مسابقه پرسمان حجاب شناسي
بخش فرهنگي دفتر مرجع عاليقدر مرحوم آيت الله العظمي فاضل لنكراني كه براساس ضرورت هاي خاص و جايگاه ويژه امور فكري و فرهنگي به دستور مستقيم ايشان تاسيس گرديد با فعاليت هاي مستمر به نشر جلوه هاي نوراني فرهنگ و معارف اسلامي مي پردازد.
اخيرا كتابي از طرف اين دفتر به صورت تنظيم مطالب گوناگون در باره حجاب اسلامي در كنار مسائلي به صورت استفتا از اين مرجع فقيد منتشرشده است تا به اين وسيله معارف مربوط به پوشش زن و فلسفه و آثار ارزشمند آن را به اذهان و افكار جوانان منتقل نمايد.
اين كتاب به نام « پرسمان حجاب شناسي » منتشر شده است و از طرف بخش فرهنگي دفتر مزبور ـ به آدرس قم خيابان انقلاب (چهارمردان ) كوچه 5 پلاك 109 دفتر اجرايي مسابقات فرهنگي تلفن 6 و 7831684 ـ در اختيار علاقمندان به شركت در اين مسابقه قرار مي گيرد.
در ذيل بخشي از مطالب اين كتاب را از نظر خوانندگان گرامي مي گذرانيم .
فوايد حجاب
براي حجاب و پوشش اسلامي فوايد فراواني مي توان بيان كرد كه به برخي از آنها اشاره مي شود.
الف . فايده حجاب در سلامت روحي
پرسش : تاثير مثبت حجاب در سلامت روحي و در مقابل تاثير بدحجابي در بيماري روحي چيست
پاسخ : بانواني كه از سلامت روحي و رواني برخوردارند در خود كمبودي احساس نمي كنند و در نتيجه تمايلي نيز به جلب توجه ديگران ندارند ولي زناني كه داراي عقده حقارت هستند با پوشيدن لباس شهرت و نمايش زينت ها و زيبايي ها و استفاده كردن از لباس هاي رنگارنگ و جذاب در بيرون منزل و در مواجهه بانامحرم مي كوشند تا احساس حقارت و كمبود خود را به نحوي مرتفع نمايند.
بنابراين منشا و دليل استفاده از لباس شهرت عقده حقارت است . زنان و مرداني كه در تعويض لباس و انتخاب رنگ هاي متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران نقيصه دروني كار ديگري نمي كنند. افراط در پوشيدن لباس با مدل ها و رنگ هاي متنوع كاشف از عقده حقارت است . به طور طبيعي انتخاب نوع لباس و نحوه پوشش و آرايش چهره مانند رنگ رخسار و چهره از سر ضمير خبر مي دهد و معمولا افرادي كه دچار عقده حقارت و كمبود شخصيت هستند با لباس شهرتي كه به تن مي كنند براي خود شخصيت تصنعي و ساختگي ايجاد مي كنند. در برخي احاديث به شكل بسيار زيبايي به رابطه بين نحوه پوشش و بيماري روحي عقده حقارت اشاره شده است از امام صادق (ع ) نقل شده است : « كفي بالمر خزيا ان يلبس ثوبا يشهره ; براي حقارت و خواري آدمي همين بس كه لباسي به تن كند كه او را مشهور نمايد. »
حاصل اين كه حجاب نشانه سلامت روحي و در مقابل بي حجابي نشانه بيماري روحي و احساس حقارت است .
ب . فايده حجاب در تشكيل و تحكيم نهاد خانواده
پرسش : حجاب چگونه در تشكيل و تحكيم نهاد خانواده تاثير دارد
پاسخ : ترديدي نيست كه خانواده مهم ترين و اساسي ترين نهاد اجتماعي جامعه انساني است و تاثير آن در نهادهاي اجتماعي ديگر مثل نهاد آموزش و پرورش و نهاد حكومت و سياست غيرقابل انكار است بنابراين ثبات و استحكام نهاد اجتماعي خانواده در استحكام و استواري نهادهاي ديگر جامعه نيز موثر است .
