في:  
                       
 
 
 

من حياة سماحته قائمة المؤلفات الأحکام و الفتاوى الأسئلة العقائدية نداءات سماحته  الصور  لقاءات و زيارات
المکتبة الفقهية المختصة الصفحة الخاصة المواقع التابعة أخبار المكاتب وعناوينها الدروس المناسبات القرآن والمناجات

<<التالي الفهرس السابق>>



(صفحه141)
مسأله 342 : چون سعى از عبادات است و صحت آن منوط به اين است كه نيت و قصد قربت ـ ولو بصورت ارتكازى ـ تا آخر عمل باقى باشد، لذا اگر در بين سعى بطور كلى غافل شود، يا اگر به وسيله چرخ او را سعى مى دهند در حال سعى خوابش ببرد، سعى او اشكال دارد.
مسأله 343 : در فرض سابق اگر قبل از شوط چهارم به خواب رفت به احتياط واجب سعى را از اول اعاده كند، و اگر بعد از شوط چهارم به خواب رفت پس از بيدار شدن و توجه و التفات بايد از آنجا كه به خواب رفته سعى را ادامه دهد.

محل شروع و پايان و مسير سعى

مسأله 344 : واجب است سعى را از كوه صفا شروع كرده و به كوه مروه ختم كند. و اگر از مروه شروع كند هر وقت متوجه شد ـ چه در بين سعى يا بعد از تمام شدن آن ـ بايد

(صفحه142)
سعى را از اول شروع كند.
مسأله 345 : اگر از كوه صفا شروع كند همانطور كه به نحو متعارف انجام مى شود كافى است. هر چند احتياط آن است كه از روى كوه شروع كند. و لازم نيست در هر دور از كوه صفا يا مروه بالا برود. بلكه مى تواند از همانجايى كه بيمارها را با چرخ برمى گردانند برگردد.
مسأله 346 : واجب است از راه متعارف برود و برگردد، بنابراين رفتن به اطراف مسجدالحرام يا رفتن به خيابان در حين سعى كه انحراف زياد پيدا شود، اشكال دارد.
مسأله 347 : سعى بايد از مسير معمول بين دو كوه انجام شود، لذا سعى در طبقات بالا يا زيرزمين جايز نيست.

توجه به صفا و مروه در حال سعى

مسأله 348 : واجب است هنگام رفتن به مروه رو به مروه، و هنگام رفتن به صفا رو به صفا باشد. يعنى مستقيم

(صفحه143)
و به صورت متعارف برود. لذا اگر عقب عقب برود يا به پهلو برود باطل است. ولى نگاه كردن به اطراف و حتى پشت سر مانعى ندارد.
مسأله 349 : اگر در بين سعى مقدارى را عقب عقب يا به پهلو برود بايد آن مقدار را به صورت صحيح دو مرتبه اعاده كند. و اگر محل تدارك آن گذشته، سعى او اشكال دارد، و احتياط در اتمام و اعاده است.

وقت انجام سعى

مسأله 350 : همانگونه كه گذشت واجب است سعى را بعد از طواف و نماز طواف بجا آورد، و اگر عمداً پيش از آن بجا آورد بايد بعد از طواف و نماز آن، سعى را اعاده كند. حتى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله هم مقدم كند بهتر است همين حكم را رعايت كند.
مسأله 351 : اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف

(صفحه144)
را نخوانده بايد سعى را رها كند و بعد از خواندن نماز طواف سعى را طبق احكام قطع سعى بجا آورد.
مسأله 352 : زنى كه به جهت عادت ماهانه نمى تواند طواف كند، و براى طواف و نماز طواف نايب مى گيرد، سعى را بايد خودش انجام دهد، ولى بايد مراعات ترتيب بين طواف و سعى را بكند. يعنى بعد از اينكه نايب طواف كرد و نماز آن را خواند، سعى را انجام دهد.
مسأله 353 : تأخير سعى از طواف و نماز طواف حتى بدون عذر تا شب جايز است. هر چند احتياط در عدم تأخير است. و تأخير آن تا روز بعد جايز نيست.
مسأله 354 : اگر طواف و نماز طواف را در روز انجام داد، احتياط اين است كه سعى را تا شب تأخير نيندازد. هر چند بعد ازظهر طواف كرده باشد. و به هر صورت اگر تا شب تأخير انداخت كفايت مى كند، و عمره او صحيح است.
مسأله 355 : اگر سعى را تا روز بعد تأخير انداخت، لازم

