در احكام اعتكاف
طبق نظر مرجع عاليقدر شيعه
حضرت آيت الله العظمى فاضل لنكرانى (دامت بركاته)
برخى از اين پرسش و پاسخ ها در جلد اوّل «جامع المسائل» و برخى در جلد دوّم آن آمده و منتشر شده است; قسمتى از آنها نيز در جلد سوّم آمده كه آماده چاپ و انتشار است.
مسائل مربوط به مساجد براى اعتكاف
س 1 : آيا در مسجد جامع روستا يا قصبه، اعتكاف صحيح است; هر چند روستاها به هم نزديك باشند؟
ج : اعتكاف بايد در مسجد جامع باشد و در مساجد جامع روستا هم صحيح است; ولو روستاها به هم نزديك باشند.
س 2: آيا محوّطه اطراف مسجد كه به عنوان حياط استفاده مى شود، براى اعتكاف حكم مسجد را دارد؟
ج : محوّطه و حياط مسجد حكم مسجد را ندارد.
س 3: با توجه به مشكلاتى كه صرف غذا در مسجد دارد، آيا صرف غذا در سالن غذاخورى كه در محوّطه مسجد است، براى معتكفين جايز است؟
ج : صرف غذا در محوّطه مسجد به مقدار ضرورت جايز است و ضررى به صدق اعتكاف نمى زند.
س 4: آيا در تهران بزرگ در مسجد جامع هر محلّه مى توان اعتكاف كرد؟
ج : يكى از شرايط صحّت اعتكاف اين است كه در مسجد جامع باشد، يعنى مسجد عمومى كه محل اجتماع عامّه مردم است و اختصاص به اهل يك محله و گروه خاصى نداشته باشد، مثل مسجد اعظم و مسجد امام در قم و مسجد امام و مسجد جمعه در تهران و امثال آن. بنابراين، در مسجد محلّه ها اگر صدق كند كه مسجد جامع است، اعتكاف صحيح است و گرنه صحيح نيست.
س 5: آيا در حال اعتكاف مى توان در صحن و حياط مسجد توقّف كرد؟
ج : اگر صحن و حياط مسجد به گونه اى است كه در آن نماز مى خوانند و عرفاً مسجد محسوب مى شود، مى توان در آن توقّف كرد; وگرنه نبايد در آن توقف كرد.
س 6 : آيا اگر معتكفى از محيط اعتكاف خوشش نيايد مى تواند در وسط اعتكاف، اعتكافش را به مسجد ديگرى انتقال دهد؟
ج : خير، اعتكاف بايد در يك مسجد انجام شود.
س 7 : مسجد معروف و جامعى تا چند سال پيش محل اقامه نماز جمعه بود، اما حالا ديگر محل اجتماع اقشار مختلف مردم نمى باشد و معمولا كسانى كه در آن حوالى زندگى يا كار مى كنند، در آن جا اقامه نماز مى كنند; آيا آن مسجد، مسجد جامع محسوب مى شود و آيا اعتكاف در آن صحيح است؟
ج : ملاك آن است كه فعلا مسجد جامع تلقّى شود.
س 8 : آيا اعتكاف صرفاً در مسجد جامع بايد برگزار گردد يا در ديگر مساجد شهر هم قابل برگزارى است؟
ج : اعتكاف لازم است در مسجد جامع باشد و در ساير مساجد صحيح نيست.
س 9 : مراد از مسجد جامع چيست؟ آيا صرفاً به مساجدى اطلاق مى گردد كه از قديم به نام مسجد جامع شهرت داشته اند و يا شرايط و ويژگى هاى ديگرى را بايد داشته باشد؟
ج : مسجد جامع، مسجدى است كه به افراد خاص يا محلّ خاصى اختصاص نداشته باشد و همه مردم آن منطقه در آن آمد و شد داشته باشند و ملاك، زمان حال است و اگر مسجدى از جامع بودن خارج شده باشد، ديگر نمى توان در آن اعتكاف كرد.
س 10 : نظر به استقبال كم نظير اقشار مختلف و آثار و بركات معنوى و تربيتى اعتكاف و ظرفيّت محدود مساجد، آيا مى توان به حكم ضرورت در ديگر مساجد چون مسجد محل، بازار و دانشگاه ها اعتكاف را برگزار نمود؟
ج : خير، اعتكاف را در ساير ايّام سال مثل ماه رمضان برگزار كنيد.
