صفحه 202 بخواند و دوباره به ركوع رود. مسأله : اگر در يكى از كارهاى نافله شك كند خواه ركن باشد يا غير ركن چنانچه محل آن نگذشته بايد بجا آورد و اگر محل آن گذشته به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر در نماز مستحبى دو ركعتى گمانش به سه ركعت يا بيشتر برود يا گمانش به دو ركعت يا كمتر برود بايد به همان گمان عمل كند مگر آنكه موجب بطلان باشد كه در اين صورت گمان حكم شك را دارد مثلاً اگر گمانش به يك ركعت مى رود احتياطاً بايد يك ركعت ديگر بخواند. مسأله : اگر در نماز نافله كارى كند كه براى آن سجده سهو واجب مى شود يا يك سجده يا تشهد را فراموش كند لازم نيست بعد از نماز سجده سهو يا قضاى سجده و تشهد را بجا آورد. مسأله : اگر شك كند كه نماز مستحبى را خوانده يا نه چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طيار وقت معين نداشته باشد بنا بگذارد كه نخوانده است. و همچنين است اگر مثل نافله يوميه، وقت معين داشته باشد و پيش از گذشتن وقت آن شك كند كه آن را بجا آورده يا نه ولى اگر بعد از گذشت وقت شك كند كه خوانده است يا نه به شك خود اعتنا نكند. شكهاى صحيح مسأله : در نُه صورت اگر در شماره ركعتهاى نماز چهار ركعتى شك كند بايد فكر نمايد پس اگر يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا كرد بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند وگرنه به دستورهائى كه گفته مى شود عمل نمايد و آن نه صورت از اين قرار است: اوّل: آنكه بعد از سر برداشتن از سجده دوّم شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت كه بايد بنا بگذارد سه ركعت خوانده و يك ركعت ديگر بخواند و نماز را تمام كند و بعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به دستورى كه بعداً گفته مى شود بجا آورد. دوّم: شك بين دو و چهار ركعت بعد از سر برداشتن از سجده دوّم كه بايد بنا بگذارد صفحه 203 كه چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند و بعد از نماز، دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند. سوّم: شك بين دو و سه و چهار ركعت بعد از سر برداشتن از سجده دوّم، كه بايد بنا بگذارد كه چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند و بعد از نماز، دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نماز احتياط نشسته بجا آورد، ولى اگر بعد از سجده اوّل يا پيش از سر برداشتن از سجده دوّم يكى از اين سه شك برايش پيش آيد نماز را دوباره بخواند. چهارم: شك بين چهار و پنج ركعت بعد از سربرداشتن از سجده دوّم، كه بايد بنا بگذارد چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند و بعد از نماز، دو سجده سهو بجا آورد. پنجم: شك بين سه و چهار ركعت، كه در هر جاى نماز باشد بايد بنابر چهار ركعت بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از نماز، يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نماز احتياط نشسته بجا آورد. ششم: شك بين چهار و پنج ركعت در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بجا آورد. هفتم: شك بين سه و پنج ركعت در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو ركعت نماز احتياط ايستاده بجا آورد. هشتم: شك بين سه و چهار و پنج ركعت در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و بعد از سلام نماز، دو ركعت نماز احتياط ايستاده و بعد دو ركعت نماز احتياط نشسته بجا آورد. نهم: شك بين پنج و شش ركعت در حال ايستاده، كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و سجده سهو بجا آورد. مسأله : اگر يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد نبايد نماز را بشكند و چنانچه نماز را بشكند معصيت كرده است. پس اگر پيش از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند مثل روگرداندن از قبله نماز را از سر گيرد نماز دوّمش هم باطل است و اگر بعد از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند مشغول نماز شود نماز دوّمش صحيح است. مسأله : اگر يكى از شكهائى كه نماز احتياط براى آنها واجب است در نماز پيش صفحه 204 آيد چنانچه انسان نماز را تمام كند و بدون خواندن نماز احتياط نماز را از سر بگيرد معصيت كرده است. پس اگر پيش از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند نماز را از سر گرفته باشد نماز دوّمش هم باطل است و اگر بعد از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند مشغول نماز شده نماز دومش صحيح است. مسأله : وقتى يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد چنانچه گفته شد بايد فوراً فكر كند پس اگر چيزهائى كه به واسطه آنها ممكن است يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا شود براى او پيش نيايد شك او از بين نمى رود و چنانچه كمى بعد هم فكر كند اشكال ندارد; مثلاً اگر در سجده شك كند مى تواند تا بعد از سجده، فكر كردن را تأخير بيندازد. مسأله : اگر اول گمانش به يك طرف بيشتر باشد بعد دو طرف در نظر او مساوى شود بايد به دستور شك عمل نمايد و اگر اول دو طرف در نظر او مساوى باشد و به طرفى كه وظيفه اوست بنا بگذارد، بعد گمانش به طرف ديگر برود بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند. مسأله : كسى كه نمى داند گمانش به يك طرف بيشتر است يا هردو طرف در نظر او مساوى است طبق وظيفه شك عمل مى نمايد. مسأله : اگر بعد از نماز بفهمد در بين نماز حال ترديدى داشته كه مثلاً دو ركعت خوانده يا سه ركعت و بنا را بر سه گذاشته ولى نداند كه اين بنا را روى گمانش به خواندن سه ركعت بوده يا از باب اين بوده كه هردو طرف در نظر او مساوى بوده بايد به احتياط واجب نماز احتياط را بخواند. مسأله : اگر موقعى كه تشهد مى خواند يا بعد از ايستادن شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه و در همان موقع يكى از شكهائى كه اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بيفتد صحيح مى باشد، براى او پيش آيد مثلاً شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت بايد به دستور آن شك عمل كند. مسأله : اگر پيش از آنكه مشغول تشهّد شود يا در ركعتهائى كه تشهد ندارد پيش از ايستادن شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه و در همان موقع يكى از شكهائى كه صفحه 205 بعد از تمام شدن دو سجده صحيح است برايش پيش آيد، نمازش باطل است. مسأله : اگر موقعى كه ايستاده بين 3 و 4 يا بين 3 و 4 و 5 ركعت شك كند و يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش بجا نياورده نمازش باطل است. مسأله : اگر شك او از بين برود و شك ديگرى برايش پيش آيد مثلاً اول شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت بعد شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، بايد به دستور شك دوّم عمل نمايد. مسأله : اگر بعد از نماز شك كند كه در نماز مثلاً بين دو و چهار ركعت شك كرده يا بين سه و چهار ركعت، احتياط واجب آن است كه به دستور هردو عمل كند و نماز را هم دوباره بخواند. مسأله : اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز شكى براى او پيش آمده ولى نداند كه از شكهاى باطل بوده يا از شكهاى صحيح و اگر از شكهاى صحيح بوده كدام قسم آن بوده است، بنابر احتياط واجب بايد به دستور شكهائى كه صحيح بوده و احتمال مى داده عمل كند و نماز را هم دوباره بخواند. مسأله : كسى كه نشسته نماز مى خواند اگر شكى كند كه بايد براى آن يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بخواند، بايد يك ركعت نشسته بجا آورد و اگر شكى كند كه بايد براى آن، دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند بايد دو ركعت نشسته بجا آورد. مسأله : كسى كه ايستاده نماز مى خواند اگر موقع خواندن نماز احتياط از ايستادن عاجز شود و مجبور شود نشسته نماز بخواند بايد طبق آنچه در مسأله قبل آمده به تعداد ركعاتى كه بايد ايستاده بخواند نشسته بخواند. مسأله : كسى كه نشسته نماز مى خواند اگر موقع خواندن نماز احتياط بتواند بايستد بايد به وظيفه كسى كه نماز را ايستاده مى خواند عمل كند. نماز احتياط مسأله : كسى كه نماز احتياط بر او واجب است بعد از سلام نماز بايد فوراً نيّت صفحه 206 نماز احتياط كند و تكبير بگويد و حمد را بخواند و به ركوع رود و دو سجده نمايد پس اگر يك ركعت نماز احتياط بر او واجب است بعد از دو سجده تشهد بخواند و سلام دهد، و اگر دو ركعت نماز احتياط بر او واجب است بعد از دو سجده يك ركعت ديگر مثل ركعت اول بجا آورد و بعد از تشهد سلام دهد. مسأله : نماز احتياط سوره و قنوت ندارد و بايد آن را آهسته بخواند و نيت آن را به زبان نياورد، و احتياط واجب آن است كه بسم الله آن را هم آهسته بگويد. مسأله : اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد نمازى را كه خوانده درست بوده لازم نيست نماز احتياط را بخواند و اگر در بين نماز احتياط بفهمد لازم نيست