|
پيکر آيت الله لنکراني ديروزدر قم تشييع شدمحمد قوچاني:در
خردادماه 1386 به فاصله يك هفته دو نفر از نسل قديم مراجع تقليد شيعه يكي از مكتب
مشهد (آيتالله سيدحسن قمي) و ديگري از مكتب قم (آيتالله شيخ فاضللنكراني)
درگذشتند. در زمستان سال گذشته نيز آيتالله ميرزا جواد تبريزي از مراجع تقليد قم
درگذشت تا پايان عمر بلند ايشان نشاندهنده پايان يكي ديگر از ادوار مرجعيت شيعه
باشد.
شيعه البته پيش
از اين دو فقيه برجسته فقهاي بزرگ ديگري كه به مقام مرجعيت عام نائل آمده بودند را
تجربه كرده بود كه شيخ مرتضي انصاري مهمترين ايشان بود اما مرحوم انصاري مكتبي
فقهي بنيان نگذاشت. در عين حال توسعه ايران و گسترش مدرنيته و به خصوص ورود اختراع تلگراف به ايران سبب شد نظام سنتي مرجعيت كه مبتني بر رابطه مقلد و مرجع در روستاها و شهرها بود به نظام مدرن مرجعيت در گستره دولت – ملت بلكه جهان شيعه منتهي شد.
اگر در گذشته
مجتهدان محلي و قومي بودند در عصر جديد (عصر ناصري و عصر مشروطه) مجتهدان ملي وحتي
جهاني شدند و اولين اين «مجتهدان ملي» ميرزايشيرازي و آخوندخراساني بودند كه در
سرتاسر سرزمينهاي فلات ايران (از عراق تا مرز شبهقاره) حكمروايي فقهي ميكردند. آيتالله سيدابوالحسن اصفهاني گرچه توانست پس از فوت مرحوم آخوند خراساني به مرجعيت عام شيعه دست يابد، اما هرگز همچون آخوند خراساني يا ميرزاي شيرازي مشهور نشد و هژموني سياسي و اجتماعي به دست نياورد. مكتب نجف پس از شكست نهضت مشروطيت در وضعيتي فرو رفت كه حتي تا سقوط صدام حسين در عراق يعني چهار سال پيش ادامه يافت. در اين شرايط بود كه مكتب قم شكل گرفت. سابقه حوزه علميه قم به صدر دولت قاجاريه و سلطنت فتحعليشاه قاجار بازميگردد اما احياگر مجدد اين حوزه مرحوم آيتالله حائري يزدي است كه خود در مكتب سامرا پرورش يافته بود و پس از مراجعت از عراق عرب در عراق عجم (اراك امروز) مدرسهاي تاسيس كرد و چنان كارش رونق گرفت كه در پاسخ به نامه استادش ميرزاي دوم (ميرزا محمدتقي شيرازي) و دعوت او به مراجعت به عراق نوشت: «من نميتوانم به عراق بيايم چون احساس ميكنم آينده ايران سياه خواهد بود و وضعيت اجتماعي بدي را براي اين كشور پيشبيني ميكنم اگر ميتوانيد شما به اينجا بياييد به نظر من مركز روحانيت بايد در اينجا تشكيل شود و قدرت زيادي هم داشته باشد.»
قم در آن زمان
نشانههايي از درس و بحث مرحوم شيخ صدوق و نيز بنا و ساختمان عصر فتحعليشاه قاجار
داشت، اما مرحوم حائري به زودي به قم رفت و حوزه اراك را به شكل حوزه قم ارتقا داد.