س 11 : آيا بنا بر اضطرار و عدم ظرفيّت مساجد شهر مى توان در مصلاّى شهر كه محل اقامه نماز جمعه مى باشد، اعتكاف را برگزار نمود؟
ج : خير، اعتكاف را در ساير ايام سال مثل ماه رمضان برگزار كنيد.
س 12 : اگر منطقه اى داراى مسجد نباشد، آيا امكان برگزارى اعتكاف در مكان هاى ديگرى چون حسينيّه، زينبيّه و يا مهديّه وجود دارد؟
ج : خير، جايز نيست.
س 13 : اگر شخصى در مسجد، جاى فرد ديگرى را غصب كرد و معتكف شد، آيا اعتكافش باطل است؟
ج : باطل نيست، هرچند مرتكب خلاف شده است.
س 14 : معتكف مكان معيّنى از مسجد را براى اعتكاف اختيار كرده است، آيا در اثناى آن مى تواند جاى خود را عوض كند و در مكان ديگرى از همان مسجد اعتكاف را ادامه دهد؟
ج : بلى، مى تواند.
س 15 : چنانچه مسجد جامع داراى طبقه پايين (زير زمين) و بالا باشد، آيا اعتكاف در آنها صحيح است; و اگر صحيح است، آيا مى توان در اثناى اعتكاف از طبقه همكف، مثلا به طبقه پايين يا بالا رفت؟
ج : اعتكاف در همه جاى مسجد جامع صحيح است و جابجا شدن ذكر شده در سؤال اشكال ندارد.
س 16 : آيا اعتكاف روى بام مسجد جامع صحيح است؟ و آيا در اثناى اعتكاف مى توانند براى دعا، و يا استراحت روى بام مسجد توقّف كنند؟
ج : بلى، مى توانند و صحيح است.
س 17 : اعتكاف در راهرو و متعلّقات مسجد جامع چه صورتى دارد؟
ج : چنانچه راهرو و متعلّقات مسجد جزء مسجد محسوب باشد كه عرفاً از مسجد تلقّى شود و احكام مسجد بر آن مترتّب كنند، اعتكاف در آنها، مانع ندارد والا صحيح نيست; و اگر هم شك دارند كه جايى جزء مسجد است يا نيست، اعتكاف در آن صحيح نيست.
شرايط صحّت اعتكاف
س 18 : آيا بيمار و كسى كه روزه برايش ضرر دارد مى تواند معتكف شود؟ و اگر در حال اعتكاف باشد و روزه نگيرد، ثوابى مى برد؟
ج : اعتكاف بدون روزه صحيح نيست; ولى ماندن در مسجد ثواب دارد، به خصوص اگر مشغول عبادت و دعا باشد.
س 19 : آيا زن ها هم مى توانند معتكف شوند؟ و اگر در روزهاى عادت قرص بخورند و معتكف شوند، چه صورت دارد؟
ج : بلى، مى توانند و مصرف قرص براى جلوگيرى از عادت اگر ضرر نداشته باشد، مانعى ندارد; و اعتكاف آنان جايز و صحيح است. البته در صورتى كه اعتكاف زن با حق شوهر منافات داشته باشد، بايد با اذن شوهر باشد; و گرنه صحيح نيست.
س 20 : آيا اعتكاف به صورت خانوادگى جايز است؟
ج : مانعى ندارد.
س 21 : كسى كه به قصد معتكف شدن وارد مسجد مى شود، امّا تا اذان صبح خواب بوده و نيّت اعتكاف نكرده، آيا اعتكافش صحيح است؟
ج : بلى.
س 22 : آيا غسل روز 15 رجب براى معتكف واجب است؟
ج : خير.
س 23 : آيا مستحاضه كثيره يا متوسطه مى تواند معتكف شود؟
ج : مانعى ندارد.
س 24 : آيا طفل مميّز مى تواند اعتكاف كند و آيا عمل او صحيح است؟
ج : بلى، مى تواند و عملش صحيح است.
س 25 : آيا اعتكاف به نيابت از اموات يا احياء صحيح است؟
ج : اعتكاف به نيابت از اموات صحيح است، ولى به نيابت از احياء مشكل است; البته رجاءاً مانعى ندارد.
