في:  
                       
 
 
 

من حياة سماحته قائمة المؤلفات الأحکام و الفتاوى الأسئلة العقائدية نداءات سماحته  الصور  لقاءات و زيارات
المکتبة الفقهية المختصة الصفحة الخاصة المواقع التابعة أخبار المكاتب وعناوينها الدروس المناسبات القرآن والمناجات

<<التالي الفهرس السابق>>



(صفحه131)

لباس نجس را پوشيده، به اعتقادِ اينكه لباسِ پاك را پوشيده و نماز خوانده است، بعداً معلوم شده اشتباه كرده، نماز او چه حكمى دارد؟
ج ـ در فرض سؤال نمازهايى كه خوانده صحيح است و قضا ندارد.

س 251 ـ آيا در حال نماز جايز است بچه اى را كه بدن و لباس او نجس است در آغوش گرفت؟
ج ـ اگر عين نجاست و لباس نجسى كه به تنهايى بشود با آن ستر عورت كرد همراه بچه نباشد، اشكال ندارد.

س 252 ـ اگر چيز غصبى، مانند دستمال و امثال آن يا پول غيرمخمس همراه نمازگزار باشد، آيا موجب بطلان نماز او مى شود؟
ج ـ موجب بطلان نمى شود.

س 253 ـ زمين منزل و فرش مباح است ولى زيرفرشى غصبى مى باشد، نماز خواندن روى آن چه حكمى دارد؟
ج ـ نشست و برخاست روى چيز غصبى ولو با واسطه جايز نمى باشد و نماز روى آن هم باطل است.

س 254 ـ خانمى به مسأله احتلام بانوان و امكان جنب شدن آنها توجه نداشته و بدون غسل، نماز خوانده و روزه گرفته است و فعلاً متوجه مسأله شده، وظيفه اش چيست؟
ج ـ اگر يقين يا اطمينان ندارد كه جنب شده است، نمازهاى او قضا ندارد و در هر صورت روزه هاى او صحيح است و قضا ندارد.

س 255 ـ خانمى روى ناخن خود را لاك مى زده و گمان مى كرده كه براى وضو و غسل مانعى ندارد و مدتى با همان وضو و غسل نماز خوانده و روزه گرفته است، وظيفه او نسبت به عبادات گذشته چيست؟

(صفحه132)

ج ـ نمازهايى را كه باآن وضو و غسل خوانده است، قضا دارد، اما روزه هاى او صحيح است و قضا ندارد.

س 256 ـ بر شخصى غسل مسّ ميت واجب شده و انجام نداده است، نماز و روزهاى او چه حكمى دارد؟
ج ـ روزه هاى او صحيح است، اما نمازهايى كه در آن حال خوانده باطل است و بايد اعاده و قضا كند، بلى، اگر پس از آن يك غسل واجب، مثل غسل جنابت يا حيض انجام داده باشد، نمازهاى بعد از آن غسل صحيح است.

س 257 ـ شخصى در آخر وقت نماز مى خواند، به طورى كه اگر نماز را با آرامى و همراه با مستحبات بخواند مقدارى از آن در خارج وقت واقع مى شود، وظيفه او چيست؟
ج ـ در فرض سؤال كه وقت تنگ است، بايد مستحبات نماز راترك كند و به اقل واجبات اكتفاء كند، تا حتى المقدور نماز در وقت انجام شود و اگر مستحبات را بخواند، معصيت كرده ولى نمازش باطل نيست.

س 258 ـ شخصى بايد روى يك پا بايستد و اگر بخواهد ايستاده نماز بخواند بايد عصا به دست بگيرد، آيا واجب است براى نماز با عصا بايستد يا مى تواند نشسته نماز بخواند؟
ج ـ در فرض سؤال واجب است ايستاده نماز بخواند.

س 259 ـ خانمى به علت درد شديد كمر و زانو به يكى از دو حالت زير قادر به نماز خواندن است:
1 ـ ايستاده نماز بخواند و براى سجده كردن روى صندلى نشسته و روى ميزى كه در مقابل خود گذاشته سجده كند به نحوى كه زانوها يا نوك

(صفحه133)

انگشتان روى زمين قرار نمى گيرد بلكه كف پا روى زمين قرار مى گيرد.
2 ـ نشسته نماز بخواند و سجده را به شكل صحيح انجام دهد. كدام يك از اين دو حالت صحيح است؟
ج ـ فرض اوّل ترجيح دارد و بايد به صورت اوّل نماز بخواند; بلى احتياط اين است كه نماز را به هر دو صورت بخواند.