آن را تمام نمايد. مسأله : اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد كه ركعتهاى نمازش كم بوده چنانچه كارى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده بايد آنچه را از نماز نخوانده بخواند و براى سلام بى جا دو سجده سهو بجا آورد و اگر كارى كه نماز را باطل مى كند انجام داده مثلاً پشت به قبله كرده بايد نماز را دوباره بجا آورد. مسأله : اگر بعد از نماز احتياط بفهمد كسرى نمازش به مقدار نماز احتياط بوده مثلاً در شك بين سه و چهار يك ركعت نماز احتياط بخواند بعد بفهمد نمازش را سه ركعت خوانده نمازش صحيح است. مسأله : اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نماز كمتر از نماز احتياط بوده مثلاً در شك بين دو و چهار دو ركعت نماز احتياط بخواند بعد بفهمد نماز را سه ركعت خوانده بايد نماز را دوباره بخواند. مسأله : اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نمازش بيشتر از نماز احتياط بوده مثلاً در شك بين سه و چهار يك ركعت نماز احتياط بخواند بعد بفهمد نماز را دو ركعت خوانده چنانچه بعد از نماز احتياط كارى كه نماز را باطل مى كند انجام داده مثلاً پشت به قبله كرده بايد نماز را دوباره بخواند و اگر كارى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده بايد كسرى نمازش را بجا آورد و احتياط اين است كه اصل نماز را هم دوباره بخواند. صفحه 207 مسأله : اگر بين دو و سه و چهار شك كند و بعد از خواندن دو ركعت نماز احتياط ايستاده، يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده لازم نيست دو ركعت نماز احتياط نشسته را بخواند. مسأله : اگر بين 3 و 4 شك كند و موقعى كه نماز احتياط را مى خواند يادش بيايد كه سه ركعت خوانده بايد نماز احتياط را تمام كند هر چند دو ركعت نشسته باشد و احتياط در اعاده نماز در اين صورت ترك نشود. مسأله : اگر بين دو و سه و چهار شك كند و موقعى كه دو ركعت نماز احتياط ايستاده را مى خواند پيش از ركوع ركعت دوّم يادش بيايد كه نمازش را سه ركعت خوانده، بايد بنشيند و نماز احتياط را يك ركعتى تمام كند و احتياط به اعاده نماز ترك نشود. مسأله : اگر در بين نماز احتياط بفهمد كسرى نمازش بيشتر يا كمتر از نماز احتياط بوده چنانچه نتواند نماز احتياط را مطابق كسرى نمازش تمام كند بايد آن را رها كند و نماز را دوباره بخواند مثلاً در شك بين دو و چهار اگر موقعى كه دو ركعت نماز احتياط ايستاده را مى خواند و به ركوع ركعت دوم رفته يادش بيايد كه نماز راسه ركعت خوانده بايد نماز را دوباره بجا آورد. مسأله : اگر شك كند نماز احتياط را كه بر او واجب بوده بجا آورده يا نه چنانچه وقت نماز گذشته به شك خود اعتنا نكند و اگر وقت دارد در صورتى كه مشغول كار ديگرى نشده و از جاى نماز برنخاسته و كارى هم مثل روگرداندن از قبله كه نماز را باطل مى كند انجام نداده بايد نماز احتياط را بخواند و اگر مشغول كار ديگرى شده يا كارى كه نماز را باطل مى كند بجا آورده يا بين نماز و شك او زياد طول كشيده احتياط آن است كه نماز احتياط را بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند. مسأله : اگر در نماز احتياط ركنى را زياد كند يا مثلاً به جاى يك ركعت دو ركعت بخواند نماز احتياط باطل مى شود و بعيد نيست كه در اين حال تنها به اعاده اصل نماز اكتفا كند. مسأله : موقعى كه مشغول نماز احتياط است اگر در يكى از كارهاى آن شك كند صفحه 208 چنانچه محل آن نگذشته بايد بجا آورد و اگر محلش گذشته بايد به شك خود اعتنا نكند مثلاً اگر شك كند كه حمد را خوانده يا نه چنانچه به ركوع نرفته بايد بخواند و اگر به ركوع رفته به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر در شماره ركعت هاى نماز احتياط شك كند بايد بنا را بر بيشتر بگذارد و نماز را ادامه دهد و صحيح است. ولى چنانچه طرفِ بيشترِ شك، نماز را باطل مى كند بايد بنا را بر اقل گذاشته و نماز را تمام كند و اصل نماز را هم اعاده كند. مسأله : اگر در نماز احتياط چيزى كه ركن نيست سهواً كم يا زياد شود اقوى اين است كه سجده سهو ندارد. مسأله : اگر بعد از سلام نماز احتياط شك كند كه يكى از اجزاء يا شرائط آن را بجا آورده يا نه به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر در نماز احتياط تشهد يا يك سجده را فراموش كند احتياط واجب آن است كه بعد از سلام آن را قضا نمايد. مسأله : اگر نماز احتياط و قضاى يك سجده يا قضاى يك تشهد يا دو سجده سهو بر او واجب