س 26 : آيا شخص مى تواند يك اعتكاف را به نيابت از چند نفر انجام دهد؟
ج : خير; ولى مى تواند براى خودش اعتكاف كند و ثواب آن را به هر چند نفر كه مايل بود، از اموات و احياء هديه كند.
س 27 : آيا فرزند مى تواند بدون اذن پدر و مادر اعتكاف كند؟
ج : اگر اعتكاف او موجب اذيّت پدر و مادر باشد، جايز نيست; و إلاّ مانعى ندارد.
س 28 : آيا زن مى تواند بدون اذن شوهر اعتكاف كند؟
ج : اگر اعتكاف زن با حقّ شوهرش منافات داشته باشد، اعتكاف بدون اذن شوهرش جايز نيست; والاّ مانعى ندارد.
س 29 : در مواردى كه اعتكاف را باطل كرده و بايد آن را قضا كند آيا قضاى آن فورى است؟
ج : خير; ولى تأخير آن بطورى كه بى اعتنائى به واجب شرعى شود، جايز نيست.
س 30 : آيا اذن شوهر براى اعتكاف زن لازم است؟ اذن پدر و مادر و صاحب كار چطور؟
ج : اذن شوهر نسبت به زن در صورتى كه اعتكاف او منافات با حق شوهرش داشته باشد، و اذن پدر و مادر نسبت به فرزند، اگر اعتكاف او مستلزم اذيّت آنها باشد و اذن اجير از مستأجر، در صورتى كه در وقت عملِ به اجاره بخواهد معتكف شود و اعتكاف او منافات با عملِ به اجاره داشته باشد، لازم است.
س 31 : شخصى اجير است و مى خواهد اعتكاف كند، آيا بايد از صاحب كارش اجازه بگيرد و با اذن باشد؟
ج : اگر در روزها و ساعات معيّن اجير شده و اعتكاف او مانع از عمل به اجاره است، بدون اذن صاحب كار اعتكاف صحيح نيست و بايد اذن بگيرد.
مسائل نيّت اعتكاف و روزه
س 32 : شخصى كه قضاى اعتكاف سال گذشته بر عهده او مى باشد و در وسط اعتكاف امسال يادش مى آيد، آيا مى تواند نيّت اعتكاف خود را به قضا برگرداند؟
ج : خير; تغيير نيّت اعتكاف، در بين آن جايز نيست.
س 33 : آيا در قضاى اعتكاف مى توان نيّت روزه هاى اعتكاف را به نيّت روزه هاى قضاى ماه مبارك رمضان گرفت؟
ج : بلى، مانعى ندارد.
س 34 : كسى كه معتكف شده و روزه هايش را به نيت اعتكاف گرفته است و اعتكاف او مستحبى است و روزه واجب به عهده دارد، حكم اعتكاف او و روزه هايش چيست؟
ج : اعتكاف او باطل است. البته اگر فراموش كرده است كه روزه واجب دارد، روزه و اعتكاف او صحيح است.
س 35 : كسى كه معتكف شده و روزه هايش را به نيت اعتكاف گرفته است و اعتكاف او واجب است و از قبل روزه واجب به عهده دارد، حكم اعتكاف او و روزه هايش چيست؟
ج : بايد نيّت روزه هاى قضاى خود را بنمايد و اعتكاف او صحيح است.
س 36 : كسى كه قضاى اعتكاف به عهده دارد، اگر نيّت اعتكاف مستحبى كرده باشد، آيا اعتكافش صحيح است؟
ج : بلى.
س 37 : معلّمى كه فقط 9 ماه تحصيلى را كار مى كند و محل كارش شيراز است، آيا مى تواند در فصل تعطيلى كار در شيراز اعتكاف كند؟ يا حكم مسافر را دارد؟
ج : اگر در كمتر از هر ده روز يك سفر دارد، مانعى ندارد; وگرنه قصد اقامت ده روزه لازم است.
س 38 : معتكفى كه روز اوّل حالش بد است و تصميم مى گيرد فردا را روزه نگيرد، ولى روز دوّم حالش خوب بوده است، آيا به اعتكافش خللى وارد شده است؟
ج : خير.