س 260 ـ اينجانب چندين سال نماز خوانده ام و فعلاً معلوم شده كه در اثر جهل به مسأله قرائت حمد و سوره نمازم صحيح نبوده است، آيا بايد نمازها را قضا كنم؟
ج ـ اگر توجه و التفات داشته ايد كه جاهل به مسأله هستيد و در سؤال وياد گرفتن مسامحه و بى اعتنايى كرده ايد، جاهل مقصّر هستيد و بايد نمازها را كه با قرائت غيرصحيح خوانده ايد قضا كنيد، اما اگر اصلاً التفات به جهل خود نداشته ايد و معتقد به صحت نمازها بوده ايد جاهل قاصر محسوب مى شويد و قضا ندارد.

س 261 ـ آيا غلط خواندن قنوت يا ذكرهاى مستحبى نماز، مبطل نماز است؟
ج ـ اگر غلط خواندن، كلمه را از صدق ذكر و يا قرآن يا دعا بودن خارج نكند و مغير معنى نباشد مبطل نيست.

س 262 ـ در نمازهاى واجب كه بايد بعد از حمد يك سوره تمام بخوانند، آيا صحيح است همان سوره حمد را تكرار كنند؟
ج ـ لازم است سوره اى غير از حمد بخوانند.

س 263 ـ اگر نمازگزار بدون اينكه تصميم به خواندن سوره معيّنى گرفته باشد، بسم الله را بگويد، بعد تصميم بگيرد كه سوره مباركه قدر را بخواند، آيا بايد مجددّاً بسم الله را بگويد؟

(صفحه134)

ج ـ احتياط واجب آن است كه مجدداً بسم الله را به قصد سوره قدر بگويد و به آنچه قبل از تعيين گفته اكتفا نكند.

س 264 ـ آيا ملاك در وقف، نفس تازه كردن است يا كمى مكث كردن كفايت مى كند؟
ج ـ كمى مكث كفايت مى كند و نفس تازه كردن لازم نيست.

س 265 ـ ملاك در جهر و اخفات چيست؟
ج ـ ملاك در جهر ظاهر كردن جوهره صوت است و ملاك در اخفات ظاهر نكردن جوهره صدا است هر چند كسانى كه اطراف انسان هستند صدا را بشنوند.

س 266 ـ فردى در شرايطى است كه اگر بخواهد ركوع و سجود متعارف انجام دهد وضويش باطل مى شود آيا مى تواند ركوع و سجود را در حال ايستاده ايماءاً انجام دهد يا حتماً بايد ركوع و سجود را به صورت متعارف انجام دهد ولو وضوى او باطل شود.
ج ـ اگر باطل شدن وضو به جهت خارج شدن باد باشد و نمى تواند از خارج شدن آن جلوگيرى كند، بايد به وظيفه كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن غائط جلوگيرى كند عمل كند. (همانگونه كه در مسأله 314 توضيح المسائل بيان شده است) و ركوع و سجود را بطور معمول انجام دهد. ولى احتياط مستحب اين است كه دو نمازبخواند، چون در دوران امر بين نماز اضطرارى با طهارت و اختيارى بدون طهارت، اولى جمع بين هر دو است.

س 267 ـ اين جانب ناچار شده ام كه با دستمال پيشانى و دو طرف آن را ببندم، وظيفه ام براى سجده چيست؟
ج ـ اگر رفع آن به مقدار سجده واجب ممكن نيست يا ضرر و مشقت دارد،

(صفحه135)

با همان دستمال سجده را انجام دهيد. (پيشانى را با همان دستمال بر چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذاريد)

س 268 ـ آيا سجده بر دستمال كاغذى صحيح است؟
ج ـ بلى صحيح است.

س 269 ـ آيا سجده بر اسكناس صحيح است؟
ج ـ اگر اسكناس و پولهاى ديگر از چيزى كه سجده بر آن صحيح است مثلاً از كاه يا پنبه يا چوب ساخته شده باشد مى شود بر آنها سجده كرد و صحيح است والاّ خير. و در هر صورت بهتر اين است كه در حال اختيار بر اسكناس و پولهاى كاغذى كه مظهر ماديّات هستند سجده نكنند.

س 270 ـ كسى كه به علّت درد پا از نشستن ممنوع باشد و نتواند بطور متعارف سجده كند آيا مى تواند براى سجده در حالى كه ايستاده ايماء كند يا روى صندلى بنشيند و روى ميز مثلاً سجده كند؟
ج ـ در فرض مذكور اگر به هيچ وجه نمى تواند سجده كند نشستن روى صندلى و سجده كردن روى ميز مقدم است.

س 271 ـ مهرى ساخته اند كه جعبه آن از پلاستيك است و هر مرتبه كه پيشانى را روى آن مى گذارند، شماره عوض مى شود و عدد ركعات نماز را نشان مى دهد، آيا سجده بر آن صحيح است؟ و آيا مى شود به آن اعتماد كرد؟
ج ـ اگر شرايط چيزى را كه سجده بر آن صحيح است، دارا باشد و موجب اطمينان بشود، اشكال ندارد و مى توان به آن اعتماد كرد.

