صفحه 184 مسأله : اگر سلام نماز را فراموش كند و موقعى يادش بيايد كه صورت نماز بهم نخورده و كارى هم كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند مثل پشت به قبله كردن انجام نداده، بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح است. مسأله : اگر بعد از اين كه كارى انجام دهد كه نماز را باطل مى كند يادش بيايد كه سلام نداده نمازش باطل است و اگر بعد از مدتى كه صورت نماز به هم خورده يادش بيايد كه سلام نداده در حالى كه هيچ كارى كه مبطل نماز باشد انجام نداده سلام بدهد و نمازش صحيح است و مستحب است دو سجده سهو به جا آورد. ترتيب مسأله : اگر عمداً ترتيب نماز را بهم بزند، مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند يا سجود را پيش از ركوع بجا آورد، نماز باطل مى شود. مسأله : اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلاً پيش از آنكه ركوع كند دو سجده نمايد، نماز باطل است. مسأله : اگر ركنى را فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و ركن نيست بجا آورد مثلاً پيش از آنكه دو سجده كند تشهّد بخواند بايد ركن را بجا آورد و آنچه را اشتباهاً پيش از آن خوانده دوباره بخواند، و بنابر احتياط مستحب براى هر زياده دو سجده سهو بجا آورد. مسأله : اگر يكى از واجبات غير ركنى فراموش شود چنانچه آن واجب، واجب مستقل است مثل حمد و سوره در اين صورت اگر بعد از توجه بخواهد برگردد مستلزم زيادى ركن شود مثلاً سوره را فراموش كرده و در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد نمازش صحيح است و احتياط مستحب آن است كه دو سجده سهو بجا آورد و اگر بازگشت مستلزم زيادى ركن نشود بايد برگردد و جزء فراموش شده را بجا آورد و اعمال بعدى را بجا آورد و به احتياط مستحب براى هر جزئى كه اضافه كرده دو سجده سهو بجا آورد. اما اگر واجبى كه ترك شده مستقل نباشد بلكه در ضمن واجب ديگرى باشد مثل ذكر سجده در اين فرض اگر بعد از انجام واجب اصلى (سر برداشتن از سجده) يادش بيايد نمازش صفحه 185 صحيح است و مستحب است دو سجده سهو بجا آورد. مسأله : اگر سجده اوّل را به خيال اينكه سجده دوّم است يا سجده دوّم را به خيال اينكه سجده اوّل است بجا آورد نماز صحيح است و سجده اوّل او سجده اوّل و سجده دوّم او سجده دوّم حساب مى شود. مُـوالات مسأله : انسان بايد نماز را با موالات بخواند يعنى كارهاى نماز مانند ركوع و سجود و تشهّد را پشت سرهم بجا آورد و چيزهائى را كه در نماز مى خواند به طورى كه معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدرى بين آنها فاصله بياندازد كه نگويند نماز مى خواند نمازش باطل است گرچه به طور سهوى باشد. مسأله : اگر در نماز عمداً بين حرفها يا كلمات فاصله بياندازد و فاصله به قدرى نباشد كه صورت نماز از بين برود نمازش باطل نمى شود، و اگر سهواً باشد چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد بايد آن حرفها يا كلمات را به طور معمول بخواند و اگر مشغول ركن بعد شده باشد، نمازش صحيح است مگر در تكبيرة الاحرام كه اگر فاصله بين كلمات آن به قدرى باشد كه از صورت تكبيرة الاحرام خارج شود نماز باطل است. مسأله : طول دادن ركوع و سجود و قنوت و خواندن سوره هاى بزرگ، موالات را بهم نمى زند. قنــوت مسأله : در تمام نمازهاى واجب و مستحب پيش از ركوع ركعت دوّم مستحب است قنوت بخواند، و در نماز وتر با آنكه يك ركعت مى باشد، خواندن قنوت پيش از ركوع مستحبّ است. و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد; در ركعت اوّل پيش از ركوع و در ركعت دوّم بعد از ركوع. و نماز آيات پنج قنوت و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اوّل پنج قنوت و در ركعت دوّم چهار قنوت دارد. مسأله : اگر بخواهد قنوت بخواند بايد دستها را مقابل صورت بلند كند و سزاوار صفحه 186 نيست كه ترك بشود و مستحب است كف آنها را رو به آسمان و پهلوى هم نگهدارد و غير از شست، انگشتهاى ديگر را به هم بچسباند و به كف دستها نگاه كند. مسأله : در قنوت هر ذكرى بگويد، اگرچه يك «سُبْحانَ اللهِ» باشد كافى است و بهتر است بگويد: لااِلهَ الاّاللهُ الْحَليمُ الْكَريمُ لااِلهَ الاَّ اللهُ العَلِىُّ العَظيمُ سُبْحانَ اللهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ اَلاَْرْضينَ السَّبْعِ وَما فيهنَّ وَما بَيْنَهُنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ العَظيمِ وَالْحَمْدُللهِ رَبِّ العالَمينَ. مسأله : مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند، ولى براى كسى كه نماز را به جماعت مى خواند اگر امام جماعت صداى او را بشنود، بلند خواندن قنوت مستحب نيست. مسأله : اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش كند و پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود يادش بيايد، مستحب است بايستد و بخواند، و اگر در ركوع يادش بيايد، مستحب است بعد از ركوع قضا كند و اگر در سجده يادش بيايد، مستحب است بعد از سلام نماز قضا نمايد. ترجمه نماز1 ـ ترجمه سوره حمد بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم يعنى ابتدا مى كنم بنام خداوندى كه در دنيا بر مؤمن و كافر رحم مى كند و در آخرت بر مؤمن رحم مى نمايد. اَلْحَمْدُللهِ رَبِّ العالَمين يعنى ثنا مخصوص خداوندى است كه پرورش دهنده همه موجودات است. الرَّحمن الرَّحيم يعنى در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى كند. مالِكَ يَومِ الدّين يعنى پادشاه و صاحب اختيار روز قيامت است. ايّاكَ نَعْبُدُ وَايّاكَ نَسْتَعينْيعنى فقط تورا عبادت مى كنيم وفقط ازتوكمك مى خواهيم. اِهْدِنا الصِّراطَ المُسْتَقيم يعنى هدايت كن ما را به راه راست كه آن دين اسلام است. صفحه 187 صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ يعنى به راه كسانى كه به آنان نعمت دادى كه آنان پيغمبران و جانشينان پيغمبران هستند. غَيْرِ الْمَغْضوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَالضّالّين يعنى نه به راه كسانى كه غضب كرده اى بر ايشان و نه آن كسانى كه گمراهند. 2 ـ ترجمه سوره قل هوالله احد بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم قُلْ هُوَاللهُ اَحَد يعنى بگو اى محمّد(صلى الله عليه وآله) كه خداوند، خدائى است يگانه. اَللهُ الصَّمَد يعنى خدائى كه از تمام موجودات بى نياز است. لَمْ يَلِدْوَلَمْ يوُلَدْ فرزند ندارد و فرزند كسى نيست. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفوُاً اَحَد يعنى هيچ كس از مخلوقات، مثل او نيست. 3 ـ ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهائى كه بعد از آنها مستحب است سُبْحانَ رَبّى الْعَظيمِ وَبِحَمْدِه يعنى پروردگار بزرگ من از هر عيب و نقصى پاك و منزّه است و من مشغول ستايش او هستم. سُبْحانَ رَبّى الاعَلى وَبِحَمْدِه يعنى پروردگار من كه از همه كس بالاتر مى باشد از هر عيب و نقصى پاك و منزّه است و من مشغول ستايش او هستم. سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَه يعنى خدا بشنود و بپذيرد ثناى كسى كه او را ستايش مى كند. اَسْتَغْفِراللهِ رَبّى وَاَتُوبُ اِلَيْه يعنى طلب آمرزش و مغفرت مى كنم از خداوندى كه پرورش دهنده من است و من به طرف او بازگشت مى نمايم. بِحَولِ الله وَقُوّتِه اَقوُمُ وَاَقْعُد يعنى به يارى خداوندمتعالوقوه اوبرمى خيزم و مى نشينم. 4 ـ ترجمه قنوت لااِلهَ الاّاللهُ الْحَليمُ الْكَريمْ يعنى نيست خدائى سزاوار پرستش مگر خداى يكتاى بى همتائى كه صاحب حلم و كرم است. صفحه 188 لااِلهَ الاَّ اللهُ العَلِىُّ العَظيمْ يعنى نيست خدائى سزاوار پرستش مگر خداى يكتاى بى همتائى كه بلند مرتبه و بزرگ است. سُبْحانَ اللهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ اَلاَْرْضينَ السَّبْع يعنى پاك و منزّه است خداوندى كه پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمين است. وَما بَيْنَهُنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ العَظيم يعنى پروردگار هر چيزى است كه در آسمانها و زمينها و مابين آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. وَالْحَمْدُللهِ رَبِّ العالَمينَ يعنى حمد و ثنا مخصوص خداوندى است كه پرورش دهنده تمام موجودات است. 5 ـ ترجمه تسبيحات اربعة سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ وَلااِلهَ اِلاّ اللهُ وَاللهُ اَكْبَر يعنى پاك و منزّه است خداوند تعالى و ثنا مخصوص اوست و نيست خدائى سزاوار پرستش مگر خداى بى همتا و بزرگتر است از اينكه او را