در عصر مرحوم حائري گرچه مرجعيت عام شيعه با مرحوم سيدابوالحسن اصفهاني بود اما اين
آيتالله حائري يزدي بود كه نهادسازي و حوزه علميه قم را تاسيس ميكرد. مهاجرت آيتالله بروجردي از نجف به بروجرد و سپس قم و واگذاري رياست حوزه علميه قم از سوي مراجع ثلاث به ايشان اولين دوره خلأ مرجعيت در مكتب قم را ختم به خير كرد و مكتب قم دوره اصلي ثبات و تثبيت خود را در عصر مرجعيت آيتالله بروجردي طي كرد. در اين دوره خصوصيات اصلي مكتب قم (كه آيتالله حائري موسس آن بود) شكل گرفت. آيتالله بروجردي شاگرد آخوند خراساني بود و تجربه شكست مشروطيت را در ذهن داشت او همچنين وارث شيخ موسس حوزه قم بود و حفظ حوزه را برتر از هرچيز ديگر ميدانست به علت همين دو تجربه بود كه كنارهجويي از سياست را در پيش گرفت تا حوزه پاي برجا بماند و اين تزريق روح نجف در كالبد قم بود. اما با درگذشت آيتالله بروجردي در سال 1340 دومين خلأ مرجعيت عام در جهان شيعه به وجود آمد. در اين زمان گرچه مراجعي چون آيتالله حكيم و فقهايي چون آيتالله خوئي در نجف حضور داشتند اما حوزه قم نيز نميتوانست مرجعيت را بدون مصداق رها كند. بارديگر سنت آيات ثلاث شكل گرفت و مرجعيت بر دوش آيات ثلاث آقايان خميني، گلپايگاني و شريعتمداري قرار گرفت. ظاهرا امام خميني در اين مقطع بيشتر به امور علمي و فقهي حوزه ميپرداختند و دو آيتالله ديگر به امور اداري و مالي حوزه اشتغال داشتند و گرچه نهاد مرجعيت، قدرت خود را از تعداد شاگردان خويش ميگيرد اما در مورد آيتالله گلپايگاني و آيتالله شريعتمداري تعداد مقلدان و كساني كه وجوهات شرعيه را هم ميپرداختند مهم بود. خلأ مرجعيت در اين زمان چنان مهم بود كه گروهي از روشنفكران مسلمان و روحانيان نسل دوم مجموعه نظرات خود درباره مرجعيت را در كتابي گردآوري كردند. علامه طباطبايي، آيتالله مجتهد زنجاني، آيتالله مطهري، مهندس بازرگان، آيتالله بهشتي، آيتالله طالقاني و سيدمرتضي جزائري نويسندگان اين كتاب بودند. در اين كتاب «مرحوم طالقاني بحث تمركز و عدمتمركز مرجعيت و فتوا را طرح كردند» و سيد مرتضي جزائري نيز درباره تقليد اعلم يا شوراي فقها مقالهاي نوشت. اما اين بار نيز سياست به ياري شريعت آمد و امام خميني از ميان مراجع ثلاث افزون بر برتري علمي به دليل رهبري انقلاب اسلامي ايران در جايگاه برتري نسبت به ديگر مراجع تقليد قم قرار گرفت.
پس از پيروزي
انقلاب اسلامي نيز گرچه امام خميني عملا امور حوزه علميه قم را به آيتالله
گلپايگاني تفويض كردند اما مرجعيت امام خميني در پيوند با نظريه ولايت فقيه درخشش
بيشتري داشت و چنان اين دو نهاد به هم پيوند خوردند كه دو مقام تاريخي حكومت و
فقاهت كه در دوره صفويه به نام پادشاه و شيخالاسلام از هم تفكيك شده بود در اين
عصر به هم پيوند خورد و شرايط اصلي رهبري جمهوري اسلامي مرجعيت شد. ميان سالهاي 1368 تا 1373 امام خميني، آيتالله گلپايگاني، آيتالله خوئي، آيتالله مرعشينجفي و سرانجام آيتالله اراكي فوت كردند و نسل دوم مراجع تقليد به پايان رسيد. از سوي ديگر قانون اساسي نيز شرط مرجعيت را از شرايط ولايت فقيه حذف كرده بود. در چنين وضعيتي جامعه مدرسين حوزه علميه قم در سال 1373 هفت نفر از فقها را به عنوان مراجع تقليد به شيعيان معرفي كردند: 1- آيتالله