(صفحه161)
شرايط صحت حلق يا تقصير
درصحت تقصير رعايت اين موارد لازم است:
1 ـ نيت.
2 ـ كيفيت حلق يا تقصير.
3 ـ وقت حلق يا تقصير.
نيت
مسأله 382 : حلق يا تقصير از عبادات است و بايد با قصد قربت و براى اطاعت از خداى سبحان انجام شود. و ريا آن را باطل مى كند.
مسأله 383 : اگر از روى ريا حلق يا تقصير خود را باطل كند حكم ترك عمدى تقصير را دارد.
كيفيت حلق يا تقصير
مسأله 384 : تراشيدن سر به عنوان حلق كفايت مى كند،
(صفحه162)
اما تراشيدن ريش يا كوتاه كردن موى زير بغل يا كندن مو كفايت نمى كند.
مسأله 385 : كسى كه سر مى تراشد به احتياط واجب بايد تمام سر را بتراشد، و تراشيدن قسمتى از سر كفايت نمى كند.
مسأله 386 : در تقصير بايد مقدارى از موى سر يا صورت را كوتاه كند، يا ناخن بگيرد. هر چند بهتر است فقط به ناخن گرفتن اكتفا نكند.
مسأله 387 : اگر به قصد تقصير يك مو يا چند مو از بدن خود كند، هر چند از جهت كندن مو گناه نكرده ولى از احرام خارج نشده است.
وقت حلق يا تقصير
مسأله 388 : حلق يا تقصير بايد بعد از سعى انجام شود، و اگر جهلاً يا سهواً قبل از سعى حلق يا تقصير كند بهتر
(صفحه163)
است پس از سعى، حلق يا تقصير را اعاده كند و كفاره ندارد.
مسأله 389 : اگر به هر جهت حلق يا تقصير نكرد و طواف نساء را انجام داد بايد حلق يا تقصير كند، و بهتر است بعد از آن طواف نساء و نماز آن را اعاده كند.
(صفحه164)
طواف نساء
مسأله 390 : بعد از حلق يا تقصير، واجب است طواف نساء انجام شود، كه از لحاظ احكام و شرايط همانند طواف عمره مى باشد، بجز نيت كه بايد با قصد طواف نساء انجام شود.
مسأله 391 : لازم نيست طواف نساء را بعد از حلق يا تقصير فوراً بجا آورد، و تأخير آن مانعى ندارد. ولى تا آن را بجا نياورده بايد زن و شوهر از يكديگر اجتناب كنند.
مسأله 392 : طواف نساء اختصاص به مردان ندارد، بلكه بر زنان، كودكان و افراد خنثى نيز واجب است. و همچنين بر پيرمردان و پيرزنانى كه قادر به عمل زناشويى نيستند، و
(صفحه165)
ازدواج هم نمى كنند واجب است طواف نساء بجا آورند.
مسأله 393 : زنان و كودكان نيز بايد نيت طواف نساء كنند و زنان تا طواف نساء نكرده اند مرد بر آنان حلال نمى شود، و كودكان اگر طواف نساء نكنند بعد از بلوغ نمى توانند ازدواج كنند.
مسأله 394 : مجنون را اگر محرم كرده اند بايد او را طواف نساء بدهند، والا بعد از خوب شدن همسر بر او حلال نمى شود.
مسأله 395 : اگر طواف نساء يا نماز آن را سهواً يا عمداً بجا نياورد بايد خودش بجا آورد و اگر به وطن بازگشته و امكان انجام آن توسط خودش نيست يا براى او مشقت دارد نايب بگيرد. و در صورت فوت وى ولى او نيابتاً انجام دهد يا استنابه كند.
مسأله 396 : اگر بعد از مراجعت شك كند كه آيا طواف نساء را انجام داده يا خير، بايستى خودش يا در صورت
(صفحه166)
عدم امكان نايبش انجام دهد. مخصوصاً اگر توجهى به وجوب طواف نساء نداشته است.
مسأله 397 : نايب بايد طواف نساء را به نيت منوب عنه بجاآورد، واگر بجا نياورد ذمه نايب مشغول است، و علاوه بر اينكه همسر بر او حلال نمى شود بايد خودش يا نايبش تدارك كند.