وصف كنند. 6 ـ ترجمه تشهد و سلام اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّاللهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ يعنى ستايش مخصوص پروردگار است و شهادت مى دهم كه خدائى سزاوار پرستش نيست مگر خدائى كه يگانه است و شريك ندارد. وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ يعنى شهادت مى دهم كه محمّد(صلى الله عليه وآله) بنده خدا و فرستاده اوست. اَللّهُمَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد يعنى خدايا رحمت بفرست بر محمّد و آل محمّد. وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَه يعنى قبول كن شفاعت پيغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند كن. اَلسَّلامُ عَلَيكَ اَيُّها النَّبِىُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهْ يعنى سلام بر تو اى پيغمبر و رحمت و صفحه 189 بركات خدا بر تو باد. اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلَى عِبادِالله الصَّالِحين يعنى سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَة اللهِ وَبَرَكاتُه يعنى سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما مؤمنين باد. تعقيب نماز مسأله : مستحب است انسان بعد از نماز مقدارى مشغول تعقيب يعنى خواندن ذكر و دعا و قرآن شود. و بهتر است پيش از آنكه از جاى خود حركت كند و وضو و غسل و تيمّم او باطل شود، رو به قبله تعقيب را بخواند و لازم نيست تعقيب به عربى باشد ولى بهتر است چيزهايى را كه در كتابهاى دعا دستور داده اند بخواند و از تعقيب هائى كه خيلى سفارش شده است، تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها است كه بايد به اين ترتيب گفته شود: 34 مرتبه الله اكبر، 33 مرتبه الحمدالله 33 مرتبه سبحان الله. و مى شود سبحان الله را پيش از الحمدالله گفت ولى بهتر است بعد از الحمدالله گفته شود. مسأله : مستحب است بعد از نماز، سجده شكر نمايد و همين قدر كه پيشانى را به قصد شكر بر زمين بگذارد كافى است، ولى بهتر است صد مرتبه يا سه مرتبه يا يك مرتبه شُكْراًاللهِ يا شُكْراً يا عَفواً بگويد و نيز مستحب است، هر وقت نعمتى به انسان مى رسد يا بلائى از او دور مى شود سجده شكر بجا آورد. صلوات بر پيغمبر مسأله : هروقت انسان اسم مبارك حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) مانند محمّد و احمد يا لقب و كنيه آن جناب مثل مصطفى و ابوالقاسم را بگويد يا بشنود، اگرچه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد. مسأله : موقع نوشتن اسم مبارك حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) مستحب است صلوات را هم بنويسد و نيز بهتر است هر وقت آن حضرت را ياد مى كند صلوات بفرستد. صفحه 190 مُبطِلات نمازمسأله : دوازده چيز نماز را باطل مى كند و آنها را مبطلات مى گويند: اوّل: آنكه در بين نماز يكى از شرطهاى آن از بين برود، مثلاً در بين نماز لباس و بدن او نجس شود. دوّم: آنكه در بين نماز عمداً يا سهواً يا از روى ناچارى، چيزى كه وضو يا غسل را باطل مى كند پيش آيد، مثلاً بول از او بيرون آيد، ولى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود چنانچه به دستورى كه در احكام وضو گفته شد رفتار نمايد نمازش باطل نمى شود و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد نمازش صحيح است. مسأله : كسى كه بى اختيار خوابش برده اگر نداند كه در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن بايد نمازش را دوباره بخواند، ولى اگر تمام شدن نماز را بداند و شك كند كه خواب در بين نماز بوده يا بعد نمازش صحيح است. مسأله : گر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند كه بعد از نماز بوده، يا در بين نماز يادش رفته كه مشغول نماز است و خوابيده نمازش صحيح است. مسأله : اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجده آخر نماز است يا در سجده شكر، بايد آن نماز را دوباره بخواند. سوّم: از مبطلات نماز آن است كه مثل بعض كسانى كه شيعه نيستند دستها را روى هم بگذارد. مسأله : هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد اگرچه مثل آنها نباشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا براى