(صفحه145)
نيست طواف و نماز طواف را اعاده كند.

انجام هفت شوط متوالى و پى در پى

مسأله 356 : همانگونه كه گذشت سعى مشتمل بر هفت شوط است. كه رفتن از كوه صفا به كوه مروه يك شوط، و بازگشتن از مروه به صفا شوط ديگر محسوب مى شود. بنابراين چهار شوط از صفا به مروه و سه شوط از مروه به صفا مجموع هفت شوط سعى را تشكيل مى دهد.
مسأله 357 : بنابر احتياط واجب رعايت موالات عرفيه بين شوطهاى سعى لازم است. يعنى بايد هفت شوط به صورت متوالى و پى در پى انجام شود، بطورى كه يك عمل محسوب شود. بنابراين نبايد بين شوطهاى سعى آنقدر فاصله ايجاد شود كه عرفاً پى در پى شمرده نشود.
مسأله 358 : استراحت در بين شوطهاى سعى، و همچنين نشستن روى كوه صفا و مروه، يا بين راه مشروط

(صفحه146)
بر اينكه باعث به هم خوردن موالات عرفيه نشود مانعى ندارد.
مسأله 359 : آب خوردن در اثناى سعى اشكال ندارد. ولى بايد مراقب باشد سعى را از نقطه اى كه قطع كرده از همان نقطه يا محاذات آن ادامه دهد. ولى اگر بدون قطع سعى و با نيت سعى به طرف محل آبخورى برود و پس از آب خوردن سعى را ادامه دهد مانعى ندارد. البته مشروط بر اينكه از مسير معمولى دور نشود.
مسأله 360 : اگر هنگام سعى نماز جماعت برپا شد چنانچه بعد از شوط چهارم بوده پس از نماز آن را تكميل كند، والاّ در صورت طولانى شدن فاصله، بنابر احتياط واجب پس از اتمام آن را اعاده كند.
مسأله 361 : اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده، بايد سعى را رها كند، و بعد از خواندن نماز طواف، سعى را طبق احكام قطع سعى بجا آورد.


(صفحه147)
مسأله 362 : اگر در حال سعى يادش آمد كه طواف را ناقص انجام داده بايد سعى را رها كند و طواف را تكميل كند و پس از نماز آن، سعى را تكميل كند، و اگر طواف اول را كمتر از سه دور ونيم بجا آورده، پس از تكميل طواف به احتياط مستحب طواف را اعاده كند.
مسأله 363 : كسى كه در بين سعى متوجه شود طواف را بيش از هفت دور انجام داده است بنابر احتياط سعى را رها كند، سپس طواف و اعمال بعد از آن را اعاده كند.
مسأله 364 : كسى كه مى دانسته بايد هفت شوط سعى كند منتهى فكر مى كرده هر رفت و برگشت يك شوط است، لذا 14 شوط بجا آورده، اقوى اين است كه همين سعى كافى است، هر چند احتياط در اعاده آن است.
مسأله 365 : اگر از روى جهل بيش از هفت شوط بجا آورد، اشكال دارد و احتياطاً بايد اعاده كند.
مسأله 366 : همانطور كه گذشت سعى عبارت از هفت

