في:  
                       
 
 
 

من حياة سماحته قائمة المؤلفات الأحکام و الفتاوى الأسئلة العقائدية نداءات سماحته  الصور  لقاءات و زيارات
المکتبة الفقهية المختصة الصفحة الخاصة المواقع التابعة أخبار المكاتب وعناوينها الدروس المناسبات القرآن والمناجات

<<التالي الفهرس السابق>>



(101صفحه)

باطل است.
مسأله 276 ـ در فرض سابق اگر با همان حال از ميقات عبور كرده است، حكم كسى را دارد كه بدون احرام از ميقات گذشته است.
مسأله 277 ـ كسى كه وظيفه فعلى او عمره تمتع است، ولى مى داند كه نمى تواند اعمال عمره تمتع را قبل از حج تمتع انجام دهد، و حج او بدل به إفراد مى شود نبايد نيت حج إفراد كند، بلكه بايد نيت عمره تمتع كند و در ضيق وقت عدول به حج إفراد كند.
مسأله 278 ـ كسى كه مى خواهد حجة الاسلام بجا آورد، ولى در ميقات مى داند اگر بخواهد عمره تمتع بجا آورد به علت تنگى وقت، وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، در اين صورت به نيت حج إفراد محرم شود.
مسأله 279 ـ در فرض سابق اگر تأخير در ميقات از روى عذر بوده، پس از حج إفراد بايد عمره مفرده بجا آورد، و كفايت از حجة الاسلام مى كند. و اگر حج او مستحبى است، انجام عمره مفرده لازم نيست.
مسأله 280 ـ كسى كه حج واجب خود را انجام داده و دو

(102صفحه)

مرتبه مشرف شده اگر از روى جهل يا فراموشى نيت حجة الاسلام كند، اشكال دارد، مگر اين كه قصد او انجام وظيفه بوده، ولى در اسم اشتباه كرده است.
مسأله 281 ـ نايب اگر به جهت فراموشى يا علت ديگرى براى عمره تمتع يا عمره مفرده به نيت خود محرم شد، نمى تواند دوباره به نيت منوب عنه محرم شود. بلكه بايد آن عمل را تمام كرده، و بعد براى انجام عمره تمتع به نيت منوب عنه از يكى از مواقيت معروفه محرم شود.
مسأله 282 ـ اگر بعد از محرم شدن شك كند كه نيت حج تمتع كرده يا عمره تمتع، بنابگذارد كه نيت عمره تمتع كرده، و عمره او صحيح است.
مسأله 283 ـ قصد ابطال عمره يا حج يا بعضى از اعمال آن موجب بطلان آن عمل نمى شود.
مسأله 284 ـ اگر بعد از احرام در ميقات مجدداً براى عمل ديگرى نيت احرام كند چون احرام اول منعقد شده است احرام دوم باطل است.
مسأله 285 ـ اگر با احرام صحيح عمره مفرده انجام

(103صفحه)

دهد، و بعداً براى عمره تمتع محرم شود، و پس از آن متوجه شود كه اعمال عمره مفرده سابق باطل يا ناقص بوده، بطورى كه از احرام خارج نشده، احرام دوم باطل است، و بايد عمره مفرده را تكميل كند.
مسأله 286 ـ اگر در ميقات به قصد حج إفراد محرم شود و بعد متوجه شود كه وظيفه اش حج تمتع بوده است، احرامش باطل است، لذا نمى تواند نيت خود رابه عمره تمتع يا حتى عمره مفرده تغيير دهد. بلكه بايد براى انجام وظيفه اش مجدداً محرم شود.
مسأله 287 ـ اگر شخص در ميقات محرم شد و بعد از ورود به مكه پشيمان شد نمى تواند احرام خود را به هم بزند، و قصد محل شدن، او را از احرام خارج نمى كند، و اگر كارى كه موجب كفاره است بجاآورد بايد كفاره بدهد، و تا وقتى اعمال عمره يا حج را انجام ندهد. محل نمى شود.
مسأله 288 ـ كسى كه قبل از ميقات يا در ميقات بيهوش شده است وظيفه اى ندارد. بلى اگر ممكن است صبر كنند تا بهبودى حاصل شود، والاّ مى توانند او را

