(241صفحه)
مستحبّات سعى
1 ـ طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر، بلى حائص مى تواند سعى كند، اگر چه مستحب است در صورت امكان صبر كند تا آنكه بتواند سعى را با طهارت بجا آورد، وگرنه در همان حال حيض بايد سعى كند.
2 ـ انجام سعى پس از نماز طواف، ولى اگر خسته است مى تواند قدرى استراحت كند.
3 ـ استلام و بوسيدن حجرالاسود در صورت امكان به هنگام رفتن به طرف صفا، و در صورت عدم امكان با دست به حجر اشاره كند.
4 ـ آمدن به چاه زمزم در صورت امكان، و نوشيدن آب زمزم، و بر سر و پشت خود ريختن، و در حالى كه رو به كعبه است بگويد:
«اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ كُلِّ داء وَ سُقْم».
(242صفحه)
5 ـ پس از نوشيدن آب زمزم به هنگام رفتن به صفا نيز حجر را استلام كند.
6 ـ خارج شدن به طرف صفا از درى كه مقابل حجرالاسود است، و آن درى است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)از آن خارج مى شدند.
7 ـ رفتن به طرف صفا با آرامش و وقار.
8 ـ طورى بالاى صفا برود كه در صورت امكان بتواند بيت الله را ببيند، زيرا ديدن كعبه نيز مستحب است.
9 ـ پس از بالا رفتن از كوه صفا رو به ركن حجرالاسود كند.
10 ـ خداوند متعال را حمد و ثنا كند، و نعمتها و عذاب الهى را به ياد آورد، و احسان خداوند را در حق خود، متذكّر شود، و هفت بار بگويد: «الله اَكبر» و هفت بار بگويد: «الحمدللّه» و هفت بار بگويد: «لا اله الا اللّه» و سپس سه بار بگويد:
«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَهُوَ حَيُّ
(243صفحه)
لايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ».
و پس از آن بر پيامبر و خاندانش درود فرستاده، و سه بار بگويد:
«اَللهُ أكْبَرُ عَلى ما هَدانا، وَالْحَمْدُللهِِ عَلى ما أبْلانا وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الدَّائِمِ».
و بعد سه بار بگويد:
«أشُهَدُ أنْ لا إِلـهَ إلاَّ اللهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُوْلُهُ، لانَعْبُدُ إلاّ اِيّاهُ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».
و نيز سه بار بگويد:
«اَللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْيَقِينَ في الْدُّنْيا وَالاْخِرَةِ».
و بعد سه بار بگويد:
«اَللَّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ
(244صفحه)
حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ».
و بعد صد مرتبه بگويد: «اَللهُ اَكْبَر» و صد مرتبه بگويد: «لا اِلهَ اِلاَّ اللّه» و صد مرتبه بگويد: «اَلْحَمْدُلِلّه» و صد مرتبه بگويد: «سبحان الله» و بعد بگويد:
«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أنْجَزَ وَعْدَهُ، وَ نَصَرَ عَبْدَهُ، وَ غَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَحْدَهُ، اَللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِيما بَعْدَ الْمَوْتِ، اَللّهُمَّ إِنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ، اَللَّهُمَّ أظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
11 ـ مستحب است هنگامى كه بر كوه صفا توقف مى كند، مكرراً خود و خانواده خود و دينش را به خداوند متعال بسپارد، و بگويد:
«اَسْتَوْدِعُ اللهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لاتَضِيعُ وَدائِعُهُ دِينِي وَنَفْسِي وَأهْلي، ألَّلهُمّ
(245صفحه)
اسْتَعْمِلْنِي عَلى كِتابِك وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ، وَ تَوَفَّنِي عَلى مِلَّتِهِ وَ أعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ».
و بعد سه مرتبه بگويد: «الله اَكْبَر» و دعاى سابق را دوباره بخواند، و باز بگويد: «الله اَكْبَر» و در حد امكان دعا را تكرار كند.
