|
اخبار >> مراسم سخنراني حضرت آيت الله استادي در مراسم چهارمين سالگرد ارتحال مرحوم آيت الله العظمي فاضل (ره)
شب شهادت صديقهي كبري فاطمه زهرا سلام الله عليهاست، اميدواريم از اين محفل و مجلس بهرهاي به روح آيت الله العظمي فاضل برسد.
با بعثت رسول خدا، خداي متعال يك چراغ باقدرت فراوان كه ميتوانست جهان را تا قيامت اداره كند و همه را به سعادت برساند در اختيار بشر گذاشت ولي آمدن رسول خدا همان و دشمنيها هم همان! هر چه توانستند دشمني كردند، اذيت كردند، رسول خدا استقامت كرد تا آنكه دوران 23 سالهي رسول خدا به پايان رسيد، بعد از رحلت رسول خدا شرايطي پيش آمد كه معنايش اين بود كه ميخواهند اين نور را خاموش كنند و نگذارند آن خطي كه رسول خدا ترسيم كرده در بين مردم باشد.
در سه ماه بعد از رحلت پيامبر حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها هر چه ميتوانست مقاومت و روشنگري كرد و همانطور كه همه ميدانيد جانش را در اين راه داد. فاطمه زهرا جانش را داد تا زحمات رسول خدا هدر نرود و اين چراغ خاموش نشود.
در طول 25 سال اميرمؤمنان روي مصلحتي كه بايد صبر كند صبر كرد ولي خيلي نسبت به معارف و محتواي اسلام مراقب بود، طوري نشود انحراف ايجاد شود و مردم فريب بخورند، دوران خلافت ظاهريِ اميرمؤمنان هم آن پيشامدها رخ داد، باز مخالفت و مخالفت در زمان خود اميرمؤمنان و هم بعد از ايشان ميگفتند كه ما بايد اين نام را دفن كنيم، يزيد گفت لعب الهاشم بالملك و لا خبر جاء ولا وحي نزل، گفت رسول خدا نعوذ بالله بازي كرده، پيامبري در كار نيست، وحياي در كار نيست، اينها با اصل وحي مخالف بودند، در دوران ائمه ديگر هم به مدت 230 سال ائمه بايد اين چراغ را روشن نگه دارند، تا جايي كه ميتوانند فداكاري كنند و مردم را روشن كنند تا اگر در آن زمان در كوتاه مدت اثر زياد نميكند بماند براي درازمدت كه مردم روشن شوند، ما امروز معارفي از اهلبيت در اختيار داريم كه اگر مراكز علمي دنيا و مراكز علمي اهل تسنن آزاد باشند آن را مطرح كنند، هر كس منصف باشد به حقانيت مكتب اهلبيت پي ميبرد، اين دوران هم گذشت.
دوران غيبت امام زمان پيش آمد، نگاه داشتن اين مكتب، روشن نگاه داشتن اين چراغ، زنده نگاه داشتن اين معارف به عهدهي فقهاي ما افتاد. يعني از روزي كه غيبت امام زمان شروع شد، اين فقهاي ما بودند كه مسئوليت حفظ و حفاظت از اين مكتب را داشتند تا نگذارند اين مكتب از بين برود و محو شود، در جريان عاشورا آنها ميخواستند مكتب اهلبيت عليهم السلام را از بين ببرند ولي عقيلهي بني هاشم به يزيد فرمود نميتواني، خدايي كه قرآن را حفظ ميكند بايد اهلبيت را حفظ كند، چون قرآن از اهلبيت جدا نيست.
در هر صورت از آغاز غيبت امام زمان اين وظيفه به عهدهي فقها بود، اگر با ديده انصاف به تاريخ نگاه كنيد قطعاً اعتراف ميكنيم كه فقهاي ما در طول تاريخ تا جايي كه ميتوانستند و قدرت داشتند، كوشش كردند كه اين چراغ روشن بماند تا رسيد به دوران ما.