(104صفحه)

بدون احرام وارد مكه كنند. اما اگر قبل از تنگى وقت اعمال بهبود يافت بايد به يكى از مواقيت معروفه برگردد و محرم شود، و اگر امكان برگشت نبود تكليفى ندارد. و معلوم مى شود در اين سال حج بر او واجب نشده است. و الحاق بيهوش به جاهل و ناسى مشكل است. بلى چنانچه قبلاً حج بر او مستقر بوده، يا بعداً استطاعت پيدا كرد، بايد حج بجا آورد.
لباس احرام
مسأله 289 ـ يكى از واجبات احرام پوشيدن دو جامه احرام است، كه يكى لنگ و ديگرى ردا ناميده مى شود. و احتياط واجب آن است كه لباس احرام را قبل از گفتن لبيك بپوشد.
مسأله 290 ـ چون انجام غسل احرام قبل از ميقات جايز است، لذا شخص مى تواند مثلاً در مدينه به قصد اطاعت امر الهى لباس دوخته را بكند و پس از انجام غسل لباس احرام را با قصد اطاعت امر الهى بپوشد، در اين صورت كندن و پوشيدن مجدد يا حركت دادن

(105صفحه)

لباس احرام در ميقات لازم نيست.
مسأله 291 ـ دو جامه اى را كه بايد محرم بپوشد مخصوص مرد است، ولى زن قبل از تلبيه قصد كند همان لباسى را كه پوشيده لباس احرامش باشد. و لازم نيست ندوخته باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه فقط در حال نيت و تلبيه دو لباس احرام را بپوشد.
مسأله 292 ـ لازم نيست محرم جامه احرام را هميشه در بر داشته باشد، بلكه جايز است آنها را عوض كند، يا به هر علتى لخت شود.
مسأله 293 ـ افضل آن است كه محرم براى طواف همان جامه هاى احرام را كه با آن احرام بسته بپوشد.
مسأله 294 ـ محرم مى تواند بيش از دو جامه احرام بپوشد، ولى تمام آنها بايد شرايط لباس احرام را داشته باشد.
مسأله 295 ـ بايد لباس احرام را به گونه اى بپوشد كه يكى عرفاً لنگ تلقى شود، و مستحب است ناف تا زانو را بپوشاند و ديگرى رداء شمرده شود، و لازم است شانه و قسمتى از بدن را بپوشاند.


(106صفحه)

مسأله 296 ـ يك جامه بلند كه مقدارى از آن را به صورت لنگ ببندد و مقدارى را به صورت رداء به احتياط واجب كفايت نمى كند.
مسأله 297 ـ پوشيدن جامه احرام يك واجب تعبدى است، لذا بايد قصد اطاعت امر الهى را بكند، ولى كندن لباس معمولى واجب نيست با قصد قربت باشد هر چند مستحب است.
مسأله 298 ـ اگر عصياناً دو جامه احرام را نپوشد يا در لباس معمولى محرم شود هر چند گناه كرده است ولى احرام او صحيح است.
مسأله 299 ـ همانگونه در محرمات احرام خواهد آمد مردان محرم بايد از پوشيدن لباس دوخته اجتناب كنند. لذا جامه احرام براى مردان نبايد دوخته باشد.
مسأله 300 ـ جامه اى كه لنگ قرار مى دهد نبايد نازك و بدن نما باشد، و احتياط واجب است كه رداء نيز نازك نباشد.
مسأله 301 ـ جامه احرام بايد از جنسى باشد كه نماز در آن صحيح باشد، بنابراين جامه حرير و غيرمأكول يا

(107صفحه)

