جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
روزنامه جام جم « معرفى و اخبار دفاتر « صفحه اصلى  

قسمت دوم
گوشه اى از حيات پر بار آيت الله العظمى فاضل لنكرانى وصى امام خمينى «ره»

مرجعيت

پس از حدود 3 دهه تدريس در بالاترين سطح حوزه و به دنبال درگذشت مرحوم آيت الله العظمي اراكي قدس سره ، جامعه مدرسين حوزه علميه قم در اعلاميه اي بديع و راهگشا 7 نفر را به عنوان مرجع تقليد معرفي كرد تا عموم مومنين از حيرت و سرگرداني رهايي يابند.
قابل توجه اين كه نام آيت الله العظمي فاضل لنكراني در صدر آن فهرست قرار داشت كه نشانگر مقبوليت علمي و سياسي ايشان است.
بدين ترتيب ايشان علي رغم ميل باطني خود اين مسووليت را پذيرفتند.
البته شروع داستان مرجعيت ايشان به رحلت امام و توصيه علما و فضلا به ايشان براي انتشار رساله باز مي گردد.
در اين زمينه نقل است كه عده اي از فضلاي حوزه پس از ارتحال امام در امر تقليد به سراغ ايشان آمدند اما معظم له با قاطعيت فرمودند تا زماني كه اين دو پيرمرد (آيت الله گلپايگاني و آيت الله اراكي) هستند همه بايد سراغ اينها بروند و به هيچ وجه صحيح نيست ديگران مطرح شوند.
بيت امام خميني (ره) نيز با توجه به شناخت ديرينه اي كه از مراتب علم و تقواي آيت الله فاضل لنكراني داشتند جزو نخستين مقلدان ايشان بودند.
حجت الاسلام والمسلمين آقاي كروبي مي گويد: مرحوم حجت الاسلام حاج سيداحمد خميني به من گفت : من از امام مطالبي در مورد آقاي فاضل دارم كه مي خواهم به وقتش بگويم.
حاج احمد آقا از كساني بود كه پس از رحلت امام خميني مكرر مي گفت : ما و بيت امام به آيت الله فاضل رجوع كرديم.

تاييدات غيبي

به اعتقاد شيعه ، مرجعيت همان نيابت عام امام زمان عليه السلام است و نيل به اين مرتبه نيز نياز به عنايت خاص الهي دارد لذا در اطراف خود كساني را مشاهده مي كنيم كه در صدد بر آمدند به هر شكل به اين جايگاه رفيع دست يابند و بر آن چنگ اندازند ولي به زودي دستشان رو شد و متقابلا آنان كه مورد عنايت حضرت حجت عليه السلام مي باشند تاييدات الهي به اشكال مختلف در مورد آنان مشاهده مي شود.
حضرت آيت الله فاضل نيز از ابتدا مشمول همين عنايات غيبي بوده اند كه در زير بعضي از موارد آن بيان مي شود: حجت الاسلام ادبي از وعاظ سرشناس تهران مي گويد: به عنوان روحاني كاروان به عمره رفته بودم و قرار بود فردا شبي در مسجد شجره محرم شويم.
صبح به ما خبر رحلت آقاي اراكي را دادند. من متحير شدم كه حال چه بايد كرد؟ زيرا بايد مقلدان آقاي اراكي با اجازه از يك مرجع زنده بر تقليد آن مرحوم باقي مي ماندند.
به مسجد النبي رفتم و در روضه منوره نشستم و گفتم يا رسول الله من روحاني كاروان هستم و اين مردم مي خواهند احرام ببندند و بايد از يك مرجع ، تقليد كنند و من چه كنم؟ در آن شرايط اضطراري نسبت به تك تك مراجعي كه در ذهنم بود به قرآن تفال زدم.
به اسم آقاي فاضل كه رسيدم ، اين آيه شريفه آمد: كذلك يجتبيك ربك.

(سوره يوسف ، آيه 6) (يعني : اين گونه پرودگار تو بر مي گزيند). تا اين آيه را ديدم ، قرآن را بستم و به كاروان برگشتم و به رفقا گفتم : تكليف من معلوم شد. من به اجازه آقاي فاضل به آقاي اراكي باقي مي مانم و هر كس هم كه تمايل دارد به اجازه ايشان به آقاي اراكي باقي بماند.
از آقاي شيخ مرتضي انواري از طلاب حوزه علميه قم نقل است كه فردي به نام آقاي جعفري در اطراف نوق از توابع رفسنجان زندگي مي كند كه نابيناست و از جهت قدس و تقوي بسيار مورد توجه مردم كوه بنان وحومه است.
آقاي جعفري چندين سال پيش گفته بود در خواب ديدم وارد صحن حضرت معصومه سلام الله عليها شدم.
مردم دور ايوان آيينه اجتماع كرده بودند و كسي اجازه ورود نداشت.
پرسيدم چه خبر است؟ گفتند: پيامبراكرم وائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين اينجا تشريف دارند.
در اين اثنا ديدم آيت الله فاضل آمدند و جمعيت را شكافتند و وارد ايوان آيينه شدند.
پيامبر و ائمه عليهم السلام به احترام ايشان ايستادند و پيامبر به كنار خود اشاره كرده و فرمودند: اينجا بنشينيد و آقاي فاضل هم آنجا نشستند. ما متعجب بوديم كه چگونه هيچ كس را راه نمي دادند اما ايشان رفتند و در آن جايگاه رفيع نشستند؟ بعد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله انگشترشان را از دست خارج كرده و به انگشت ايشان وارد كردند.
حجت الاسلام شيخ مهدي انصاري قمي مي گويد: يك ايراني مقيم آلمان كه از مسائل ديني به كلي جدا بود ، متحول شد و به مكه رفت و سپس به ايران آمد تا زندگي معنوي خود را سامان دهد.
او مي گفت روزي پيش خود گفتم : من نمي دانم اين اعمالم درست است يا نه؟ و آيا خدا مرا پذيرفته يا خير؟ شب در خواب ديدم سفره اي پهن است و پيامبر (ص) بالاي آن نشسته اند و آقايي كنار ايشان است. از حضرت سوال كردم آقاجان آيا كارهاي من درست است؟ فرمودند: بله صحيح است سپس پرسيدم : من الآن در ايران هستم ، بالاخره براي كارهايم به چه كسي مراجعه كنم؟ حضرت ضمن اشاره به فرد پهلوي خود فرمودند: به آقاي فاضل لنكراني مراجعه كنيد. من اصلا آقاي فاضل را نديده بودم. روز بعد عكس ايشان را پيدا كردم و ديدم اين درست تصوير همان كسي است كه در عالم خواب در كنار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نشسته بود.