س 39 : اينكه «معتكف مى تواند در نيّت خود شرط كند كه اگر عذرى برايش پيش آمد، از اعتكاف دست بكشد حتّى در روز سوم»، عذر در اينجا كدام عذرها را شامل مى شود؟ آيا عذر فقط عذر شرعى و عقلانى است؟
ج : هر عذرى كه حين شرط مدّ نظر بوده است يا عرفاً عذرِ مانعِ از استمرار اعتكاف شود.
س 40 : مسافرى كه نيّت نذر اعتكاف كرده است، آيا مى تواند روزه هاى اعتكاف را به نيّت روزه هاى قضاى ماه مبارك رمضان بگيرد؟
ج : خير، در فرض سؤال نمى تواند روزه قضا بگيرد.
س 41 : مسافرى كه نيّت نذر اعتكاف را كرده، در روز سوّم اعتكاف برايش كارى پيش آمده است، آيا مى تواند به شهرش برگردد؟ حكم اعتكافش چيست؟ آيا بايد قضاى اعتكاف را به جا آورد؟ آيا كفاره دارد؟
ج : اگر ضرورت داشته باشد، مثل ساير افراد مى تواند اعتكاف را ترك كند; ولى بايد آن را قضا كند و كفاره ندارد. امّا چنانچه كار ضرورى ندارد; نبايد اعتكاف را ترك كند.
س 42 : مسافرى كه در شهرش نذر اعتكاف يا نذر روزه در ايّام البيض را نكرده است، آيا مى تواند در حال مسافرت نيّت كند؟ چنين شخصى چگونه در شهر ديگر مى تواند معتكف شود؟
ج : خير، بنابر احتياط نمى تواند در غير وطن نذر روزه در سفر را بكند; ولى مى تواند با اقامت ده روز معتكف شود.
س 43: كسى كه نذر كند سه روز را روزه بگيرد مى تواند با همين نيّت در شهر ديگرى اعتكاف كند و قصد ده روز را نكند؟
ج : اگر نذر كند سه روز در سفر روزه بگيرد، مانعى ندارد.
س 44 : كسى كه نذر اعتكاف كند، مى تواند با همين نيّت در شهر ديگرى اعتكاف كند و قصد ده روز را نكند؟
ج : اگر نذر كند سه روز در سفر روزه بگيرد، مانعى ندارد.
س 45 : كسى كه در روز سوّم اعتكاف حيض شود و در نيّت خود شرط نكرده است كه اگر عذرى پيش آيد دست از اعتكاف بكشد، آيا قضا يا كفّاره اعتكاف بر او واجب است؟ آيا قضاى روزه روز سوّم بر او واجب است؟ وظيفه اش چيست؟
ج : خير، در فرض سؤال، كفّاره و قضا ندارد. بلى اگر مطلق اعتكاف (نه در خصوص آن سه روز) بر او واجب بوده، مثل اينكه نذر مطلق كرده باشد، بايد آن را قضا كند.
س 46 : چنانچه به نيابت از غير معتكف بشوند، آيا بايد روزه اعتكاف را به نيابت از همان شخص كه به نيابتش اعتكاف كرده اند، بگيرند يا لازم نيست؟
ج : لازم نيست و مى توانند روزه را به نيابت همان شخص بگيرند، يا به نيّت خود و يا قضاى روزه ماه رمضان خود را بگيرند.
س 47 : آيا شخصى كه قصد اعتكاف دارد مى تواند روزه هاى ايّام اعتكاف را روزه استيجارى نيّت كند؟
ج : كفايت روزه استيجارى محلّ تأمل و اشكال است.
س 48 : آيا شخص مى تواند براى اعتكاف اجير شود؟ و اگر صحيح است روزه اعتكاف را به نيت چه كسى بگيرد؟
ج : اجير شدن براى اموات اشكالى ندارد و روزه آن را طبق اجاره، مى توانند به نيابت همان ميّت كه به نيابتش معتكف مى شوند، بگيرند; ولى اجير شدن به نيابت احياء مشكل است; هرچند رجاءاً مانعى ندارد; بنابراين روزه آن را نيز رجاءاً و به نيابت او بگيرند، اشكال ندارد.