90 سال پيش آيت الله العظمي حائري حوزه علميه قم را تأسيس كرد، 15 سال خود آن بزرگوار بود، 10 سال آيات ثلاثهي قرنشان بودند، 15 سال آيت الله العظمي بروجردي بود، بعد هم مراجع ديگر، امام امت، آيت الله العظمي گلپايگاني، تا رسيد به اين دوران. مراجع ما كه وظيفه دارند از اسلام و مكتب اهلبيت حفظ كنند، اول چيزي كه بايد توجه كنند اينست كه اين مكتب از چه جهاتي ممكن است آسيب بپذيرد، دشمنيها هميشه بوده ولي هر زمان يك نحو است. امروز يكي از آسيبها و آفات مسئلهي وهابيها است، اين وهابيها كه يك گروهي از سنيها هستند (نه همهشان) با اهلبيت و مكتب اهلبيت بد هستند، دشمن دوم كساني هستند كه براي سست كردن اعتقادات مردم شبهات را منتشر كردند، كه در آغاز كم بود ولي در زمان ما خيلي زياد شد، الآن در شرايطي كه ما هستيم يكي از پروژههاي بسيار مهم دشمن القاي شبهات بين مردم است، بين جوان ها، دختر و پسرها، براي اينكه اعتقادات مردم را سست كند، چون معلوم است كه مردم معتقد ميتوانند در مقابل ابرقدرتها بايستند، و مقاومت كنند. توطئهي سوم: ترويج گناه و فساد است. تا توانستند به خصوص اين سالهاي اخير، فساد، گناه و شهوتراني را بين مردم رواج دادند، آن هم با اين وسائلي كه پيدا شده و روز به روز هم توسعه پيدا ميكند، وهابيها از يك طرف، آنها از يك طرف و از طرف ديگر ما نظام اسلامي داريم، ما نظامي داريم كه اين همه انسان فداكار براي برقراري اين نظام شهيد شدند، يك مرجع تقليد با اين توطئهها روبروست و مسئوليتش هم حفظ اسلام و مكتب اهلبيت است، مسئوليتش اينست كه همانطور كه فقهاي گذشته اين چراغ را روشن نگاه داشتند، اين چراغ روشنتر بماند. انصافاً از روزي كه حوزهي علميهي قم تأسيس شده تا امروز، از روزي كه تدسيس شده تا روز نهضت امام امت رضوان الله تعالي عليه، از روز نهضت تا پيروزي انقلاب، از پيروزي انقلاب تا امروز، مراجع بزرگوار ما، به وظايف خودشان خوب عمل كردند.
يكي از محبوبترين مراجع كه در تمام اين ادواري كه عرض كردم متوجه بود كه چه بايد بكند و آنرا انجام داد، باضافهي اينكه اگر ديگران انجام ميدهند ايشان به اين فكر هم بود كه اين زمينه ادامه پيدا كند، نه فقط در زمان حيات خودش اين مسئوليت را انجام داده، بلكه هم انجام داده و هم زمينه براي آينده تهيه كرد.
در مورد وهابيها؛ مي دانيد از دغدغههاي بسيار بسيار مهم آيت الله العظمي فاضل همين مسئله بود، قبل از اينكه يك برنامههاي خيلي وسيعي از طرف ايشان اجرا شود، يادم هست كه چند نفر از مؤسسه در راه حق قم خدمت ايشان رسيده بودند، ايشان سفارش كرده بود كه خوب است اين مؤسسه يك بخشي براي شناخت ائمه، براي شناخت حرف وهابيها و جواب آنها داشته باشد، از همان روزها به فكر بود و ادامه پيدا كرد و الآن بحمدالله در اين مركز فقهي ائمه اطهار كه تأسيس كردهاند همين بحث امامت دنبال ميشود. اين جهت كه طلاب و فضلاي ما با بحث امامت و با مقامات ائمه آشنا باشند، با طرز گفتگو و مباحثه با ديگران آشنا باشند تا بتوانند در هر جا باسخگوي اين شبهات باشند، يكي از آثار بسيار ارزندهي ايشان است، ايشان در اين باب كوتاهي نكرده، در مقابل وهابيها مسئلهي مهم ديگري كه ايشان با كمك چند نفر از مراجع ديگر انجام دادند مسئلهي احياء عزاداري حضرت فاطمه زهرا بود.
عزيزان؛ مطرح بودن فاطمه زهرا مهم است، نيازي نيست به اينكه ما روضه هاي خيلي سنگين بخوانيم، آنها هم خوب است در جاي خودش، ولي مطرح بودن فاطمه زهرا كه آيت الله العظمي فاضل ومراجع بزرگوار ديگري كه الآن در قيد حياتند ميخواستند مطرح باشد، حقّانيت اميرالمؤمنين را ثابت ميكند، يعني الآن هر جاي دنيا گفته شود رسول خدا كه از دنيا رفت، فاطمه زهرا دو سه ماه زنده بود، راجع به اين دو سه ماه تاريخ در مورد فاطمه زهرا چه ميگويد؟ هيچ كس نميتواند انكار كند كه فاطمه زهرا بعد از رسول خدا به شرايطي كه پيش آمد راضي نبود، يعني صريحاً خيلي واضح و روشن گفت خلافت خليفهي اول خلافتي نيست كه رسول خدا خواسته! اميرمؤمنان خليفه و امام است؛ اينكه بزرگان اين همه اصرار دارند سالي چند روز حضرت زهرا در سراسر كشور ما مطرح باشد، اين خودش مهمترين جواب به وهابيّت است، مهمترين جواب است به آنهايي كه ميخواهند حق را پيدا كنند. همانطور كه يكي از ادلهي حقّانيت پيامبر، ايمان اميرمؤمنان به رسول خداست، همچنين يكي از مهمترين ادلهي حقانيت اميرمؤمنان تاريخ دو سه ماههي زندگي فاطمه زهراست، در كتابهاي معتبر دست اول اهل سنت هست، اينكه فاطمه زهرا اعلام كرد من از خليفهي اول راضي نيستم و رسول خدا فاطمه را معيار حق و باطل قرار داده بود، فرموده بود رضاي خدا به رضاي فاطمه و غضب خدا در نارضايتي فاطمه است.