تاكيد بر استقلال حوزه ها

علي رغم آن كه آيت الله فاضل لنكراني همواره از انقلاب ، نظام ، رهبري و مسوولان خدمتگزار حمايت مي كند ، اما در همه مقاطع و بويژه پس از مرجعيت ، قاطعانه بر استقلال حوزه ها از دولت پاي مي فشرد تا آزادگي و سرفرازي نهاد روحانيت حفظ و تامين شود.
جواد فاضل لنكراني پيرامون اين ديدگاه پدر مي گويد: يكي دو سال قبل يكي از مسوولان و شخصيت هاي بزرگ نظام در مصاحبه اي كه با يك نشريه حوزوي داشت گفت ايرادي ندارد كه حوزه ها از بودجه دولتي استفاده كنند تا بهتر اداره شوند.
وقتي ايشان از مطلب باخبر شد ، مرا نزد آن مسوول محترم كه با نيت خير آن مطلب را گفته بود فرستاد كه اين پيشنهاد شما براي آينده حوزه ها خطرناك است و در نهايت به حوزه هاي علميه لطمه مي زند و به هيچ وجه صلاح نيست بودجه دولت در حوزه ها مصرف شود. گذشته از اين ، آيت الله فاضل آن قدر به استقلال حوزه ها تكيه دارد و آن چنان به خدا متوكل است كه وارد شدن در امور اقتصادي را نيز برنمي تابد و حتي در آمد موقوفات را نيز براي حوزه ها نمي پذيرد.
جواد فاضل در ادامه مي گويد: به طور كلي سرمايه گذاري وجوه شرعيه را در فعاليت هاي اقتصادي براي كسب درآمد مشروع نمي دانند و از وجوهاتي كه در اختيار دارند چنين اقداماتي را اجازه نمي دهند.
حتي بعد از ارتحال امام وقتي مرحوم حاج احمد آقا ، وجوه شرعيه باقي مانده نزد امام را براي ايشان و شوراي مديريت وقت حوزه علميه فرستادند ، بعضي ها مي خواستند با آن پول ، سرمايه گذاري كنند تا زود تمام نشود اما اين تصميم ، سخت مورد مخالفت ايشان قرار گرفت و بالاتر اين كه گاهي اوقات بعضي از مقلدان مي خواهند بخشي از شركت يا كارخانه خود را به عنوان خمس بپردازند ولي ايشان قبول نمي كنند و مي گويند اصل مبلغ خمس را بپردازيد و معتقدند آنچه مورد نظر بزرگان و مراجع گذشته بود، حوزه ها را حفظ مي كند لذا در ملاقات با رهبر معظم انقلاب نيز وقتي بحث تقويت بنيه مالي حوزه ها مطرح شد ، ايشان بر همين مطلب تكيه و تاكيد داشتند.
او به وجوهي كه همه ماهه به دفترش مي رسد به عنوان يك امانت خطير مي نگرد و هر قدر اين پول بيشتر باشد ، بار سنگين امانتداري بر دوش ايشان بيشتر مي شود.
حجت الاسلام جواد فاضل درباره اين روحيه پدرش خاطره زير را نقل مي كند: روزي يكي از علماي قم به من زنگ زد و گفت يكي از متدينين ايراني مقيم امريكا پول كلاني را توسط آقايي از بازاريان تهران فرستاده و گفته : اين پول به دست مشهورترين مراجع قم برسد.
آن بازاري هم با من تماس گرفت و من آقاي فاضل را به عنوان مشهورترين مراجع قم معرفي كردم سپس آن شخص بازاري به اين فرد روحاني گفته بود ما در تهران خيريه اي داريم كه به پول نياز دارد.
اگر ما اين پول را بياوريم آيا آقاي فاضل مقداري از آن را به خيريه مزبور مي دهند؟
من (جواد فاضل) پاسخ دادم اگر آن خيريه ، معتبر و قابل اعتنا باشد مقداري در اختيارشان قرار مي دهيم ، اما ديگري خبري نشد و آن آقا پول را نياورد.
من ترديد داشتم اين مطلب را براي آقا نقل كنم يا خير؟ پيش خود فكر مي كردم شايد من نتوانسته ام درست ارتباط برقرار كنم و... ولي چون اصرار داريم ايشان را در جريان همه امور دفتر قرار دهيم ، اين مطلب را هم گفتم ولي برخورد بسيار عجيبي ديدم.
ايشان گفت : محمدجواد ، من از پولي كه به دستم مي رسد ناراحتم ، از آن پولي كه به دستم نمي رسد هيچ ناراحت نيستم.
آن پول كه به من مي رسد برايم وظيفه مي آورد ولي آنچه به من نرسد مسووليتي ندارم.
اين براي من خيلي درس بود زيرا مرجعي كه بايد در ماه مبلغ بسيار زيادي شهريه بدهد و مقدار زيادي نيز خرج مستمندان كند و فعاليت اقتصادي را هم براي روحانيت صحيح نمي داند و به هيچ وجه ورود روحانيت به عرصه هاي اقتصادي را مشروع نمي داند و آنچه به او مي رسد فقط و فقط وجوه شرعيه مردم است و همه هم مي دانند كه ايشان وجوه شرعيه را به كار اقتصادي نمي زند و كاسبي نمي كند ، با اين حال نسبت به وجوه دريافتي ، چنين ديدگاهي دارند.

ولايت فقيه

آيت الله فاضل لنكراني با الهام از فقه پر بار شيعه ، همچون ساير مراجع عظام به ولايت فقيه معتقد است و در مورد حدود و ثغور آن نيز انديشه او به مباني امام خميني (ره) نزديكتر مي باشد.
اعتقاد ايشان به ولايت فقيه تا بدانجاست كه مي گويند: مشروعيت و لزوم تبعيت از قوانين حكومت ، در زمان حاضر راهي غير از ولايت فقيه ندارد.
همان طور كه در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مشروعيت حكومت ، به جهت تصدي رسول خدا بود ، در زمان غيبت با تصدي فقيه جامع الشرايط ، حكومت و قوانين او مشروعيت پيدا مي كند.
ايشان قبل از انقلاب در همان زمان كه شرح كتاب تحريرالوسيله را نگاشت ، در كتاب اجتهاد و تقليد تصريح كرد كه : اگر فقيه جامع الشرايط ، شخصي را به عنوان متولي يا قاضي منصوب كند ، اين عمل حجت دارد (حتي نسبت به بعد از مرگ آن فقيه) و با فوت آن فقيه ، آن توليت و قضاوت از بين نمي رود و اين معني را از ادله داله بر ولايت مطلقه فقيه استفاده نمودند و در همان زمان تصريح بر كلمه مطلقه در آن كتاب كردند.
ايشان در آخرين فتواهاي خويش پيرامون لازم الاجرا بودن احكام ولي فقيه براي مسلمانان ساير كشورها اعلام كردند: احكام ولي فقيه اگر در رابطه با منطقه خاص باشد ، براي خصوص آن منطقه لازم الاجراست و اگر عمومي باشد براي همه لازم الاجراست.
ايشان همچنين اطاعت از حكم ولي فقيه را براي همه از جمله كساني كه مقلد ولي فقيه نيز نيستند لازم مي داند.

