جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه مناسك حـج
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 106)

مسأله 296 ـ يك جامه بلند كه مقدارى از آن را به صورت لنگ ببندد و مقدارى را به صورت رداء به احتياط واجب كفايت نمى كند.
مسأله 297 ـ پوشيدن جامه احرام يك واجب تعبدى است، لذا بايد قصد اطاعت امر الهى را بكند، ولى كندن لباس معمولى واجب نيست با قصد قربت باشد هر چند مستحب است.
مسأله 298 ـ اگر عصياناً دو جامه احرام را نپوشد يا در لباس معمولى محرم شود هر چند گناه كرده است ولى احرام او صحيح است.
مسأله 299 ـ همانگونه در محرمات احرام خواهد آمد مردان محرم بايد از پوشيدن لباس دوخته اجتناب كنند. لذا جامه احرام براى مردان نبايد دوخته باشد.
مسأله 300 ـ جامه اى كه لنگ قرار مى دهد نبايد نازك و بدن نما باشد، و احتياط واجب است كه رداء نيز نازك نباشد.
مسأله 301 ـ جامه احرام بايد از جنسى باشد كه نماز در آن صحيح باشد، بنابراين جامه حرير و غيرمأكول يا
(صفحه 107)

نجس غير معفو كفايت نمى كند.
مسأله 302 ـ بنابر احتياط واجب لباسى را كه زن در حال احرام مى پوشد از حرير خالص نباشد.
مسأله 303 ـ جامه احرام بايد پاك باشد، و اگر در حال احرام جامه احرام يا لباسى كه زن پوشيده نجس شود به احتياط واجب بايد آن را تطهير يا تبديل كند. ولى اگر تطهير نكند احرام او باطل نشده و كفاره هم ندارد.
مسأله 304 ـ احتياط آن است كه جامه احرام از پوست نباشد، هر چند لازم نيست منسوج و بافتنى باشد. لذا نمد هم كفايت مى كند.
مسأله 305 ـ لازم نيست شخص در حال احرام از حدث اكبر و اصغر پاك باشد، لذا شخص محدث لازم نيست فوراً غسل كند يا وضو بگيرد. بلى اگر بدنش نجس باشد احتياط مستحب است كه آن را پاك كند.
تلبيه
مسأله 306 ـ آخرين واجب در احرام، تلبيه است. يعنى گفتن لبيك ها به شكل زير:

(صفحه 108)

«لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ» كه با يكبار گفتن آن محرم شده و احرامش صحيح است. هر چند تكرار آن مستحب است. و احتياط مستحب آن است كه بعد از مقدار واجب آن بگويد:
«اِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
و احتياط مستحب آن است كه به جاى صورت اول بگويد:
«لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
و مستحب است بعد از آن بگويد:
«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوْبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَاالْجَلالِ وَ الاَكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَالْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِي و يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوْباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ
(صفحه 109)

الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماِء وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَميلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ياكَرِيمُ لَبَّيْكَ».
و خوب است اين جملات را نيز بگويد:
«لَبَّيْكَ أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِمُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَهِذِه عُمْرَةُ مُتْعَة إلىَ الْحَجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَبَلاغُها عَلَيْكَ».
مسأله 307 ـ ترجمه مقدار واجب تلبيه چنين است:
«همواره دعوت تو را اجابت مى كنم خدايا، همواره اجابت مى كنم تو را، همواره اجابت مى كنم تو را، براى تو شريكى نيست، همواره اجابت مى كنم تورا».
و ترجمه جمله بعد كه مستحب است چنين است:
«همانا ستايش و نعمت و پادشاهى از آن تو است. شريكى براى تو نيست، اجابت مى كنم تورا».

(صفحه 110)

مسأله 308 ـ بايد تلبيه را به مقدار واجب ياد بگيرد و به نحو صحيح بگويد، و اگر نتواند ياد بگيرد يك نفر به او تلقين كند تا به نحو صحيح بگويد.
مسأله 309 ـ اگر نتواند ياد بگيرد و با تلقين هم نتواند به صورت صحيح بگويد به هر نحو كه مى تواند بگويد، و ظاهراً همين مقدار كافى است، هر چند احتياط مستحب آن است كه ترجمه آن را بگويد و نايب هم بگيرد.
مسأله 310 ـ كسى كه لال است و قادر نيست تلبيه را بگويد بايد با انگشت اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد، و بهتر است نايب هم بگيرد.
مسأله 311 ـ اگر كسى لبيك را به مقدار واجب نگفت محرم نشده، و اگر موجبات كفاره در حال احرام را به جا آورد كفاره ندارد. و همين طور است اگر عمداً غلط بگويد يا با ريا آن را باطل كند.
مسأله 312 ـ تأخير تلبيه از ميقات جايز نيست، و اگر تأخير انداخت حكم كسى را دارد كه بدون احرام از ميقات گذشته است.