در مقابل توطئهي دوم و القاء شبهات، جواب اين شبهات را چه كسي بايد بدهد؟ حوزهي علميه، طلاب، فضلا، مدرسان. زماني ميتوانند جوابگو باشند كه باسواد و مُلا باشند، اگر فضلاء ما آنطور كه بايد و شايد دنبال ملا شدن نباشند پايهي كار لنگ است، اينكه ايشان در زمان حيات خودش مركزي با اين عظمت تأسيس كرده، هدف آن است كه طلاب و فضلاي ما مُلا و باسواد شوند، هر جا باشند بتوانند پاسخگو باشند، اين همه كه از آيت الله شهيد مطهري تجليل ميكنيم و ميگوييم همه جا ميتوانست پاسخگو باشد، چون مُلا بود! درس خوانده بود، باسواد و ملا شده بود و مطالعه كرده بود و ميتوانست جواب بدهد. اميدواريم اين مراكز هر روز بيشتر تقويت شود، آنچه امروز حوزه بيش از هر روز به آن نياز دارد اينست كه بنيههاي علمي فضلا و مدرسان ما زياد شود كه بتوانند در مقابل شبهات پاسخگو باشند. نظام ما نظام اسلامي و منتهي به مكتب اهلبيت است، بعضي از مناصب اين نظام مجتهد لازم دارد، مجتهدين فراوان بايد تربيت شوند كه بتوانند نيازهاي اين نظام را تأمين كنند، يكي از افكار ايشان اين بود كه اين مركز با اين عظمت به وجود آيد و خوب اداره شود، فقط و فقط منظور اين باشد كه دانش پژوهان آن مجتهد شوند، مُلا شوند، باسواد شوند تا بتوانيم براي ترويج و تبيين دين و پاسخگويي به شبهات هميشه نيروهاي آماده داشته باشيم.
توطئهي سوم، ترويج فساد و گناه است: يكي از كساني كه خيلي در اين باب حساسيت داشت، همين آيت الله العظمي فاضل بود، نميدانم يادتان هست يا نه؟ يك روزي در مملكت بعضيها روي موسيقي تكيه كردند كه گويا ما اصلاً موسيقي حرام نداريم! ايشان به قدري در اين مسئله حساسيت نشان داد كه رئيس دولت وقت مجبور شد وزير را عوض كند، بناست حوزهي علميه و مراجع تقليد جلوي توسعهي گناه را بگيرند، بايد هشدار بدهند، بايد توجه بدهند، بايد نصيحت كنند. آن روزي كه يكي از دولتمردان ما بيتوجه راجع به ورزش خانمها و رفتن خانمها به مراكز ورزشي، بدون توجه به اينكه چه فسادي به دنبال دارد ميخواست اقدامي بكند. شايد اولين كسي كه اقدام كرد و هشدار داد و نصيحت كرد ايشان بود، و اصلاً حوزهي علميه بايد اينطوري باشد. من هم خودم قبلاً ميدانستم و هم تازگي در بعضي از رسانهها خواندم كه آقازادهي محترم ايشان راجع به استقلال حوزه صحبت كرده و گفته بود كه ايشان ناراحت بودند از اينكه كمكهاي دولت به حوزه باعث شود حوزه استقلالش را از دست بدهد، لذا صحيح نميدانستند حوزه از دولت كمكهاي مختلف بگيرد! درست است كمك دولت مشكلات بعضي طلاب را حل ميكند، ولي ايشان حساس بوده. چرا؟
من براي توضيح عرض كنم كه امروز در بحرين، در تونس، در مصر، در همين كشورهايي كه انقلاب شده است، چقدر مردم آمدهاند به خيابانها و شعار ميدهند، توجه كرديد كه در بعضي از اين كشورها حضور اهل علمشان خيلي كمرنگ است، مردم به خيابان آمده و بر عليه ديكتاتور شعار ميدهند، عامهي مردم هستند ولي حضور فيزيكي روحانيّتشان خيلي كمرنگ است، روحانيّتي كه وابستهي به دولت باشد مثل ساير حقوقبگيران، جزء طرفدارها ميشود، اينكه اين همه امام فرموده، مقام معظم رهبري فرمودند، اين بزرگوار هم اصرار كرده، همهي مراجع ميگويند كه استقلال حوزه بايد حفظ شود براي آن است كه بتواند روزي كه بايد موضعگيري كند موضع بگيرد، آن روزي كه بايد هشدار بدهد بتواند هشدار بدهد، آن روزي كه بناست نصيحت كند بتواند نصيحت كند.