12 ـ رو به كعبه كرده و اين دعا را بخواند:
«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْب أذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَىَّ بِالْمَغْفِرَةِ، فَإِنَّكَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللّهُمَّ افْعَلْ بِي ما أنْتَ أهْلُهُ، فَإِنَّكَ إنْ تَفْعَلْ بِي ما اَنْتَ أهْلُهُ تَرْحَمْنِي و إن تُعَذِّبْنِي فَاَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذابِي، وَ اَنَا مُحْتَاجٌ إلى رَحْمَتِكَ، فَيا مَنْ اَنَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِهِ ارْحَمْنِي اَللّهُمَّ لاتَفْعَلْ بِي ما اَنَا أهْلُهُ فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي ما اَنَا اَهْلُهُ تُعَذِّبْنِي، وَ لَمْ تَظْلِمْنِي، اَصْبَحْتُ اَتَّقِي عَدْلَكَ، وَلا اَخافُ جَوْرَكَ فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لايَجُورُ ارْحَمْنِي».
(246صفحه)
و سپس بگويد:
«يا مَنْ لايَخِيْبُ سائِلُهُ، و لاَ يَنْفَدُ نائِلُهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَجِرْنِي مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ».
13 ـ بر كوه صفا زمان زيادى را توقّف كند، كه در روايت است موجب زيادى ثروت مى شود.
14 ـ چون مقدارى از كوه صفا پايين آمد بايستد، و توجّه به كعبه كرده، و بگويد:
«أللّهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَ فِتْنَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ وَ وَحْشَتِهِ وَ ظُلْمَتِهِ وَ ضِيقِهِ وَ ضَنْكِهِ، أللّهُمَّ اَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لاظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
15 ـ پس از آنكه مقدار ديگرى پايين آمد، كتف خود را برهنه كرده، بگويد:
«يا رَبَّ الْعَفْوِ، يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ هُوَ أَوْلى بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يا جَوادُ يا كَريمُ يا قَرِيبُ يا
(247صفحه)
بَعِيدُ، اُرْدُدْ عَلَىَّ نِعْمَتَكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ».
16 ـ پياده سعى كند.
17 ـ با آرامش و وقار سعى كند.
18 ـ در مقدارى از سعى كه بين چراغهاى سبز قرار گرفته هروله كند (يعنى مقدارى تندتر حركت كند، كه نه دويدن باشد و نه راه رفتن معمولى)، و به هنگام بازگشت از مروه نيز هروله را تكرار كند، و براى زنان هروله مستحب نيست.
19 ـ وقتى به اوّلين چراغ سبز رسيد بگويد:
«بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ، وَاللهُ أكَبْرُ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ أهْلِ بَيْتِهِ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمْ، إنَّك أنْتَ الاْعَزُّ الاْكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ، اَللّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ، فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي، اَللّهُمَّ لَك سَعْيِي، وَ بِكَ حَوْلِي وَقُوَّتِي تَقَبَّلْ مِنِّي عَمَلِي، يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».
(248صفحه)
20 ـ چون از محل هروله گذشت بگويد:
«ياذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالْنَّعْماءِ والْجُودِ، اِغْفِرْ لِي ذُنُوبِي، إنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَ أنْتَ».
21 ـ چون به مروه رسيد از كوه بالا رود، و آنچه از ادعيه در كوه صفا گفتيم بر كوه مروه به ترتيب بخواند، و سپس بگويد:
«اَللّهُمَّ يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يا مَنْ يُعْطِي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».
22 ـ بر گريه از خوف خداوند كوشش كند، و خود را به گريه وادارد، و فراوان دعا كند، و اين دعا را نيز بخواند:
«اَللّهُمَّ إِنّي أسْئَلُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حال، وَصِدْقَ النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».
(249صفحه)
تقصيـر
مسأله 731 ـ بعد از سعى واجب است تقصير كند.
مسأله 732 ـ محرم قبل از اينكه تقصير خود را انجام دهد نمى تواند موى ديگرى را به عنوان تقصير كوتاه كند. ولى گرفتن ناخن ديگرى به قصد تقصير مانعى ندارد و صحيح است.