نجس غير معفو كفايت نمى كند.
مسأله 302 ـ بنابر احتياط واجب لباسى را كه زن در حال احرام مى پوشد از حرير خالص نباشد.
مسأله 303 ـ جامه احرام بايد پاك باشد، و اگر در حال احرام جامه احرام يا لباسى كه زن پوشيده نجس شود به احتياط واجب بايد آن را تطهير يا تبديل كند. ولى اگر تطهير نكند احرام او باطل نشده و كفاره هم ندارد.
مسأله 304 ـ احتياط آن است كه جامه احرام از پوست نباشد، هر چند لازم نيست منسوج و بافتنى باشد. لذا نمد هم كفايت مى كند.
مسأله 305 ـ لازم نيست شخص در حال احرام از حدث اكبر و اصغر پاك باشد، لذا شخص محدث لازم نيست فوراً غسل كند يا وضو بگيرد. بلى اگر بدنش نجس باشد احتياط مستحب است كه آن را پاك كند.
تلبيه
مسأله 306 ـ آخرين واجب در احرام، تلبيه است. يعنى گفتن لبيك ها به شكل زير:


(108صفحه)

«لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ» كه با يكبار گفتن آن محرم شده و احرامش صحيح است. هر چند تكرار آن مستحب است. و احتياط مستحب آن است كه بعد از مقدار واجب آن بگويد:
«اِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
و احتياط مستحب آن است كه به جاى صورت اول بگويد:
«لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
و مستحب است بعد از آن بگويد:
«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوْبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَاالْجَلالِ وَ الاَكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَالْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِي و يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوْباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ

(109صفحه)

الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماِء وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَميلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ياكَرِيمُ لَبَّيْكَ».
و خوب است اين جملات را نيز بگويد:
«لَبَّيْكَ أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِمُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَهِذِه عُمْرَةُ مُتْعَة إلىَ الْحَجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَبَلاغُها عَلَيْكَ».
مسأله 307 ـ ترجمه مقدار واجب تلبيه چنين است:
«همواره دعوت تو را اجابت مى كنم خدايا، همواره اجابت مى كنم تو را، همواره اجابت مى كنم تو را، براى تو شريكى نيست، همواره اجابت مى كنم تورا».
و ترجمه جمله بعد كه مستحب است چنين است:
«همانا ستايش و نعمت و پادشاهى از آن تو است. شريكى براى تو نيست، اجابت مى كنم تورا».


(110صفحه)

مسأله 308 ـ بايد تلبيه را به مقدار واجب ياد بگيرد و به نحو صحيح بگويد، و اگر نتواند ياد بگيرد يك نفر به او تلقين كند تا به نحو صحيح بگويد.
مسأله 309 ـ اگر نتواند ياد بگيرد و با تلقين هم نتواند به صورت صحيح بگويد به هر نحو كه مى تواند بگويد، و ظاهراً همين مقدار كافى است، هر چند احتياط مستحب آن است كه ترجمه آن را بگويد و نايب هم بگيرد.
مسأله 310 ـ كسى كه لال است و قادر نيست تلبيه را بگويد بايد با انگشت اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد، و بهتر است نايب هم بگيرد.
مسأله 311 ـ اگر كسى لبيك را به مقدار واجب نگفت محرم نشده، و اگر موجبات كفاره در حال احرام را به جا آورد كفاره ندارد. و همين طور است اگر عمداً غلط بگويد يا با ريا آن را باطل كند.
مسأله 312 ـ تأخير تلبيه از ميقات جايز نيست، و اگر تأخير انداخت حكم كسى را دارد كه بدون احرام از ميقات گذشته است.


