جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
مناسك حج « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>


(301صفحه)

هفت سنگ به ترتيب و يكى يكى زدن
مسأله 867 ـ بايد مطمئن شود كه هفت سنگ به جمره اصابت كرده است، و ظن و گمان در آن اعتبار ندارد.
مسأله 868 ـ اگر از ابتدا قصد داشته باشد كه بيش از هفت سنگ بزند صحيح نيست، و بايد اعاده كند، اما اگر قصد داشته باشد كه هفت سنگ بزند، اما در اثر اشتباه يا احتياط بيشتر بزند مانعى ندارد.
مسأله 869 ـ اگر در تعداد سنگها شك كند، بايد آنقدر بزند كه مطمئن شود هفت سنگ به جمره اصابت كرده است.
مسأله 870 ـ اگر بعد از تمام شدن رمى در تعداد سنگها شك كند كه كمتر از هفت سنگ زده، بايد برگردد و جبران كند، ولى اگر بعد از قربانى يا حلق و تقصير شك كند، به آن اعتنا نكند.
مسأله 871 ـ بايد سنگها را يكى يكى پرتاب كند. و اگر چند سنگ را با هم پرتاب كند يك سنگ محسوب مى شود، اگرچه سنگها به چند جاى جمره بخورد، يا حتى اگر پشت سر هم به جمره برسد.


(302صفحه)

مستحبات رمى جمرات
مسأله 872 ـ در رمى جمرات چند چيز مستحب است:
1 ـ با طهارت بودن در حال رمى.
2 ـ هنگامى كه سنگها را در دست گرفته و آماده رمى است اين دعا را بخواند:
«اَللَّهُمَّ هذِهِ حَصَيَاتِي فَأحْصِهِنَّ لِي، وَارْفَعْهُنَّ فِي عَمَلِي».
3 ـ با هر سنگى كه مى اندازد تكبير بگويد.
4 ـ هر سنگى را كه مى اندازد اين دعا را بخواند:
«اللهُ أكْبَرُ، اَلَّلهُمَّ ادْحَرْ عنِّي الشَّيْطانَ، اَلَّلهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ، وَ عَلى سُنَّةِ نَبِيِّكَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي حَجّاً مَبْرُوراً، وَ عَمَلا مَقْبُولا، وَسَعْياً مَشْكُوراً، وَ ذَنْباً مَغْفُوراً».
5 ـ ميان او و جمره در جمره عقبه ده يا پانزده ذراع

(303صفحه)

فاصله باشد، و در جمره اولى و وسطى كنار جمره بايستد.
6 ـ جمره عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمى كند، و جمره اولى و وسطى را رو به قبله ايستاده رمى كند.
7 ـ ريگ را بر انگشت ابهام گذارده، و با ناخن انگشت شهادت بيندازد.
8 ـ پس از برگشتن بجاى خود در منى، اين دعا را بخواند:
«اَللَّهُمَّ بِكَ وَثِقْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، فَنِعْمَ الرَّبُ، وَنِعْمَ المَوْلى، ونِعْمَ النَّصِيرُ».


(304صفحه)

5 ـ قــربــانى

مسأله 873 ـ بر كسى كه حج تمتع انجام مى دهد واجب است بعد از رمى جمره عقبه قربانى كند، اگر چه حج او مستحبى باشد.
مسأله 874 ـ چند نفر نمى توانند مشتركاً يك قربانى ذبح كنند. بلى بعيد نيست در صورت ضرورت كفايت كند. در اين صورت احتياط مستحب است كه علاوه بر قربانى هر كدام روزه هم بگيرند.
مسأله 875 ـ گر حيوان قربانى يافت نشود، قيمت آن را پيش شخص امينى بگذارد تا در بقيه ذى الحجه و اگر نشد در سال بعد حيوان را خريده و در منى ذبح كند.
مسأله 876 ـ اگر عمداً قربانى نكند و اعمال بعد را انجام دهد، ظاهراً از احرام خارج نشده و لازم است محرمات احرام را رعايت كند. و بايد در روزهاى تشريق ذبح كند، و اگر نشد تا آخر ماه ذى حجه ذبح كند. والاّ