پذيرش مرجعيت براي خدمت

فاضل لنكراني همچون ساير مراجع بزرگوار با الهام از تعليمات مكتب انسان ساز اسلام ، تمامي تلاش خود را مصروف خدمت به دين ، مردم و حوزه هاي علميه كرده و به مرجعيت همچون يك سمت و مقام نمي نگرد بلكه آن را يك مسووليت سنگين و در عين حال امكاني براي خدمتگزاري و مشكل گشايي از مردم مي داند و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نمي ورزد و علي رغم سفارش بعضي از خيرخواهان مبني بر اين كه دخالت در بعضي امور متناسب با شوون مرجعيت نيست ، ايشان همچنان اين روحيه را در خود حفظ كرده است.
فرزند او در اين زمينه مي گويد: يادم مي آيد چند سال قبل ، موضوعي پيش آمد كه ايشان در آن مورد ، حضوري فعال داشتند. يكي از بزرگان حوزه گفت : به ايشان بگوييد اين حركتها با مرجعيت تناسبي ندارد و مانع رشد مرجعيت ايشان مي باشد لذا شايسته است در اين امور دخالت نكنند.
وقتي پيغام را به ايشان رساندم ، خيلي ناراحت شدند و فرمودند: من اصلا مرجعيت را براي خدمت پذيرفتم... مرجعيتي كه به درد دين و مردم نخورد مي خواهم چكار؟ و با همين نگاه ، او به مردم و طلاب خيلي توجه و علاقه دارد و لذا غالبا در دسترس همگان است و به عنوان يك وظيفه به شكل پدرانه به درد دلهاي مردم گوش مي دهد.
او از گرفتاريهاي مردم واقعا رنج مي برد و در حد امكان در صدد رفع آن بر مي آيد. وقتي مساله گراني و تورم مطرح مي شود ، انسان احساس مي كند او از صميم جان برمي آشوبد. نامه اي كه به رئيس جمهوري نوشتند خيلي مهم است.
در آن گفتند در اين مملكت حقوق بگيران هر ماه وقتي پول آب و برق و تلفن و گاز را دادند ديگر چيزي از حقوقشان باقي نمي ماند. اينها چطور زندگي كنند؟ من از گراني بسيار رنج مي برم.
او در ملاقات با هيات رئيسه مجلس هفتم نيز بر حل مشكل معاش و معيشت مردم تاكيد كرد و افزود: ما خيلي نگرانيم كه انقلاب از اين جهت صدمه ببيند كه بگويند نتوانست مسائل معيشتي مردم راحل كند.
در عين حال براي خدمت به نيازمندان ، آنچه در توان ايشان است دريغ نمي كنند و در مناطق آسيب پذير و محروم مثل سيستان و بلوچستان ، حاشيه هرمزگان و جنوب خراسان كمكهاي زيادي از قبيل : آرد ، برنج ، روغن ، تن ماهي ، حبوبات ، كفش و لباس را به طور مرتب ، گاه به صورت ماهانه و گاه دوبار در ماه توزيع مي كنند و اين بستگي به امكانات دفتر دارد.
از حيث فرهنگي نيز تاكنون دفتر ايشان ، هزاران جلد كتاب در مراكز فرهنگي مناطق محروم توزيع كرده و جزوات آموزشي خاص تدوين نموده كه در خلال آنها چيزهايي كه يك جوان شيعه بايد بداند توضيح داده شده و بسيار مورد استقبال هم قرار گرفته است و تحت عنوان مسابقات كتابخواني با همكاري مراكز فرهنگي در سراسر كشور توزيع مي شود و بخشي از جوايز را دفتر و بخش ديگر را آن مراكز تقبل مي كنند.
همچنين ممكن است در بعضي جاها ضرورت هايي براي مردم وجود داشته باشد.
مثل ساخت و تكميل مساجد ، حمام و... كه در اين موارد، دفتر ايشان اقدام كرده و بحمدالله خيلي هم مفيد است ، نظير احداث حمام در روستاي زيارت از توابع بخش درگان از شهرستان ايرانشهر ، اعزام و استقرار روحاني به مناطق آسيب پذير و برگزاري اردوهاي فرهنگي و زيارتي مشهد در تابستانها براي محرومان.
يكي ديگر از اقدامات دفتر ، ساخت اورژانس در جاده كاشان است ، زيرا در اين جاده تصادفات زيادي به وقوع مي پيوست كه به دليل نبود اورژانس ، همواره عده اي از هموطنان صدمه هاي جدي مي خوردند. آيت الله فاضل در آن جاده مبادرت به احداث يك اورژانس كردند و وقتي عده اي خواستند نام ايشان را بر آن بگذارند ، گفتند از اين جهت كه آن مكان در نزديكي مسجد جمكران واقع است نام مبارك حضرت ولي عصر (عج) را بر آن نهيد.
در زلزله هاي مختلف رودبار و بم و... نيز ايشان هياتهايي را اعزام كردند و با كمكهاي زياد ، به ياري هموطنان آسيب ديده برخاستند.
شايد مرجعي كه عنوان «خير مدرسه ساز» زيبنده او باشد ، آيت الله فاضل است زيرا نخستين جرقه مدرسه سازي در قم را ايشان زد هنگامي كه در نامه اي به امام دردمندانه نوشت : بچه هاي مردم در مدارس 3 شيفته درس مي خوانند و روي زمين مي نشينند.
و نهضت مدرسه سازي كه بعدا در كشور خيلي اوج پيدا كرد ، يكي از نقاط شروعش آيت الله فاضل لنكراني بود.
مقلدان ايشان به صورت موردي نيز اجازه گرفته اند كه بخشي از سهم امام را صرف مدرسه سازي كنند و از اين محل تاكنون مدارس متعددي ساخته شده است.