مسأله 398 : كسى كه چندين عمره مفرده بجا مى آورد، بايد براى هر بار يك طواف نساء بجا آورد.
نماز طواف نساء
مسأله 399 : بعد از طواف نساء نماز طواف نساء واجب است. و احكامى كه در نماز طواف عمره معتبر است در اين نماز هم معتبر است، بجز نيت. يعنى اين نماز را به قصد نماز طواف نساء بخواند.
مسأله 400 : بعد از نماز طواف نساء زن و مرد بر يكديگر
(صفحه167)
حلال مى شوند، و چيزى از محرمات احرام باقى نمى ماند، بلى همانطور كه گذشت هيچ كس در حرم نمى تواند شكار كند يا درختان حرم را بكند.
مسأله 401 : اگر از روى فراموشى طواف عمره يا نساء را بجا نياورد و بعد متوجه شود و دوباره فراموش كند و با همسر نزديكى كند بايد يك قربانى بدهد. و احتياط مستحب آن است كه يك شتر باشد. و اگر بطور كلى فراموش كند و يادش نيايد كفاره ندارد.
مسأله 402 : در فرض سابق اگر مى تواند بايد خودش برگردد و طواف و نماز آن را بجاآورد، و اعمال بعد از آن را هم اعاده كند. و اگر نمى تواند برگردد يا مشقت دارد نايب بگيرد.
(صفحه168)
طواف وداع
كسى كه مى خواهد ازمكه برود مستحب است طواف وداع نمايد و دو ركعت نماز طواف بخواند و در حال خارج شدن از مسجد الحرام بگويد:
«آئِبُونَ تائِبُونَ عابِدُونَ لِرَبِّنا حامِدُونَ إِلى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ راغِبُونَ اِلى رَبِّنَا راجِعُونَ اِنْ شاءَ اللهُ».
و هنگام خروج از مسجد الحرام سجده طولانى بكند و از خدا بخواهد كه توفيق بازگشت به مكه معظمه به او بدهد.
(صفحه169)
مصدود و محصور
مسأله 403 : كسى كه محرم شد، واجب است اعمال عمره را تمام كند، و اگر مصدود يا محصور شد احكام خاصى دارد كه در اين قسمت بيان مى شود.
مسأله 404 : به كسى كه براى عمره محرم شود و سپس از انجام اعمال وى جلوگيرى شود «مصدود» مى گويند. و اگر در اثر بيمارى قادر به انجام اعمال نشود وى را «محصور» مى گويند.
مسأله 405 : اگر بعد از احرام توسط مأمورين يا دشمن از ورود وى به مكه جلوگيرى شود، مى تواند در همان محل يك شتر يا گاو يا گوسفند قربانى كند و از احرام خارج شود.
(صفحه170)
و احتياط واجب آن است كه به نيت تحليل قربانى كند. و به احتياط واجب حلق يا تقصير هم بكند.
مسأله 406 : كسى كه مصدود مى شود حتى با اميد به برطرف شدن مانع مى تواند طبق احكام مصدود عمل كند، و از احرام خارج شود.
مسأله 407 : اگر بعد از احرام عمره مفرده به جهت بيمارى نتوانست وارد مكه شود و اعمال عمره را انجام دهد مخير است كه در همان محلى كه بيمار شده قربانى كند يا يك قربانى به مكه بفرستد.
(صفحه171)
احكام كفارات
مسأله 408 : احتياط اين است كه كفاره محرمات احرام عمره در مكه ذبح شود. ولى در شرايط فعلى كه گوشت آن مصرف فقراى مؤمن نمى شود، جايزبلكه مطابق احتياط است كه آن را دروطن ذبح كنند، وبه مصرف فقراى مؤمن برسانند.
مسأله 409 : حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود لازم نيست داراى شرايط حيوان قربانى باشد.
مسأله 410 : مصرف كفارات فقرا و مساكين هستند. و احتياط اين است كه خود كفاره دهنده از آن نخورد. و اگر خوردبنابراحتياط واجب قيمت آن مقدار را كه خورده صدقه بدهد، و نزديكان او نيز اگر فقير نيستند از آن نخورند.
(صفحه172)
مسأله 411 : كفاره را بايد به مؤمن غيرسيد بدهند، بلى اگركفاره دهنده سيدباشدمى تواندكفاره را به سيد فقير بدهد.