(305صفحه)

صحت حج او محل اشكال است، و بايد با عمره مفرده از احرام خارج شود.
مسأله 877 ـ مستحب است كه قربانى را سه قسمت كنند. يك قسمت آن را هديه بدهند، و يك قسمت آن را به فقير مؤمن صدقه بدهند، و قسمتى از آن را هم خود مصرف كنند.
مسأله 878 ـ همانطور كه در شرايط لباس احرام گذشت. لباس احرام بايد پاك باشد و محرم قبل از حلق يا تقصير بايد لباس خود را پاك نگهدارد، لذا اگر در كشتارگاه لباس احرام خون آلود شد، بايد در صورت امكان تطهير يا تعويض شود. ولى اگر نشد ضررى به حج او نمى زند.
مسأله 879 ـ تمام شرايط ذبح شرعى حيوانات كه در توضيح المسائل بيان شده است، مثل رو به قبله بودن و... در قربانى معتبر است و بايد رعايت شود، و اگر رعايت نشود قربانى حرام شده و كفايت نمى كند.
مسأله 880 ـ ذبح با كارد استيل صحيح است و اشكالى ندارد.


(306صفحه)

مسأله 881 ـ ذبح با چاقو و كاردى كه لبه آن مانند ارّه دندانه دارد، چنانچه عرفاً صدق چاقو يا كارد كند، اشكال ندارد. بلى اگر ذبح با آن موجب اذيت حيوان شود، كراهت دارد.
مسأله 882 ـ اگر بعد از قربانى شك كرد كه آيا قربانى داراى شرايط لازم بود يا خير به شك خود اعتنا نكند.
شرايط صحت قربانى
درصحت قربانى رعايت اين موارد لازم است:
   1 ـ نيت.
   2 ـ وقت قربانى.
   3 ـ محل قربانى.
   4 ـ شرايط حيوان قربانى.
نيت
مسأله 883 ـ ذبح از عبادات است و بايد با قصد اطاعت امر الهى انجام شود، و ريا مبطل آن است.


(307صفحه)

وقت قربانى
مسأله 884 ـ به احتياط واجب بايد در روز عيد قربانى كند و تأخير جايز نيست. و اگر به هر دليل تأخير شد در روزهاى بعد در ايام تشريق، و اگر نشد تا آخر ذى الحجه قربانى كند. و قربانى در شب كفايت نمى كند.
مسأله 885 ـ بنابر اقوى قربانى بايد بعد از رمى جمره عقبه انجام شود.
مسأله 886 ـ اگر محرم اشتباهاً قربانى را قبل از سنگ زدن انجام دهد صحيح است، و لازم نيست اعاده كند.
محل قربانى
مسأله 887 ـ محل انجام قربانى در منى است، و قربانى در كشتارگاههاى فعلى كفايت مى كند.
شرايط حيوان قربانى
مسأله 888 ـ در حيوان قربانى بايد شرايط زير مراعات شود:
1 ـ نوع حيوان.


(308صفحه)

2 ـ سن حيوان.
3 ـ سالم بودن حيوان.
4 ـ ناقص نبودن حيوان.
5 ـ پير نبودن حيوان.
6 ـ لاغر نبودن حيوان.
نوع حيوان
مسأله 889 ـ قربانى بايد يكى از حيوانات زير باشد:
1 ـ شتر.
2 ـ گاو.
3 ـ گوسفند.
و غير از اين سه حيوان، حيوان ديگرى كفايت نمى كند. و گاوميش كه نوعى گاو است كفايت مى كند، ولى كراهت دارد.
سـن حيوان
مسأله 890 ـ سن شتر بايد بيش از پنج سال باشد، و سن گاو بايد بيش از يك سال باشد، هر چند بهتر است

(309صفحه)