كار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روى هم بگذارد اشكال ندارد. چهارم: از مبطلات نماز آن است كه بعد از خواند حمد، آمين بگويد. ولى اگر صفحه 191 اشتباهاً يا از روى تقيّه بگويد، نمازش باطل نمى شود. پنجم: از مبطلات نماز آن است كه عمداً يا از روى فراموشى پشت به قبله كند، يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد، بلكه اگر عمداً به قدرى برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگرچه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است. مسأله : اگر عمداً يا سهواً سر را به قدرى برگرداند كه بتواند پشت سر را ببيند نماز باطل است ولى اگر سر را كمى بگرداند عمداً باشد يا اشتباهاً نمازش باطل نمى شود. ششم: از مبطلات نماز آن است كه عمداً كلمه اى را بگويد و آن را در معنايى استعمال كند خواه يك حرف باشد يا بيشتر و اگر سهواً بگويد، نمازش باطل نمى شود. مسأله : اگر كلمه اى بگويد چنانچه آن كلمه معنى داشته باشد مثل (ق) كه در زبان عرب به معناى اين است كه «نگهدارى كن» چنانچه معنى آن را بداند و قصد آن معنى را نمايد نمازش باطل مى شود، و اگر قصد معناى آن را نكند ولى ملتفت معناى آن باشد نمازش باطل نمى شود و نيز اگر آن كلمه معنايى نداشته باشد و او هم آن را در معنايى استعمال نكند ولى اگر دو حرف يا بيشتر باشد در اين دو صورت نيز بنابر احتياط واجب نماز را باطل مى كند. مسأله : سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد، ولى گفتن آخ و آه و مانند اينها كه دو حرف است اگر عمدى باشد نماز را باطل مى كند. مسأله : اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد مثلاً به قصد ذكر بگويد: «الله اكبر» ولى در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند اشكال ندارد ولى چنانچه به قصد اينكه چيزى را به كسى بفهماند آن را بگويد اگرچه قصد ذكر هم داشته باشد نماز باطل مى شود. مسأله : خواندن قرآن در نماز، غير از چهار سوره اى كه سجده واجب دارد و در احكام جنابت گفته شد و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد ولى احتياط واجب اين است كه به عربى باشد. مسأله : اگر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را عمداً يا احتياطاً چند مرتبه بگويد اشكال ندارد ولى اگر از روى وسواس چند مرتبه بگويد نماز اشكال پيدا مى كند. صفحه 192 مسأله : در حال نماز، انسان نبايد به ديگرى سلام كند و اگر ديگرى به او سلام كند بايد طورى جواب دهد كه سلام مقدّم باشد مثلاً بگويد: «اَلسّلامُ عَلَيْكُم» يا «سَلام عَلَيْكم»و نبايد «عَلَيْكُمُ السَّلامُ» بگويد. مسأله : انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فوراً بگويد و اگر عمداً يا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد كه اگر جواب بگويد جواب آن سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست. مسأله : بايد جواب سلام را طورى بگويد كه سلام كننده بشنود و اگر سلام كننده كر باشد بايد با بلند كردن صدا يا به اشاره طورى جواب او را بدهد كه بشنود يا متوجّه جواب سلام شود. مسأله : نمازگزار مى تواند جواب سلام را به قصد جواب بگويد و لازم نيست به قصد دعا بگويد. مسأله : اگر زن يا مرد نامحرم يا بچّه مميّز يعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نمازگزار سلام كند نمازگزار مى تواند جواب او را بدهد و بهتر است به قصد دعا جواب بگويد. مسأله : اگرنمازگزار جواب سلام را ندهدمعصيت كرده ولى نمازش صحيح است. مسأله : اگر كسى به نمازگزار غلط سلام كند به طورى كه سلام حساب نشود جواب او واجب نيست و اگر سلام حساب شود جواب او واجب است و بهتر است به قصد دعا جواب بدهد. مسأله : جواب سلام كسى كه از روى مسخره يا شوخى سلام مى كند واجب نيست، و احتياط واجب آن است كه در جواب سلام مرد و زن غير مسلمان اهل ذمه بگويد «عليك». مسأله : اگر كسى به عدّه اى سلام كند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولى اگر يكى از آنان جواب دهد كافى است. مسأله : اگر كسى به عدّه اى سلام كند و فردى كه سلام كننده قصد سلام دادن به صفحه 193 او را نداشته جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجب است. مسأله : اگر به عدّه اى سلام كند و كسى كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد، و همچنين است اگر بداند كه قصد او را هم داشته ولى ديگرى جواب سلام را بدهد. امّا اگر بداند كه قصد او را هم داشته و ديگرى جواب ندهد بايد جواب او را بدهد. مسأله : سلام كردن مستحب است و خيلى سفارش شده است كه سواره به پياده و ايستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند. مسأله : اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است جواب سلام ديگرى را بدهد. مسأله : در غير نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد مثلاً اگر كسى گفت: «سَلامٌ عليكم» در جواب بگويد: سَلامٌ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ الله. هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و مدّو ترجيع است، و نيز بنابر احتياط واجب هر نوع خنده با صدا اگر عمدى باشد و چنانچه سهواً هم با صدا بخندد به طورى كه صورت نماز از بين برود نماز باطل است ولى لبخند نماز را باطل نمى كند. مسأله : اگر براى جلوگيرى از صداى خنده حالش تغيير كند، مثلاً رنگش سرخ شد چنانچه به حدّى باشد كه از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل است. هشتم: از مبطلات نماز آن است كه براى كار دنيا عمداً با صدا گريه كند، و احتياط واجب آن است كه براى كار دنيا بى صدا هم گريه نكند، ولى اگر از ترس خدا يا براى آخرت گريه كند، آهسته باشد يا بلند اشكال ندارد، بلكه از بهترين اعمال است. نهم: از مبطلات نمازكارى است كه صورت نماز رابهم بزندمثل دست زدن، رقصيدن و به هوا پريدن و مانند اينها، كم باشد يا زياد، عمداً باشد يا از روى فراموشى فرقى ندارد. ولى كارى كه صورت نماز را بهم نزند مثل اشاره كردن به دست اشكال ندارد. مسأله : اگر در بين نماز به قدرى ساكت بماند كه از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل مى شود. مسأله : اگر در بين نماز كارى انجام دهد يا مدّتى ساكت شود و شك كند كه نماز صفحه 194 بهم خورده يا نه، نمازش صحيح است. دهم: از مبطلات نماز خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد كه صورت نماز بهم بخورد نمازش باطل مى شود حتّى اگر صورت نماز بهم نخورد بنابر احتياط واجب نماز باطل مى شود. مسأله : اگر در بين نماز، ذرّاتى از غذا كه در دهان يا لاى دندانها باقيمانده فرو ببرد نماز را باطل نمى كند. ولى اگر قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و مقصودش آن باشد كه در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود نمازش اشكال پيدا مى كند. يازدهم: از مبطلات نماز شك در ركعتهاى نماز دو ركعتى يا سه ركعتى يا شك در دو ركعت اوّل نمازهاى چهار ركعتى است. دوازدهم: از مبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمداً يا سهواً كم يا زياد كند، يا چيزى را كه ركن نيست عمداً كم يا زياد نمايد. مسأله : اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى كند انجام داده يا نه نمازش صحيح است. چيزهايى كه در نماز مكروه است مسأله : مكروه است در نماز صورت را كمى به طرف راست يا چپ بگرداند و چشمها را هم بگذارد يا به طرف راست يا چپ بگرداند و با ريش و دست خود بازى كند و انگشتها را داخل هم نمايد و آب دهان بيندازد و به خط قرآن يا كتاب يا خط انگشترى نگاه كند، ونيز مكروه است در موقع خواندن حمد وسوره و گفتن ذكر، براى شنيدن حرف كسى ساكت شود، بلكه هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه مى باشد. مسأله : موقعى كه انسان خوابش مى آيد و نيز موقع خوددارى كردن از بول و غائط، مكروه است نماز بخواند، و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشار دهد در نماز مكروه مى باشد، و غير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتابهاى مفصّل فقهى گفته شده است. صفحه 195 مواردى كه مى توان نماز واجب را شكست مسأله : شكستن نماز واجب از روى اختيار حرام است، ولى براى حفظ جان و مال و جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد. مسأله : اگر حفظ جان خود يا كسى كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالى كه نگهدارى آن واجب مى باشد بدون شكستن نماز ممكن نباشد بايد نماز را بشكند، ولى شكستن نماز براى مالى كه اهميّت ندارد