صاحبان پول است و با عدم رضايت آنها صرف در امور ديگر، اگر چه مؤسسه عام المنفعه مى باشد، جايز نيست.
سؤال 1425 :پمپ آبى جهت آب كشيدن براى حمام عمومى خريدارى شده. ولى چون حمام قديمى بوده مخروبه شده و جديداً ساخته اند. عده اى مى گويند پمپ را بفروشند و براى خريد مصالح آب مشروب مصرف كنند و ديگران عقيده دارند پول آن را صرف احتياجات حمام جديد كنند. وظيفه چيست؟
جواب: در مفروض سؤال، عمل به طريق دوّم اقرب است كه به مصرف احتياجات حمام جديد برسد.
(صفحه379)
سؤال 1426 :همسايه ما روى منزل خود دو طبقه ديگر ساخته است، امّا به بهانه اين كه يك متر حياط خلوت به طرف حياط ما دارد، در هر دو طبقه شيشه هاى پنجره را ساده انداخته اند كه كاملا بر حياط ما اشراف دارد و آرامش را از ما سلب كرده اند، آيا همسايه چنين حقى را دارند يا نه؟
جواب: ساختمان در ملك خودش اشكال ندارد. ولى چنانچه ساده بودن شيشه ها موجب مزاحمت همسايه است، بايد طورى عمل كنند كه مزاحمت مرتفع شود.
(صفحه380)
ازدواج
صيغه عقد نكاح
سؤال 1427 :اگر بين زن و مردى بدون اجراى صيغه، به قصد علقه زوجيّت، عمل زناشويى صورت گيرد، حكم فرزندان و نكاح چگونه است؟
جواب: نكاح صحيحى واقع نشده. و در صورت جهل ولد عنوان ولد شبهه را دارد.
سؤال 1428 :آيا مى توان مانند ساير عقود در نكاح نيز قائل به معاطات شد؟ علّت را بيان فرماييد.
جواب: جايز نيست. و بيان علّت مربوط به فقه استدلالى است.
سؤال 1429 :آيا انشاء عملى در نكاح متصور است؟
جواب: انشاء فعلى همان معاطات است كه جايز نيست.
سؤال 1430 :من شيعه ام و در كشورى هستم كه عالم شيعه نيست، آيا عقد را اهل تسنّن بخوانند يا اينكه رضايت طرفين كافى است؟
جواب: لازم است عقد خوانده شود. و رضايت طرفين كفايت نمى كند و حتماً لازم نيست عاقد شيعه باشد.
|