شود بنابر اقوى بايد اول نماز احتياط را بجا آورد. مسأله : حكم گمان در ركعتهاى نماز حكم يقين است مثلاً اگر در نمـاز چهـار ركعتى انسان گمان دارد كه نماز را چهار ركعت خوانده نبايد نماز احتياط بخواند و همينطور در غير ركعتها گمان معتبر است هر چند بهتر است به احتياط عمل كند. مسأله : حكم شك و سهو و گمان در نمازهاى واجب يوميه و نمازهاى واجب ديگر غير يوميه فرق ندارد مثلاً اگر در نماز آيات شك كند كه يك ركعت خوانده يا دو ركعت چون شك او در نماز دو ركعتى است نمازش باطل مى شود. سجده سهو مسأله : براى پنج چيز بعد از سلام نماز، انسان بايد دو سجده سهو به دستورى كه بعداً گفته مى شود بجا آورد: اوّل: آنكه در بين نماز سهواً حرف بزند. صفحه 209 دوّم: آنكه يك سجده را فراموش كند. سوّم: آنكه در نماز چهار ركعتى بعد از سجده دوم شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت. چهارم: در جائى كه نبايد نماز را سلام دهد مثلاً در ركعت اول سهواً سلام بدهد. پنجم: آنكه تشهد را فراموش كند. احتياط مستحب اين كه براى قيام و يا جلوس زايد بلكه براى هر زيادى يا نقصى سجده سهو به جا آورد. مسأله : اگر انسان اشتباهاً يا به خيال اينكه نمازش تمام شده حرف بزند بايد دو سجده سهو بجا آورد. مسأله : براى حرفى كه از آه كشيدن و سرفه پيدا مى شود سجده سهو واجب نيست ولى اگر مثلاً سهواً آخ يا آه بگويد بايد سجده سهو بجا آورد. مسأله : اگر چيزى را كه غلط خوانده دوباره به طور صحيح بخواند، براى دوباره خواندنِ آن، سجده سهو واجب نيست. مسأله : اگر در نماز سهواً مدتى حرف بزند و تمام آنها يك مرتبه حساب شود دو سجده سهو بعد از سلام نماز براى تمام آنها كافى است. مسأله : اگر سهواً تسبيحات اربعه را نگويد يا بيشتر و يا كمتر از سه مرتبه بگويد احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد. مسأله : اگر در جائى كه نبايد سلام نماز را بگويد سهواً بگويد: «السلام علينا وعلى عبادالله الصالحين» يا بگويد: «السلام عليكم ورحمة الله وبركاته» بايد دو سجده سهو انجام دهد و اگر اشتباهاً مقدارى از اين دو سلام را بگويد يا بگويد: «السّلام عليك أيّها النّبى ورحمة الله وبركاته» احتياط آن است كه دو سجده سهو بجا آورد. مسأله : اگر در جايى كه نبايد سلام دهد اشتباهاً هرسه سلام را بگويد دو سجده سهو كافى است. مسأله : اگر يك سجده يا تشهد را فراموش كند و پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايدبايد برگردد وآن را بجاآورد، وسجده سهو براى زيادى ها كه انجام شدهواجب نيست. صفحه 210 مسأله : اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد كه يك سجده يا تشهد را از ركعت پيش فراموش كرده بايد بعد از سلام نماز سجده يا تشهد را قضا نمايد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد. مسأله : اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمداً بجا نياورد معصيت كرده و واجب است هرچه زودتر آن را انجام دهد و چنانچه سهواً بجا نياورد هروقت يادش آمد بايد فوراً انجام دهد و لازم نيست نماز را دوباره بخواند. مسأله : اگر شك دارد كه سجده سهو بر او واجب شده يا نه، لازم نيست بجا آورد. مسأله : كسى كه شك دارد مثلاً دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار تا اگر دو سجده بجا آورد كافى است. مسأله : اگر بداند يكى از دو سجده سهو را بجا نياورده بايد دو سجده سهو بجا آورد و اگر بداند سهواً سه سجده كرده بايد دوباره سجده سهو بجا آورد. دستور سجده سهو مسأله : دستور سجده سهو اين است كه بعد از سلام نماز فوراً نيّت سجده سهو كند و پيشانى را به چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد و بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَصَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّد وَآلِهِ يا بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد» ولى بنابر احتياط بهتر است بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبىُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُه» و بعد بنشيند و دوباره به سجده رود و يكى از ذكرهائى را كه گفته شد بگويد و بنشيند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد. قضاى سجده و تشهد فراموش شده مسأله : سجده و تشهدى را كه انسان فراموش كرده و بعد از نماز، قضاى آن را بجا مى آورد بايد تمام شرائط نماز مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهاى