يادداشتي از آيت الله العظمي فاضل لنكراني درباره شخصيت والاي حضرت امام خميني در فراق مراد(روزنامه جمهوری اسلامی1387/03/29)
اشاره :
آيت الله العظمي فاضل لنكراني از رهروان صديق و راستين راه امام خميني بود. او سال هاي طولاني در محضر اين استاد عاليقدر و مراد و مربي خويش دانش آموخت و در حالي كه شيفته اخلاق و منش و سيره و روش اين عارف كامل و واصل بود در عرصه هاي مجاهدت هاي سياسي نيز همواره يار و همراه امام بود و در نهضت اسلامي رنج و مرارت فراوان تحمل نمود.
آيت الله العظمي فاضل لنكراني در حالي كه به تاليف و تدريس مباحث حج از مجموعه مباحث فقهي اشتغال داشتند ضايعه بزرگ و اسف انگيز ارتحال حضرت امام خميني به وقوع پيوست . ايشان در صفحات 235 تا 237 جلد اول از مجموعه پنج جلدي كتاب « الحج » اينگونه از غم دردناك رحلت استاد و مراد خويش ياد مي كند.
اين زمان مصادف شد با فاجعه اي بزرگ و حادثه اي دردناك كه سزاوار است بخاطر آن به جاي اشك سيل خون از ديدگان جاري نمود و آن همان مصيبت بزرگي است كه مسلمانان جهان بلكه همه مستضعفان بدان مبتلا شدند و آن ارتحال استاد عاليقدر ما امام خميني (قدس سره الشريف ) است كه پس از يك دوره كوتاه از كسالت و بيماري منجر به عمل جراحي اتفاق افتاد . اين حادثه شب يكشنبه آخر ماه شوال 1409 اتفاق افتاد .
مردم پس از آنكه صبح يكشنبه از طريق راديو از اين فاجعه باخبر شدند حيران و سرگردان شدند به گونه اي كه انگار عزيزترين كسشان را از آنها گرفته اند و يا اينكه كسي را از دست داده اند كه برگردنشان حق حيات و حق هدايت دارد كه واقعا همينطور است . چرا كه تحقيقا امام غل و زنجيرهايي كه به دست و پاي ملت بسته شده بود را از رويشان برداشت و آنها را از گمراهي نجات داد و اسلام و نظام اسلامي را به آنها بازگرداند و حكومت اسلامي حقيقي را بر پايه مكتب تشيع ـ كه حقيقت اسلام است ـ بنيانگذاري نمود و مردم بدين وسيله از گمراهي اي كه آنها را از هر سو فرا گرفته بود خارج شدند.
امام به مردم آزادي و استقلال را عطا كرد و دست قدرت هاي استكباري و كفار را از كشور (ايران ) كه از هر جهت آن را مستعمره خود كرده بودند قطع كرد. آن قدرت ها كه در راسشان شيطان بزرگ آمريكا بود با كشور ايران به گونه اي رفتار مي كردند كه انگار ملك شخصي آنها است و با مردم ايران به مانند بردگان و كنيزان رفتار مي كردند و سعي و تلاش آنها مخالفت با اسلام و ويران كردن اساس اسلام بود. آنها مي كوشيدند مظاهر اسلامي را از اين كشور بزدايند تا آنجا كه تاريخ اسلامي كه مبدا آن هجرت نبي مكرم اسلام (ص ) است را به تاريخ شاهنشاهي و قومي تغيير دادند تا بوئي از اسلام و اثري از آن نماند.
و اين امام خميني (ره ) بود كه با كفر مقابله نمود و با آن به مبارزه پرداخت تا اينكه حكومت شاه ـ آن نوكر و مزدور خبيث ـ را برانداخت و به جاي آن حكومت اسلامي مبتني بر قوانين اسلام تاسيس كرد. امام در اين مبارزات سختي ها و ناگواري هاي زيادي اعم از زندان و تبعيد و انواع تهمت و افترا را تحمل كرد بويژه از ناحيه كساني كه اهل علم و دين مي نمودند و از راه علم و دين ارتزاق مي كردند اما در حقيقت بوئي از علم و دين بويژه از دين نبرده بودند!
به هرحال مردم پس از اينكه از ارتحال امام باخبر شدند مغازه ها را بستند و دست از كسب و كار كشيدند و در سه روزي كه مراسم وداع و تشييع و تدفين انجام شد بيش از ده ميليون نفر در پايتخت ـ تهران ـ جمع شدند و همچنين در ديگر شهرهاي ايران و خارج از ايران . و هر روز از اين روزها و روزهاي پس از آن تا اكنون ـ موقع نوشتن اين مطالب ـ كه روز پنجم پس از رحلت امام است انگار روز عاشورائي است كه شهادت جدش امام حسين و فرزندان و ياران او (عليه و عليهم السلام ) واقع شده است محافل زيادي با حضور مردم براي برپايي عزا تشكيل شده است و تجمعات و تظاهرات خياباني كه مردم بر سر و سينه زنان گريه و شيون مي كنند و عجائبي از آنها بروز مي كند كه در تاريخ بي نظير است .
بخاطر شدت ازدحام مردم و فزوني آنها تدفين پيكر امام پس از ساعت ها تلاش و با تدابيري مخصوص و بكارگيري نيروي انتظامي امكان پذير شد. و اكنون پس از گذشت پنج روز از دفن پيكر امام قبرش در حلقه مردم احاطه شده است و بيش از يكصد هزار نفر از مردم دائما آنجا جمعند. انگار مردم (عزادار و عاشق امام ) اهل و عيال (و خانه و زندگي ) خود را از ياد برده اند و حتي انگار خودشان را هم فراموش كرده اند و جز به از دست دادن امام نمي انديشند و جز رفتن همه آنچه به آنها تعلق داشت از دين و دنيا را نمي بينند!
و من اين مصيبت را به صاحب مصيبت بقيه الله الاعظم (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا) تسليت مي گويم و از الطاف كريمانه و فضل و عنايت فراگيرش اميد دارم به اين قلوب مجروح و چشمان اشكبار نگاهي از سرتوجه و مهرباني داشته باشند و به اين نظام (جمهوري اسلامي ) و انقلاب (اسلامي ) نگاه حمايتي داشته باشند. و سلام به امام زمان و پدران پاكش .
آيت الله العظمي فاضل لنكراني :
در فاجعه بزرگ و حادثه دردناك رحلت امام خميني سزاوار است كه به جاي اشك سيل خون از ديدگان جاري نمود
آيت الله العظمي فاضل لنكراني :
امام خميني غل و زنجيرهايي كه به دست و پاي ملت بسته شده بود را برداشت و آنها را از گمراهي نجات داد و اسلام و نظام اسلامي را به آنها بازگرداند و حكومت اسلامي حقيقي را بر پايه مكتب تشيع ـ كه حقيقت اسلام است ـ بنيان گذاري نمود
آيت الله العظمي فاضل لنكراني :
امام خميني به مردم آزادي و استقلال عطا كرد و دست قدرت هاي استكباري و كفار را از كشور ايران كه از هر جهت آن را مستعمره خود كرده بودند قطع كرد