س 272 ـ شخصى نمى دانسته و در نمازها بجاى «بحول الله وقوته اقوم و اقعد» «يا حىّ يا قيوم» گفته است، آيا نمازهايش اشكال دارد؟
ج ـ در فرض سؤال، نمازهايى كه خوانده است باطل نيست ولى بايد توجه

(صفحه136)

داشته باشد كه در نماز «بحول الله ...» وارد شده است و گفتن غير آن به قصد ورود جايز نيست.

س 273 ـ كسى كه وظيفه اش نشسته نماز خواندن است آيا قبل از شروع به حمد ركعت دوّم مستحب است بگويد: «بحول الله و قوته اقوم واقعد»؟ در ركعت سوم و چهارم چطور؟
ج ـ بطور كلى اين جمله مربوط به كسى است كه ايستاده نماز مى خواند و گفتن آن در نماز نشسته بقصد ورود صحيح نيست، بلى اگر كسى نمى دانسته و گفته است نمازهايش باطل نيست.

س 274 ـ آيا جايز است در نمازهاى واجب يك آيه را چند مرتبه تكرار كنند؟
ج ـ بلى تكرار آيه در نماز واجب و مستحب مانعى ندارد.(1)

س 275 ـ آيا تكرار كلمات و اذكار نماز جايز است؟
ج ـ اگر شك در صحت آيه يا كلمه دارد (شك دارد كه آن را صحيح ادا كرده يانه) و از آن نگذشته و تجاوز نكرده است (مشغول آيه يا جمله بعد نشده) واجب است تكرار كند و اگر تجاوز كرده (وارد آيه يا جمله بعد شده) تكرار به قصد احتياط جايز است به شرط آن كه منشأ شك و تكرار وسواس نباشد و به حدّ وسواس نرسد والاّ صحت و جواز تكرار مشكل است.

س 276 ـ اگر كلمه اى درنماز غلط گفته شود يا در صحت آن شك كند يا نَفَسِ انسان قطع و كلمه ناقص شود، آيا تكرار همان كلمه كافى است يا بايد از اول آيه يا از اول جمله خوانده شود،مثلاً اگر «مستقيم» را غلط گفت، يا صحت آن

1 ـ ففى الخبر كان علىّ بن الحسين عليهماالسلام اذا قرأ مالك يوم الدين يكررها حتى يكاد ان يموت. و فى آخر عن موسى بن جعفر عليهما السلام عن الرجل يصلّى، له ان يقرأ فى الفريضة فتمرّ الآية فيها التخويف فيبكى و يردد الآية؟ قال عليه السلام يرددّ القرآن ما شاء و ان جاء البكاء فلا بأس. (وسائل الشيعه، ج 4، ص813).

(صفحه137)

مشكوك بود، يا در حال حركت بدن اداء كرد، آيا بايد از «اهدنا» تكرار كند؟
ج ـ تكرار آيه از اول لازم نيست ولى چنانچه كلمه اى را وصل به ماقبل كرده و مثلاً گفته «صراط المستقيم» و «مستقيم» را غلط گفته يا الف و لام آن را گفته و نفس قطع شده در اين موارد جمله قبل را بنابر احتياط تكرار كند و بگويد «اهدنا الصراط المستقيم» و همينطور اگر مضاف يا جارّ را گفته و مضاف اليه يا مجرور غلط يا مشكوك باشد، احتياط تكرار مضاف و جارّ است مثلاً اگر «مغضوب» را غلط گفته و يا مشكوك است «غير» را هم تكرار كند يا اگر «هم» در كلمه «عليهم» را غلط گفته. لفظ «على» را نيز تكرار كند.

س 277 ـ اگر كسى در صحّت كلمه اى از نماز شك كند و آن را دو مرتبه بگويد، آيا موجب سجده سهو مى شود؟
ج ـ خير، موجب سجده سهو نمى شود.

س 278 ـ شخصى سجده سهو را فراموش كرده و پس از ورود به نماز ديگر يادش آمد، وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض سؤال نمازى را كه مشغول شده (ولو مستحبى باشد) تمام كند و پس از آن سجده سهو را بجا آورد.

