في:  
                       
 
 
 

من حياة سماحته قائمة المؤلفات الأحکام و الفتاوى الأسئلة العقائدية نداءات سماحته  الصور  لقاءات و زيارات
المکتبة الفقهية المختصة الصفحة الخاصة المواقع التابعة أخبار المكاتب وعناوينها الدروس المناسبات القرآن والمناجات

<<التالي الفهرس السابق>>



(صفحه121)
الرِّزْقِ الْحَلالِ، وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاْنْسِ، وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

و چون از حجر بگذرد و به پشت كعبه برسد بگويد:

«يَا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ، يا ذَا الجُودِ وَالْكَرَمِ، إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي، وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي، إنَّكَ أنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ».

و چون به ركن يمانى برسد دست بردارد و بگويد:

«يَا اَللهُ يَاوَليَّ الْعَافِيَةِ، و خَالِقَ الْعَافِيَةِ، ورَازِقَ الْعَافِيَةِ، وَالْمُنْعِمُ بِالْعَافِيَةِ، وَالْمَنّانُ بِالْعَافِيَةِ، والمُتَفَضِّلُ بِالْعَافِيَةِ عَلَيَّ وَ عَلى جَمِيع خَلْقِكَ، يَا رَحْمنَ الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُما، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْنَا الْعَافِيَةَ، وَ تَمَامَ الْعَافِيَةِ، وَ شُكْرَ الْعَافِيَةِ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ، يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

(صفحه122)
پس سر به جانب كعبه بالا كند و بگويد:

«اَلْحَمْدُللهِ الَّذِي شَرَّفَكِ وَ عَظَّمَكِ، وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً نَبِيّاً، وَ جَعَلَ عَلِيّاً اِماماً، اَللَّهُمَّ اهْدِ لَهُ خِيَارَ خَلْقِكَ، وَ جَنِّبْهُ شِرَارَ خَلْقِكَ».

و چون ميان ركن يمانى و حجر الاسود برسد بگويد:

«رَبَّنَا آتِنَا فِي الْدُّنيَا حَسَنَةً وَفِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».

و در شوط هفتم وقتى كه به مستجار(1) رسيد مستحب است دو دست خود را بر ديوار خانه بگشايد و شكم و روى خود را به ديوار كعبه بچسباند و بگويد:


1 ـ مستجار در پشت كعبه، نزديك ركن يمانى برابر درب خانه كعبه قرار دارد.

(صفحه123)
«اَللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ، وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ، وَ هَذَا مَكَانُ الْعائِذِبِكَ مِنَ النَّارِ».

پس به گناهان خود اعتراف كرده، و از خداوند عالم آمرزش آن را بطلبد، كه إن شاء الله تعالى مستجاب خواهد شد، بعد بگويد:

«اَللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَالْفَرَجُ وَالْعافِيَةُ، اَللَّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي، وَاغْفِرْلِي مَااطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّي وَ خَفِيَ عَلى خَلْقِكَ».

پس از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد.
و آنچه خواهد دعا كند، و ركن يمانى را استلام كند، و به نزد حجرالأسود آمده و طواف خود را تمام كرده، و بگويد:

«اَللَّهُمَّ قَنِّعْنِي بِمَا رَزَقْتَنِي، وَ بَارِكْ لِي فِيمَا آتَيْتَنِي».

(صفحه124)
و براى طواف كننده مستحب است در هر شوط أركان خانه كعبه و حجرالاسود را استلام كند، و در وقت استلام حجر بگويد:
«أمَانَتِي أدَّيتُها، وَ مِيثَاقِي تَعَاهَدْتُهُ، لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُؤافَاةِ».

(صفحه125)

نماز طواف


مسأله 296 : بعد از تمام شدن طواف واجب است نماز طواف بخواند.
مسأله 297 : كسى كه نماز طواف را عمداً ترك كند حكم كسى را دارد كه طواف را عمداً ترك كرده است.
مسأله 298 : اگر كسى نماز طواف را فراموش كند هر وقت يادش آمد بايد آن را پشت مقام ابراهيم بجا آورد. و اگر اعمال بعد را انجام داده لازم نيست آنها را اعاده كند. هر چند احتياط مستحب در اعاده آنها است.
مسأله 299 : اگر پس از مراجعت از مكه در وطنش يا در مدينه منوره يا شهرهاى ديگر يادش آمد كه نماز