مسأله 733 ـ بانوانى كه براى تقصير موى خود را كوتاه مى كنند لازم است خود را از نامحرم بپوشانند. ولى اگر موهاى آنها ظاهر شود، ضررى به تقصير آنها نمى زند.
مسأله 734 ـ تقصير در عمره محل خاصى ندارد. لذا مى تواند كنار مروه يا در منزل، يا اگر فراموش كرد حتى در شهر خود تقصير كند.
مسأله 735 ـ همانگونه كه شيعه مى تواند براى شيعه
1 ـ تقصير يعنى كوتاه كردن.
(250صفحه)
تقصير كند سنى نيز مى تواند براى شيعه تقصير كند.
مسأله 736 ـ اگر بعد از تقصير شك كند كه آن را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 737 ـ بعد از تقصير در عمره تمتع تمام محرمات احرام حتى زن و شوهر به يكديگر حلال مى شوند. ولى در عمره مفرده زن و شوهر پس از طواف نساء و نماز آن به يكديگر حلال مى شوند.
مسأله 738 ـ اگر بعد از تقصير و انجام برخى از محرمات احرام متوجه شود كه تقصير او باطل بوده، كفاره ندارد مگر در مورد صيد.
شرايط صحت تقصير
درصحت تقصير رعايت اين موارد لازم است:
1 ـ نيت.
2 ـ كيفيت تقصير.
3 ـ وقت تقصير.
(251صفحه)
نيت
مسأله 739 ـ تقصير از عبادات است و بايد با قصد قربت و براى اطاعت از خداى سبحان انجام شود. و ريا آن را باطل مى كند.
مسأله 740 ـ اگر از روى ريا تقصير خود را باطل كند حكم ترك عمدى تقصير را دارد.
كيفيت تقصير
مسأله 741 ـ در تقصير بايد مقدارى از موى سر يا صورت را كوتاه كند، يا ناخن بگيرد. هر چند بهتر است فقط به ناخن گرفتن اكتفا نكند.
مسأله 742 ـ تراشيدن سر به عنوان تقصير عمره تمتع كفايت نمى كند، همانگونه كه كوتاه كردن موى زير بغل يا كندن مو نيز براى تقصير كفايت نمى كند.
مسأله 743 ـ اگر به قصد تقصير يك مو يا چند مو از بدن خود كند، هر چند از جهت كندن مو گناه نكرده ولى از احرام خارج نشده، و اگر بدون تدارك محرم به احرام حج شود حكم ترك عمدى تقصير را دارد.
(252صفحه)
وقت تقصير
مسأله 744 ـ اگر جهلاً يا سهواً قبل از سعى تقصير كند بايد پس از سعى تقصير را اعاده كند و كفاره ندارد. ولى اگر در اثناى سعى تقصير كند بايد طبق تفصيلى كه در مسأله 699 و 700 گذشت عمل كند.
مسأله 745 ـ اگر در عمره تمتع عمداً يا از روى جهل تقصير نكند و محرم به احرام حج شود بنابر اقوى عمره او باطل مى شود، و حج او ظاهراً تبديل به افراد مى شود. بنابراين به احتياط واجب حج را به نيت افراد تمام كند، و بعد عمره مفرده بجا آورد، و سال بعد حج را اعاده كند.
مسأله 746 ـ اگر تقصير را فراموش كند و پس از احرام حج يادش بيايد. عمره تمتع و حجش صحيح است. و بنابر احتياط واجب يك گوسفند كفاره بدهد.
مسأله 747 ـ اگر در عمره مفرده به هر جهت تقصير نكرد و طواف نساء را انجام داد بايد تقصير كند، و بعد طواف نساء و نماز آن را اعاده كند.
مسأله 748 ـ در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست، هر چند مطابق احتياط است. و اگر بخواهد احتياط كند بايد قبل از تقصير طواف نساء و نماز آن را بجا آورد.
(253صفحه)
احكام بين عمره تمتع و حج تمتع
مسأله 749 ـ ظاهراً تراشيدن سر بين عمره تمتع و حج تمتع اشكالى ندارد. ولى رعايت احتياط خوب است، بلى همانگونه كه گذشت تراشيدن سر براى تقصير عمره تمتع كافى نيست.
