جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
تأليفات
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

اخبار >> مناسبت

عيد پاکان

مهدي عزيزان

طبيعت با بهار طراوت مى‏يابد و معنويت با بهار رمضان اوج مى‏گيرد. بهار طبيعت با نوروز آغاز مى‏شود و بهار معنويت با ماه رمضان. سردى طبيعت با شكوفه‏هاى بهارى و سرود بلبلان رخت بر مى‏بندد و يخهاى عصيان و نافرمانى، با زمزمه‏هاى نيمه شب رمضان و ترنم دعاى رمضانيان آب مى‏شود. در رمضان است كه مى‏توان هفت شهر عشق را پيمود و ديو نفس را بر زمين افكند و در عيد فطر پيروزى فطرت بر شهوت را، جشن گرفت.

اگر گردش زمين دور خورشيد، آغازگر سال شمسى است واگر تكاپوى ماه بر گرد زمين، نويد بخش سال قمرى؛ حركت سالك عاشق در رمضان المبارك در مدار توحيد، طلايه دار سال معنوى است و پيروزى قلب سليم بر شهوت بدخيم، نوروز آن.

رضاى آل محمد عليهم‏السلام را سخنى شنيدنى است:
«اِنَّما جُعِلَ يَوْمُ الْفِطْرِ الْعيدَ لِيَكُونَ لِلْمُسْلِمينَ مُجْتَمَعا يَجْتَمِعُونَ فيهِ وَ يُبْرِزُونَ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَيُمَجِّدُونَهُ عَلى ما مَنَّ عَلَيْهِمْ فَيَكُونُ يَوْمَ عيدٍ وَ يَوْمَ اِجْتِماعٍ وَ يَوْمَ فِطْرٍ وَ يَوْمَ زَكاةٍ وَ يَوْمَ رَغْبَةٍ وَ يَوْمَ تَضَرُّعٍ. وَ لأَِنَّهُ اَوَّلُ يَوْمٍ مِنَ السَّنَةِ يَحِلُّ فيهِ الاَْكْلُ وَالشُّرْبُ لاَِنَّ اَوَّلَ شُهُورِ السَّنَةِ عِنْدَ اَهْلِ الْحَقِّ شَهْرُ رَمَضانَ فَأَحَبَّ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ اَنْ يَكْونَ لَهُمْ فى ذلِكَ مَجْمَعٌ يَحْمِدُونَهُ فيهِ وَ يُقَدِّسُونَهُ؛(1) همانا روز فطر، عيد قرار داده شده تا براى مسلمانان روز اجتماعى باشد كه در آن روز گرد هم آيند و [عشق و محبت خود] به خداوند را ابراز كنند و به خاطر منّتى كه بر آنان نهاده است، او را ستايش كنند، پس روز عيد و روز گردهم‏آيى و روز افطار، روز زكات، روز گرايش به يكديگر و روز تضرّع [به پيشگاه حق تعالى] است، [و نيز روز فطر، روز عيد قرار داده شده] به دليل آنكه روز فطر اولين روز سال است كه خوردن و آشاميدن در آن جايز شمرده شده است، چرا كه نزد اهل حق اولين ماه سال، ماه رمضان است و خداوند دوست دارد در روز عيد فطر، مسلمانان اجتماع كنند و با يكديگر به ستايش و تقديس او بپردازند.»

در صبحدم اين عيد آسمانى است كه هاتفى ملكوتى، پيروزمندان ميدان جهاد اكبر را به دريافت پاداششان فرا مى‏خواند، پاداشى فراتر از پاداشهاى خاكى و غيرقابل مقايسه با هداياى پادشاهان زمينى.

امام باقر عليه‏السلام ازپيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله روايت كردند: «اِذا كانَ أَوَّلُ يَوْمٍ مِنْ شَوّال نادى مُنادٍ: اَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ أَغْدُوا اِلى جَوائِزِكُمْ. ثُمَّ يا جابِرُ جَوائِزُ اللّهِ لَيْسَتْ كَجَوائِزِ هؤُلاءِ الْمُلُوكِ. ثُمَّ قالَ: هُوَ يَوْمُ الْجَوائِزِ؛(2) هنگاهى كه روز اول ماه شوال فرا مى‏رسد، منادى ندا مى‏دهد: هان اى مؤمنان! براى دريافت جوايزتان صبح زود بشتابيد. اى جابر، جوايز خداوند همانند جوايز پادشاهان نيست. سپس فرمود: روز اول شوال، روز جوايز است.»

فاتحان و مدال‏آوران جهاد اكبر را شايسته نيست كه از پس اين پيروزى بزرگ، در گرداب معصيت و نافرمانى در غلطند و ديگر بار اسير نفس فرومايه شوند و عزت خدايى را با ذلّت شيطانى معاوضه كنند. اميرمؤمنان على عليه‏السلام در خطبه‏هاى عيد فطر، مردم را به دورى از معصيت در ابعاد مختلف فردى، اجتماعى، اقتصادى، و... دعوت مى‏فرمايد.

امام على عليه‏السلام در عيد فطر خطبه خواند تا آنجا كه فرمود: «اَطيعُوا اللّه‏َ فيما نَهاكُمْ عَنْهُ مِنْ قَذْفِ الْمُحْصَنَةِ وَ اِتْيانِ الْفاحِشَةِ وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ بَخْسِ الْمِكْيالِ وَ شَهادَةِ الزُّوْرِ وَ الْفِرارِ مِنَ الزَّحْفِ؛(3) فرمان خداوند را در خوددارى از كارهايى كه شما را از آن برحذر داشته است، عمل كنيد [كه از آن جمله است:] نسبت ناروا به زنان عفيف، شهوترانى حرام، شراب خوارى، كم‏فروشى، شهادت ناحق و فرار از جهاد.»