(صفحه126)
طواف را نخوانده در همانجا نماز طواف را بخواند.
و برگشتن به مكه حتى اگر برايش مشكل نباشد لازم نيست، هر چند مطابق احتياط است. و در اين فرض جواز استنابه بعيد نيست.
مسأله 300 : اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده، بايد سعى را رها كند و بعد از خواندن نماز طواف، سعى را طبق احكام قطع سعى بجا آورد.
مسأله 301 : كسى كه نمى داند نماز طواف واجب است لذا آن را بجا نياورده مانند كسى است كه نماز طواف را فراموش كرده است، و بايد طبق احكام سابق عمل كند.
مسأله 302 : كسى كه نماز طواف را باطل بجا آورد، بايد نماز را به صورت صحيح اعاده كند واعمال بعدرا اگربااعتقاد به صحت انجام داده است صحيح است و نياز به اعاده ندارد.


(صفحه127)
شرايط صحت نماز طواف
در صحت نماز طواف رعايت اين موارد لازم است:
1 ـ نيت.
2 ـ كيفيت نماز طواف.
3 ـ وقت نماز طواف.
4 ـ شرايط نماز طواف.
5 ـ محل نماز طواف.
نيت
مسأله 303 : شخص بايد قصد نماز طواف معينى را داشته باشد. مثلاً بداند نمازى را كه مى خواند نماز طواف عمره مفرده، يا طواف نساء، يا طواف مستحبى است. و لازم نيست نيت را به زبان بياورد، يا حتى به قلب خطور دهد.
مسأله 304 : بايد نماز طواف را به قصد قربت انجام

(صفحه128)
دهد، و ريا موجب بطلان آن مى شود.

كيفيت نماز طواف

مسأله 305 : نماز طواف مانند نماز صبح دو ركعت است.
مسأله 306 : در اين نماز مى تواند غير از سور عزائم(1) هر سوره اى كه خواست بخواند، و بلند خواندن يا آهسته خواندن در آن شرط نيست.
وقت نماز طواف

مسأله 307 : اقوى اين است كه نماز طواف را فوراً بعد از طواف بجا آورد و تأخير نيندازد. بنابراين خواندن نماز مستحبى يا عبادات ديگر بين طواف و نماز آن مخل به

1 ـ سور عزائم چهار سوره اى هستند كه سجده واجب دارند:
الف ـ سوره سجده: 32; ب ـ سوره فصلت: 41; ج ـ سوره نجم: 53; د ـ سوره علق: 96

(صفحه129)
موالات عرفيه است. و اگر عمداً موالات را به هم زد احتياطاً طواف و نماز آن را اعاده كند.
مسأله 308 : بنابر فرض سابق كسى كه هنوز نماز طواف خود را نخوانده نبايد بعد از طواف به نيابت از ديگران نماز طواف آنها را بخواند.
مسأله 309 : مقدار فاصله بين طواف و نماز آن كه مخل به موالات عرفيه است نسبت به افراد و هنگام ازدحام و غير آن فرق مى كند. و بطور كلى فاصله حدود 10 تا 15 دقيقه براى استراحت و رفع خستگى و تطهير مخلّ نيست.
مسأله 310 : همانگونه كه گذشت نماز طواف بايد فوراً بعد از طواف انجام شود. لذا وقت خاصى ندارد. بلى اگر خواندن نماز طواف موجب فوت نماز يوميه شود، بايد اول نماز يوميه را بخواند و بعد نماز طواف را بخواند.
مسأله 311 : اگر زن پس از طواف و قبل از خواندن نماز

(صفحه130)
آن حيض شد بايد پس از پاكى و غسل نماز را بخواند و اعمال بعد از آن را بجا آورد.
شرايط نماز طواف

مسأله 312 : نماز طواف احكام نمازهاى يوميه را دارد، لذا بايد شرايط آن را مثل صحت قرائت، استقرار در هنگام ذكر، پاك بودن بدن و لباس، قرار نداشتن زن در جلوى مرد و... مراعات كند.
مسأله 313 : شخصى كه نماز خود را غلط مى خواند اگر مى تواند قرائتش را تصحيح كند بايد طواف را تا ضيق وقت تأخير بيندازد. مگر اينكه بقاى در احرام موجب عسر و حرج شود.
مسأله 314 : اگر در ياد گرفتن قرائت و اذكار واجب مسامحه كرد تا وقت تنگ شد نماز را به هر نحو كه مى تواند بخواند و صحيح است، هر چند معصيت كرده