ديگر را داشته باشد. صفحه 211 مسأله : اگر سجده يا تشهد را چند دفعه فراموش كند مثلاً يك سجده از ركعت اول و يك سجده از ركعت دوم را فراموش نمايد بايد بعد از نماز، قضاى هردو را با سجده هاى سهوى كه براى آنها لازم است بجا آورد، و لازم نيست معين كند كه قضاى كدام يك آنها است كه انجام مى دهد. مسأله : اگر يك سجده و تشهد را فراموش كند احتياط واجب آن است كه هركدام را اول فراموش كرده اول قضا نمايد و اگر نداند اول كدام يك فراموش شده بايد احتياطاً يك سجده و تشهد و بعد يك سجده ديگر بجا آورد و يا يك تشهد و يك سجده و بعد يك تشهد ديگر بجا آورد تا يقين كند سجده و تشهد را به ترتيبى كه فراموش كرده قضا نموده است. مسأله : اگر به خيال اينكه اول سجده را فراموش كرده اول قضاى آن را بجا آورد و بعد از خواندن تشهد يادش بيايد كه اول تشهد را فراموش كرده، احتياط واجب آن است كه دوباره سجده را قضا نمايد و نيز اگر به خيال اينكه اول تشهد را فراموش كرده اول قضاى آن را بجا آورد بعد از سجده يادش بيايد كه اول سجده را فراموش كرده بنابر احتياط واجب بايد دوباره تشهد را بخواند. مسأله : اگر بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهد كارى كند كه چنانچه عمداً يا سهواً در نماز اتفاق بيفتد نماز باطل مى شود مثلاً پشت به قبله نمايد بايد قضاى سجده و تشهد را بجا آورد و احتياط واجب اعاده نماز است. مسأله : اگر بعد از سلام نماز و بعد از انجام دادن كارى كه عمداً و سهواً نماز را باطل مى كند يادش بيايد كه يك سجده از ركعت آخر را فراموش كرده بايد قضاى سجده اى را كه فراموش كرده بجا آورد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد، و اگر قبل از آن باشد بايد از آن سجده به بعد را تدارك كند و براى سلام زايد دو سجده سهو به جا آورد. و اگر تشهّد ركعت آخر را فراموش كرده باشد حكم فراموشى سجده را دارد. مسأله : اگر در اثناء نماز و يا بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهد كارى كند كه براى آن سجده سهو واجب مى شود مثل آنكه سهواً حرف بزند بايد بنابر احتياط واجب اول سجده يا تشهد را قضا كند. صفحه 212 مسأله : اگر نداند كه سجده را فراموش كرده يا تشهد را، بايد هردو را قضا نمايد و هركدام را اول بجا آورد اشكال ندارد. مسأله : اگر شك دارد كه سجده يا تشهّد را فراموش كرده يا نه واجب نيست قضا نمايد. مسأله : اگر بداند سجده يا تشهد را فراموش كرده و شك كند كه پيش از ركوع ركعت بعد بجا آورده يا نه احتياط واجب آن است كه آن را قضا نمايد. مسأله : اگر شك دارد كه بعد از نماز، قضاى سجده يا تشهد فراموش شده را بجا آورده يا نه چنانچه وقت نماز نگذشته بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد و اگر وقت نماز هم گذشته بنابر احتياط واجب بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد. كم و زياد كردن اجزاء و شرائط نماز مسأله : هرگاه چيزى از واجبات نماز را عمداً كم يا زياد كند اگرچه يك حرف آن باشد نماز باطل است. مسأله : اگر به واسطه ندانستن مسأله، چيزى از اجزاء نماز را كم يا زياد كند نماز باطل است چه آن جزء واجب، ركن باشد يا غير ركن. مسأله : اگر در بين نماز بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده يا بدون وضو يا غسل مشغول نماز شده بايد نماز را بهم بزند و دوباره با وضو يا غسل بخواند و اگر بعد از نماز بفهمد بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بجا آورد و اگر وقت گذشته قضا نمايد. مسأله : اگر بعد از رسيدن به ركوع يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش را فراموش كرده نمازش باطل است و اگر پيش از رسيدن به ركوع يادش بيايد بايد برگردد و دو سجده را بجا آورد و برخيزد و حمد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نماز را تمام كند. مسأله : اگر پيش از گفتن: «السّلام علينا» و يا «السّلام عليكم» يادش بيايد كه دو سجده ركعت آخر را بجا نياورده، بايد دو سجده را بجا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد. مسأله : اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز صفحه 213 نخوانده بايد مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد. مسأله : اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز را نخوانده چنانچه كارى انجام داده كه اگر در نماز عمداً يا سهواً اتفاق بيفتد نماز را باطل مى كند مثلاً پشت به قبله كرده نمازش