ويژگيهاي اخلاقي

آيت الله العظمي فاضل لنكراني داراي خصوصيات برجسته ديگري هم هستند كه در حد وسع به بيان گوشه اي از آن ويژگيها مي پردازيم:
1- خلوص : اگر از تمامي آشنايان ، شاگردان ، مرتبطان و اعضاي دفتر ايشان سوال شود كه مهمترين خصوصيت او كدام است؟ جملگي بر خلوص ايشان انگشت تاكيد مي گذارند.
حجت الاسلام والمسلمين جواد فاضل پيرامون اين خصوصيت به نكته اي دقيق اشاره مي كند كه ضمنا نشاندهنده مراقبه آيت الله بر اعمال و رفتار خود نيز مي باشد.
ايشان نسبت به مرجعيت خود هيچ قدمي برنداشتند و به گفته جواد فاضل در طول 11 سال مرجعيت ، ابدا حتي يك بار، نگفتند در فلان جا مقلد من زياد يا كم است و يا نپرسيده اند رساله من چاپ شده يا خير؟ البته نشر كتابهاي تخصصي خود را زياد پيگيري مي كنند اما در مورد رساله شان هنوز يكبار هم سوالي نكرده اند.
بعد از رحلت آيت الله العظمي مرعشي نجفي به اصرار جمع زيادي از فضلا و مردم ، ايشان چندين سال امامت جماعت حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله عليها را بر عهده داشتند و مكرر مي فرمودند: براي من ، اين نماز كه هزاران طلبه در آن شركت مي كنند و آن نمازي كه قبلا در مسجدي كوچك اقامه مي كردم هيچ فرقي ندارد.
2- فروتني و تواضع : حجت الاسلام والمسلمين نورمفيدي پيرامون اين خصوصيت معظم له مي گويد: ايشان داراي شرح صدر و تواضع فوق العاده هستند... آدم وقتي با ايشان است احساس حجاب نمي كند... در محضر آيت الله فاضل آدم احساس مي كند در عين اين كه بايد براي ايشان حريم قائل شود ، در همان حال احساس خودماني بودن مي كند.
در نشست هاي خانوادگي مثلا برادرها يا خواهرها كه با ايشان هستند ، مي گويد و مي خندد و شوخي مي كند و آنان احساس دوري نمي كنند در عين حال مي بينيم آنان براي ايشان احترام و حريم خاص قائلند.
اين خصوصيت اخلاقي در اصل از اميرالمومنين مي باشد كه نقل شده است : ما وقتي در محضر آقا اميرالمومنين مي نشستيم ، او همانند يكي از ماها بود ولي در عين حال منزلت ايشان هم به شكلي است كه «كان علي رئوسنا الطير» يعني مانند اين كه پرنده اي بالاي سرمان بود (جمع بين ضدين).
3- عبادت : جنبه هاي علمي آيت الله فاضل بيشتر معرفي شده و ايشان از حيث عبادي چندان شناخته نيست ، زيرا معمولا او اين ساحت از شخصيت خود را بروز نمي دهد و فقط نزديكان مي دانند كه او به نوافل ، تا آنجا كه حال جسماني اش مساعد باشد، تقيد دارد اما نكته شايان توجه اين است كه وي خدمت به مردم و طلبه ها را عبادت بسيار بزرگ مي داند.
4- پرهيز از غيبت : آيت الله فاضل علاوه بر اين كه خود غيبت نمي كند و از آن مي پرهيزد اگر كسي هم نزد او لب به غيبت بگشايد ، به هر طريق ممكن از آن جلوگيري مي كند فرزند ايشان مي گويد: حتي اگر در داخل خانواده نسبت به افراد حرفي زده شود، شديدا برخورد مي كنند.
5- ساده زيستي : ايشان روحيه طلبگي دارد و در حال حاضر نيز بسيار ساده زندگي مي كند و شرايط او پس از مرجعيت با قبل از آن تغييري نكرده است.
حجت الاسلام بجنوردي ساده زيستي او را چنين ترسيم مي كند: من از گذشته با ايشان مرتبط بودم. رفت و آمد دارم و كاملا از زندگي داخلي ايشان باخبر هستم.
زندگي ايشان پس از مرجعيت با قبل از آن تغييري پيدا نكرده است و همان زندگي سابق را حفظ كرده و در حال حاضر نيز زندگي ساده اي دارد.
بجنوردي مي افزايد: به نظر من ، اين مساله خيلي مهمي است كه روحانيت ، آن هم يك مرجع ، چنين زندگي ساده اي داشته باشد.
اين آبروي شيعه است. جواد فاضل (فرزند ايشان) نيز در اين زمينه مي گويد: بحمدالله مراجع ما نوعا ساده زيست هستند و منزل و اتاق مسكوني و امكاناتي كه در اختيار دارند از سطح متوسط جامعه پايينتر است.
او سپس در مورد والد محترم خود مي افزايد: آنچه ما از ابتدا تاكنون ديديم اين است كه معظم له سعي دارند يك زندگي ساده و در سطح طلبه ها داشته باشند.
ايشان سالهاي طولاني پس از تاهل حتي زمانيكه تعداد فرزندانشان به 5 نفر رسيد ، در منزل پدري و در دو اطاق زندگي مي كردند.
جواد فاضل مي افزايد: اگر به سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مراجعه كنيد ، متوجه مي شويد كسي كه در خانواده مهمي بوده و از جهت علمي در سطح بالايي قرار داشته و قاعدتا بايد به فكر آينده خود باشد در طول زندگي حتي يك متر زمين يا خانه يا هر ملك ديگر را نخريده و هيچ وقت ملكي نداشته و الان هم ندارد.
در حالي كه منزل فعلي ايشان را هم پدر همسرشان خريده اند و از ابتدا به نام دخترشان ، كه مادر ما باشد ، ثبت نموده اند.
پيرامون همين منزل نيز مسوولان مكرر گفته اند با توجه به اين كه 40 سال قبل ساخته شده ، بهتر است تغيير كند و جايي مناسب ايشان تهيه شود ولي آقاي فاضل با وجود امكانات فراواني كه در اختيار دارد ، هيچ وقت در ذهن نداشته كه منزل بهتري فراهم كند.
جواد فاضل مي افزايد: او براي رونق زندگي شخصي خويش قدمي برنداشته و حتي اگر اهل منزل براي امور معمولي خانه وسيله اي تهيه نمايند كه به نظر ايشان لازم نباشد و با ساده بودن زندگي نسازد، اعتراض شديد مي كنند.
يك وقت والده ما تشخيص دادند براي منزل پرده اي لازم است و آن را تهيه و نصب كردند اما ايشان به محض مشاهده ، فرمودند: همين الان كسي بيايد و اين پرده را بردارد. در نتيجه والده به ما متوسل شدند تا از معظم له بخواهيم پرده در جاي خودش بماند.
حجت الاسلام والمسلمين نورمفيدي ، شوهر همشيره آيت الله فاضل نيز پيرامون زندگي ساده ايشان مي گويد: ايشان در زندگي خصوصي و داخلي خيلي بي آلايش است و بنده كه 40 سال است با بيت آيت الله فاضل وصلت كرده ام زندگي داخلي ايشان را خيلي ساده و بي آلايش و فارغ از همه تشريفات ديده ام.
مثل انسانهاي معمولي زندگي مي كند و تعلق به چيزهاي دنيوي مثل املاك و خانه و امثالهم ندارد حتي در طول 10 سال كه از دوران مرجعيت ايشان مي گذرد ، تابستانها جز چند روز كه براي زيارت به مشهد مشرف مي شوند ، بقيه ايام را علي رغم نامساعد بودن هوا در قم مي مانند و در حالي كه اسباب آسايش در اطراف قم ، كه آب و هواي خوبي دارد ، فراهم است ولي ايشان به ييلاق نمي روند و مي گويند: من وقتي مي بينم مردم و طلبه ها در زيرزمين و اتاقهاي تنگ و تاريك زندگي مي كنند ، ديگر آرامش ندارم تا به فكر راحتي خود باشم و به ييلاق بروم. ايشان پس از مرجعيت روزي فرمودند برايم عباي معمولي تابستاني تهيه كنيد اما نه از جنس خيلي خوب و گران قيمت تا وقتي طلبه ها مرا مي بينند تحمل سختي و تنگدستي برايشان خيلي دشوار نباشد.
6- عمل به وظيفه : ايشان عقيده دارند كه بايد تحت هر شرايط بدون توجه به قدح و مدح ديگران فقط به وظيفه خود عمل كنيم.
اين امر در زندگاني او جلوه هاي زيادي دارد ، مثلا قبلا ايشان در شرايط بسيار خطير و حساسي همچون تعيين رهبر پس از ارتحال امام خميني (ره) نيز تكليف خويش را به نحو احسن به انجام رساند.
در اين زمينه حجت الاسلام جواد فاضل مي گويد: مقام معظم رهبري در ملاقاتي كه با ايشان داشتند فرمودند: در آن جلسه مجلس خبرگان بعد از رحلت امام ، اگر صحبت شما نبود ، من از پذيرش اين مسووليت استنكاف مي كردم.
در آن جلسه چند نفر صحبت كردند، از جمله ايشان خطاب به آيت الله خامنه اي به اين نكته اشاره نمود كه ما بايد تشخيص دهيم كه چه كسي بايد اين مسووليت را عهده دار شود ، نه شما و در نتيجه اين سخنان بود كه حضرت آيت الله خامنه اي ، رهبري را پذيرفتند.
در دوران دفاع مقدس نيز طلاب را تشويق به حضور در جبهه ها مي كردند و خودشان هم در حد امكان در مناطق عملياتي حاضر مي شدند.