س 49 : شخصى نذر كرده 3 روز روزه مستحبّى در سفر بگيرد، آيا مى تواند در مكّه معظمّه، يا در مشهد و غير آن كه مسافر است، اعتكاف كند و آن 3 روز روزه نذرى را بگيرد؟
ج : بلى، چنانچه در وطن نذر كرده كه در سفر 3 روز روزه بگيرد، مى تواند در سفر، در هر شهرى كه مسجد جامع وجود دارد، اعتكاف كند و روزه ها را بگيرد.
س 50 : در نيابت از احياء كه رجاءاً انجام مى شود، آيا مى توانند روزه اعتكاف را به نيابت از همان شخص بگيرند؟
ج : مثل خود اعتكاف، رجاءاً مى توانند به نيابت از همان شخص روزه بگيرند.(11)
س 51 : اگر از روى اشتباه براى اعتكاف واجب نيّت استحباب نمايد يا بالعكس تكليف چيست؟
ج : اشكال ندارد.
مسائل خروج معتكف از مسجد (بطلان اعتكاف)
س 52 : آيا روحانى كه معتكف شده است، مى تواند براى امامت جماعت به مسجد ديگر و يا منبر در محل ديگر برود و به محل اعتكاف برگردد؟
ج : خروج معتكف براى اين امور كه معمولا صورت اعتكاف بهم مى خورد، جايز نيست; ولى در خصوص نماز جمعه به مقدار لازم براى امام يا مأموم اشكال ندارد.
س 53 : آيا كارمندان و معلّمين مى توانند معتكف شوند و سر كلاس و محل كار رفته و سپس به مسجد برگردند؟
ج : معتكف بايد در مسجد بماند و خروج او براى كارهاى ضرورى مثل تطهير و امثال اينها مانعى ندارد، ولى براى كار و شغل نبايد خارج شود.
س 54 : معتكف در روز سوّم اعتكاف براى غسل مستحبّى از مسجد خارج مى شود، آيا اعتكاف باطل مى شود يا خير؟ بر فرض بطلان، تنها قضا لازم است يا كفّاره هم لازم مى باشد؟
ج : اعتكاف باطل نمى شود.
س 55 : آيا شخص معتكف مى تواند براى شركت در نماز جمعه از مسجد محل اعتكاف خارج شود؟
ج : ظاهراً مورد سؤال، از مواردى است كه مى توان خارج شد; ولى بايد حداقل زمان لازم را رعايت كند و در رفت و آمد به احتياط مستحب زير سايه نرود.
س 56 : آيا معتكف مى تواند از مسجد خارج شود و خريد كند؟ آيا بين جنس ضرورى و غير ضرورى فرقى هست؟
ج : خروج از مسجد فى نفسه حرام نيست; بلكه بيرون نرفتن شرط صحّت اعتكاف است كه اگر بدون ضرورت خارج شوند ـ هر چند مدّتى كم باشد ـ موجب بطلان اعتكاف مى شود; و در صورت ضرورت، اگر طولانى نشود مانعى ندارد، و خريد و فروش در حال ضرورت اشكال ندارد.
س 57 : اگر فرض سابق بدون اشكال است، آيا كسى كه براى خريد جنس خود به بيرون مسجد مى رود، مى تواند براى يكى از معتكفين هم خريد كند؟
ج : در مقام ضرورت و عدم امكان توكيل مانعى ندارد.
س 58 : آيا شستن لباس به عمد يا غير عمد در بيرون از مسجد باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : ملاك ماندن در بيرون از مسجد است، نه لباس شستن; و اگر بيرون رفت، احكام بيرون رفتن از مسجد را دارد.
س 59 : بيشترين حدّى كه معتكف براى كار ضرورى مى تواند در بيرون از مسجد باشد و در اعتكاف او خللى وارد نشود، چند ساعت مى باشد؟
ج : عرفى است; و مقدارى كه عرفاً صدق اعتكاف نكند، مبطل است حتّى اگر ضرورت باشد.
س 60 : معتكفى كه در ايّام اعتكاف كلاس يا امتحانى دارد كه اگر در آن شركت نكند يك ترم عقب مى افتد، آيا اين مسأله براى خروج از مسجد ضرورت محسوب مى شود؟
ج : خير، از ابتدا نبايد معتكف شود.