مسأله 750 ـ همانگونه كه گذشت حرمت صيد از احكام حرم است و اختصاص به محرم ندارد. لذا حرمت آن بين عمره تمتع و حج تمتع از احكام عمره يا حج نيست.
مسأله 751 ـ خروج از مكه براى كسى كه مطمئن است مى تواند براى انجام حج تمتع به مكه برگردد. چنانچه در همان ماه عمره تمتع انجام داده مانعى ندارد. هر چند رعايت احتياط خوب است.
مسأله 752 ـ بنابر آنچه گذشت رفتن عوامل خدماتى حج و ساير افراد به جده، عرفات، منى، غار ثور و ساير
(254صفحه)
اماكنى كه خارج از مكه قرار دارد. در همان ماهى كه عمره تمتع بجا آورده اند، مانعى ندارد.
مسأله 753 ـ خروج از مكه در غير از ماهى كه عمره تمتع انجام داده اشكالى ندارد. اما چون ورود به مكه در فرض مذكور بدون احرام حرام است، بايد مسائل مربوط به عمره بين عمره تمتع و حج را كه بيان خواهد شد رعايت كند.
مسأله 754 ـ اگر كسى پس از عمره تمتع از مكه خارج شد و ماه بعد مراجعت كرد عمره او فاسد و باطل شده و از قابليت عمره تمتع بودن مى افتد. لذا اگر بخواهد حج تمتع انجام دهد، بايد مجدداً از يكى از مواقيت معروفه، و در صورت عدم تمكن از ادنى الحل محرم به احرام عمره تمتع شود، والاّ حج تمتع او صحيح نيست.
مسأله 755 ـ ملاك احرام مجدد خروج و ورود به شهر مكه است. بنابراين اگر از مكه خارج نشود، اما از حدود حرم خارج شود لازم نيست دومرتبه محرم شود.
مسأله 756 ـ انجام عمره مفرده در همان ماهى كه عمره تمتع انجام داده است، جايز نيست. و اگر انجام
(255صفحه)
دهد صحيح نيست. ولى به عمره تمتع و حج تمتع او ضررى نمى زند.
مسأله 757 ـ اگر در غير از ماهى كه عمره تمتع انجام داده عمره مفرده بجا آورد عمره تمتع او باطل خواهد شد، ولى اگر تا هشتم ذى الحجه در مكه بماند و بخواهد حج تمتع انجام دهد عمره مفرده مذكور قهراً تبديل به عمره تمتع شده، و مى تواند پس از آن حج تمتع بجا آورد.
مسأله 758 ـ كسى كه قصد دارد پس از ورود به مكه، از مكه خارج شود و دوباره برگردد بار اول محرم به احرام عمره مفرده شود، و براى آخرين بار محرم به احرام عمره تمتع شود.
مسأله 759 ـ در فرض سابق اگر از حرم خارج نشد و خواست عمره تمتع انجام دهد بايد به يكى از مواقيت معروفه برود و از آنجا براى عمره تمتع محرم شود، و احرام از ادنى الحل يا مكه كفايت نمى كند.
مسأله 760 ـ در فرض سابق اگر بعد از انجام عمره مفرده نتوانست از مكه خارج شود، چنانچه عمره مفرده
(256صفحه)
را در ماههاى حج انجام داده باشد، همان عمره تبديل به عمره تمتع شده، و مى تواند حج تمتع را حتى بصورت نيابى انجام دهد، البته مشروط بر اينكه عمره انجام شده را به نيت منوب عنه انجام داده باشد.
مسأله 761 ـ كسى كه بعد از عمره تمتع از مكه خارج شود و در ماه بعد مراجعت كند اگر بدون احرام وارد مكه شود چون عمره تمتع او باطل شده، حج تمتع او صحيح نيست.
مسأله 762 ـ با توجه به توسعه شهر مكه، رفتن به اطراف آن ـ مثل غار حرا ـ تا جايى كه عرفاً بگويند شهر مكه است مانعى ندارد.