علاقه به اهل بيت

از خصوصيات بارز و برجسته آيت الله فاضل ، علاقه بي شائبه و خالصانه ايشان به ساحت قدس حضرات معصومين عليهم السلام است كه زبانزد خاص و عام است. در زير نمودهايي از اين ارادت را برمي شماريم:
1- برگزاري مجالس روضه و ذكرمصائب اهل بيت از برنامه هاي دائمي بيت ايشان است. روضه ايام فاطميه كه از پدرشان به يادگار مانده ، حدود 60 سال قدمت دارد.
اين روضه قبلا در منزل ابوي ايشان برگزار مي شد كه آن منزل اكنون به دفتر آيت الله تبديل شده است.
در اين ساختمان اتاقي وجود دارد كه اكنون بخش استفتائات و سوالات شرعي دفتر است. حجت الاسلام جواد فاضل مي گويد: به دليل اشكالات موجود در فيزيك اين اتاق ، تصميم به تخريب آن گرفتيم تا به شكل ديگري آن را تجديد بنا كنيم اما ديديم آيت الله فاضل ممانعت مي كنند.
من كنجكاو شدم و علت را جويا گشتم ، ابتدا بيان نمي كردند اما پس از مدتي با اصرار من فرمودند: من دراين اتاق در عالم خواب پشت سر امام زمان عليه السلام نماز خواندم و اين خصوصيت براي من بسيار مهم است و شما مجاز نيستيد به اين اتاق و تركيب آن دست بزنيد.
2- حجت الاسلام حبيبي تبار از فضلاي قم نيز در باره دلدادگي آيت الله به خاندان عصمت مي گويد: چندي قبل خدمت آيت الله فاضل رسيدم ، صحبتهايي شد و خصوصا مطالبي پيرامون مظلوميت اهل بيت و تبليغات ضد شيعه در دنيا مطرح گرديد.
در اين هنگام آيت الله فرمودند: والله العظيم والله العظيم والله العظيم من هيچ انگيزه و علاقه اي به زنده ماندن ندارم مگر براي اين كه از كيان اسلام و تشيع و اهل بيت عليهم السلام دفاع كنم و اشك در چشمانشان جمع شد.
3- در 30 مرداد ماه سال 1380 كه دولت جمهوري اسلامي ايران به دنبال توصيه بعضي از مراجع عظام به رئيس جمهوري اسلامي ايران ، سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها را تعطيل رسمي اعلام كرد، ايشان اطلاعيه اي دادند و مومنان و محبان آن حضرت را به برگزاري مراسم باشكوه عزاداري بي بي دو عالم دعوت فرمودند.
فرازهايي از بيانيه مزبور به اين شرح است:دشمن امروزه بخوبي دريافته است كه براي تهي نمودن اين ملت و سيطره بر امور آنان ، بايد آنچه را كه تجلي گاه اعتقادات و ايمان مردم است ، خاموش و كمرنگ سازد.
روزي با جسارت تام و تمام ، گريه و عزاداري بر حضرت سيدالشهدا عليه السلام را امري لغو و مورد شبهه قرار داده و روزي در شهادت فاطمه زهرا ترديد مي كند ، در حالي كه اين امر از واضحات تاريخ اسلام است.
معاندان بدانند اگر به خيال خود در شهادت آن حضرت شبهه اي را القا كنند ، هرگز نمي توانند در مظلوميت ايشان و ستم هايي كه بعد از رسول خدا به ايشان وارد شد خدشه اي را تصور نمايند.
ايشان در خاتمه بيانيه افزودند: لازم است مومنين و پيروان اهل بيت عليهم السلام به ايام فاطميه بيش از گذشته اهتمام ورزيده و نگذارند اين حادثه ناگوار در لابلاي حوادث ديگر كمرنگ شود....
اطلاعيه مزبور تاثير بسيار گسترده اي در علاقمندان به حضرت صديقه كبري فاطمه زهرا سلام الله عليها گذارد و شعاع تاثير آن هر سال بيش از گذشته مي باشد.
4- آيت الله فاضل به دليل علاقه زياد به ائمه معصومين عليهم السلام نسبت به حفظ احترام آنان اهتمام خاصي مبذول مي دارند و به همين دليل در سالگرد تخريب قبور ائمه بقيع در بهمن سال 1377 شمسي با صدور اطلاعيه اي از اين اقدام وهابي هاي متحجر ابراز انزجار و تنفر كردند و براي جلب توجه مسلمانان جهان به اين عمل شنيع و قبيح در ابتكاري نمادين و اقدامي جالب در سالگرد آن فاجعه (هشتم شوال) درس خود را تعطيل اعلام كردند.