س 61 : آيا معتكف هنگام اذان مغرب روز سوّم حتماً بايد در مسجد باشد؟
ج : معتكف بايد تا مغرب در مسجد بماند.
س 62 : معتكفى كه يك ساعت قبل از اذان مغرب برايش كار ضرورى پيش مى آيد و بايد از مسجد خارج شود، اگر در هنگام اذان مغرب روز سوّم در مسجد نباشد، آيا اعتكاف او صحيح است؟
ج : اگر مجوّز خروج داشته باشد، مانعى ندارد.
س 63 : معتكفى كه يك ساعت قبل از اذان مغرب برايش كار ضرورى پيش مى آيد و حدود 5 يا 10 دقيقه قبل از اذان روز سوّم كار او تمام شود، آيا بايد خود را به مسجد برساند؟
ج : بلى.
س 64 : آيا مى توان براى غسل مستحبّى (حتى در روز سوّم اعتكاف مثلاً براى غسل روز 15 رجب) از مسجد خارج شد؟
ج : بلى، اشكال ندارد.
س 65 : كسى كه در روز سوّم از مسجد خارج شود و عمداً مدتى را از مسجد بيرون بماند، آيا قضا يا كفّاره بر عهده اوست؟ حكم اعتكافش چيست؟
ج : بلى، اگر بدون عذر موجّه خارج شود، بايد آن را قضا كند; ولى كفّاره واجب نيست.
س 66 : كسى كه در روز سوّم از مسجد خارج شود و غير عمد مدّتى را از مسجد بيرون بماند، آيا قضا و كفّاره بر عهده اوست؟ حكم اعتكافش چيست؟
ج : اگر به مقدارى باشد كه صورت اعتكاف بهم بخورد، اعتكاف فاسد مى شود و بايد قضاى آن را بجا آورد.
س 67 : آيا خيس كردن لباس يا دوش گرفتن در بيرون از مسجد بر اثر گرما يا عرق كردن ، ضرورت محسوب مى شود؟
ج : خير، مگر اين كه موقعيّت حادّى باشد كه بدون آن احتمال خطر جانى يا ضرر قابل توجهى باشد.
س 68 : براى وضوى مستحبّى، يا شستن ظرف، يا شستن دست و يا مسواك زدن در مسجدى كه حوض آن شلوغ است و يا اين كارها باعث كثيفى محيط مسجد مى شود، مى توان به بيرون از مسجد رفت؟
ج : خير.
س 69 : براى وضوى مستحبى، شستن ظرف، شستن دست و يا مسواك زدن در مسجدى كه حوض ندارد، مى توان به بيرون از مسجد رفت؟
ج : اگر امكان اين امو در مسجد نباشد، مانعى ندارد; البته بايد به حداقل زمان اكتفا كند.
س 70 : كسى كه براى كار ضرورى از مسجد خارج مى شود و دو راه را براى رسيدن به مقصد خود دارد، آيا ارجحيتى بين اين دو راه وجود دارد؟
الف : مسير راه در زير سايه نيست، ولى راه طولانى تر از راه دوم است.
ب : مسير راه در زير سايه است، ولى راه كوتاه تر از راه اوّل است.
ج : مسير كوتاه تر را انتخاب كند.
س 71 : كسى از مسجد بيرون مى رود، هنگام بازگشت به مسجد هرچه درب مى زند، درِ مسجد را باز نمى كنند و بيرون ماندن از مسجد، 4 ساعت طول مى كشد، آيا اعتكاف او باطل مى شود؟
ج : اگر عرفاً صورت اعتكاف بهم بخورد، اعتكاف فاسد مى شود.
س 72 : توقّف در بيرون از مسجد براى سلام و احوالپرسى با معتكف يا افراد ديگر، آيا باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : بلى، باعث بطلان مى شود.
س 73 : آيا براى تجديد وضو مى توان از مسجد خارج شد؟
ج : به مقدار نياز مانعى ندارد.
س 74 : كسى كه بايد براى نماز صبح تيمّم كند و دسترسى به آب ندارد، آيا مى تواند قبل از اذان صبح تيمّم كند و معتكف شود؟ و در زمانى كه دسترسى به آب پيدا كرد، از مسجد خارج شود و غسل كند؟
ج : اگر اعتكاف بر فرد واجب معيّن نباشد، جايز نيست; والا مانعى ندارد.