باطل است و اگر كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام نداده بايد فوراً مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد. مسأله : هرگاه بعد از سلام نماز عملى انجام دهد كه اگر در نماز عمداً يا سهواً اتفاق بيفتد نماز را باطل مى كند مثلاً پشت به قبله نمايد و بعد يادش بيايد كه دو سجده آخر را بجا نياورده نمازش باطل است، و اگر پيش از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند يادش بيايد كه دو سجده را كه فراموش كرده بايد بجا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجده سهو براى سلامى كه اول گفته است بنمايد و احتياط مستحب آن است كه نماز را دوباره بخواند. مسأله : اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده يا پشت به قبله يا به طرف راست يا به طرف چپ قبله بجا آورده بايد دوباره نماز را بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد. نماز مسافر مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط، شكسته بجا آورد يعنى دو ركعت بخواند: شرط اوّل: آنكه سفر او هشت فرسخ شرعى يعنى 45 كيلومتر باشد. مسأله : كسى كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است اگر رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد بايد نماز را شكسته بخواند بنابراين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد بايد نماز را شكسته بخواند چه همان روز و شب بخواهد برگردد يا غير آن روز و شب. صفحه 214 مسأله : اگر سفر مختصرى از هشت فرسخ كمتر باشد يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه نبايد نماز را شكسته بخواند و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه در صورتى كه تحقيق كردن برايش مشقتى دارد كه معمولا تحمل نمى شود بايد نمازش را تمام بخواند و اگر مشقّت (به معنايى كه گفته شد) ندارد بنابر احتياط واجب بايد تحقيق كند كه اگر دو عادل بگويند يا بين مردم معروف باشد كه سفر او هشت فرسخ است نماز را شكسته بخواند و يا نمازش را احتياطاً هم شكسته و هم تمام بخواند. مسأله : اگر يك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است ظاهر اين است كه با خبر عادل واحد سفر هشت فرسخ ثابت نمى شود و بايد نماز را تمام بخواند و احوط آن است كه هم شكسته و هم تمام (جمع) بخواند. مسأله : كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده بايد آن را چهار ركعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته بايد قضا نمايد. مسأله : كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده اگرچه كمى از راه باقى باشد بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد. مسأله : اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد كند اگرچه روى هم رفته هشت فرسخ شود بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : اگر محلى دو راه داشته باشد يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود بايد تمام بخواند. مسأله : اگر شهر ديوار دارد بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند و اگر ديوار ندارد بايد از خانه هاى آخر شهر حساب نمايد و در شهرهاى بزرگ خارق العاده در صورتى كه خارج شدن از يك محلّه تا محله بعدى، در نظر عرف سفر به حساب بيايد ابتداى هشت فرسخ از آخر محلّه محاسبه مى شود. صفحه 215 شرط دوّم: آنكه از اوّل مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، با توجه به اين شرط، اگر فرد قصد داشته باشد به جايى برود كه كمتر از هشت فرسخ مى شود و بعد از رسيدن به آنجا تصميم بگيرد به جايى ديگر برود چنانچه پس از آن هشت فرسخ مى شود و حداقل چهار فرسخ آن رفتن است نمازش شكسته است و اگر پس از آن هشت فرسخ نمى شود هرچند با محاسبه مسير قبلى هشت فرسخ بشود نمازش تمام است. و اگر از ابتدا قصد داشته باشد كه به مقصد اول رفته و پس از آن به مقصد دوم برود چنانچه مجموعاً هشت فرسخ مى شود نمازش شكسته است هرچند مقصد اول كمتر از هشت فرسخ باشد. مسأله : كسى كه نمى داند سفرش چند فرسخ است; مثلاً براى پيدا كردن گمشده اى مسافرت مى كند و نمى داند كه چه مقدار بايد برود تا گمشده را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند ولى در برگشتن چنانچه تا وطنش يا جائى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و برگردد چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود با شرط