(صفحه131)
است. و احتياط آن است كه طبق مسأله بعد عمل كند.
مسأله 315 : اگر نتواند قرائت و اذكار واجب نماز را ياد بگيرد بايد خودش هرگونه كه مى تواند بجا آورد و كافى است. و اگر ممكن است كسى به او تلقين كند. و احتياط آن است كه در مقام ابراهيم به شخص عادلى اقتدا كند، يا نايب بگيرد. ولى نمى تواند به نماز جماعت يا نايب اكتفا كند.
مسأله 316 : نماز طواف را نمى توان به جماعت يوميه اقتدا كرد. لذا كسى كه قرائتش درست نيست و مى خواهد طبق مسأله قبل پس از اينكه خودش نمازش را خواند احتياطاً آن را به جماعت نيز بخواند بايد به كسى اقتدا كند كه نماز طواف واجب خود را مى خواند، و فرقى نمى كند كه نماز طواف را به نماز طواف نساء يا بالعكس، يا كسى كه نايب است به كسى كه نايب نيست يا بالعكس اقتدا كند.
مسأله 317 : كسى كه مطمئن است نماز او صحيح است

(صفحه132)
اگر نماز طواف عمره يا طواف نساء خود را بخواند و بعد معلوم شود نماز او اشتباه بوده است، اعمالش صحيح است.
مسأله 318 : كسى كه نماز او غلط است مى تواند براى خودش عمره مفرده استحبابى بجا آورد، و به همان نماز خود اكتفا كند.
مسأله 319 : لباس نمازگزار و تمام اشيايى كه همراه او است بايد پاك باشد حتى اگر نتواند با آن ستر عورت كند.
مسأله 320 : در نماز بايد تقدم مرد بر زن رعايت شود. لذا مرد نمى تواند محاذى يا پشت سر زن نماز بخواند. بلى اگر رعايت اين شرط موجب تأخير نماز طواف و به هم خوردن موالات عرفيه بين طواف و نماز آن شود يا مستلزم عسر و حرج باشد مراعات آن لازم نيست، و همچنين تقدم زنان اهل سنت اشكالى ندارد.
مسأله 321 : شك در ركعات نماز طواف مثل شك در ركعات ساير نمازهاى دو ركعتى موجب بطلان نماز

(صفحه133)
مى شود. ولى ظن در ركعات يا افعال نماز حكم شك را ندارد و مى تواند طبق آن عمل كند.
مسأله 322 : قرائت و اذكار نماز را بايد در حال آرامش بدن بگويد. و اگر مى داند كه نمى تواند در حال آرامش بدن اذكار را بگويد مى تواند به قصد رجاء نماز را شروع كند، و اگر در حال آرامش نماز را بجا آورد نمازش صحيح است.
مسأله 323 : اگر در حال نماز او را حركت دهند به طورى كه از حالت نمازگزار خارج نشود بايد دقت كند كه هنگام حركت ساكت باشد و ذكر نگويد. و اگر در حال حركت ذكر گفته پس از آرامش بدن آن را اعاده كند، در اين صورت نماز او صحيح است.

محل نماز طواف

مسأله 324 : اظهر آن است كه نماز طواف را در جايى كه عرفاً پشت مقام ابراهيم محسوب مى شود بجا آورد و هر

(صفحه134)
چه به مقام نزديكتر باشد بهتر است.
مسأله 325 : اگر به جهت ازدحام جمعيت نتواند پشت مقام نماز بخواند در سمت راست يا چپ مقام بطورى كه عرفاً نزد مقام محسوب شود نماز بخواند.
مسأله 326 : اگر نماز را در جاهاى ديگر مسجدالحرام مثلاً داخل حجر اسماعيل بجا آورد، حتى اگر به اعتقاد اينكه آنجا مقام ابراهيم است نماز او باطل است، و بايد آن را پشت مقام اعاده كند.

مستحبات نماز طواف

مسأله 327 : در نماز طواف مستحب است بعد از حمد در ركعت اول سوره توحيد و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند، و پس از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورده و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، و از خداوند عالم طلب قبول نمايد و اين كه اين حج را آخرين حج او قرار

(صفحه135)
ندهد و بگويد:

«اَلْحَمْدُللهِ بِمَحَامِدِهِ كُلِّهَا عَلى نَعْمَائِهِ كُلِّهَا، حَتى يَنْتَهِيَ الْحَمْدُ إلى مايُحِبُّ رَبِّي وَ يَرْضى، اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ تَقَبَّلْ مِنِّي، وَ طَهِّرْ قَلْبِي، وَزَكِّ عَمَلِي».