مسأله 763 ـ اگر كسى پس از انجام عمره تمتع و قبل از احرام حج به گونه اى بيمار شد كه قدرت ماندن و انجام حج را نداشت و مجبور شد به وطن بازگردد، احتياط مستحب آن است كه اگر ممكن است او را طواف نساء بدهند، والا به كسى نيابت دهد تا طواف نساء او را بجا آورد، و اگر سال اول استطاعت او بوده حج بر او واجب نيست، و در صورت بقاى استطاعت در سال
(257صفحه)
آينده حج بجا آورد.
مسأله 764 ـ كسى كه حجة الاسلام خود را انجام داده اگر با احرام عمره تمتع مستحبى وارد مكه شود و اعمال خود را انجام دهد و بعد بخواهد حج إفراد انجام دهد چنانچه از مكه خارج شود و از يكى از مواقيت معروفه محرم به احرام حج إفراد شود صحيح است.
مسأله 765 ـ كسى كه عمره تمتع مستحبى انجام داده مى تواند حج را ترك كند، ولى معصيت كرده است، و در اين فرض طواف نساء هم لازم نيست هر چند مستحب است.
مسأله 766 ـ اگر براى عمره تمتع محرم شد و به جهت عذرى وقتى به مكه برسد كه اگر بخواهد اعمال عمره تمتع را بجا آورد وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، بايد نيت خود را به حج إفراد بگرداند. و اگر حج واجب بجا مى آورد پس از آن يك عمره مفرده انجام دهد.
مسأله 767 ـ اگر حائض و نفسا، از انجام طواف تا تنگ شدن وقت معذور باشد طبق مسأله قبل عمل كند.
مسأله 768 ـ اگر به جهت عذرى بدون احرام وارد مكه
(258صفحه)
شد و بخاطر تنگى وقت امكان انجام عمره تمتع را نداشت حج إفراد بجا آورد و كفايت مى كند. و اگر عمداً بدون عذر عمره تمتع را ترك كند يا باطل انجام دهد، به احتياط واجب حج إفـراد بجـا آورد، و سال بعـد بايد حج را اعاده كند.
مسأله 769 ـ مراد از تنگى وقت اين است كه جزء ركنى وقوف اختيارى عرفات را درك نكند. يعنى اگر بخواهد اعمال خود را بجا آورد و براى حج محرم شود و به عرفات برود بعد از مغرب به عرفات برسد.
مسأله 770 ـ كسى كه حج مستحبى بجا مى آورد لازم نيست بعد از حج إفراد عمره مفرده بجا آورد.
(259صفحه)
بخش دوم:
حــج تمتـع
همانگونه كه اجمالاً گذشت حج تمتع مركب از سيزده جزء است، كه اينك مفصلاً احكام آن را به ترتيب ذكر مى كنيم:
لازم به ذكر است كه براساس ترتيب بايد طواف حج، نماز آن، سعى، طواف نساء و نماز آن بعد از اعمال روز عيد انجام شود، مگر در بعضى از موارد كه پس از احرام حج و قبل از وقوفين انجام آن صحيح است، كه احكام آن به تفصيل در جاى خود خواهد آمد.
(260صفحه)
1 ـ احـــرام
مسأله 771 ـ شخص بايد بعد از تمام شدن اعمال عمره تمتع براى حج تمتع محرم شود.
مسأله 772 ـ كيفيت احرام و شرايط آن و محرمات احرام به همان صورتى است كه در احرام عمره تمتع به تفصيل بيان شد، بجز محل احرام كه احكام آن خواهد آمد.
مسأله 773 ـ شخص مى تواند احرام را تا هنگامى كه بتواند به وقوف اختيارى عرفات برسد تأخير بيندازد.
مسأله 774 ـ مستحب است روز ترويه (هشتم ذى الحجه) احرام ببندد.
مسأله 775 ـ محل احرام حج تمتع شهر مكه است.
مسأله 776 ـ احرام در محله هاى جديدالاحداث اگر عرفاً جزء شهر مكه محسوب شوند، اگر چه فاصله آنها تا مسجدالحرام زياد باشد صحيح است.
|