مكروه است. مسأله : اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار، طلب خود را از او مطالبه كند چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، دادن طلب او ممكن نيست بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند. مسأله : اگر در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد بايد نماز را تمام كند، و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را بهم نمى زند بايد در بين نماز تطهير كند، بعد بقيّه نماز را بخواند و اگر نماز را بهم مى زند بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهير نمايد بعد نماز را بخواند. مسأله : كسى كه بايد نماز را بشكند، اگر نماز را تمام كند معصيت كرده ولى نماز او صحيح است اگرچه احتياط مستحب آن است كه دوباره بخواند. مسأله : اگر پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود، يادش بيايد كه اذان و اقامه را فراموش كرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است براى گفتن آنها نماز را بشكند. شكيّات نمازشكيّات نماز 23 قسم است: هشت قسم آن شكهائى است كه نماز را باطل مى كند و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد و نه قسم ديگر آن صحيح است. صفحه 196 شكهاى مبطِل مسأله : شك هايى كه نماز را باطل مى كند از اين قرار است: اوّل: شك در شماره ركعتهاى نماز دو ركعتى مثل نماز صبح و نماز مسافر، ولى شك درشماره ركعتهاى نمازمستحب دوركعتى وبعضى نمازهاى احتياط، نمازراباطل نمى كند. دوّم: شك در شماره ركعتهاى نماز سه ركعتى. سوّم: آنكه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر. چهارم: آنكه در نمازچهار ركعتى پيش ازتمام شدن سجده دوّم شك كند كه دو ركعت خوانده يا بيشتر (براى تفصيل اين مسأله به صورت چهارم شكهاى صحيح مراجعه شود). پنجم: شك بين دو و پنج ركعت يا دو و بيشتر از پنج ركعت. ششم: شك بين سه و شش ركعت يا سه و بيشتر از شش ركعت. هفتم: شك در ركعتهاى نماز به صورتى كه نداند چند ركعت خوانده است. هشتم: شك بين چهار و شش ركعت يا چهار و بيشتر از شش ركعت چه پيش از تمام شدن سجده دوم باشد يا بعد از آن، ولى اگر بعد از سجده دوّم شك بين چهار و شش ركعت و چهار و بيشتر از شش براى او پيش آيد احتياط مستحب آن است كه بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام كند و بعد از آن دو سجده سهو به جا آورد و نماز را هم دوباره بخواند. مسأله : هرگاه براى نمازگزار شك پيدا شود بايد مقدارى فكر كند تا شايد شك او برطرف شود لذا اگر شك او برطرف شد و نسبت به يك طرف يقين يا گمان پيدا كرد بنا را بر آن گذاشته و نماز را ادامه دهد و نمازش صحيح است و اگر با مقدارى فكر كردن چيزى يادش نيامد و به شك خود باقى ماند و اصطلاحاً شك مستقر شد بايد به وظيفه شاك عمل كند. و اگر يكى از شك هاى مبطل مستقر شد نماز را قطع كند و در اينجا قطع نماز حرام نيست. شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد مسأله : شكهائى كه نبايد به آنها اعتنا كرد از اين قرار است: صفحه 197 اوّل: شك در چيزى كه محل بجا آوردن آن گذشته است. دوّم: شك بعد از سلام. سوّم: شك بعد از گذشتن وقت نماز. چهارم: شك كثيرالشّك يعنى كسى كه زياد شك مى كند. پنجم: شك امام و مأموم. ششم: شك در نماز مستحبّى. 1 ـ شك در چيزى كه محل آن گذشته است مسأله : اگر در بين نماز شك كند كه يكى از كارهاى واجب آن را انجام داده يا نه مثلاً شك كند كه حمد را خوانده يا نه چنانچه مشغول كارى كه بايد بعد از آن انجام دهديا مستحب است انجام دهد نشده باشد; بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده بجا آورد، و اگر مشغول كارى كه بايد يا مستحب است بعد از آن انجام دهد شده، به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر در بين خواندن آيه اى شك كند كه آيه پيش از آن را خوانده يا نه و يا وقتى آخر آيه را مى خواند شك كند كه اول آن را خوانده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهاى واجب آن مانند ذكر و آرام بودن بدن را انجام داده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر در حالى كه به سجده مى رود شك كند كه ركوع كرده يا نه يا شك كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر در حال برخاستن شك كند كه تشهد را به جا آورده يا نه، به شك خود اعتنا نكند، ولى اگر شك كند كه سجده را بجا آورده يا نه بايد برگردد و بجا آورد. مسأله : كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند اگر موقعى كه حمد يا تسبيحات مى خواند شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از آنكه مشغول حمد يا تسبيحات شود شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه بايد بجا آورد. صفحه 198 مسأله : اگر شك كند كه يكى از ركنهاى نماز را بجا آورده يا نه چنانچه مشغول كارى كه بعد از آن است نشده بايد آن را بجا آورد مثلاً اگر پيش از خواندن تشهد شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه بايد بجا آورد و چنانچه بعد يادش بيايد كه آن را بجا آورده بوده ـ چون ركن زياد شده ـ نمازش باطل است. مسأله : اگر شك كند كه ركنى را بجا آورده يا نه چنانچه مشغول كارى كه بعد از آن است شده نبايد به شك خود اعتنا كند مثلاً اگر مشغول تشهد است و شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر يادش بيايد كه آن ركن را بجا نياورده در صورتى كه مشغول ركن بعد نشده بايد آن را بجا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است; مثلاً اگر پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد كه دو سجده را بجا نياورده بايد بجا آورد و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد نمازش باطل است. مسأله : اگر شك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه چنانچه مشغول كارى كه بعد از آن است نشده بايد آن را بجا آورد، مثلاً اگر پيش از خواندن سوره شك كند كه حمد را خوانده يا نه بايد حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن يادش بيايد كه آن را بجا آورده بوده چون ركن زياد نشده نماز صحيح است. مسأله : اگر شك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه چنانچه مشغول كارى كه بعد از آن است شده، به شك خود اعتنا نكند; مثلاً موقعى كه مشغول خواندن سوره است شك كند كه حمد را خوانده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده در صورتى كه مشغول ركن بعد نشده بايد بجا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش صحيح است بنابراين اگر مثلاً در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است، ولى بنابر احتياط مستحب دو سجده سهو براى حمد كه نخوانده بجا آورد، و اگر واجبى كه نخوانده تشهد يا سجده باشد قضاى آن را واجب است انجام دهد و بعد از آن دو سجده سهو به جا آورد. مسأله : اگر شك كند كه سلام نماز را گفته يا نه يا شك كند درست گفته يا نه چنانچه مشغول تعقيب نماز يا نماز ديگر شده يا مشغول انجام كارى شده كه نمازگزار را صفحه 199 از حال نماز بيرون مى برد بايد به شك خود اعتنا نكند، و اگر پيش از اينها شك كند بايد سلام را بگويد و اگر قبل از اين ها در صحيح گفتن سلام شك كند نيز بنابر احتياط واجب يك بار ديگر سلام را تكرار كند. 2 ـ شك بعد از سلام مسأله : اگر بعد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحيح بوده يا نه; مثلاً شك كند ركوع كرده يا نه، يا بعد از سلام نماز چهار ركعتى شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت به شك خود اعتنا نكند، ولى اگر هردو طرف شك او باطل باشد مثلاً بعد از سلامِ نمازِ چهار ركعتى شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج ركعت نمازش باطل است. 3 ـ شك بعد از وقت مسأله : اگر بعد از گذشتن وقت نماز شك كند كه نماز خوانده يا نه يا گمان كند كه نخوانده به شك خود اعتنا نكند، ولى اگر پيش از گذشتن وقت شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده بايد آن نماز را بخواند بلكه اگر گمان هم كند كه خوانده، بايد آن را بجا آورد. مسأله : اگر بعد از گذشتن وقت نماز، شك كند نماز را درست خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند. مسأله : اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند فقط چهار ركعت نماز خوانده ولى نداند به نيّت ظهر خوانده يا به نيّت عصر بايد چهار ركعت نماز قضا به نيت نمازى كه بر او واجب است (مافِى الذّمة) بخواند. مسأله : اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشاء بداند يك نماز خوانده ولى نداند سه ركعتى خوانده يا چهار ركعتى بايد قضاى نماز مغرب و عشاء را بخواند. 