جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
تأليفات
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

اخبار >> مناسبت

در سوگ استاد(دست نوشته اي از حضرت آيت الله العظمي فاضل لنکراني (قده) در رابطه با حضرت آيت الله العظمي بروجردي(قده)

 

 

 عکس ظهر، تمثال خورشيد عالم‌تابي است که ناگهان و بدون انتظار از آسمان فضيلت غروب کرد. دنياي تشيع مخصوصاً عالم روحانيت در ماتم او غرق در اندوه و حزن گرديد. فرزندان بي‌شمار او در مرگ پدر خويش بي‌تاب و توان گشتند. اي استاد ارجمند و اي سرور معظم و اي مولاي مکرّم، در مدح تو چه بنگارم و کدام‌يک از فضائل تو را ياد آور شوم و حال آن‌که در اين هنگام که مدت يکماه است از افول تو مي‌گذرد، هنوز تأثر و اندوه شيعيان پايان نيافته و اشک‌هاي ديده‌ي آنها خشک نگشته، بلکه هر روزي که بر مدت غروب تو مي‌گذرد، به‌همان اندازه فقدان تو بر تأثّرات مي‌افزايد. اي سرو با فضيلت و اي مظهر صفات خدا و اي آيت عظمي، هر زمان که صفحه‌ي خاطر، مورد اشغال قهري امور دگر واقع نشود، تنها چيزي که بر آن نقش مي‌بندد خاطرات دوران پر اثر حيات تو است. فقط ياد تو است که آخرين لحظه‌ي بيداريم را مي‌گذراند و اولين لحظه‌ي برخواستن از خواب را به‌خود مشغول دارد، چرا چنين نباشد؟ با اين‌که علاوه‌ي بر استفاده‌ي علمي متجاوز از ده سال از محضر شريفت در ارتباطات و تماس‌هاي خارج از محيط درس که در هر هفته لااقل يکي دو مرتبه اتفاق مي‌افتاد جز لطف و محبت، مهرباني و عطوفت و تجليل از مقام شامخ علم و تذکر خدا و آخرت و اصلاح امور مسلمين و توجه به‌وضع دردمندان چيزي از تو مشاهده نکردم. خدا گواه است در هر نوبت که موفّق به محضر شريف او مي‌شدم، معنويت او بيشتر از مرتبه سابق برايم جلوه مي‌کرد و ارادتم افزون‌تر مي‌گشت تظاهر به زهد از او ديده نشد با اينکه در باطن کاملاً زاهد بود؛ اگر فضيلتي را در محصّلي احراز مي‌کرد امکان نداشت بدون تقدير و تشويق بگذارد و لو اين‌که آن فضيلت فقط خوبي خط يا املاء و انشاء صحيح بوده باشد. اي مرد با عظمت من چطور در اطراف تو قلم‌فرسائي کرده و بزرگي تو را مجسم کنم با اين‌که هنوز قلم ياراي نوشتن خاطرات تو را به عنوان خاطرات بعد از مرگ ندارد هنوز عظمت تو مانع از تصور مرگ است براي تو البته چنين است.

هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به ‌علم                                                     ثبت است بر جريده‌ي عالم دوام ما

با اين‌که هر روز به‌زيارت قبر پرفيض تو موفق شده و در کنار آن با ديده‌ي اشکبار قرائت کلام الله مجيد مي‌کنم، ولي باور ندارم که تو در زير خاک قبر نهان شده‌اي و ديده از اين عالم فروبسته‌اي. هنوز صداي روح افزاي تو در محيط مسجد اعظم به گوش مي‌رسد و محراب عبادت آن وجود تو را در ميان خويش مجسم مي‌دارد. تو فراموش نخواهي شد؛ زيرا که هر روز فضائل تو براي مردم بيشتر روشن مي‌گردد و بر ارادت آنان افزوده مي‌شود. به هر حال گر چه در صبح پنجشنبه سيزدهم شوال المکرم سال 1380 قمري که مطابق با دهم فروردين 1340 شمسي ساعت20و 7 دقيقه ستاره‌ي درخشان ما غروب کرد و خورشيد فضيلت ما در حالي که خورشيد تازه سر از افق بيرون آورده بود براي پرتو افشاني عالم ديگر رفت ولي پرتو نور او و شعاع درخشندگي‌اش ما را شامل خواهد بود. شعراي زبردست براي ماده‌ي تاريخ سال فوت ايشان هر کدام به ‌نوبه خود مصراعي سروده‌اند، مانند: (عاشور دوم بناشد از مرگ حسين) يا (عين شعف نهاده بسر نقطه‌ي سياه) يا (اين فقيه اهل بيت اطهراست) يا اشعار ديگر، ولي فوت او محتاج به ماده‌ي تاريخ نيست؛ زيرا که در قلوب ثبت است .

12 ذيقعده 1380
محمد موحدي لنکراني