(صفحه148)
شوط است، و كسى كه آن را عمداً زياد كند موجب بطلان سعى مى شود.
مسأله 367 : اگر از روى فراموشى هفت شوط بيشتر بجا آورد، سعى او صحيح است، و بهتر است زائد را رها كند، هر چند بعيد نيست بتواند آن را به هفت دور برساند.
مسأله 368 : اگر به جهت جهل به مسائل مربوطه مقدارى به سعى اضافه كند، مثلاً به جهت اينكه فكر مى كرده وضو لازم است مقدارى از سعى را بعد از وضو گرفتن اعاده كند يا به جهت هروله كردن مقدارى برگشته و دومرتبه انجام دهد، يا به جهت اينكه فكر مى كرده اشكالى در نيت داشته مقدارى اضافه انجام دهد، اشكال دارد و احتياطاً بايد اعاده كند.
مسأله 369 : اگر در مروه شك كند كه شوط هفتم است يا نهم، به شك خود اعتنا نكند و صحيح است. اما اگر قبل

(صفحه149)
از رسيدن به مروه شك كند سعى او باطل است. و همينطور اگر شك كند كه دور هفتم است يا كمتر.
مسأله 370 : اگر بعد از تقصير در عدد اشواط سعى شك كند به آن اعتنا نكند، چه شك در نقيصه كند و چه در زياده. و همينطور است اگر بعد از فراغ از سعى و قبل از تقصير شك در زياده كند. اما اگر شك در نقيصه كند احتياط آن است آنچه را احتمال نقص مى دهد تكميل كند.
مسأله 371 : اگر در بين اشواط شك كرد نمى تواند در حال ترديد به سعى خود ادامه دهد، بلكه بايد صبر كند و فكر كند، اگر بعد از تأمل مطمئن شد چند مرتبه سعى كرده، بقيه را بجا آورد، والاّ سعى او باطل است، و بايد از اوّل شروع كند.
مسأله 372 : سعى نيز مانند طواف با نيت قطع، قطع مى شود.


(صفحه150)

مستحبّات سعى

مسأله 373 : هنگام سعى، چندچيزمستحب است:
1 ـ طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر، بلى حائض مى تواند سعى كند، اگر چه مستحب است در صورت امكان صبر كند تا آنكه بتواند سعى را با طهارت بجا آورد، وگرنه در همان حال حيض بايد سعى كند.
2 ـ انجام سعى پس از نماز طواف، ولى اگر خسته است مى تواند قدرى استراحت كند.
3 ـ استلام و بوسيدن حجرالاسود در صورت امكان به هنگام رفتن به طرف صفا، و درصورت عدم امكان با دست به حجر اشاره كند.
4 ـ آمدن به چاه زمزم در صورت امكان، و نوشيدن آب زمزم، و بر سر و پشت خود ريختن، ودر حالى كه رو به كعبه است بگويد:

«اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ

(صفحه151)
كُلِّ داء وَ سُقْم».

مستحبات سعى

5 ـ پس از نوشيدن آب زمزم به هنگام رفتن به صفا نيز حجر را استلام كند.
6 ـ خارج شدن به طرف صفا از درى كه مقابل حجرالاسود است، و آن درى است كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) از آن خارج مى شدند.
7 ـ رفتن به طرف صفا با آرامش و وقار.
8 ـ طورى بالاى صفا برود كه در صورت امكان بتواند بيت الله را ببيند، زيرا ديدن كعبه نيز مستحب است.
9 ـ پس از بالا رفتن از كوه صفا رو به ركن حجرالاسود كند.
10 ـ خداوند متعال را حمد و ثنا كند، و نعمتها و عذاب الهى را به ياد آورد، و احسان خداوند را در حق خود، متذكّر شود، و هفت بار بگويد: «الله اَكبر» و هفت بار بگويد:

(صفحه152)
«الحمدللّه» و هفت بار بگويد: «لا اله الا اللّه» و سپس سه بار بگويد:

«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَهُوَ حَيُّ لايَمُوتُ، وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيء قَدِيرٌ».