ويژگيهاي سياسي

1- اهتمام به اتحاد مسلمين : علاقه وافر آن مرجع بزرگوار به ائمه معصومين عليهم السلام مانع از جديت و اهتمام ايشان در يكپارچگي مسلمانان در مقابل دشمنان سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي آنان نبوده و لذا همچون امام قائل به تقيه مداراتي مي باشند و حضور شيعيان در نمازهاي جماعت اهل سنت را بويژه در ايام حج جايز مي دانند.

برخورد قاطع با حذيفي

2- حفظ كيان تشيع و عزت شيعه : در اوايل اسفند سال 1376 همزمان با بازديد رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام از حجاز و هنگام حضور ايشان و هيات همراه در نماز جماعت مسجدالنبي كه به امامت شخصي به نام شيخ عبدالرحمن حذيفي انجام مي شد فرد مزبور در سخناني خارج از نزاكت و مغاير با اصول اخلاقي اسلامي و انساني ، مطالبي تفرقه افكنانه و توهين آميز به مذهب حقه شيعه نسبت داد و گستاخي را به جايي رساند كه از معاويه نيز دفاع كرد. آيت الله هاشمي رفسنجاني در اقدامي غيرتمندانه و مدبرانه همانجا اعلام داشت : اقامه نماز به امامت شخصي كه مسلمانان را دعوت به تفرقه مي كند جايز نيست و بلافاصله جايگاه نماز جمعه را ترك نموده و به همراه هيات ايراني ، نماز جماعت را در كنار باب السلام برپا داشت.
به فاصله يك روز پس از انتشار خبر ، مرجع بيدار آيت الله فاضل لنكراني در پاسخ مقلدان خويش مبني بر حضور در نمازجماعت مسجدالنبي در ايام حج و اقتدا به حذيفي فرمودند:«گرچه اين جانب مومنين را هميشه سفارش به شركت در مراسم عبادي اهل سنت خصوصا نماز جماعت و جمعه ايشان نموده ام و اكنون نيز آن سفارش را دارم ، ليكن با توجه به آنچه موثقين از سخنان اين شخص براي اين جانب نقل نموده اند ، شركت در نماز جماعت اين شخص كه منادي تفرقه و اختلاف بين مسلمين است را به هيچ وجه جايز نمي دانم و اقتدا به وي در جمعه و جماعت صحيح نيست.
خداوند متعال شر مناديان اختلاف را از قاطبه مسلمين كوتاه فرمايد ، ان شاءالله».
ايشان اعلام اين مطلب و صدور بيانيه را وظيفه خود مي دانستند و به توصيه ديگران مبني بر اين كه : شايد دولت عربستان در مراسم حج براي بعثه شما مشكل آفريني كند ، هيچ توجهي نكردند و جالب اين كه حجاج به شكل گسترده اي نظر ايشان را مراعات مي كردند.
حجت الاسلام والمسلمين راشد يزدي پيرامون بازتاب اين فتوا در ميان حجاج مي گويد: من در مسجدالنبي (ص) شاهد بودم كه حجاج از همديگر و حتي از ماموران مسجد مي پرسيدند: امام جماعت چه كسي است؟ و اگر مي فهميدند حذيفي است از اقتدا به او امتناع مي كردند. تا قضيه به گوش امير مدينه رسيد.
آقاي رضايي رئيس سابق سازمان حج و زيارت مي گفت : در جلسه اي كه با امير مدينه داشتيم او به ما گفت از فردا شب ديگر حذيفي را از امامت جماعت مسجدالنبي كنار خواهيم گذاشت.
مي بينيم كه آيت الله فاضل همچون اساتيد خود حضرات آيات بروجردي و امام خميني اهتمام وافر به ضرورت اتحاد مسلمين دارند و در عين حال با ظرافت ستودني و دقت نظر ويژه ، كيان تشيع و عزت شيعيان را نيز توامان مورد توجه قرار مي دهند.
3- مبارزه با استبداد پهلوي : يكي از فرازهاي پرشور زندگاني آيت الله فاضل مبارزه گسترده ايشان با رژيم پهلوي است كه به دنبال شروع نهضت امام خميني (ره) آغاز مي شود.
او كه از شاگردان پرشور ، بي تزلزل و سرسخت امام بود ، از همان ابتدا ، رهرو جنبش اسلامي ايران گشت و هم به صورت فردي و هم به عنوان عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم به مبارزه بي امان با آن دستگاه وابسته پرداخت و در نتيجه همين مجاهدت ها به دفعات از سوي آن رژيم دستگير شد و بارها طعم زندان و شكنجه دژخيمان ساواك را چشيد و سرانجام به بدآب و هواترين نقاط كشور ، بندر لنگه تبعيد شد و حدود چهار ماه را در آن منطقه سوزان با شرجي خفقان آور سپري كرد كه به قول خود ايشان مي توان گفت به اندازه 40 سال رنج و ناراحتي و مرارت بود تا آن كه طبق اسناد ساواك به دليل ابتلا به تب مالت و روماتيسم شديد ، سلامتي او جدا به خطر افتاد و بناچار محل تبعيدش را به يزد منتقل كردند و دو سال و نيم در آنجا به سختي سپري شد اما او علي رغم كسالت مزاج در آن سامان نيز از تحقيقات علمي و بيدار كردن مردم غافل نماند و به يمن حضور او و آيت الله صدوقي ، مردم يزد چنان در مسير نهضت قرار گرفتند كه در دوران فينال انقلاب اسلامي جزو پيشگامان نهضت بودند و صدها شهيد تقديم كردند.
او پس از پيروزي انقلاب در طول اين ساليان همواره به دفاع از رهبري و ارزشهاي انقلاب پرداخته و هيچ گاه تزلزل پيدا نكرده است.
از ايشان منقول است كه : من از همان اول به عنوان يك وظيفه كه تشخيص دادم به دنبال امام حركت كردم.