س 279 ـ شخصى بايد نماز احتياط مى خواند و فراموش كرد و وارد نماز ديگر شد، وظيفه اش چيست؟
ج ـ اگر بلافاصله وارد نماز نافله يا نماز واجب قضايى و امثال آن (مثل استيجارى) شده، نماز را قطع كند و نماز احتياط رابجا آورد و نماز او صحيح است ولى بهتر است نماز را بعد از نماز احتياط اعاده كند، اما اگر شروع به نمازى كرده كه بايد بعد از تمام شدن نماز اول خوانده شود (مثلاً نماز احتياط مربوط به نماز ظهر بوده است و شروع به نماز عصر كرده) در اين

(صفحه138)

صورت اگر از محلّ عدول گذشته (مثلاً وظيفه او يك ركعت نماز احتياط بوده و وارد ركوع ركعت دوم نماز عصر شده) نماز را قطع كند و نماز احتياط را بخواند و پس از آن نماز عصر را از اول بخواند، اما اگر از محلّ عدول نگذشته (مثلاً در ركعت اول نماز عصر است) در اين صورت احتياط اين است كه نيتش را از نماز عصر به نماز ظهر برگرداند و نماز احتياط را بخواند و بعد، نماز عصر را از اول بخواند و در هر دو فرض بهتر است نماز ظهر را اعاده كند.

س 280 ـ برشخصى نماز احتياط واجب شد ولى بعد از نماز فراموش كرد و منافى انجام داد، آيا بايد اصل نماز را اعاده كند يامى تواند به همان نماز احتياط اكتفا كند؟
ج ـ احتياط اين است كه نماز احتياط را بخواند و اصل نماز را هم اعاده كند.

س 281 ـ آيا استفراغ در حال نماز باعث اشكال در نماز مى شود؟
ج ـ اگر صورت نماز به هم نخورد، لطمه به نماز نمى زند و نماز صحيح است.

س 282 ـ مرسوم است بعد از نمازها به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار(عليهم السلام) سلام مى دهند، آيا براى اين عمل مدركى وجود دارد؟
ج ـ بلى، در روايات متعددى وارد شده است كه اگر نمى توانيد نزد قبور پيامبر(صلى الله عليه وآله) و فاطمه زهرا(عليها السلام) و ائمه اطهار(عليهم السلام) حاضر شويد، و از نزديك زيارت كنيد. از دور با اشاره به قبور آنان سلام دهيد و زيارت كنيد.(1) و روايات دلالت دارند بر استحباب زيارت و سلام بر آنان در تمام حالات و هر چند مرتبه در شبانه روز خصوصاً شب و روز جمعه كه بعد از نمازها را نيز

1 ـ در اين رابطه به وسايل الشيعه، ج 10، ص 263 و 452 مراجعه شود. و در جواهرالكلام، ج 20، ص 100 آمده است: «و يستحب زيارة النبى(ص) و فاطمة(ع) و الائمة(ع) من بُعد، بمعنى الايماء الى قبورهم بالسلام...

(صفحه139)

شامل مى شود.
بلكه سزاوار است بعد از هر نماز واجب حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) را زيارت و به آن حضرت سلام كرد، همانگونه كه بزنطى گويد: «به حضرت رضا(عليه السلام) عرض كردم چگونه بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در عقب مكتوبه (نماز واجب) صلوات و سلام بفرستم؟ حضرت فرمود: مى گويى «السّلام عليك...».
(1)

شكيات نماز

س 283 ـ اگر كسى در حال نماز شك كند، نمازى كه مى خواند، نماز ظهر است يا عصر و يا مغرب است يا عشا، تكليف چيست؟
ج ـ در فرض سؤال بنا بگذارد كه نماز ظهر است يا مغرب ونماز را تمام كند و بعد نماز بعدى را بخواند مگر اينكه در وقت اختصاصى باشد.

س 284 ـ اگر نمازگزار در هنگام گفتن «سمع الله» شك كند كه ركوع را انجام داده يا نه تكليفش چيست؟ و همچنين اگر در حال قنوت شك كند كه حمد و سوره را خوانده است يا خير، شك او شك بعد از محل است ياخير؟
ج ـ در فرض سؤال ركوع را انجام دهد و اين فرض شك بعد از محل نيست. بلى اگر در حال قنوت شك كرد كه حمد و سوره را خوانده يا نه اعتنا نكند و

1 ـ عن البزنطي، قال: قلت للرضا عليه السلام: كيف الصلاة على الرسول صلى الله عليه و آله فى دبر المكتوبة و كيف السلام عليه؟ فقال عليه السلام تقول: السلام عليك يا رسول الله و رحمة الله و بركاته،السلام عليك يا محمد بن عبدالله، السلام عليك يا خيرة الله، السلام عليك يا حبيب الله، السلام عليك يا صفوة الله، السلام عليك يا امين الله، اشهد انك رسول الله، و اشهد انك محمد بن عبدالله، و اشهد انك قد نصحت لأمتك و جاهدت فى سبيل ربك، و عبدته حتى اتيك اليقين، فجزاك اللّه يا رسول الله، افضل ما جزى نبياً عن أمته. اللّهم صلّ على محمد و آل محمد، افضل ما صليّت على ابراهيم و آل ابراهيم، انك حميد مجيد. (بحارالانوار، ج 100، ص 181).

(صفحه140)

شك او شك بعد از محل است.

