|
اخبار >> سالگرد ارتحال فقيه مجاهد و رسالت نسل سوّم حوزه - سایت تابناک
«ألّذين يبلّغون رسالاتالله و يخشونه و لا يخشون أحداً إلاالله و کفيا بالله حسيباً» (احزاب/39) ما اوّلين کاروان جادّه علم نيستيم. قبل از ما کاروانيان بسيار از اين راه گذشتهاند. داستانها و تجربههاي تلخ و شيرين و حيات پر بار آنان براي ما بسيار کارساز و درسآموزاست. آنان در پرتو خورشيد وحي و هدايت پيامبران عظيمالشأن، راه را شناختند و شيوه حرکت را آموختند. آزمودهها را دوباره آزمودن و تجربههاي تلخ را تکرار کردن، عاقلانه نيست. بايد به سراغ راه شناسان راستگو رفت و حاصل رنج و تلاش آنان را گرفت و با آگاهي و هوشياري بيشتر گام در راه نهاد. نسل جوان حوزه علميه، نوجو و آرمانگراست و در مراحل متفاوت زندگي و حيات علمياش، نمونههايي مي طلبد تا با استفاده از راه و رسم آنان، در فراز و نشيب زندگي طلبگياش استوارتر گام بردارد. اگر قرآن کريم مکرّر از اسوههاي برجسته تاريخ پيامبران سخن ميگويد، ابراهيم(ع)، اسماعيل(ع)، نوح (ع)، هود(ع)، صالح(ع)، موسي(ع)، عيسي(ع)، يوسف(ع)، ايّوب(ع)، و محمد (ص) و کردار مهاجران، انصار و حواريون را يادآور ميشود، براي اين است که «بايدها» را در لباس «بودها» به مردم آموزش دهد. وي هيچگاه نسبت به مرجعيّت خود قدمي برنداشت و در طول 11 سال مرجعيّت، ابداً حتّي يک بار نگفت، در فلان جا مقلّد من زياد يا کم است و نپرسيد رساله من چاپ شده يا خير؟ البتّه نشر کتابهاي تخصّصي خود را زياد پيگيري مينمود، امّا درمورد رسالهاش يک بار هم سؤالي نکرد. بعد از رحلت آيهاللهالعظمي مرعشي نجفي(ره)، به اصرار جمع زيادي از فضلا و مردم، او چندين سال امامت جماعت حرم مطهّر حضرت معصومه(س) را بر عهده داشت و مکرر ميگفت: « براي من، اين نماز که هزاران طلبه در آن شرکت ميکنند و آن نمازي که قبلاً در مسجدي کوچک اقامه ميکردم، هيچ فرقي ندارد.» شرح صدر و فروتني از ديگر خصايص مجاهد فقيه بود که تواضع و فروتني در وجودش موج ميزد و به قول اطرافيانش، آدم احساس ميکرد در عين حال قائل شدن حريم، با او احساس بي تکلّفي و خودماني مينمود. در جمع خانواده( برادرها و خواهرها) ميگفت و ميخنديد و شوخي ميکرد و با همه گرم ميگرفت. با کمال تأسّف، جنبههاي عبادي او مانند وجود علمياش، شناخته شده نيست. چرا که او از نمايان شدن اين گونه مسائل دوري ميکرد و فقط نزديکان ميدانستند که او به(نوافل) (نمازهاي مستحبّي) تا آنجا که قواي جسمانياش ياري مينمود، پاي بند بود. امّا نکته شايان توجّه آن است که وي خدمت به مردم را عبادتي بزرگ ميدانست. غيبت نميکرد و از آن به جدّ پرهيز داشت. اگر کسي در حضورش لب به غيبت ميگشود، به هر طريق ممکن از آن جلوگيري ميکرد و حتّي اگر افراد خانواده نسبت به فردي حرفي ميزدند، شديداً با آنها برخورد ميکرد. توجّه ايشان به بحثهاي قرآني نيز فراوان بود. چنان که در روزهاي پنجشنبه و جمعه معمولاً درسهاي رسمي حوزهها تعطيل بود، موضوعات قرآني را مطرح مينمودند و همواره در جلسات درس خصوصي عمومي ميگفت: «يکي از آرزوهايم اين است که بتوانم، يک دوره تفسير قرآن بنويسم.» مسئول مرکز مشاوره حوزه علميه خراسان |