واضح است كه يكي از عوامل مهم در تشكيل و استحكام خانواده رعايت حجاب است چون اگر در جامعه حجاب كاملا رعايت گردد و رابطه جنسي فقط به رابطه زن و شوهري محدود گردد جوانان با ازدواج به تشكيل خانواده تمايل پيدا مي كنند و خانواده هاي تشكيل شده نيز ثبات و استحكام بيشتري خواهند يافت و در نهايت بيشترين فايده و نفع نصيب خود زنان خواهد شد زيرا با مستحكم شدن خانواده بانوان از محبت و حمايت روحي و عاطفي همسران خود برخوردار خواهند شد.
اما اگر در مقابل بدحجابي و بي حجابي و خودنمايي و آرايش بانوان به طور تحريك كننده در جامعه رواج پيدا كند و در نتيجه روابط جنسي افسارگسيخته و غيرمشروع در غير از محيط خانواده ممكن گردد ديگر نه تنها جوانان با ازدواج به تشكيل خانواده تن نخواهند داد. بلكه خانواده هاي تشكيل شده نيز دائما متزلزل شده فرو خواهند ريخت چون مردان با ديدن زنان بدحجاب و بي حجاب تحريك شده آسيب پذير خواهند شد و در نتيجه كانون گرم خانواده به سردي مي گرايد و محبت در خانواده جاي خود را به انزجار و تنفر خواهد داد. زيرا همسر قانوني رقيب و مانع روابط جديد جنسي به حساب مي آيد. بنابراين در پرتو رعايت كامل حجاب اسلامي اولا زمينه تشكيل نهاد خانواده فراهم مي گردد و ثانيا نهاد خانواده درخشش و بالندگي و استحكام مطلوب را پيدا خواهد كرد.
آثار عدم رعايت حجاب
عدم رعايت حجاب داراي آثار منفي فراواني در زندگي دنيا و آخرت است كه ما به برخي از آنها اشاره مي كنيم .
الف . بدحجابي زمينه ساز رذايل اخلاقي
پرسش : بدحجابي چگونه زمينه ساز رذايل اخلاقي و سقوط ارزش الهي بانوان مي گردد
پاسخ : بدحجابي منشا برخي از رذايل اخلاقي و در نتيجه باعث سقوط زن از مقام و منزلت الهي و انساني خويش مي گردد زيرا ابتذال در پوشش و بدحجابي ابتذال در اخلاق را به دنبال دارد چه بسا افرادي كه به خاطر ابتذال در حجاب و پوشش دچار بيماري هاي روحي و رواني مثل كبر غرور و عجب و ريا و... مي گردند و چه بسيار كساني هستند كه به خاطر مدپرستي كه منشا هواپرستي دارد در دام انواع مفاسد گرفتار مي شوند چون بدحجابي مقدمه بي بندوباري و زمينه ساز لذت هاي شهواني نامشروع است .
اگر دختر و زني حجاب ناقص و غيراسلامي داشته باشد توجه مردان به او جنبه شهواني پيدا مي كند و در نتيجه ارزش هاي حقيقي او فراموش مي گردد به همين دليل تا زماني كه جاذبه ظاهري دارد مورد توجه است و هنگامي كه اين جاذبه از بين برود احساس غربت پوچي و پشيماني مي كند.
بدحجابي ارزش هاي راستين دختران را تحت تاثير جاذبه هاي جنس شان قرار مي دهد و آنان را فداي هرزگي ها و هوس راني هاي شيادان مي سازد بدحجابي ارزش حقيقي زن را از بين مي برد و او را تا حد يك كالاي بي ارزش مادي پست و ذليل مي كند زني كه اندام خود را در معرض ديد همگان مي گذارد و آنچه را كه به جنسيت او مربوط مي شود را به كوچه و بازار مي برد در حقيقت مي خواهد با تكيه بر زنانگي خويش جاي خود را در جامعه باز كند نه با تكيه بر انسانيت خويش در واقع او به اين ترتيب اعلام مي كند كه آنچه براي او اصل است زن بودن اوست نه انسان بودن و نه انديشه و لياقت و كارآيي او چنين زني قبل از هر چيز اسير خود است او به مغازه داري شبيه است كه دائما در فكر تزيين و تغيير دكوراسيون و تزيين مغازه است و اين تزيين و خودنمايي به او مجال فكركردن درباره ارزش هاي معنوي بزرگ را نمي دهد.