آنكه رفتن چهار فرسخ كمتر نباشد بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود پس كسى كه از شهر بيرون مى رود و مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند سفر هشت فرسخى برود چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مى كند بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند. مسأله : كسى كه قصد هشت فرسخ دارد اگرچه در هر روز مقدار كمى راه برود وقتى به جائى برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشود بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود كه نگويند مسافر است بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند. مسأله : كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است مانند نوكرى كه با آقاى خود مسافرت مى كند چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است بايد نماز را شكسته بخواند و در صورت شك در قصد او احتياط واجب اين است كه فحص كند ولى بر آن شخص صفحه 216 لازم نيست به او خبر بدهد. مسأله : كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود بايد نماز را تمام بخواند مسأله : كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود يا نه ظاهر اين است كه بايد تمام بخواند مگر اطمينان به عدم مفارقت داشته باشد و نيز اگر شك او از اين جهت است كه احتمال مى دهد مانعى براى سفر او پيش آيد چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نمازش را شكسته بخواند. شرط سوّم: آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردد شود بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصميم داشته باشد كه همان جا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردد باشد بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد كه برگردد بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : اگر براى رفتن به محلى حركت كند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود چنانچه از محل اولى كه حركت كرده تا جائى كه مى خواهد برود هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعى كه مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند. مسأله : اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعى كه مردد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود چنانچه باقى مانده سفر او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد ولى بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر راهى كه پيش از مردد شدن و راهى كه بعد از صفحه 217 آن مى رود روى هم هشت فرسخ باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند. شرط چهارم: آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جائى بماند، پس كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن بگذرد يا ده روز در محلى بماند بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : كسى كه نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذرد يا نه يا ده روز در محلى مى ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد يا ده روز در محلّى بماند اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود باز هم بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر باقى مانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد بايد نماز را شكسته بخواند. شرط پنجم: آنكه براى كار حرام سفر نكند و اگر براى كار حرامى مانند دزدى سفر كند بايد نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر خودِ سفر، حرام باشد مثل آنكه سفر براى او ضرر داشته باشد يا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهى پدر و مادر در صورتى كه مخالفت با آن موجب اذيت و ناراحتى يا اسائه ادب به پدر و مادر باشد سفرى بروند كه بر آنان واجب نباشد ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : سفرى كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد. مسأله : كسى كه سفر او حرام نيست و براى كارِ حرام هم سفر نمى كند اگرچه در سفر معصيتى انجام دهد مثلاً غيبت كند يا شراب بخورد بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : اگر مخصوصاً براى آنكه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد، نمازش تمام است. پس كسى كه بدهكار است اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلب كار هم