مسأله 412 : فرزندان و كسانى كه نفقه آنها بر كفاره دهنده واجب است هر چند خود آنها و كفاره دهنده فقير باشند نمى توانند از گوشت كفاره مصرف كنند.
مسأله 413 : پوست و كله و پاچه حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود نيز بايد به مصرف فقرا برسد. لذا نمى توان آنها را به عنوان اجرت به ذابح داد، بلى اگر ذابح فقير باشد مى توان به عنوان مصرف به او داد.
مسأله 414 : جايز نيست حيوان زنده را به عنوان كفاره به فقير بدهند. بلكه بايد ذبح كنند وآن را به صورت خام بين فقرا تقسيم كنند، يا بپزند و آنها را اطعام كنند.
مسأله 415 : پرداختن پول كفاره به فقرا يا خريدن گوشت به مقدار كفاره و توزيع آن بين فقرا كفايت نمى كند، بلكه بايد كفاره ذبح و بين فقرا تقسيم شود.
(صفحه173)
متفرقات
مسأله 416 : بر مؤمنين مستحب است در نماز جماعت اهل سنت شركت كنند، و فضيلت نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى را از دست ندهند. و جايز نيست هنگام نماز جماعت از مسجد خارج شوند، يا مشغول كار ديگرى شوند.
مسأله 417 : اگر در نماز جماعت به صورتى شركت كند كه حتى شرايطى را كه اهل سنت لازم مى دانند رعايت نشود بايد نماز خود را اعاده كند.
مسأله 418 : در مسجدالحرام كه نماز جماعت به صورت استداره اى برگزار مى شود مؤمنين بايد جايى بايستند كه
(صفحه174)
عرفاً پشت سر امام قرار گيرند. بنابر اين اگر در غير مورد تقيه روبرو يا دو طرف امام قرار گيرند بايد نماز خود را اعاده كنند.
مسأله 419 : چون در طبقه بالاى مسجدالحرام و پشت بام مسجدالنبى اتصال براى نماز جماعت برقرار نيست، لذا هنگام نماز اختياراً به آنجا نروند. ولى اگر چنانچه هنگام اقامه جماعت اتفاقاً آنجا بودند همانجا اقتدا كنند، و نماز صحيح است.
مسأله 420 : اقامه جماعت در هتلها و منازل اگر خلاف تقيه مداراتى باشد، جايز نيست.
مسأله 421 : سجده برانواع سنگها كه درمسجدالحرام ومسجدالنبى به كار رفته است، جايز است.
مسأله 422 : سجده كردن روى فرشهاى مسجدالنبى مانعى ندارد، ولى اگر مخالف تقيه نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود، بايد به جايى برود كه بتواند به
(صفحه175)
جايى كه سجده بر او صحيح است سجده كند.
مسأله 423 : شخصى كه براى خواندن نماز وارد مسجد شود و ببيند جماعت اهل سنت تمام شده ولى هنوز صفها به هم نخورده است، مستحب است براى نمازش اذان و اقامه بگويد و همچنين است، اگر بعد از خواندن جماعت با آنها بخواهد نماز را احتياطاً اعاده كند.
مسأله 424 : اگر امر دائر شود بين خواندن نماز فرادى در مسجدالحرام بدون شرايط صحت، و نماز فرادى در منزل و هتل با كليه شرايط صحت، چنانچه تقيه اقتضا نكند بايد در منزل و هتل با تمام شرايط نماز بخواند.
مسأله 425 : سجده بر حصيرهايى كه فعلاً در بازار وجود دارد هرچند با نخ دوخته شده، صحيح است.
مسأله 426 : سجده كردن بر مهر، حصير، باد بزن، كاغذ وامثال آن درمسجد مكهومدينه چنانچه موجب انگشت نما شدن و سبب وهن و اتهام به شيعيان شود جايز نيست.
(صفحه176)
مسأله 427 : در داخل حجر اسماعيل خواندن نماز واجب يا مستحب اشكال ندارد، چون حجر داخل بيت نمى باشد.