تا الان لحظه اي ترديد در اين راه پيدا نكرده ام بلكه اعتقادم افزون شده كه اگر اين انقلاب نبود، چه پيش مي آمد؟

مقابله با نظام جهاني سلطه

اين مرجع بيدار با تيزبيني و هوشمندي مسائل مهم بين المللي را دنبال مي كنند و در موضوعات مختلف بنا به ضرورت موضعگيري مي كنند. بعضي از مواضع ايشان به قرار زير است.
4- محكوميت حمله امريكا به افغانستان : وي همواره در برابر زياده خواهي هاي كشورهاي غربي و در راس آن امريكا ايستاده و نسبت به دسيسه هاي آنان روشنگري نموده است.
في المثل با حمله امريكا به افغانستان او طي يك اعلاميه دقيق و سنجيده ضمن ابراز انزجار از حملات تروريستي 11 سپتامبر در امريكا، اشغال افغانستان به اين بهانه را نيز محكوم ساخت و گفت : ما اگرچه طالبان را از اول نامشروع مي دانستيم و اكنون نيز مي دانيم ، لكن از شما سوال مي كنيم مگر شما طالبان را به وجود نياورديد؟ طالبان بعد از اسرائيل مولود نامشروع دوم امريكاست... امريكا بداند جهان اسلام و دنياي انسانيت اين اعمال را محكوم مي كند.
5- مخالفت با اشغال عراق : به دنبال حمله امريكا به عراق به بهانه نابودي سلاحهاي كشتار جمعي رژيم صدام ، او با صدور اطلاعيه اي ، منطق و عمل تروريستي «شيطان بزرگ و امريكاي ظالم» در اين كشور را افشا و محكوم كرد و حتي در جريان محاصره و گلوله باران شهر نجف قاطعانه هشدار داد: امريكا بداند نجف پايتخت همه شيعيان جهان است و چنانچه به محاصره خود خاتمه ندهد و يا خداي ناكرده به فكر تجاوز برآيد ، با تمامي شيعيان مواجه است و حوزه هاي مقدسه علميه در همه نقاط عالم خصوصا حوزه مقدسه قم و مراجع معظم در صورت لزوم از آخرين حربه استفاده مي كنند و جهان تشيع را يكسره به مقابله با دشمن برمي انگيزانند و در اين صورت نمي توان پيش بيني كرد چه واقعه اي رخ مي دهد و چه تحولي به وجود مي آيد.

حمايت از مظلومان لبنان و فلسطين

آيت الله فاضل در برابر رژيم نامشروع صهيونيستي در مناسبتهاي مختلف مواضع اصولي و شفافي اتخاذ كرده و از مبارزات مردم مظلوم لبنان و فلسطين به هر طريق ممكن حمايت قاطع به عمل آورده اند كه بعضي از نمونه هاي آن به شرح زير مذكور مي افتد:
6- در ملاقات با آقاي سيدحسن نصرالله دبيركل جنبش حزب الله لبنان صريحا گفتند: ما به اميد روزي هستيم كه اسرائيل از صفحه روزگار محو شود... بر هر مسلمان واجب است از حركت جهادي شيعيان لبنان و مسلمانان فلسطين حمايت كند.
همچنين به مناسبت شهادت فرزند دبيركل حزب الله لبنان با ارسال پيامي تاكيد كردند: امروز بر هر مسلماني لازم است تا از هيچ گونه مبارزه و دفاعي جهت سركوبي و نابودي اين حكومت كوتاهي نكند و بداند براي پيروزي راهي جز مبارزه و شهادت وجود ندارد.
7- وقتي مراجع در مقابل مشروعيت عمليات شهادت طلبانه فلسطينيان مورد سوال قرار گرفتند ايشان در فروردين 1375 اعلام كردند: بر فرزندان اسلام در فلسطين اشغالي و سرزمين هاي لبنان بلكه بر همه فرزندان اسلام ، جهاد و مقاومت و آمادگي در مقابل آنان به هر نحوي كه مي توانند ، واجب است و حد و مرزي ندارد....
و در سال 1380 با قاطعيت و صراحت بيشتري بر مواضع قبلي خويش پاي فشردند و استفتاهاي حجت الاسلام والمسلمين سيدعلي اكبر محتشمي پور را پاسخهايي دادند كه گزيده آن بدين شرح است: در شرايط كنوني هيچ دشمني براي اسلام شديدتر از اسرائيل نيست.... هر گونه امر اقتصادي و تجاري كه در ارتباط با اين رژيم باشد حرام مسلم است.
همه مسلمانان نسبت به حفظ قدس و بيت المقدس كه قبله اوليه مسلمانان است و نيز نسبت به سرزمين اسلامي فلسطين وظيفه شرعي دارند و واجب است با تمام تلاش و امكانات در جهت آزادي قدس شريف كوشش نمايند.
عمليات استشهادي چنانچه با نظر صريح مسوولان دلسوز انتفاضه و با رعايت همه شرايط باشد اشكالي ندارد بنابراين چنين اعمالي كه دفاع از خود و كشور خود بر آن متوقف است ، صحيح است و از مصاديق شهيد محسوب مي شود. از خداوند براي آن مرجع عظيم الشان طول عمر مسالت داريم.

خوشه اي از فضل فاضل
حقيقت فاطمه زهرا (س)

فاطمه زهرا آن حقيقت گوهري است كه تاكنون ابعاد وجوديش براي اهل فكر و بصيرت به صورت صحيح و دقيق روشن نگشته است.

ذاتي كه از غضب او پيامبر صلي الله عليه وآله و حق تعالي غضب مي كنند و از رضايت و خشنودي او خشنود مي گردند....
امام خميني پس از 14 قرن نام اسلام و شيعه را در جهان زنده كرد، الان فقه شيعه و مذهب اهل بيت عليهم السلام در جهان به لحاظ ظهور انقلاب اسلامي مطرح است و محققان عالم را به خود جذب كرده است.
خطاب به اعضاي جمعيت موتلفه اسلامي : شما در خط مرجعيت و روحانيت هستيد ، از اول هم به فكر تعين نبوديد و آن روز كه نياز به فداكاري بود ، كوتاهي نكرديد.