4 ـ كَثيرُالشّك «كسى كه زياد شك مى كند» مسأله : ميزان در تشخيص كثير الشك عرف است و اگر كسى در يك نماز سه صفحه 200 مرتبه شك كند يا در سه نماز پشت سر هم مثلاً در نماز صبح و ظهر و عصر شك كند كثيرالشك است، و چنانچه زياد شك كردن او از روى غضب يا ترس يا پريشانى حواس نباشد بايد به شك خود اعتنا نكند. مسأله : كثيرالشك اگر در بجا آوردن چيزى شك كند بايد بنا را بر اين بگذارد كه آن فعل را انجام داده است و نماز را ادامه دهد مثلاً اگر شك كند كه سجده كرده يا خير بنا بگذارد كه انجام داده است و اگر شك كند كه دو ركعت خوانده است يا سه ركعت بنا بگذارد كه سه ركعت خوانده است. و اگر بنا بر انجام آن فعل نماز باطل مى شود بنا بگذارد كه آن را انجام نداده است مثلاً اگر در نماز صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده و نماز را تمام كند. مسأله : كسى كه در يك چيز نماز زياد شك مى كند چنانچه در چيزهاى ديگر نماز شك كند بايد به دستور آن عمل نمايد; مثلاً كسى كه زياد شك مى كند كه سجده كرده يا نه اگر در بجا آوردن ركوع شك كند بايد به دستور آن رفتار نمايد يعنى اگر هنوز ايستاده، ركوع را بجا آورد و اگر به سجده رفته اعتنا نكند. مسأله : كسى كه در نماز مخصوصى مثلاً در نماز ظهر زياد شك مى كند اگر در نماز ديگر مثلاً در نماز عصر شك كند بايد به دستور شك رفتار نمايد. مسأله : كسى كه وقتى در جاى مخصوصى نماز مى خواند زياد شك مى كند اگر در غير آن جا نماز بخواند و شكى براى او پيش آيد به دستور شك عمل نمايد. مسأله : اگر انسان شك كند كه كثيرالشك شده يا نه يعنى چون نمى داند كه آيا در سه نماز قبلى شك كرده تا كثير الشك باشد يا فقط در دو نماز قبلى شك كرده تا كثير الشك نباشد بايد به دستور شك عمل نمايد. و كثيرالشك تا وقتى يقين نكند كه به حال معمولى مردم برگشته بايد به شك خود اعتنا نكند. مسأله : كسى كه زياد شك مى كند اگر شك كند ركنى را به جا آورده يا نه و اعتنا نكند بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده چنانچه مشغول ركن بعد نشده بايد آن را بجا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است; مثلاً اگر شك كند ركوع كرده يا نه و اعتنا نكند چنانچه پيش از سجده يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد ركوع كند و اگر در صفحه 201 سجده يادش بيايد نمازش باطل است. مسأله : كسى كه زياد شك مى كند اگر شك كند چيزى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه و اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن را به جا نياورده چنانچه از محل بجا آوردن آن نگذشته بايد آن را بجا آورد و اگر از محل آن گذشته يعنى وارد ركن بعد شده نمازش صحيح است; مثلاً اگر شك كند كه حمد را خوانده يا نه و اعتنا نكند چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است. 5 ـ شك امام و مأموم مسأله : اگر امام جماعت در شماره ركعتهاى نماز شك كند; مثلاً شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت چنانچه مأموم يقين يا گمان داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است امام بايد نماز را تمام كند و خواندن نماز احتياط لازم نيست، و نيز اگر امام يقين يا گمان داشته باشد كه چند ركعت خوانده است و مأموم در شماره ركعتهاى نماز شك كند بايد به شك خود اعتنا ننمايد. 6 ـ شك در نماز مستحبّى مسأله : اگر در شماره ركعتهاى نماز مستحبى شك كند چنانچه طرف بيشتر شك نماز را باطل مى كند بايد بنا را بر كمتر بگذارد; مثلاً اگر در نافله صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده و اگر طرف بيشتر شك، نماز را باطل نمى كند مثلاً شك كند كه دو ركعت خوانده يا يك ركعت به هر طرف شك عمل كند نمازش صحيح است. مسأله : بنابر احتياط واجب كم شدن ركن، نماز نافله را باطل مى كند ولى زياد شدن ركن آن را باطل نمى كند، پس اگر يكى از كارهاى نافله را فراموش كند و موقعى يادش بيايد كه مشغول ركن بعد از آن شده بايد آن كار را انجام دهد و دوباره آن ركن را بجا آورد; مثلاً اگر در بين ركوع يادش بيايد كه سوره را نخوانده بايد برگردد و سوره را |