(111صفحه)

مسأله 313 ـ اگر از روى ندانستن يا فراموشى لبيك را نگفت و بعد از عبور از ميقات متوجه شد، در صورت امكان واجب است به ميقات بازگردد و لبيك بگويد، و اگر امكان بازگشت نبود چنانچه وارد حرم نشده از جايى كه متذكر شده لبيك بگويد، و اگر داخل حرم شده در صورت امكان به خارج حرم برود و آنجا لبيك بگويد، و اگر امكان خارج شدن وجود نداشت همان جا بگويد.
مسأله 314 ـ اگر تلبيه را در عمره تمتع فراموش كرد يا از روى جهل نگفت و تا پايان اعمال عمره تمتع يادش نيامد اگر بتواند بايد به ميقات ـ ولو ادنى الحل ـ رفته و جبران كند، و اگر وقت جبران ندارد عمره اش باطل است و بايد حج افراد انجام دهد. و در اين صورت كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله 315 ـ اگر كسى تلبيه را غلط بگويد. چنانچه بداند در صورت غلط گفتن محرم نمى شود اعمال او باطل است. و اگر نداند چنانچه بعد از وقوفين يا وقتى كه قابل جبران نباشد متوجه شد، اعمال او محكوم به صحت است. اما احتياط استحبابى اين است كه به اين

(112صفحه)

حج اكتفا نكند.
مسأله 316 ـ كسى كه براى عمره تمتع محرم شده مستحب است لبيك را تكرار كند. و چنانچه خانه هاى مكه پيدا شد واجب است تلبيه را قطع كند. و كسى كه احرام حج بسته بايد ظهر روز عرفه تلبيه را قطع كند.


(113صفحه)

مستحبات و مكروهات احرام

مسأله 317 ـ مستحبات احرام چند چيز است:
1 ـ قبلا بدن خود را پاكيزه كرده و ناخن و شارب خود را بگيرد، و موى زير بغل و عانه را بانوره ازاله نمايد.
2 ـ كسى كه قصد حج دارد از اول ماه ذى القعده و شخصى كه قصد عمره مفرده دارد پيش از يكماه موى سر و ريش را رها كند.
3 ـ پيش از احرام در ميقات غسل احرام كند، و اين غسل از حائض و نفساء نيز صحيح است، و تقديم اين غسل بخصوص اگر خوف آن باشد كه در ميقات نتوان غسل كرد جايز است. و در صورت تقديم اگر در ميقات امكان انجام غسل بود مستحب است غسل را اعاده كند. و بعد از اين غسل اگر لباسى را پوشيد يا چيزى را خورد كه بر محرم حرام است، باز هم اعاده مستحب است، و اگر روز غسل كرد از غسل تا آخر شب آينده

(114صفحه)

كفايت مى كند. و همچنين اگر شب غسل كرد تا آخر روز آينده كافى است. ولى اگر بعد از غسل و پيش از احرام به حدث أصغر محدث شد غسل را اعاده كند.
4 ـ دو جامه احرام از پنبه باشد.
5 ـ پارچه احرام سفيد باشد.
6 ـ احرام را به ترتيب ذيل ببندد:
در صورت تمكن بعد از فريضه ظهر، و در صورت عدم تمكن بعد از فريضه ديگر، و در صورت عدم تمكن از آن، بعد از شش يا دو ركعت نماز نافله، در ركعت اول پس از حمد سوره توحيد، و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند، و شش ركعت أفضل است، و بعد از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد، و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد، آنگاه بگويد:
«اَللَّهُمَّ إنِّي أسْاَلُكَ أنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجابَ لَكَ، وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ، وَاتَّبَعَ أمْرَكَ، فَاِنِّي عَبْدُكَ وَ في قَبْضَتِكَ، لااُوقي إلاّ ما وَقَيْتَ، وَلا آخُذُ إلاّ ما أعْطَيْتَ، وَقَدْ ذَكَرْتَ

(115صفحه)