س 285 ـ آياكثيرالشك، در نمازهاى دو ركعتى و سه ركعتى هم نبايد به شك خود اعتنا كند؟ در نمازهاى چهار ركعتى كه شك او در 1 و 2 است چطور؟
ج ـ بلى كثيرالشك نبايد اعتنا كند و فرقى بين نمازها و شك در 1 و 2 و غيره نيست.

س 286 ـ شخصى در اثناى نماز، شك در صحت نماز خود مى كند و آنرا رها كرده و بلافاصله و بدون انجام كارى كه نماز را باطل مى كند، مجدداً نماز ديگرى شروع مى كند، آيا نمازش صحيح است و آيا در اين مسأله فرقى بين اول نماز يا وسط آن وجود دارد؟
ج ـ اولاً به صرف شك، قطع نماز جايز نمى شود بلكه لازم است مسائل شكيات را بطوريكه در توضيح المسائل بيان شده، ياد بگيرند و در هنگام عروض شك طبق آنها عمل كنند. و ثانياً نيت قطع، بدون انجام كارى كه موجب بطلان نماز شود، نمازگزار را از نمازى كه مشغول بوده خارج نمى كند لذا در مواردى كه مى خواهند نمازى را رها كنند و نماز ديگرى را شروع كنند بايد منافى انجام دهند، مثلاً حرف بزنند يا پشت به قبله كنند، پس از آن به نماز ديگرى مشغول شوند و در اين مسأله فرقى بين نماز جماعت و فرادى و اول و وسط نماز نيست.

س 287 ـ اگر كسى به خيال اين كه به ركوع امام مى رسد اقتدا كرد ولى به ركوع نرسيد سپس نماز را قطع كرد و بدون انجام دادن كارى كه نماز را باطل مى كند مجدداً تكبيرة الاحرام گفت و نماز را به جماعت يا فرادى خواند وظيفه اش چيست؟
ج ـ درفرض سؤال بايد نماز را اعاده كند وفرقى بين جماعت و فرادا نيست.

(صفحه141)




احكام مسجد

س 288 ـ آيا جايز است زمين وقفى را اجاره كنند و مسجد قرار دهند؟
ج ـ مانعى ندارد و اگر به صورتى بسازند كه عرفاً به آن مسجد بگويند، ظاهراً در مدت اجاره حكم مسجد را دارد.

س 289 ـ آيا صحيح است كه زمينى را براى مدت طولانى اجاره كرد و مسجد قرارداد و بر فرض صحت آيا احكام مسجد بر آن حمل مى شود؟
ج ـ اجاره كردن زمين به قصد ساختن نمازخانه اشكال ندارد و چنانچه عرفاً به آن مسجد بگويند، ظاهراً در مدت اجاره احكام مسجد بر آن جارى است. و فرقى بين اجاره طويل المدة و غيره نمى باشد.

س 290 ـ مسجدى در كنار خيابان واقع شده و قرار است كه خيابان تعريض شود، آيا تخريب قسمتى از مسجد جايز است؟
ج ـ تخريب مسجد به هيچ وجه جايز نمى باشد و نمى توان مسجد را از مسجد بودن خارج كرد، مگر اينكه ضرورت ايجاب كند و مصلحت عامه مسلمين اقتضاى تخريب كند كه در اين صورت با اذن مجتهد جامع الشرايط مانعى ندارد.

(صفحه142)


س 291 ـ قبرستانى قديمى وجود دارد كه ديگر كسى را آنجا دفن نمى كنند، آيا جايز است آنجا مسجد بنا كنند؟ و بر فرض اينكه مسجدى روى آن ساخته باشند، آيا نماز خواندن در آن صحيح است؟
ج ـ اگر محرز باشد كه قبرستان، وقف دفن اموات شده است، ساختن مسجد در آنجا جايز نيست و بر فرض هم كه ساختمانى به اسم مسجد روى آن بسازند مسجد نمى شود و احكام مسجد را پيدا نمى كند، ولى نماز خواندن در آن مانعى ندارد و باطل نمى باشد، اما ثواب نماز در مسجد را ندارد.

س 292 ـ شخصى در ملك خودش مسجدى بنا كرده و بيشتر مخارج ساختمانى آن را متحمل شده و توليت آن را با خودش قرار داده است. شخصى كه به نظر او صلاحيت ندارد، بدون اجازه او در آن مسجد اقامه جماعت مى كند، نماز چنين امام و مأمومينى كه با او نماز مى خوانند چه حكمى دارد؟ و آيا بانى و متولى مسجد مى تواند از امامت او جلوگيرى كند و ديگرى را بياورد؟
ج ـ چنانچه مأمومين امام جماعت را عادل بدانند و به او اقتدا كنند، نمازشان صحيح است و امامت و نماز خواندن در مسجد نيازى به اذن بانى مسجد ندارد و هيچ كس حق ممانعت از اقامه نماز در مسجد را ندارد، امام جماعت باشد يا غير امام.