س 75 : كسى كه شب قبل از اعتكاف در مسجد حاضر شده و نياز به غسل پيدا كرده ولى به خاطر عدم امنيّت نمى تواند به خارج از مسجد براى غسل برود، آيا مى تواند تيمّم كند و معتكف شود و در زمانى كه دسترسى به آب پيدا كرد، از مسجد خارج شود و غسل كند؟ (اگر جواب مثبت است، آيا چنين كسى براى اعتكاف و روزه و نماز صبح بايد سه تيمّم جداگانه كند؟)
ج : اگر اعتكاف بر او واجب معيّن باشد، مانعى ندارد و يك تيمم كافى است; والاّ جايز نيست.
س 76 : آيا مستحاضه (كثيره يا متوسطه) هر بار بعد از خروج ضرورى از مسجد بايد براى ورود به مسجد غسل كند؟
ج : خير; همين كه اغسال يوميّه را براى نمازها انجام دهد، كفايت مى كند.
س 77 : آيا مستحاضه متوسطه يا كثيره براى روزه گرفتن و نماز صبح بايد جداگانه غسل كند؟
ج : همان غسل هاى واجب كفايت مى كند، ولى بنا بر احتياط واجب، بايد غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى خواهد فرداى آن را روزه بگيرد، بجا آورد.
س 78 : خارج شدن معتكف از مسجد به منظور تلفن زدن به خانواده و احوالپرسى چه صورت دارد؟
ج : اگر ضرورت دارد و طول نكشد، مانعى ندارد; اما اگر ضرورت ندارد، يا به قدرى طول بكشد كه صورت اعتكاف بهم بخورد، نبايد خارج شود.
س 79 : آيا مى توان اعتكاف را بهم زد و در اثنا از مسجد خارج شد؟
ج : اگر واجب باشد يا روز دوّم تا مغرب اعتكاف كرده است، نمى تواند آن را بهم بزند و اتمام واجب است. و الاّ مانعى ندارد.
مسائل محرّمات حال اعتكاف
س 80 : آيا شانه زدن و ناخن گرفتن در حال اعتكاف كراهت دارد؟
ج : اگر بدانند شانه زدن موجب ريختن مو مى شود احتياط مستحب است كه شانه نزنند; هم چنين احتياط مستحب آن است كه در حال اعتكاف ناخن نگيرند.
س 81 : آيا محرّمات اعتكاف باعث بطلان اعتكاف مى شود؟
ج : جماع و كارهايى كه روزه را باطل مى كند، اعتكاف را باطل مى كند; و ساير محرّمات بنا بر احتياط مبطل است و احتياط آن است كه اعتكاف را تمام كنند، و اگر واجب بوده، آن را مجدداً انجام دهند.
س 82 : اظهار فضل بدون مجادله براى شوخى، آيا باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : خير; حرام نيست، بلكه مكروه است.
س 83 : آيا كسى كه نمى دانسته مثلا فلان كار باعث بطلان اعتكاف مى شود و آن كار را انجام دهد، اعتكاف او باطل مى شود؟
ج : بلى، باطل مى شود.
س 84 : كسى كه نمى دانسته مثلا فلان كار در اعتكاف حرام است و آن كار را انجام دهد، آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : اگر نمى دانسته، عقاب ندارد.
س 85 : آيا استفاده از كِرِم، پماد يا صابون بودار براى معتكفى كه حسّ بويايى ندارد، اشكال دارد؟
ج : اشكالى ندارد.
س 86 : اگر بوى عطرى كه ديگران استعمال كرده اند به مشام معتكف برسد، آيا بايد از رسيدن بو به بينى، جلوگيرى كند؟
ج : بلى.
س 87 : اگر معتكفى در فرض سابق از رسيدن بو به بينى جلوگيرى نكرده و طبيعتاً از آن بو لذّت برده است، آيا اعتكاف او باطل است؟ آيا كار حرامى انجام داده است؟
ج : اگر بو نكرده، اعتكاف او باطل نيست; ولى اينكه جلوگيرى نكرده، كار حرامى مرتكب شده و بايد توبه كند.
س 88 : پماد چرب كننده يا مرطوب كننده پوست، آيا اعتكاف را باطل مى كند؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : خير; نه حرام است و نه اعتكاف را باطل مى كند.