همين قضاياي اخير نشان داد كه قضيه به چه شكل است؟ هميشه ما نميتوانيم اطمينان هاي صد در صدي به افراد داشته باشيم، حوزه بايد مستقل باشد، تا بتواند به خوبي از نظام حمايت كند، روزي كه ميخواهد موضعگيري كند و هشدار بدهد، زبانش باز باشد، دستش باز باشد، يكي از كساني كه اين دغدغه را داشت ايشان بود و شايد اين قضاياي دو سه هفته قبل هم معلول همان غفلتها بود، كه هشدار دادند، نصيحت كردند ولي به جاي اينكه اين نصيحت را كاملاً استفاده كنند بعضيها جور ديگري برخورد كردند! ما اگر بخواهيم حوزهمان زنده باشد، يعني بتواند پاسخگوي مشكلات ديني مردم باشد، بتواند مشكلات نظام را، آنجا كه نياز به كارهاي علمي دارد حل كند، حوزهي زنده يعني آن روزي كه گناه و انحراف ميبيند، بتواند حرف بزند. من اصلاً در صدد انتقاد از صدا و سيما نيستم. ولي اگر صدا و سيما 90 درصد برنامههايش مورد رضايت باشد و 10 درصد مورد رضايت نباشد اين مراجع هستند كه بايد زبانشان باز باشد كه بگويند اين 10 درصد را ما قبول نداريم. بنده گاهي در تلويزيون ديدم كه كارشناس خودشان صحبت ميكند و ميگويد يك قسمت از برنامههاي مربوط به حجاب ما، با بعضي از برنامههاي صدا و سيما خنثي ميشود، كشور ما كشوري است كه از حيث حجاب و عفاف بايد بر همه جا الگو باشد، آيا خيابانهاي ما اينطور است؟! آيا مراكزي كه افراد در آن اجتماع ميكنند اينطور است؟ حوزه وقتي متكي نباشد ميتواند اعتراضاتش را بگويد تا لااقل مردم بدانند كه اين اعتراض كرد. امروز مسئله بدحجابي در كشور ما يك معضل و مشكل شده، من در برخي جاها عرض كردم، گاهي كه بنده به مشهد مشرف ميشوم، به فرودگاه ميروم، انسان وارد فرودگاه كه ميشود تعداد زيادي از خانمها وضعشان طوري است كه با يك كشور اسلامي هيچ تناسب ندارد، صدا و سيما اگر در برنامههاي ديگرش عذري دارد در تبليغات هيچ عذري ندارد، چون بابت تبليغ پول گرفته و بعد از بعضي قيافههاي خانمها استفاده كرده، اين كار كجا با اسلام و قوانين اسلام ميسازد؟
آيت الله العظمي فاضل چون اين جنبهها را داشت در زمان خودش تا جايي كه توانست اعلام كرد و عرض كردم يك ويژگيِ ايشان اين بود كه به فكر آينده هم بود، به فكر تربيت عالمان دين و مجتهدين بود، اينها الآن براي آن بزرگوار ثواب است، تمام اينها حسنات و بركات است كه گفته ميشود هر كس از دنيا رفت عملش قطع ميشود الا كساني كه عمل باقي داشته باشند، اين بزرگوار از جمله آنهاست. از خداي متعال ميخواهم، آقازادهي عزيز ايشان كه از مدرسان مشهور قم هستند بتوانند برنامه هايي كه ايشان ميخواسته محقق سازند. در خاتمه جملهاي از فرمايشات آن مرحوم را در مورد مركز فقهي ائمه اطهار عليهم السلام ميخوانم، فرمودند: «مقصود اصلي اينست كه ميخواهيم حوزهها داراي اين امتياز گردد كه افرادي با تخصص بالا در فقه و اصول تربيت و شناخته شوند، چون اين حوزهي امام زمان است و بايد باقي باشد تا به دست مبارك ايشان برسد، افراد ميآيند و ميروند، ما هم همينطور خواهيم رفت، ولي حوزه بايد باقي بماند، اين حوزهايست كه ميخواهد اسلام را به دنيا معرفي كند» وقتي هدف اين بوده، ميگويد خود من هيچ! نام من هيچ! من هم از دنيا ميروم و اين حوزه بايد بماند و حوزه بايد مجتهدپرور باشد، اميدوارم كه روز به روز روح آن بزرگوار از ثواب بيشتر بهرهمند و در دنيا هم، برنامهها خيلي بهتر و جديتر از سابق ادامه داشته باشد و باعث شاديِ روح آن بزرگوار بشود. |