كمتر از دو سال نباشد، سن بز هم مثل گاو است. و سن ميش به احتياط مستحب كمتر از يكسال نباشد.
مسأله 891 ـ اگر بعد از انجام قربانى متوجه شود كه سن حيوان به حد لازم نرسيده، بايد قربانى ديگرى ذبح كند.
سالم بودن حيوان
مسأله 892 ـ بنابر احتياط واجب حيوان مريض كفايت نمى كند، لذا اگر حيوانى بيمارى كچلى يا بيماريهاى ديگر داشته باشد كفايت نمى كند.
مسأله 893 ـ اگر حيوانى را ذبح كرد و بعداً معلوم شد سالم نبوده، كفايت نمى كند، و بايد قربانى سالم ذبح كند.
ناقص نبودن حيوان
مسأله 894 ـ اگر حيوانى كور، لنگ، گوش بريده، دم بريده، شاخ شكسته، تخم تابيده، تخم كشيده يا تخم كوبيده باشد كفايت نمى كند. حتى اگر اين نواقص در

(310صفحه)

اصل خلقت همراه او باشد.
مسأله 895 ـ اگر گوش حيوان شكاف داشته باشد يا سوراخ باشد اشكال ندارد، و همچنين اگر شاخ خارجى آن شكسته يا بريده باشد، ولى شاخ داخلى باقى باشد، كفايت مى كند.
مسأله 896 ـ اگر فقط حيوان خصى(1) يافت شود و حيوان سالم پيدا نشود، به احتياط واجب همان را ذبح كند و به همان اكتفا كند. هر چند بهتر است يك قربانى سالم نيز در بقيه ذى الحجه، و اگر نشد در سال آينده ذبح كند.
مسأله 897 ـ اگر حيوانى را ذبح كرد و بعداً معلوم شد ناقص بوده، كفايت نمى كند، و بايد قربانى تام الاجزاء ذبح كند.
مسأله 898 ـ اگر معتقد بود كه حيوانى ناقص است، و از جهت جهل به مسأله ولى براى اطاعت امر خداى سبحان آن را قربانى كرد، و بعد معلوم شود تام الاجزاء

1 ـ حيوان خصى يعنى حيوانى كه تخم تابيده، تخم كشيده يا تخم كوبيده باشد.

(311صفحه)

والشرائط بوده، صحيح و كافى است.
پير نبودن حيوان
مسأله 899 ـ به احتياط واجب حيوان نبايد خيلى پير باشد.
لاغر نبودن حيوان
مسأله 900 ـ مراد از لاغر نبودن اين است كه گرده حيوان پيه داشته باشد، و احتياط آن است كه عرف آن را لاغر نداند.
مسأله 901 ـ اگر به گمان اينكه حيوانى لاغر نيست آن را ذبح كرد و بعد معلوم شد لاغر بوده، كفايت مى كند.
مسأله 902 ـ اگر حيوانى را براى اطاعت امر خدا رجاءاً ذبح كند و بعد معلوم شد كه لاغر نبوده، كفايت مى كند، اگرچه قبل از ذبح فكر مى كرده لاغر است يا توجهى به آن نداشته.
مسأله 903 ـ قبل از ذبح لازم است در مورد سن قربانى يا مؤمن بودن ذابح تحقيق كند، اما تحقيق در مورد

(312صفحه)

ناقص يا بيمار بودن آن لازم نيست، هر چند در صورت احتمال نقص يا مرض تحقيق مطابق احتياط است.
وكالت در قربانى
مسأله 904 ـ محرم مى تواند در قربانى به ديگرى وكالت دهد تا قربانى او را انجام دهد، حتى اگر خودش توانايى داشته باشد. و در اين فرض وكيل بايد نيت كند، و احتياطاً خود شخص هم نيت كند.
مسأله 905 ـ كسى كه حج نيابى بجا مى آورد مى تواند براى قربانى به فرد ديگرى وكالت بدهد. و در اين فرض ذابح و نايب بايد نيت قربانى حج منوب عنه را بكند.
مسأله 906 ـ بدون اخذ وكالت نمى توان قربانى ديگرى را ذبح كرد. اگرچه بداند او راضى است; بنابراين اگر كسى براى دوست يا همسر خود كه حتى مخارج حج او را عهده دار است، بدون اينكه از آنها وكالت بگيرد قربانى كند، كفايت نمى كند. اگرچه مطمئن است وقتى