و پس از آن بر پيامبر و خاندانش درود فرستاده، و سه بار بگويد:

«اَللهُ أكْبَرُ، اَلْحَمْدُلِلّهِ عَلى ما هَدانا، وَالْحَمْدُللهِِ عَلى ما أبْلانا، وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الدَّائِمِ».

و بعد سه بار بگويد:

«أشُهَدُ أنْ لا إِلـهَ إلاَّ اللهُ، وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ

(صفحه153)
رَسُوْلُهُ، لاَنَعْبُدُ إلاَّ اِيّاهُ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».

و نيز سه بار بگويد:

«اَللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ الْعَفْوَ وَالْعَافِيَةَ وَالْيَقِينَ فِي الْدُّنْيا وَالاْخِرَةِ».

و بعد سه بار بگويد:

«اَللَّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنيَا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».

و بعد صد مرتبه بگويد: «اَللهُ اَكْبَرُ» و صد مرتبه بگويد: «لا اِلهَ اِلاَّ اللّه» و صد مرتبه بگويد: «اَلْحَمْدُلِلّهِ» و صد مرتبه بگويد: «سُبْحَانَ اللهِ» و بعد بگويد:

«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ، أنْجَزَ وَعْدَهُ، وَ نَصَرَ عَبْدَهُ، وَ

(صفحه154)
غَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، وَحْدَهُ وَحْدَهُ، اَللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِيما بَعْدَ الْمَوْتِ، اَللّهُمَّ إِنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ، اَللَّهُمَّ أظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلاَّ ظِلُّكَ».

11 ـ مستحب است هنگامى كه بر كوه صفا توقف مى كند، مكرراً خود و خانواده خود و دينش را به خداوند متعال بسپارد، و بگويد:

«اَسْتَوْدِعُ اللهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لاتَضِيعُ وَدائِعُهُ دِينِي وَنَفْسِي وَأهْلِي، ألَّلهُمّ اسْتَعْمِلْنِي عَلى كِتابِك وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ، وَتَوَفَّنِي عَلى مِلَّتِهِ ، وَ أعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ».

و بعد سه مرتبه بگويد: «الله اَكْبَر» و دعاى سابق را دوباره بخواند، و باز بگويد: «الله اَكْبَر» و در حد امكان دعا را تكرار كند.


(صفحه155)
12 ـ رو به كعبه كرده و اين دعا را بخواند:

«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْب أذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ، فَإِنَّكَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللّهُمَّ افْعَلْ بِي ما أنْتَ أهْلُهُ، فَإِنَّكَ إنْ تَفْعَلْ بِي ما اَنْتَ أهْلُهُ تَرْحَمْنِي ، وَإنْ تُعَذِّبْنِي فَاَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذَابِي، وَ اَ نَا مُحْتَاجٌ إلى رَحْمَتِكَ، فَيا مَنْ اَ نَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِهِ ارْحَمْنِي اَللّهُمَّ لاتَفْعَلْ بِي ما اَ نَا أهْلُهُ ، فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي ما اَ نَا اَهْلُهُ تُعَذِّبْنِي وَ لَمْ تَظْلِمْنِي، اَصْبَحْتُ اَتَّقِي عَدْلَكَ وَلا اَخافُ جَوْرَكَ، فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لايَجُورُ ارْحَمْنِي».

و سپس بگويد:

«يا مَنْ لايَخِيْبُ سائِلُهُ، و لاَ يَنْفَدُ نائِلُهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَأَعِذْنِي مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ».

(صفحه156)
13 ـ بر كوه صفا زمان زيادى را توقّف كند، كه در روايت است موجب زيادى ثروت مى شود.
14 ـ چون مقدارى از كوه صفا پايين آمد بايستد، و توجّه به كعبه كرده، و بگويد:

«أللّهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَ فِتْنَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ وَ وَحْشَتِهِ وَ ظُلْمَتِهِ وَ ضِيقِهِ وَ ضَنْكِهِ، أللّهُمَّ اَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لاظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».