افزون بر اين زنان بدحجاب و فاقد شخصيت انساني كه به تزيين و تجمل و خودآرايي مي پردازند و به سراغ اسباب آرايش و زيورآلات جالب تر و كفش و لباس شيك تر مي روند معمولا زناني هستند كه از سرمايه هاي معنوي و فضايل اخلاقي تهي و محروم هستند و پرواضح است كه تهي بودن از فضايل اخلاقي زمينه ساز پيدايش رذايل اخلاقي است و پيدايش رذايل اخلاقي منشا سقوط ارزش هاي الهي در انسان مي شود.
ب . بدحجابي باعث خشونت و آزار جنسي
پرسش : بدحجابي زنان چگونه باعث خشونت و آزار جنسي آنان مي گردد
پاسخ : يكي از آثار سو بدحجابي اذيت و آزار جنسي زنان بدحجاب به وسيله مردان و جوانان ولگرد و لاابالي است . گويا اين قبيل مردان پوشش ناقص و نامناسب برخي دختران و زنان را به منزله چراغ سبزي مي دانند كه نشان دهنده تمايل زنان بدحجاب به كارهاي خلاف و گناه آلود است و همين نكته از نظر ذهني و رواني از ديدگاه آنان مجوز اذيت و آزار جنسي زنان بدحجاب است .
البته بسياري از دختران و زنان بدحجاب از اذيت و آزار مردان لاابالي كه مزاحم آنان مي شوند متنفر هستند و اين گونه مردان و جوانان هرزه را مانع آزادي و فعاليت هاي خويش مي دانند اما اين گونه دختران بايد بدانند كه در حقيقت با بدحجابي خويش خودشان زمينه انجام چنين اذيت و آزارهايي را فراهم نموده اند. زيرا هر چه حجاب و پوشش بانوان بهتر و بيشتر باشد. مردان و جوانان لاابالي كمتر جرات اذيت و آزار آنان را به خود مي دهند.
قرآن مجيد در آيه جلباب به شكل بسيار زيبايي به اين واقعيت تصريح كرده است كه هرچه حجاب و پوشش بانوان بيشتر و بهتر باشد و بانوان از حجاب حداكثري مثل چادر استفاده كنند اين باعث مي گردد كه به تقوا و عفت شناخته شوند و در نتيجه مورد اذيت و آزار قرار نگيرند.
(يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نسا المومنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادني ان يعرفن فلا يودين ) (سوره احزاب آيه 59 )
امروزه در غرب به دليل رواج فرهنگ برهنگي آزارهاي جنسي و مسئله خشونت عليه زنان بيداد مي كند و هجوم فرهنگي غرب به كشور اسلامي ما كه يكي از مظاهر و نمود آن گسترش و تبليغ بدحجابي است باعث گرديده است كه در سال هاي اخير ناامني اجتماعي زنان در كشور ما نيز به عنوان يك مسئله و معضل در برخي از شهرها كه بدحجابي در آن گسترش يافته است مطرح گردد و ترديدي نيست كه بدحجابي و افزايش نمودهاي جنسي توسط زنان در سطح جامعه در افزايش خشونت مردان و آزارهاي جنسي آنان تاثير مهمي دارد. چون هر مرد هرزه اي كه در محل كار يا خيابان زني را با جذابيت هاي جنسي در اثر بدحجابي مي بيند در پي آن تحريك جنسي پيدا مي كند و سپس مشكل رفتاري رخ مي دهد.