از همين رو است كه پاكان و سالكان را در تعظيم اين عيد عظيم آدابى است و در تحكيم شعائر آن احكامى. در اين مختصر به برخى از آداب اين عيد سعيد اشاره مى‏شود.

آداب عيد فطر

1. احياء شب عيد
امام صادق عليه‏السلام به نقل از پدر بزرگوارش فرمود:
«كانَ عَلِىُّ ابْنُ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام يُحْيى لَيْلَةَ عَيْدِ الْفِطْرِ بِالصَّلاةِ حَتّى يُصْبِحَ وَ يَبيتُ لَيْلَةَ الْفِطْرِ فِى الْمَسْجِدِ؛(4) امام سجاد عليه‏السلام ، شب عيد فطر را با نماز به صبح مى‏آورد و در مسجد به شب زنده‏دارى مى‏پرداخت.»

2. زيارت امام حسين عليه‏السلام
سيد ابن طاووس در اقبال الاعمال از جمله آداب شب عيد فطر را، زيارت امام حسين عليه‏السلام معرفى مى‏كند.

3. غسل شب و روز عيد
از جمله آداب شب و روز عيد فطر، غسل است. وقت غسل شب عيد، از اول مغرب تا اذان صبح است؛ گرچه انجام آن در ابتداى شب بهتر است. و وقت غسل روز عيد، از اذان صبح تا غروب آفتاب است؛ گرچه بهتر است آن را پيش از نماز عيد به جا آورد و اگر از ظهر تا غروب بجا آورد، احتياط واجب آن است كه به قصد رجاء انجام دهد.(5)

4. پرداخت زكات فطره
همچنان كه تمام بودن نماز به صلوات بر پيامبر و آل اوست و بدون صلوات نماز ناتمام است، تمام بودن روزه نيز به پرداخت زكات فطره است.
قال ابوعبداللّه‏ عليه‏السلام : «اِنَّ مِنْ تَمامِ الصَّوْمِ اِعْطاءُ الزَّكاةِ ـ يَعْنِى الْفِطْرَةَ ـ كَما اَنَّ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله تَمامُ الصَّلاةِ، لاَِنَّهُ مَنْ صامَ وَ لَمْ يُوَدِّ الزَّكاةَ فَلا صَوْمَ لَهُ اِذا تَرَكَها مُتَعَمِّدا؛(6) امام صادق عليه‏السلام فرمودند: از جمله كارهايى كه موجب كامل شدن روزه است، پرداخت زكات فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، موجب كامل شدن نماز مى‏شود. اگر كسى روزه بدارد ولى زكات فطره را از روى عمد پرداخت نكند، در واقع روزه نداشته است [و روزه‏اش مقبول نيست.]»

زكات فطره، علاوه بر آنكه باعث تمام بودن روزه است، نقصان زكات مال را نيز جبران مى‏كند.
امام على عليه‏السلام فرمود: «مَنْ اَدّى زَكاةَ الْفِطْرَةِ اَتَمَّ اللّهُ بِها ما نَقَصَ مِنْ زَكاةِ مالِهِ؛(7) كسى كه زكات فطره پرداخت كند، خداوند به وسيله آن، نقصان در [پرداخت] زكات مالش را جبران مى‏كند.»

5. تكبير خداوند
به پاس امداد الهى و يارى رساندن او در پيروزى بر ديو نفس و برخوردارى از نعمت هدايت و سرمايه معنويت، بايد ولى نعمت را بزرگ داشت و او را تكبير گفت.

بعد از نماز مغرب و عشاى شب عيد، پس از نماز صبح و ظهر و عصر روز عيد و نيز پس از نماز عيد فطر مستحب است چنين تكبير بگويند: «اللّه اكبر، اللّه اكبر، لا اله الا اللّه واللّه اكبر، اللّه اكبر وللّه الحمد، اللّه اكبر على ما هدانا.»(8)

6. كراهت روزه تا سه روز پس از عيد فطر
در برخى روايات توصيه شده است كه تا سه روز پس از عيد فطر، از روزه گرفتن خوددارى شود.
امام صادق عليه‏السلام فرمودند: «لا صِيامَ بَعْدَ الاَْضْحى ثَلاثَةَ اَيّامٍ وَلا بَعْدَ الْفِطْرِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ اِنَّها اَيّامُ اَكْلٍ وَ شُرْبٍ؛(9) تا سه روز پس از عيد قربان و عيد فطر، روزه داشتن روا نيست. اين روزها، روزهاى خوردن و آشاميدن است.»


-----------------------------------------
1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج1، ص522.
2. يعقوب كلينى، كافى، ج4، ص168.
3. حر عاملى، وسائل الشيعه (آل البيت)، ج15، ص344.
4. حر عاملى، وسائل الشيعه، (آل البيت)، ج8، ص87.
5. رساله امام خمينى رحمه‏الله ، مسئله 644.
6. سيد ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج1، ص466؛ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص119.
7. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص119.
8. رساله امام خمينى رحمه‏الله ، مسئله 1526.
9. حر عاملى، وسايل الشيعه، (آل البيت)، ج10، ص519