س 293 ـ شخصى چند سال قبل مسجدى در زمين خود ساخته و در آن نماز جماعت و غيره انجام شده است، فعلاً جمعيت زياد شده و مسجد نياز به توسعه دارد، ولى بانى اوليه كه خود را متولى مسجد مى داند ممانعت مى كند و مى گويد: چون سند زمين مسجد به نام من است اجازه نمى دهم، آيا شرعاً

(صفحه143)

حق ممانعت دارد؟
ج ـ در فرض سؤال كه وقف محقق شده و به تصرف درآمده است، واقف ديگر اختيارى در آن ندارد و بودن سند زمين مسجد به نام او موجب حق و داشتن اختيار براى او نمى شود و درموردى كه توسعه و بازسازى مسجد ضرورت دارد تخريب وتوسعه اشكال ندارد، بلكه ممدوح و ثواب دارد و واقف حق جلوگيرى ندارد.

س 294 ـ شخصى در مسجد جهت نماز جماعت جا گرفته و بيرون رفته است و تا هنگام اقامه جماعت رجوع نكرده است، آيا به محض منعقد شدن نماز جماعت حق او از آن مكان ساقط مى شود و ديگرى مى تواند جاى او را تصرف كند؟
ج ـ بعد از منعقد شدن جماعت احتياط آن است كه تا امام به ركوع ركعت اول نرفته جاى او را اشغال نكنند، بلى اگر در صف اول جا گرفته و صبركردن تا ركوع اول موجب اختلال در اتصال صفوف شود، در اين صورت صبر كردن لازم نيست.

س 295 ـ گذاشتن عَلَم در مساجد در حالى كه داراى مجسمه هايى از قبيل كبوتر و طاووس و مانند آن است چه حكمى دارد؟ و خريد و فروش اين عَلَم و نماز خواندن در برابر آن با مجسمه هايى كه دارد چه حكمى دارد؟
ج ـ خريد و فروش و نگهدارى مجسمه مكروه مى باشد و نماز خواندن مقابل آن نيز مكروه است، مگر روى آن را بپوشانند.

س 296 ـ با توجه به اينكه طبق مقررات نظام اسلامى اماكن عمومى مانند مسجد هم بايد وجوه مربوط به آب و برق را بپردازند و مسأله آب چون در اختيار بخش خصوصى مى باشد و نظر به اينكه مساجد بطور معمول بويژه

(صفحه144)

آنها كه موقوفات ندارند در پرداخت بهاى آب مشكل دارند; بفرماييد:
اولاً: آيا خلاف مقررات دولت اسلامى عمل كردن جايز است؟
ثانياً: در فرضى كه مساجد موقوفه نداشته باشند و يا به اندازه كافى نباشد، حكم كسانى كه از آب مسجد استفاده مى كنند چيست؟ و آيا بايد به اندازه مصرف به مسجد كمك كنند؟
ثالثاً: چنانچه بعضى از افراد وجوه آب و مانند آن را بپردازند از ديگران ساقط مى شود؟
ج ـ اولاً: عمل كردن برخلاف مقررات جمهورى اسلامى جايز نيست.
ثانياً: در فرض مذكور كسانى كه با آب مسجد وضو مى گيرند، بايد نيّت داشته باشند كه پول آب را به مقدارى كه مصرف مى كنند بدهند و اگر بدانند كسى پول آب را نمى دهد و خودشان نيز نيّت پرداخت پول آب را نداشته باشند، وضوى آنان صحيح نيست.
ثالثاً: بلى از عهده ديگران ساقط مى شود.


س 297 ـ اهالى محله اى زمينى را خريدارى كرده و زيرزمينى به عنوان مسجد در آن احداث كرده اند و پس از چند سال اقامه نماز در آن زيرزمين، طبقه فوقانى آن را تكميل كرده و چند سالى هم در طبقه بالا نماز خوانده اند وزيرزمين مسجد را به عنوان انبارى به كسى اجاره داده اند و اجاره آن را گرفته صرف مسجد كرده اند، آيا با گذشت چند سال اقامه نماز در آن محل و با توجه به اينكه مسجد متولى خاصى نداشته، مى شود گفت اين ساختمان حكم مسجد را دارد و احكام مسجد بر آن مترتب مى شود؟ و نيز آيا اجاره دادن طبقه تحتانى آن جايز است؟
و ضمناً مبالغى كه از طريق اخذ اجاره صرف ساختمان مسجد شده چه حكمى

(صفحه145)

دارد؟
وآيا صرف كردن آن براى مخارج عزادارى وايام ماه مبارك جايز است؟
ج 1 ـ بلى در فرض سؤال كه آنجا را به عنوان مسجد ساخته اند حكم مسجد را دارد.
2 ـ زيرزمينى كه به عنوان مسجد ساخته شده مسجد است و اجاره آن صحيح نيست.
3 ـ آنچه از وجوه دريافتى مصرف شده احتياطاً اجاره كننده رضايت بدهد و حلال كند و آنچه مانده نيز بنابر احتياط با اجازه او به صرف نيازهاى همان مسجد برسد و اگر اجاره كننده راضى به مصارف فوق نشد گيرنده وجوه به هر نحو كه شده ـ ولو با برگرداندن وجوه ـ رضايت او را تحصيل كند.