مطلوبيت حجاب حداكثري بانوان
پرسش : آيا حجاب حداكثري بانوان از نظر قرآن مطلوب است
پاسخ : از آن جايي كه حجاب و پوشش از موضوعاتي است كه كميت و كيفيت بردار است يعني از نظر كميت و مقدار و كيفيت و چگونگي مي تواند متفاوت باشد. بنابراين مناسب است درباره مقدار حداقلي و حداكثري حجاب اسلامي بانوان به طور مختصر بحث كنيم .
مقدار حداقلي حجاب اسلامي زنان طبق نظر مشهور فقها اين است كه بانوان در مواجهه با نامحرم همه بدن خود به استثناي چهره و دو دست از مچ به پايين را بپوشانند و هرچه بيشتر از اين مقدار باشد را مي توان حجاب حداكثري ناميد.
از آن جا كه حجاب ظاهري نماد و نشانه اي بيروني است كه عفت و تقواي دروني بانوان را نشان مي دهد و در تحصيل عفت و تقواي دروني تاثير دارد به همين دليل همانگونه كه قرآن انسان ها را دعوت به تحصيل عفت و تقواي بيشتر مي نمايد در مقوله حجاب و پوشش ظاهري نيز دين اسلام بانوان را به رعايت حجاب حداكثري تشويق مي كند.
توضيح مطلوب اين كه براساس آيه شريفه « ان اكرمكم عندالله اتقامكم » : در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست . تقوا داراي درجات و مراتب مختلف است كه قرآن انسان ها را به كسب مراتب و درجات بالاتر آن تشويق مي كند. اگر تقوا را داراي سه درجه « حداقل » « حد وسط » و « حداكثر » بدانيم از دو واژه « اكرم » و « اتقي » در آيه قبل كه افعل تفضيل اند به روشني مطلوبيت تحصيل تقواي حداكثري استفاده مي شود. پس نمي توان با تمسك به شعار زيباي اعتدال و ميانه روي به مقدار متوسط تقوا راضي شد زيرا براي رشد و تعالي انسان كه به وسيله تقوا به دست مي آيد نمي توان حد و مرزي را تعيين نمود و همانگونه كه گفتيم چون حجاب و پوشش بانوان نقش مهمي در ايجاد عفت و تقواي دروني آنها دارد به همين دليل مي توان گفت حجاب حداكثري بانوان در مواجهه با نامحرم نيز همانند تقوا و عفت حداكثري داراي مطلوبيت است .
قرآن كريم مي فرمايد : « والقواعد من النسا اللاتي لا يرجون نكاحا فليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرجات بزينه و ان يستعففن خير لهن » (سوره نور آيه 60 )
« و بر زنان از كار افتاده اي كه (ديگر) اميد زناشويي ندارند گناهي نيست كه پوشش هاي رويي خود (جلباب = چادر) را كنار نهند (به شرطي كه ) زينتي را آشكار نكنند و اگر عفت بورزند (چادر را كنار نگذارند) براي آنها بهتر است . »
از آيه فوق به روشني مطلوبيت حجاب و پوشش حداكثري براي همه بانوان مخصوصا دختران جوان حتي زنان سالمند استفاده مي شود.
شكل و نوع قرآني و اسلامي حجاب بانوان
پرسش : در قرآن چه نوع و شكلي از حجاب براي تامين حجاب حداكثري بانوان مطرح گرديده است
پاسخ : علاوه بر پوشش لباس هاي معمولي و رايج مثل پيراهن و شلوار كه زنان و مردان در داخل منزل استفاده مي كنند. در قرآن و احاديث براي تامين مقدار حجاب حداكثري بانوان در خارج منزل و در مواجهه با نامحرم از دو نوع پوشش خاص نام برده شده است كه عبارتند از :
الف ) خمار : (وليضر بن بخمر هن علي جيوبهن ) « زنان بايد سر سينه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند . » (سوره نور آيه 31 )
خمر در آيه شريفه جمع خمار و مراد از آن پوشش مخصوص سر و اطراف سر بانوان است كه به آن مقنعه گفته مي شود.