فاضل لنكراني، 2- آيتالله بهجت، 3- آيتالله خامنهاي، 4- آيتالله وحيد خراساني، 5- آيتالله جواد تبريزي، 6- آيتالله شبيري زنجاني و 7- آيتالله مكارم شيرازي. اين در حالي بود كه در قم و در نجف مراجعي ديگر وجود داشتند كه در فهرست جامعه مدرسين نيامده بودند به جز دو مجتهد نوانديش:آيتالله صانعي و آيتالله موسوياردبيلي كه به اصلاحطلبان مذهبي نزديك هستند. نام آيتالله منتظري و آيتالله سيستاني نيز در اين فهرست به چشم نميخورد. عزل آيتالله منتظري از قائممقامي رهبري ايشان را در شرايطي قرار ميداد كه امكان معرفي به عنوان مرجع تقليد را نيابند و آيتالله سيستاني نيز در نجف به دليل حاكميت حزب بعث و شرايط خاص عراق امكان ارتباط گسترده با مقلدان و شيعيان را نداشت. در واقع از زمان حاكميت حزب بعث در عراق يك عامل منفي ديگر به علل كمفروغي مكتب نجف برابر مكتب قم افزوده شد و آن آزادي عمل نسبي حوزه قم بود كه حتي حكومت پهلوي را توانست ساقط كند اما مكتب نجف چه در عصر مراجع ثلاث (دوره دوم) و چه در عصر حاضر همچنان مراجع تقليد پرنفوذي در جهان شيعه داشته است؛ آيتالله خوئي و آيتالله سيستاني دو نماد تداوم مكتب نجف هستند. مكتب قم پس از سپري كردن دو دوره و دو نسل از مراجع در پايان نسل سوم خود قرار دارد. توالي تاريخ اينگونه بوده كه در80 سال تاريخ حوزه علميه قم هر از گاهي يك مرجع تقليد به مقام مرجعيت عام ميرسد و آنگاه مراجع متعدد و گاه ثلاث، امور شريعت را عهدهدار ميشوند دوره اول، پس از فوت آيتالله سيد ابوالحسن اصفهاني دوره دوم پس از فوت آيتالله سيد محمدحسين بروجردي و دوره سوم پس از فوت آيتالله شيخ محمدعلي اراكي. اكنون 13 سال پس از آغاز دوره سوم با درگذشت سه نفر از مراجع تقليد اين پرسش وجود دارد كه آيا دوره جديدي در راه است؟ پاسخ به اين پرسش از آنرو مهم است كه در پايان هر دوره از دورههاي سهگانه فوق يكي از مراجع تقليد موجود به مقام مرجعيت عام رسيدهاند: آيتالله بروجردي پس از آيتالله اصفهاني، امامخميني پس از آيتالله بروجردي و اكنون يكي از دو راه پيش روي جهان شيعه وجود دارد؛ تداوم تكثر در نهاد مرجعيت يا شكلگيري يك مرجعيت عام ديگر. تشيع پيكر آيتالله فاضل لنكراني
پيكر آيتالله
«محمد فاضل لنكراني» صبح ديروز همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) تشييع و در
صحن مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد. عزاداران از صبح زود در مسجد امام حسن
عسكري(ع) حاضر شده بودند تا در اين مراسم به سينهزني و نوحهسرايي بپردازند.
جمعي از مراجع عظام تقليد و اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم در اين جمعيت حضور
داشتند. آيتالله وحيدخراساني، از مراجع تقليد شيعه، بر پيكر آيتالله
فاضللنكراني نماز خواند .
آيتالله جوادي
آملي، آيتالله اميني، آيتالله سبحاني و مسوولان استاني نيز در مراسم تشييع پيكر
آن مرحوم شركت داشتند. همچنين هياتي به سرپرستي مسيح مهاجري به نمايندگي از طرف
هاشمي رفسنجاني در مراسم تشييع پيكر اين مرجع تقليد شركت كرد.ديشب نيز مراسم ختمي
از سوي مقام معظم رهبري در شبستان امامخميني(ره) واقع در حرم حضرت معصومه(س)
برگزار شد. مجلس مشابهي نيز امشب از سوي مراجع عظام تقليد در شبستان حضرت معصومه
(س) برگزار ميشود. |