(صفحه146)




نماز جماعت

س 298 ـ اگر براى نماز جماعت اذان گفته شود و امام جماعت حاضر نباشد و اذان را نشنود براى آن جماعت همان اذان كافى است يا وقتى آمد مجدّداً اذان گفته شود؟
ج ـ همان اذان كفايت مى كند.

س 299 ـ آياصحيح است كه مأموم، هم زمان با امام جماعت تكبيرة الإحرام بگويد؟
ج ـ احتياط واجب آن است كه تا تكبيرة الإحرام امام تمام نشده تكبير نگويد.

س 300 ـ اگر كسى اشتباهاً تكبيرة الإحرام را همزمان با امام جماعت گفت چه وظيفه اى دارد؟
ج ـ احتياط واجب آن است كه در اين فرض نماز را به جماعت تمام كند و بعد اعاده كند.

س 301 ـ اگر مأموم سهواً يا به گمان اينكه امام وارد نماز شده، تكبيرة الإحرام را گفته است وظيفه اش چيست؟

(صفحه147)

ج ـ در فرض سؤال نمازش بصورت فرادى صحيح است و مى تواند آنرا بطور فرادى تمام كند و اگر بخواهد به جماعت بخواند عدول به نافله كند و پس از تمام كردن آن اقتدا كند يا آنرا قطع كند و پس از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند (مثل حرف زدن يا پشت به قبله كردن) اقتدا كند.

س 302 ـ آيا اقتدا كردن، قبل از رفتن امام به ركوع اشكال دارد؟
ج ـ اگر كسى بخواهد در ركعت اوّل يا دوّم در حال رفتن امام به ركوع اقتدا كند اشكال ندارد اما اگر بخواهد در ركعت سوم يا چهارم اقتدا كند و مى داند اگر قبل از به ركوع رفتن امام اقتدا كند فرصت خواندن لااقل حمد راندارد بنابر احتياط واجب صبر كند، وقتى امام به ركوع رسيد اقتدا كند.

س 303 ـ شخصى بعد از سر برداشتن از ركوع شك مى كند كه آيا به ركوع امام جماعت رسيده است يا نه، وظيفه اش چيست؟
ج ـ چنانچه در حال ركوع توجه داشته و يقين به درك ركوع امام داشته است به شك خود اعتنا نكند، امّا اگر غافل بوده احتياطاً نمازش را به جماعت تمام كند و دوباره بخواند.

س 304 ـ شخصى در ركعت آخر نماز جماعت، در حالى كه امام جماعت مشغول تشهد است رسيده، آيا راهى براى درك ثواب نماز جماعت براى او وجود دارد؟
ج ـ بلى مى تواند ثواب جماعت را درك كند و راه آن به اين صورت است كه نيت نماز جماعت كند و تكبيرة الاحرام را به قصد اقتدا بگويد و در صف جماعت بنشيند و تشهد را همراه جماعت بخواند (و در اين حالت تجافى لازم نيست) ولى سلام نماز را ندهد بلكه صبر كند همين كه امام سلام خود را داد برخيزد و بدون اينكه مجدّداً نيت و تكبيرة الاحرام بگويد، نماز خود

(صفحه148)

را از اول حمد بخواند كه در اين صورت ثواب جماعت را درك مى كند.

س 305 ـ ساختمانى داراى چندين طبقه است، اگر در طبقه اوّل نماز جماعت برقرار شود اقتدا در طبقات بالا چه حكمى دارد؟
ج ـ در صحت اقتدا وحدت اجتماع و اتصال صفوف معتبر است. لذا اگر طبقات فوقانى زياد مرتفع نباشد و اتصال صفوف و وحدت عرفى صدق كند اقتدا صحيح و در غير اين صورت صحيح نيست.

س 306 ـ اگر در صف اوّل جماعت دو بچه مميز اقتدا كنند آيا اتصال بهم مى خورد؟
ج ـ اگر علم به بطلان نماز آنها نداشته باشيد اتصال بهم نمى خورد.

س 307 ـ در صف اول نماز جماعت، يك نفر به طور فرادى نماز مى خواند، آيا اتصال بهم مى خورد و صدق حائل مى كند؟
ج ـ يك نفر معمولا مانع اتصال و بهم خوردن اتصال صف نمى شود، بلى اگر مانع ديدن امام يا مأمومى كه امام را مى بيند بشود صدق حائل مى كند و مانع مى شود.