ب ) جلباب : (يا ايها النبي قل لازواجك و بناتك و نسا المومنين يدنين عليهن من جلابيبهن ) (سوره احزاب آيه 59 )
جلابيب در آيه شريفه جمع جلباب است . در اين كه مراد از جلبات قرآني چه نوع پوششي است در بين كتاب هاي لغت و تفاسير قران اختلاف نظر است . اما براساس تحقيقات جديد صورت گرفته به نظر ما مراد از جلباب در آيه شريفه پوشش گسترده و فراگير تمام بدن است كه بانوان روي لباس هاي ديگر مي پوشند. كه در زبان عربي از آن با عناويني مثل عبايه ملحفه ملايه ردا و... و در زبان فارسي از آن با عنوان چادر ياد مي شود. براساس پژوهش هايي كه اخيرا انجام شده بين جلباب قرآني و چادر مشكلي از نظر مفهوم اندازه كاركرد و حتي رنگ شباهت هاي بسيار نزديكي وجود دارد.
مقدار و كيفيت حجاب حضرت فاطمه زهرا(س )
پرسش : حضرت فاطمه زهرا(س ) به عنوان بهترين الگوي تربيتي زن مسلمان در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم چه مقدار و چه نوع حجاب و پوششي داشته اند
پاسخ : در تاريخ نقل شده است كه حضرت فاطمه زهرا(س ) وقتي مي خواستند به بيرون منزل و نزد پيامبر اكرم (ص ) بروند از پوشش هايي مثل جلباب (چادر) و برقع (پوشيه چهره ) استفاده مي كردند.
افزون بر اين يكي از حوادثي كه بيانگر مقدار و كيفيت حجاب حضرت فاطمه زهرا(س ) در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم است آمدن ايشان به مسجد براي دفاع از قضيه فدك است در داستان غم انگيز غصب فدك آمده است . وقتي ابوبكر و عمر تصميم گرفتند كه حضرت را از فدك محروم نمايند ايشان با شكل خاصي از حجاب و پوشش براي دفاع از حق خويش از منزل به مسجد آمدند. راوي داستان شكل خاص حجاب حضرت را اين گونه توصيف نموده است :
حضرت زهرا(س ) هنگام خروج از منزل مقنعه را محكم به سر بستند و جلباب (چادر) را به گونه اي كه تمام بدن آن حضرت را مي پوشاند و گوشه هاي آن به زمين مي رسيد به تن كردند و به همراه گروهي از نزديكان و زنان قوم خود به سوي مسجد حركت كردند. (طبرسي الاحتجاج ج 1 ص 98 )
قضيه فوق گوياي آن است كه حجاب و پوشش بيرون از منزل حضرت در مواجهه با نامحرمان دقيقا همان دو پوشش معروف بانوان در قرآن يعني خمار(مقنعه ) و جلباب (چادر) بوده است . بنابراين مي توان اين دو نوع حجاب و پوشش را حجاب و پوشش قرآني و فاطمي دانست .
خانواده مهم ترين و اساسي ترين نهاد اجتماعي جامعه انساني است و تاثير آن در نهادهاي اجتماعي ديگر مثل نهاد آموزش و پرورش و نهاد حكومت و سياست غيرقابل انكار است و برهمين اساس ثبات و استحكام نهاد اجتماعي خانواده در استحكام و استواري نهادهاي ديگر جامعه تاثير مي گذارد
حجاب نشانه سلامت روحي و در مقابل بي حجابي نشانه بيماري روحي و احساس حقارت است
بدحجابي منشا برخي از رذايل اخلاقي است و در نتيجه باعث سقوط زن از مقام و منزلت الهي و انساني خويش مي گردد زيرا ابتذال در پوشش ابتذال در اخلاق را به دنبال دارد
مدپرستي ريشه در هواپرستي دارد و به همين دليل است كه مدپرستان در دام انواع مفاسد گرفتار مي شوند
بانواني كه از سلامت روحي و رواني برخوردارند در خود كمبودي احساس نمي كنند و در نتيجه تمايلي نيز به جلب توجه ديگران ندارند