15 ـ پس از آنكه مقدار ديگرى پايين آمد، كتف خود را برهنه كرده، بگويد:

«يا رَبَّ الْعَفْوِ، يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ هُوَ أَوْلى بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يَا جَوادُ يَا كَريمُ يا قَرِيبُ يا بَعِيدُ، اُرْدُدْ عَلَىَّ نِعْمَتَكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».

(صفحه157)
16 ـ پياده سعى كند.
17 ـ با آرامش و وقار سعى كند.
18 ـ در مقدارى از سعى كه بين چراغهاى سبز قرار گرفته هروله كند (يعنى مقدارى تندتر حركت كند، كه نه دويدن باشد و نه راه رفتن معمولى)، و به هنگام بازگشت از مروه نيز هروله را تكرار كند، و براى زنان هروله مستحب نيست.
19 ـ وقتى به اوّلين چراغ سبز رسيد بگويد:

«بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ، وَاللهُ أكَبْرُ، اَللَّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، إنَّك أنْتَ الاْعَزُّ الاَْكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ، اَللّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْ مِنِّي، اَللّهُمَّ لَكَ سَعْيِي، وَ بِكَ حَوْلِي وَقُوَّتِي، تَقَبَّلْ مِنِّي عَمَلِي، يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».

(صفحه158)
20 ـ چون از محل هروله گذشت بگويد:

«يَاذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالْنَّعْماءِ والْجُودِ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي، إنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ أنْتَ».

21 ـ چون به مروه رسيد از كوه بالا رود، و آنچه از ادعيه دركوه صفاگفتيم بركوه مروه به ترتيب بخواند،وسپس بگويد:

«يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ، يَا مَنْ يُجْزِي عَلَى الْعَفْوِ، يَا مَنْ دَلَّ عَلَى الْعَفْوِ، يَا مَنْ زَيَّنَ الْعَفْوَ، يَا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ ، يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يا مَنْ يُعْطِي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».
22 ـ بر گريه از خوف خداوند كوشش كند، و خود را به گريه وادارد، و فراوان دعا كند، و اين دعا را نيز بخواند:

«اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حال، وَصِدْقَ النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».

(صفحه159)

حلق يا تقصير(1)


مسأله 374 : بعد از سعى واجب است حلق يا تقصير كند.
مسأله 375 : محرم قبل از اينكه حلق يا تقصير خود را انجام دهد نمى تواند سر ديگرى را به عنوان حلق بتراشد يا موى ديگرى را به عنوان تقصير كوتاه كند. ولى گرفتن ناخن ديگرى به قصد تقصير مانعى ندارد و صحيح است.
مسأله 376 : بانوانى كه براى تقصير موى خود را كوتاه مى كنند لازم است خود را از نامحرم بپوشانند. ولى اگر موهاى آنها ظاهر شود، ضررى به تقصير آنها نمى زند.


1 ـ حلق يعنى تراشيدن سر وتقصير يعنى كوتاه كردن.

(صفحه160)
مسأله 377 : حلق يا تقصير در عمره محل خاصى ندارد. لذا مى تواند كنار مروه يا در منزل، يا اگر فراموش كرد حتى در شهر خود حلق يا تقصير كند.
مسأله 378 : همانگونه كه شيعه مى تواند براى شيعه حلق يا تقصير كند سنى نيز مى تواند براى شيعه حلق يا تقصير كند.
مسأله 379 : اگر بعد از حلق يا تقصير شك كند كه آن را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 380 : بعد از حلق يا تقصير تمام محرمات احرام بر محرم حلال مى شود، به جز زن و شوهر كه پس از طواف نساء و نماز آن به يكديگر حلال مى شوند.
مسأله 381 : اگر بعد از حلق يا تقصير و انجام برخى از محرمات احرام متوجه شود كه حلق يا تقصير او باطل بوده، كفاره ندارد مگر در مورد صيد.

<<التالي الفهرس السابق>>