و در روايت ديگر است:

«اَللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِطَوَاعِيتِي إيَّاكَ، وَ طَوَاعِيتِي رَسُولَكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ، اَللَّهُمَّ جَنِّبْنِي أنْ أتَعَدَّى حُدُودَكَ، وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ يُحِبُّكَ وَ يُحِبُّ رَسُولَكَ وَمَلائِكَتَكَ وَعِبادَكَ الصّالِحينَ».

و در بعضى روايات است كه حضرت صادق (عليه السلام) بعد از نماز طواف به سجده رفته و چنين مى گفت:


(صفحه136)
«سَجَدَ وَجْهِي لَكَ تَعَبُّداً وَرِقّاً، لاإلهَ إلاّ أنْتَ حَقّاً حَقّاً، اَلأوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيء، وَالاْخِرُ بَعْدَ كُلِّ شَيء، وَها أنَاذا بَيْنَ يَدَيْكَ، ناصِيَتِي بَيَدِكَ، فاغْفِرْلِي إنَّهُ لاَيَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ، فَاغْفِرْ لِي فَإنِّي مُقِرٌّ بذُنُوبِي عَلى نَفْسِي، وَلا يَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ».

(صفحه137)


سـعى


مسأله 328 : بعد از طواف و نماز طواف واجب است هفت مرتبه از كوه صفا به مروه برود و بازگردد، كه به آن «سعى» مى گويند.
مسأله 329 : سعى ركن است و ترك آن حكم ترك طواف را دارد.
مسأله 330 : كسى كه از روى جهل سعى را ترك كند چه جهل نسبت به حكم باشد يا موضوع، اگر زمان تدارك آن گذشته باشد، عمره او باطل است.
مسأله 331 : اگر سعى را فراموش كرد و تقصير كرد، هر وقت متذكر شد سعى را انجام دهد، و بنابر احتياط

(صفحه138)
مستحب تقصير و طواف نساء و نماز آن را بعد از سعى اعاده كند.
مسأله 332 : اگر خودش نتواند سعى كند، و كسى هم نباشد كه او را با چرخ سعى دهد، و به جهت گرانى هم نتواند چرخ بگيرد، يا تهيه آن برايش مشقت داشته باشد، مى تواند استنابه كند.
مسأله 333 : طهارت از حدث و خبث در سعى معتبر نيست. هر چند احتياط اين است كه محدث نباشد. و همچنين ستر عورت در سعى شرط نيست.
مسأله 334 : اگر زن در حال سعى حجاب خود را رعايت نكند يا مرد به زن نگاه كند، هر چند گناه كرده اند ولى سعى آنها اشكال ندارد.
مسأله 335 : چون طهارت در سعى معتبر نيست و محل سعى مسجد نيست; لذا زنى كه به جهت عادت ماهانه براى طواف و نماز آن نايب مى گيرد نمى تواند براى سعى

(صفحه139)
نيز نايب بگيرد، بلكه پس از انجام آن توسط نايب، سعى را بايد خودش بجا آورد.
مسأله 336 : سعى را مى تواند سواره يا پياده، يا با ويلچر و چرخى كه خود او آن را حركت بدهد انجام دهد. هر چند راه رفتن به صورت متعارف افضل است. بلى در قسمتى از محل سعى كه ابتدا و انتهاى آن با چراغ سبز مشخص شده، مستحب است مردان با شتاب حركت كنند، كه آن را «هروله» گويند.
مسأله 337 : شخص مى تواند هنگام سعىِ خويش، بيمار يا سالمندى را نيز با چرخ سعى دهد.
مسأله 338 : سعى مستحبى مشروع نيست، چه يك شوط باشد يا هفت شوط.

شرايط صحت سعى
درصحت سعى رعايت اين موارد لازم است:


(صفحه140)
1 ـ نيت.
2 ـ محل شروع و پايان و مسير سعى.
3 ـ توجه به صفا و مروه در حال سعى.
4 ـ وقت انجام سعى.
5 ـ انجام هفت شوط متوالى و پى در پى.

نيت

مسأله 339 : شخص بايد بداند اين سعى را كه مى خواهد انجام دهد سعى عمره مفرده است، و لازم نيست آن را به زبان بياورد يا حتى به قلب خطور دهد.
مسأله 340 : سعى نيز مانند ساير عبادات بايد با قصد قربت و براى اطاعت از خداى متعال انجام شود، و ريا آن را باطل مى كند.
مسأله 341 : اگر از روى ريا سعى خود را باطل كند حكم ترك عمدى سعى را دارد.

<<التالي الفهرس السابق>>