مطالبه كند چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از دادن قرض مسافرت نمايد نماز را تمام بخواند ولى اگر مخصوصاً براى ترك واجب مسافرت نكند بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند. صفحه 218 مسأله : اگر سفر او سفرِ حرام نباشد ولى حيوان سوارى يا مركب ديگرى كه سوار است غصبى باشد نمازش شكسته است ولى اگر در زمين غصبى مسافرت كند بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند. مسأله : كسى كه با ظالم مسافرت مى كند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلاً براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند نمازش شكسته است. مسأله : اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : اگر براى لهو و خوش گذرانى به شكار رود نمازش تمام است و چنانچه براى تهيّه معاش به شكار رود نمازش شكسته است و اگر براى كسب و زياد كردن مال برود احتياط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند ولى بايد روزه نگيرد. مسأله : كسى كه براى معصيت سفر كرده موقعى كه از سفر برمى گردد اگر توبه كرده بايد نماز را شكسته بخواند و اگر توبه نكرده بايد نماز را تمام بخواند. و اگر برگشتن از سفر در نظر عرف جزء رفتن به سفر، معصيت محسوب شود، بعيد نيست وظيفه اش تمام باشد گرچه احتياط آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند. مسأله : كسى كه سفر او سفر معصيت است اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد چنانچه باقى مانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد به شرط آنكه رفتن آن از چهار فرسخ كمتر نباشد بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : كسى كه براى معصيت سفر نكرده اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را براى معصيت برود بايد نماز را تمام بخواند ولى نمازهائى را كه شكسته خوانده صحيح است. شرط ششم: آنكه از صحرانشينهائى نباشد كه در بيابانها گردش مى كنند و هرجا كه آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا كنند مى مانند و بعد از چندى به جاى ديگر مى روند و صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند. صفحه 219 مسأله : اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند بدون اين كه منزلش همراهش باشد چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد و قبل از اين سفر هم ده روز در يكجا نمانده است، بايد نمازش را تمام بخواند. مسأله : اگر صحرانشين براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها قبل از اينكه ده روز در يكجا بماند مسافرت كند بايد نماز را تمام بخواند. شرط هفتم: آنكه شغل او مسافرت نباشد بنابراين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها اگرچه براى بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند ولى در سفر اول اگرچه طول بكشد نمازشان شكسته است. مسأله : كسى كه شغلش مسافرت است اگر براى كار ديگرى مثلاً براى زيارت يا حج مسافرت كند بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر مثلاً راننده ماشين و اتومبيل خود را براى زيارت كرايه بدهد و در ضمن خودش هم زيارت كند بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : حمله دار يعنى كسى كه فقط در ماههاى حج به مسافرت اشتغال مىورزد، نماز را بايد شكسته بخواند. مسأله : كسى كه شغل او حمله دارى است و حاجيها را از راه دور به مكّه مى برد چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد بايد نماز را تمام بخواند. مسأله : كسى كه در مقدارى از سال شغلش مسافرت است مثل شوفرى كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه مى دهد بايد در زمانى كه اشتغال به سفر دارد نماز را تمام بخواند، و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند. مسأله : راننده و دوره گردى كه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى كند چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخى برود بايد نماز را شكسته بخواند. مسأله : كسى كه شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند بايد در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود نماز را شكسته بخواند. مسأله : كسى كه شغلش مسافرت است اگر در غير وطن خود ده روز با قصد بماند در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود بايد نماز را شكسته بخواند. و اگر قصد ده |