(صفحه 44)
فرد ديگر از طرف او كفايت نمى كند، مگر در مورد بيمار و پير به شرحى كه مى آيد.
مسأله 70 ـ اگر به گمان اينكه مستطيع بوده حج واجب خود را انجام دهد و بعد معلوم شود كه مستطيع نبوده است، آن حج كفايت نمى كند و هرگاه استطاعت پيدا كرد بايد حجة الاسلام خود را بجاآورد.
مسأله 71 ـ در فرض سابق اگر در بين اعمال معلوم شود مستطيع نبوده احرام او باطل است و لازم نيست بقيه اعمال را انجام دهد.
مسأله 72 ـ كسى طبق نظر مرجع تقليد سابق خود مستطيع بوده و بنابر همان تقليد حجة الاسلام خود را بجا آورده، ولى فعلا از كسى تقليد مى كند كه معتقد است آن وقت مستطيع نبوده است، مى تواند به همان حج اكتفا كند و اعاده لازم نيست.
مسأله 73 ـ كسى كه خيال مى كرده مستطيع نيست و به نيت استحباب براى عمره تمتع محرم شد، و بعد از اعمال عمره تمتع در مكه متوجه شد كه مستطيع بوده، بايد حجة الاسلام بجا آورد، ولى نمى تواند به عمره
(صفحه 45)
انجام شده اكتفا كند، و حكم كسى را دارد كه احرام عمره را از روى فراموشى ترك كرده است.
مسأله 74 ـ در فرض سابق اگر به نيت وظيفه فعليه محرم شده و از باب خطاى در تطبيق فكر مى كرده مستحب است، كفايت مى كند و مى تواند به همان عمره اكتفا كند و حج تمتع را انجام دهد.
مسأله 75 ـ كسى كه حج بر او مستقر بوده چنانچه بعد از احرام و قبل از دخول در حرم به هر دليل نتواند اعمال خود را بجاآورد و فوت كند و نيز چنانچه بعد از دخول در حرم و قبل از انجام اعمال در خارج حرم فوت كند ظاهراً حج از او ساقط نشده و بايد از تركه او استنابه كنند. و اگر داخل حرم بميرد كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله 76 ـ استطاعت به داشتن پنج چيز حاصل مى شود:
1 ـ استطاعت مالى.
2 ـ استطاعت بدنى.
3 ـ استطاعت طريقى.
(صفحه 46)
4 ـ استطاعت زمانى.
5 ـ رجوع به كفايت.
مسأله 77 ـ اگر كسى يكى از اين شرايط پنجگانه را نداشته باشد حج بر او واجب نيست، اگر چه احتمال حصول آن را در آينده بدهد. كما اينكه تحصيل شرايط نيز بر او واجب نيست.
مسأله 78 ـ پس از حصول شرايط استطاعت در وجوب حج، بقاى آن نيز تا آخر اعمال حج لازم است. و اگر قبل از تمام شدن حج شرايط استطاعت از بين رفت كشف از عدم استطاعت مى كند.
استطاعت مالى
مسأله 79 ـ استطاعت مالى به اين است كه مخارج رفت و برگشت حج و وسيله رفت و آمد يا پولى كه بتواند بليط رفت و برگشت را تهيه كند داشته باشد، و همچنين مخارج خانواده خود را در وطن داشته باشد.
مسأله 80 ـ فردى مستطيع است كه علاوه بر مخارج مذكور در مسأله قبل، ضروريات زندگى مثل خانه
(صفحه 47)
مسكونى و وسائل زندگى را نيز در حد شأن خود داشته باشد.
مسأله 81 ـ اگر كسى وسائل ضرورى زندگى خود را فروخته و صرف حج كند كفايت از حجة الاسلام نمى كند.
مسأله 82 ـ كسى كه منزل يا ماشين گرانقيمت دارد چنانچه با فروش آن بتواند منزل يا ماشين ارزانتر و مناسب شأن خود تهيه كند و با بقيه پول آن به حج برود واجب است آن را فروخته و به حج برود.
مسأله 83 ـ كسى كه پول ندارد ولى وسائلى دارد كه جزء ضروريات زندگى نيست مثل زمين، ساختمان، كتاب يا اشياء عتيقه، واجب است آنها را بفروشد و به حج برود.
مسأله 84 ـ اگر بتواند مقدارى از سرمايه يا زمين كشاورزى و باغ خود را بفروشد و به حج برود واجب است اين كار را انجام دهد، مگر اينكه با باقيمانده آن نتواند مخارج زندگى خود را به طور متعارف تأمين كند.
مسأله 85 ـ كسى كه نياز به ازدواج دارد و ترك ازدواج
(صفحه 48)
موجب مشقت و حرج براى اوست در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر مخارج حج، مخارج ازدواج را نيز داشته باشد.
مسأله 86 ـ كسى كه خودش نياز به ازدواج ندارد ولى فرزند او يا نوه او يا كسانى كه عرفاً مخارج ازدواج آنها به عهده اوست نياز به ازدواج دارند، حكم مسأله قبل را دارد.
مسأله 87 ـ كسى كه مخارج حج را دارد و بدهى نيز دارد در دو صورت واجب است به حج برود:
1 ـ وقت پرداخت بدهى او نرسيده باشد و مطمئن باشد كه در موعد مقرر تمكن از پرداخت دارد.
2 ـ وقت پرداخت بدهى رسيده است ولى طلبكار راضى به تأخير پرداخت باشد و بدهكار نيز بداند كه در وقت مطالبه مى تواند آن را بپردازد. در غير اين صورت حج واجب نيست. ولى اگر بدهى را نداد و به حج رفت كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله 88 ـ كسى كه طلبكار است و طلب او براى حج كافى است در موارد زير واجب است طلب خود را وصول
|