(313صفحه)

به او بگويد خوشحال مى شود.
مسأله 907 ـ احتياط واجب آن است كه وكيل مؤمن باشد، اما ذابح كه فقط مأمور كشتن حيوان است لازم نيست مؤمن باشد، و در اين صورت اگر خود فرد يا وكيل مؤمن نيت قربانى و قصد قربت را بكند، و او فقط حيوان را ذبح كند، صحيح و مجزى است.
مسأله 908 ـ اگر دو يا چند نفر فردى را وكيل كنند تا براى آنها گوسفند بخرد و قربانى كند، آن فرد بايد معين كند كه هر گوسفند را براى چه كسى قربانى مى كند. و اگر جداگانه هر يك را مشخص نكند كفايت نمى كند و مجزى نيست.
مسأله 909 ـ در فرض سابق لازم نيست در موقع خريد هم هر گوسفند را با پول يك فرد مشخص بخرد، بلكه مى تواند تمام پولها را روى هم گذاشته و با پول مشترك چند گوسفند بخرد، و هر گوسفند را براى يك نفر ذبح كند.
مسأله 910 ـ كسى كه از طرف حجاج وكيل در قربانى شده اگر شك كند كه از طرف فلان شخص قربانى

(314صفحه)

كرده يا خير، بايد بنا را بگذارد كه قربانى نكرده است.
مسأله 911 ـ وكالت دهنده بايد علم يا اطمينان پيدا كند كه وكيل قربانى را ذبح كرده، اگرچه به او خبر ندهد، و صرف گمان كفايت نمى كند.
مسأله 912 ـ اگر به ديگرى وكالت داد و بعد شك كرد كه آيا وكيل قربانى را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 913 ـ اگر نايب قربانى را فراموش كند، حج منوب عنه صحيح است. ولى بايد قربانى را در همان سال تا آخر ذى الحجه، و اگر نشد سال آينده در منى انجام دهد.
مسأله 914 ـ اگر وكيل شرايط قربانى را رعايت نكرد يا او را به صورت صحيح نكشت ضامن است، حتى اگر براى وكالت اجرت نگرفته باشد.
مسأله 915 ـ وكيل در قربانى نمى تواند به فرد ديگرى وكالت بدهد، مگر اينكه از موكل خود اجازه گرفته باشد.
مسأله 916 ـ وكيل مى تواند قبل از حلق يا تقصير، قربانى ديگرى را ذبح كند، و همچنين مى تواند قبل از

(315صفحه)

ذبح قربانى خود، قربانى ديگرى را ذبح كند.
بـدل قـربانى
مسأله 917 ـ اگر نتواند قربانى ذبح كند بايد به جاى آن به ترتيب زير ده روز روزه بگيرد:
الف ـ سه روز در حج.
ب ـ هفت روز بعد از مراجعت از حج.
مسأله 918 ـ عدم تمكن از قربانى به اين است كه قربانى يا پول آن را نداشته باشد، و چيزى هم نداشته باشد كه با فروش آن بتواند قربانى تهيه كند، و امكان قرض گرفتن هم نداشته باشد، يا تمكن از اداى قرض نداشته باشد.
مسأله 919 ـ فروش لباس و اسباب و لوازم سفر براى تهيه قربانى لازم نيست، همانطور كه كسب و كار براى تهيه آن واجب نيست، ولى اگر بدين وسيله قربانى تهيه كرد، كفايت مى كند.
مسأله 920 ـ سه روز روزه را بايد هفتم، هشتم و نهم

(316صفحه)

ذى الحجه بعد از احرام عمره پى در پى بگيرد، و لازم نيست قصد اقامت كند، بلكه اگر مسافر هم باشد مى تواند بگيرد.
مسأله 921 ـ اگر بعد از سه روز روزه گرفتن تمكن از قربانى پيدا كرد لازم نيست قربانى كند، و همان روزه كفايت مى كند.
مسأله 922 ـ هفت روز بقيه را بايد بعد از مراجعت از سفر حج در وطن خود يا شهرستان ديگر پى در پى روزه بگيرد، و نمى تواند اين هفت روز را در مكه يا هنگام مراجعت از سفر بگيرد.