مسأله 428 : اطراف مكه و محله هاى جديدالاحداث آن اگر عرفاً جزء مكه محسوب شود، قصد اقامه در آنها صحيح است، و رفت و آمد از آنجا به مسجدالحرام مضر به قصد اقامت نيست، اما اگر خارج از حدود مكه منزل كنند كه عرفاً آنجا جزء محله هاى مكه محسوب نشود بلكه دو محل باشد، در اين صورت قصد اقامت در دو محل محقق نمى شود، و نماز در آنجا از جهت تخيير بين قصر و اتمام حكم مكه را ندارد.
مسأله 429 : مسافرى كه در مكه و مدينه مخير بين قصر و اتمام است، اگر تمام را اختيار كند در اين صورت نيز نوافل نهاريه ساقط است.
مسأله 430 : استفاده از قرص يا تزريق آمپول براى
(صفحه177)
جلوگيرى از عادت ماهانه هنگام اعمال، چنانچه براى بانوان ضرر نداشته باشد، مانعى ندارد.
مسأله 431 : برداشتن قرآن از مسجدالحرام و مسجدالنبى و ساير مساجد جايز نيست، و اگر كسى بردارد ضامن است، و بايد آن را برگرداند.
مسأله 432 : اگر در حرم چيزى پيدا كرد به احتياط واجب آن را برندارد، و اگر برداشت احكام لقطه را دارد، و بايد طبق مسأله بعد عمل كند.
مسأله 433 : لقطه اى را كه از حرم برداشته اگر كمتر از يك درهم باشد مى تواند قصد تملك آن را بكند، ولى اگر بدون قصد تملك نگاه داشت و در نگهدارى آن كوتاهى كرد و تلف شد، ضامن است. و اگر آن را تملك كرد و قبل از تلف صاحبش پيدا شد بايد آن را به صاحبش رد كند.
مسأله 434 : اگر ارزش لقطه يك درهم يا بيشتر باشد نمى تواند آن را تملك كند، بلكه تا يكسال اعلان كند، و اگر
(صفحه178)
صاحبش پيدا نشد مى تواند آن را براى صاحبش نگهدارد، يا اينكه از طرف صاحبش به فقير صدقه بدهد. ولى اگر صاحبش پيدا شد و راضى به صدقه نشد، بايد عوضش را به او بدهد.
مسأله 435 : هنگام نظافت حرمين شريفين مشاهده مى شود مأموران حرم كفشهاى فراوانى را كه صاحبان آن معلوم نيست جمع آورى كرده و دور مى ريزند، برداشتن آنها چنانچه شخص بداند صاحبان كفش از آن اعراض كرده اند، يا راضى هستند، اشكالى ندارد. والاّ برداشتن آنها محل اشكال است.
مسأله 436 : برداشتن ريگ و سنگ از صفا و مروه جايز نيست و بايد برگرداند. و از عرفات و مشعر و منى اشكالى ندارد، ولى بطور كلى لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند.
مسأله 437 : بر مؤمنين لازم است از انجام امورى كه
(صفحه179)
موجب وهن مذهب و بى احترامى و تحقير شيعيان، پيشوايان دين، اهل بيت عصمت و طهارت و ائمه اطهار (عليهم السلام) مى شود، و بيگانگان آن را براى حقانيت خويش و سركوب شيعه دستاويز قرار مى دهند جداً بپرهيزند. و اگر برخى از مردم عوام از روى غفلت مرتكب آن مى شوند دوستانه با آرامش و مهربانى آنها را نصيحت و ارشاد كنند. بعضى از آن امور عبارتند از:
دست كشيدن يا بوسيدن ضريح پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و دربهاى حرم مطهر، متبرك كردن اشياء و لوازم همراه به ضريح پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) يا نرده هاى بقيع، انداختن عريضه يا پول داخل ضريح يا قبرستان بقيع، نماز خواندن در داخل يا كنار بقيع و قبرستان ابوطالب، دخيل بستن به نرده هاى بقيع، برداشتن خاك از بقيع يا ساير اماكن متبركه مكه و مدينه.
مسأله 438 : مسافر مى تواند براى خواستن حاجت در
(صفحه180)
مدينه منوره سه روز روزه مستحبى بگيرد، اگر چه روزه قضاى واجب به گردن او باشد و بنا بر احتياط واجب لازم است كه روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.
مسأله 439 : تبديل پول مثل تومان به ريال يا دلار اگر خلاف مقررات جمهورى اسلامى ايران نباشد با تراضى طرفين اشكالى ندارد.
|