س 308 ـ آيا صحيح است در نماز جماعت حائل بين زنان و مردان ديوار نازك آجرى يا آلومينيومى ثابت باشد؟
ج ـ چنانچه وحدت جماعت و وحدت مكان نماز به هم نخورد و بطورى باشد كه زنان از احوال امام اطلاع پيدا كنند تا بتوانند از او تبعيّت كنند، مانعى ندارد.

س 309 ـ شخصى چشم خود را عمل كرده و نمى تواند سجده طولانى انجام دهد آيا مى تواند در نماز جماعت شركت كند و كمى زودتر از امام سر از سجده بردارد؟ يا اينكه مقدارى بعد از امام صبر كند، بعد به سجده برود و همراه امام

(صفحه149)

سر از سجده بردارد، تا سجده او طولانى نشود؟
ج ـ زودتر از امام سر از سجده برداشتن جايز نيست بلى مى تواند كمى بعد از امام به سجده رود و همراه امام سر از سجده بردارد.

س 310 ـ اگر مأموم به ركوع رفت و متوجه شد كه امام اشتباهاً مشغول قنوت شده، وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض سؤال واجب است از ركوع برگردد بايستد، ولى قنوت نخواند و مجددّاً با امام به ركوع برگردد و چون زيادى ركوع به قصد متابعت انجام مى شود، موجب بطلان نماز نمى شود.

س 311 ـ اگر مأموم بفهمد امام بعد از تكبيرة الاحرام به ركوع رفته و حمد را فراموش كرده، وظيفه او چيست؟
ج ـ اگر قبل از ركوع متوجه شود، بايد نيت فرادى كند و حمد و سوره را بخواند و نماز خود را تمام كند، اما اگر در ركوع متوجه شود، نماز خود را به صورت جماعت تمام كند و احتياط مستحب آن است كه نماز را اعاده كند.

س 312 ـ اگر امام جماعت مقدارى از سوره را فراموش كند و به ركوع برود وظيفه مأمومين كه متوجه مى شوند چيست؟
ج ـ اگر مأموم بعد از رفتن به ركوع متوجه شود نماز او صحيح است اما اگر قبل از ركوع متوجه شود بايد نيّت فرادى كند و قسمتى را كه امام فراموش كرده خودش بخواند و به صورت فرادى نماز را تمام كند.

س 313 ـ اگر مأموم در ركعت دوّم اشتباهاً قبل از قنوت به ركوع برود و بعد متوجه شود كه امام مشغول قنوت است وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض سؤال بايد بلند شود و قنوت را همراه امام بخواند و بعد همراه امام به ركوع برود كه در اين صورت چون زيادى ركن به قصد تبعيت از امام

(صفحه150)

انجام شده ضررى به صحت نماز نمى زند و نماز او صحيح است.

س 314 ـ فرموده ايد: اگر مأموم پيش از امام سر از ركوع يا سجده بردارد بايد به ركوع يا سجده برگردد و زياد شدن ركوع يا سجده نماز را باطل نمى كند، بفرماييد آيا براى زيادى ركوع يا سجده، سجده سهو لازم مى شود؟
ج ـ مورد سؤال از موارد سجده سهو نيست و همينطور است ساير مواردى كه در نماز جماعت چيزى به قصد تبعيت زياد مى شود و موارد سجده سهو همان است كه در توضيح المسائل بيان شده است; بلى در آن موارد فرقى بين نماز جماعت و فرادا نيست.

س 315 ـ خانمى خانه دار است و امكان يادگيرى صحيح حمد و سوره برايش فراهم نيست ولى مى تواند در نماز جماعت شركت كند، اما شوهرش اجازه نمى دهد، آيا بايد از او اطاعت كند يا مى تواند بدون اجازه او در نماز جماعت شركت كند؟
ج ـ فرض مورد سؤال گرچه بعيد است ولى در صورت وجود، و عدم امكان يادگيرى و صحيح خواندن، احتياط اين است كه نماز را به جماعت بخواند و در اين مورد اطاعت از شوهر لازم نيست.

س 316 ـ اگر امام جماعت در اثناى نماز متوجه شود كه نمازش باطل است، وظيفه اش چيست؟ و در صورت لزوم رها كردن، اگر خجالت بكشد، آيا جايز است نماز را صورتاً ادامه دهد؟
ج ـ در فرض سؤال نماز را رها كند و در صورت امكان يك نفر از مأمومين واجد شرايط امامت را بجاى خود قرار دهد تا او نماز را به جماعت ادامه دهد والا به مأمومين اطلاع دهد تا آنها نماز خود را بطور فرادى ادامه داده و تمام كنند و ادامه نماز برخلاف احتياط وجوبى است و خجالت وظيفه و
<<التالي الفهرس السابق>>