اهميت رعايت احكام و ارزشها

اگر در نظام الهي ما يك ضعف و سستي پيدا شود، دنيا آن را به حساب اسلام مي گذارد ، متاسفانه رعايت برخي از ابعاد احكام و ارزشها در جامعه ما كمرنگ شده است.
از جمله مثلا در مساله حجاب كه از مهمترين مسائل جامعه ماست ، برخي آنچنان كه بايد ، مراعي (رعايت كننده) اين ارزش شرعي نيستند ، ما بايد سعي كنيم نظام و جامعه ما در مسير غير اسلامي ولو تلويحا قرار نگيرد ، بي تفاوتي در اين امور در آينده خطر جبران ناپذيري را در پي دارد.

هيچ عاقلي با آزادي مخالف نيست

هيچ عاقلي با اصل آزادي مخالف نيست و همه عقلا با آزادي مطلق كه منجر به هرج و مرج و بي بندوباري مي شود ، مخالفند ، اما بدانيد كه دشمن ، آزادي در حدود اسلام را نيز نمي پسندد.
هيچ نعمتي در عالم برتر از نعمت حيات وجود انسان نيست. به هر نقطه اي از كمال كه بخواهيد برسيد بايد ابتدا خود را بشناسيد.

دوران جواني

افسوس كه انسان دوران جواني را غافل از اين حقيقت سپري مي كند و آنگاه كه دوران پيري و سالخوردگي فرا مي رسد ، هه توجه انسان متوجه و متمركز در حفظ جسم نحيف و رنجور خود مي گردد.

ضروري ترين امور يك جوان

در جواني با سلامت جسم ، انسان قادر به تربيت و تزكيه نفس است.
براي اين امر مهم لازم است جوانان عزيز هميشه خود را در محضر قرآن كريم قرار دهند و از اين كوثر الهي نفس تشنه خود را سيراب كنند.
الله الله في القرآن اين سفارش اول و آخر است براي تدبر در اين كتاب عزيز و رسيدن به گوشه اي از اين اقيانوس بيكران الهي لازم است با معارف عظيم و بي بديل اهل بيت عصمت و طهارت آشنا شويد... يك جوان از ضروري ترين اموري كه بايد بدان بپردازد ، مطالعه و تفكر در زندگي ائمه معصومين عليهم السلام است.

اسلام ، مخالف تروريسم

دنياي غرب بايد بداند مبارزه و مخالفت با تروريسم از 1400 سال پيش در مكتب اسلام وجود داشته است.
تاريخ اسلام به خوبي گواهي مي دهد كه اين مكتب بشدت با اين گونه اعمال مخالف است.
در قضيه مسلم بن عقيل در منزل هاني ، او مي توانست ابن زياد را از بين ببرد و ديگر نه خود كشته شود و نه حادثه كربلا به وجود آيد ، اما چون اين عمل مخالف با دين اسلام بود ، مسلم بن عقيل از آن امتناع نمود بنابراين از قوانين مسلم اسلام مخالفت با تروريسم است ، مسلمانان به تبعيت از دين اسلام در صف اول مخالفان با تروريسم هستند.

وظايف مسوولان و استانداران

وظيفه استاندار ، تنها رعايت جهات مادي و مسائل رفاهي و دنيوي مردم نيست ، اصلاح و ارشاد مردم نيز جزو وظايف استاندار و از جمله كارهاي اساسي اوست.
مسوولان بايد توجه داشته باشند كه با آسفالت خيابانها و كوچه ها و تامين يخچال و لباسشويي و امثال آن ، مسووليتشان پايان نمي پذيرد ، در جامعه اسلامي يك مسوول بايستي نسبت به جنبه هاي معنوي مردم توجه داشته باشد و در پيشبرد مسائل معنوي نقش اساسي داشته باشد.
اگر استاندار خود تقوي نداشته باشد و گرفتار هواهاي نفساني و اميال و غرايز حيواني باشد ، نمي تواند مردم زير سلطه اش را هدايت و ارشاد نمايد ، زيرا انسان هدايتگر ، اولين برخورد و اولين ارتباطش در رابطه با تبليغ ، ارتباط با خويشتن خويش است.
اگر يك فرد روحاني در جهت تزكيه خود نباشد و خويشتن خويش را نساخته و خداي نخواسته اسير چنگال هواهاي نفساني اش باشد ، اين فرد نمي تواند ديگران را ارشاد و تبليغ نمايد.
نه تنها هدايتگر واقعي نمي تواند باشد بلكه فسادانگيز و جامعه بر باد ده نيز خواهد شد.

معناي صحيح تقوي

تقوي به معناي خود نگهداري ، مراقبت ، كنترل نفس و حاكميت و تسلط بر نفس است نه به معناي پرهيزگاري كه عده اي از راحت طلبان منزوي طلب شعار خود قرار داده و تقواي اسلامي را كه با ستيز و نبرد همراه است ، به كناره گيري و پرهيز از جامعه و امت اسلامي توصيه و تاويل مي كنند.
هر گاه شخصي ميليون ها تومان خمس پرداخت كند و قصد قربت نداشته باشد ، همانند كسي است كه خمس نداده است.
اسلام به تعديل غرايز و نه سركوبي كامل آنها معتقد است ، لذا مي بينيم اسلام سرسختانه ، هم با آزادي مطلق جنسي و بهره مندي هاي مادي مبارزه كرده و هم رهبانيت را مردود دانسته است.

پي نوشت ها:

َ1 - آيت الله محمد فاضل لنكراني ، آيين كشورداري از ديدگاه امام علي عليه السلام ، پيشگفتار تقرير و تنظيم: حسين كريمي ، چاپ پنجم ، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، 1376)، ص 14.
َ2 - هفتاد سال خاطره از آيت الله سيدحسين بدلا ، (تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي ، 1378) ، صص 155-156.
3 - فصلنامه تخصصي تاريخ معاصر ايران ، شماره 21 و 22، (تهران: موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران ، بهار و تابستان 1381) ، ص 89.
4 - هفته نامه پرتو ، ش 259 ، 83.9.25 ، ص 1.
5 - مرجع عالي قدر حضرت آيت الله العظمي آقاي حاج شيخ محمد فاضل لنكراني ، جامع المسائل (استفتائات) ، جلد اول ، چاپ ششم ، (قم: مطبوعاتي امير ، 1379) ; ص 119.
توضيح: در تهيه اين مقاله از كتاب حجت الاسلام عبدالرحيم عقيقي بخشايشي پيرامون حضرت لكراني [مخلوط] فراوان بهره برده ايم.