س 89 : اگر كسى صورتش را با صابون بودار بشويد، آيا بايد جلوى تنفسش را بگيرد؟
ج : خير; امّا اگر بوى آن شديد است، بايد آن بو را برطرف كند.
س 90 : اگر فردى براى اينكه مطمئن شود كه صابون او بو مى دهد يا نه، صابونش را بو كند و صابون او بودار باشد، آيا اعتكاف او باطل مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : خير; باطل نمى شود و براى آزمايش هم حرام نيست.
س 91 : يكى از معتكفين به تصوّر اينكه بوييدن عطر فقط در حال روزه در اعتكاف اشكال دارد و بعد از افطار بوى عطر را استشمام كرده است، آيا اين كار باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : در فرض سؤال كه نمى دانسته است مرتكب حرام نشده، ولى بنابر احتياط واجب اعتكاف او باطل شده است; و در عين حال اعتكاف را تمام كند و اگر واجب بوده،
مجدداً انجام دهد.
س 92 : آيا بوييدن عطر در اعتكاف باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : حرام بوده، ولى اعتكاف را باطل نمى كند.
س 93 : آيا رسيدن عطر به بينى باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : بنا بر احتياط اعتكاف را باطل مى كند; ولى اگر بى اختيار باشد، حرام نيست.
س 94 : كسى كه قبل از اعتكاف به لباس هاى خود عطر زده است، آيا براى اعتكاف بايد لباس خود را عوض كند؟
ج : در صورتى كه موجب بوييدن بوى خوش شود، بايد عوض كند.
س 95 : آيا خوردن آدامس هايى با طعم هاى تند و بودار در اعتكاف اشكال دارد؟
ج : اگر صدق بوى خوش و استعمال عطر كند، حرام است.
س 96 : آيا بوييدن عرقيات بودار مثل گلاب و عرق نعناء يا خوردن آن يا رسيدن بوى آن به مشام هنگام افطار در اعتكاف، باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : بلى; حرام بوده و بنا بر احتياط واجب اعتكاف را باطل مى كند; ولى اعتكاف را تمام و اگر واجب بوده، اعاده نمايد.
س 97 : آيا استفاده از خميردندان هاى بودار در اعتكاف اشكال دارد؟
ج : اگر صدق بوى خوش و استعمال عطر كند، حرام است; و بنا بر احتياط، موجب بطلان اعتكاف نيز مى شود، و مثل مسأله قبل عمل كند.
س 98 : آيا خريد و فروش (جنس ضرورى و غير ضرورى) در اعتكاف باعث بطلان اعتكاف مى شود؟ آيا كار حرام انجام داده است؟
ج : خريد و فروش بدون ضرورت از محرّمات اعتكاف است، و بنابر احتياط انجام آن موجب بطلان اعتكاف مى شود.
س 99 : آيا مى توان به كسى پول داد تا از مسجد خارج شود و براى معتكف خريد كند؟ آيا بين خريد جنس ضرورى و غير ضرورى فرقى است؟
ج : مانعى ندارد; مباشرت در خريد و فروش حرام است، امّا توكيل در آن اشكال ندارد.
س 100 : مستدعى است مستحبّات و آداب اعتكاف را بيان فرماييد؟
ج : مستحبات و آداب اعتكاف در جايى مفصّلاً بررسى و بيان نشده است; در عين حال بعضى از آنها عبارت است از اين كه:
اعتكاف در ماه رمضان باشد، و بهتر است دهه آخر ماه رمضان باشد; و نيز مستحبّ است آداب و مستحبّاتى كه براى روزه ماه رمضان وارد شده، رعايت كنند; چشم و گوش و زبان و اعضاء و جوارح خود را از زشتى ها و قبائح حفظ كنند; از خشم، غيبت، تهمت، حسد، نزاع و قيل و قال پرهيز كنند; از غضب و پرخاشگرى دورى نمايند، حلم و صبر و وقار و خشوع و خوف از خدا را پيشه كنند; از اهل شرّ و افراد غير متّقى فاصله بگيرند; به دعا و قرآن و ذكر خدا مشغول باشند; و غير اين ها از آدابى كه در روايات براى روزه دار بيان شده است.