(317صفحه)

مستحبات قربانى
مسأله 923 ـ مستحبات قربانى چند چيز است:
1 ـ در صورت تمكن، قربانى شتر باشد، و در صورت نبودن آن گاو، و در صورت نبودن آن گوسفند باشد.
2 ـ قربانى بسيار فربه باشد.
3 ـ در صورت شتر يا گاو بودن آن از جنس ماده، و در صورت گوسفند يا بز بودن آن از جنس نر باشد.
4 ـ شترى كه مى خواهند او را نحر كنند ايستاده و از سر دستها تا زانوى او را ببندند، و ذابح در طرف راست او بايستد، و كارد يا نيزه يا خنجر به گودال گردن او فرو برد، و در وقت ذبح يا نحر اين دعا را بخواند:
«وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالاَْرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا مِنَ المُشْرِكِينَ، إنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ

(318صفحه)

مَماتِي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، لا شَرِيكَ لَهُ، وَ بِذلِكَ اُمِرْتُ وَأنَا مِنَ المُسْلِمِيْنَ، اَلَّلهُمَّ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللهِ وَاللهُ أكْبَرُ، اَلَّلهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي».
5 ـ خود حاجى قربانى را بكشد، و اگر نتواند دست خود را روى دست ذابح بگذارد.


(319صفحه)

6 ـ حلق يا تقصير

مسأله 924 ـ بعد از قربانى محرم بايد حلق يا تقصير كند. يعنى يا سر خود را بتراشد، يا مقدارى از موى سر و صورت خود را كوتاه كند، اگر چه تراشيدن سر افضل است.
مسأله 925 ـ زنها نمى توانند سر خود را بتراشند، بلكه بايد مقدارى از موى خود را كوتاه كنند، و همينطور است حكم خنثى.
مسأله 926 ـ كسى كه موى خود را جمع كرده و گره زده است يا به هم بافته است، يا به وسيله اى به هم چسبانده است، بايد سر خود را بتراشد.
مسأله 927 ـ كسى كه سال اول حج او است مخير است كه سر خود را بتراشد، يا مقدارى از موى خود را كوتاه كند، هر چند احتياط مستحب در تراشيدن سر است.


(320صفحه)

مسأله 928 ـ كوتاه كردن موى سر و صورت با هر وسيله اى كه باشد كفايت مى كند، اما تراشيدن ريش يا كوتاه كردن موى زير بغل و عانه كفايت نمى كند. و احتياط مستحب است كه به گرفتن ناخن اكتفا نكند.
مسأله 929 ـ كسى كه وظيفه او حلق است و مطمئن است كه هنگام حلق سر او خونى مى شود تقصير كند، و احتياطاً بعد از تقصير سر را هم بتراشد.
مسأله 930 ـ كسى كه سر مى تراشد به احتياط واجب بايد تمام سر را بتراشد، و تراشيدن قسمتى از سر كفايت نمى كند. بلى كسى كه مخير بين حلق يا تقصير است بعد از تراشيدن مقدارى از سر مى تواند تقصير را انتخاب كند، و با اين نيت مقدارى از موى خود را كوتاه كند و از احرام خارج شود.
مسأله 931 ـ كسى كه وظيفه اش فقط حلق است اگر تقصير كند مثل كسى است كه عمداً حلق نكرده، و در صورت علم براى كوتاه كردن مو در حال احرام كفاره هم بايد بدهد. و كسى كه وظيفه اش فقط تقصير است اگر حلق كند همين حكم را دارد.

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>