الْحَجَّ، فَأسْألُكَ أنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلى كِتابِكَ، وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُك عَلَيْهِ وِآلِه، وَ تُقَوِّيَنِي عَلى ما ضَعُفْتُ عَنْهُ، وَ تُسَلِّمَ لِي مَناسِكِي، فِي يُسْرمِنْكَ وَ عافِيَة، وَاجْعَلْنِي مِنْ وَفْدِكَ الَّذي رَضِيْتَ وَارْتَضَيْتَ، وَسَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ، اَلّلهُمَّ اِنِّي خَرَجْتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة، وَاَنْفَقْتُ مالِي ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، اَللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي حَجَّتِي وَ عُمْرَتِي، اَللَّهُمَّ إنِّي اُرِيْدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ اِلَى الْحَجِّ، عَـلى كِتـابِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فَاِنْ عَرَض لِي عارِضٌ يَحْبِسُنِي، فَحَلِّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي، بِـقَـدَرِك الَّـذىْ قَـدَّرْتَ عَلَيَّ، اَللَّهُمَّ إنْ لَمْ تَكُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً، اُحَرِّمُ لَكَ شَعْرِي وَبَشَرِي وَلَحْمِي وَدَمِي وَعِظامِي وَمُخِّي وَعَصَبِي، مِنَ النِّساءِ وَالثِّيابِ وَالطِّيبِ، أبْتَغِي بِذلِكَ وَجْهَكَ

(116صفحه)

وَالدّارَ اْلآخِرَةَ».
7 ـ هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:
«اَلْحَمْدُللهِ الَّذِي رَزَقني مَا اُوارِي بِهِ عَوْرَتِي، وَاُؤَدِّي فِيْهِ فَرْضِي، وَأعْبُدُ فِيْهِ رِبِّي، وأنْتَهِي فِيْهِ إلى ما أمَرَنِى، اَلْحَمْدُللهِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَأَرَدْتُهُ فَأعانَنِي وَقَبِلَنِي، وَلَمْ يَقْطَعْ بِي، وَوَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِي، فَهُوَ حِصْنِي وَكَهْفِي وَحِرْزِي وَظَهْرِي وَمَلاذِي وَرَجائِي وَمَنْجايَ وَذُخْرِي وَعُدَّتِي في شِدَّتِي وَ رَخائِي».
8 ـ تلبيه ها را در حال احرام تكرار كند، خصوصاً در موارد ذيل:
الف ـ وقت برخاستن از خواب.
ب ـ بعد از هر نماز واجب و مستحب.
ج ـ هنگام بالا رفتن از سربالايى يا سرازير شدن از آن.
د ـ وقت سوار شدن يا پياده شدن.


(117صفحه)

هـ ـ آخر شب.
و ـ اوقات سحر.
حائض و نفساء نيز اين تلبيه ها را بگويند.
9 ـ پس از احرام عمره تمتع تلبيه را تكرار كند تا آنكه خانه هاى مكه را ببيند، و اما تلبيه حج تا ظهر روز عرفه مستمر است.
مكروهات احرام
مسأله 318 ـ مكروهات احرام چند چيز است:
1 ـ احرام در جامه سياه و رنگين، بجز رنگ سبز.
2 ـ خوابيدن محرم بر رخت وبالش زرد رنگ.
3 ـ احرام بستن در جامه چركين. و اگر جامه در حال احرام چرك شود بهتر است مادامى كه در حال احرام است آنرا نشويد.
4 ـ احرام بستن در جامه راه راه.
5 ـ استعمال حنا پيش از احرام، چنانچه اثر آن تا حال احرام باقى بماند.


(118صفحه)

6 ـ حمام رفتن، و أولى آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.
7 ـ لبيك گفتن محرم در جواب كسى كه او را صدا كند.


(119صفحه)

محرمات احرام

مسأله 319 ـ محرمات احرام عبارتند از:
1 ـ آميزش
2 ـ بوسيدن
3 ـ لمس كردن
4 ـ نگاه با شهوت
5 ـ عقد كردن
6 ـ استمناء
7 ـ پوشاندن سر براى مردان
8 ـ پوشاندن صورت براى بانوان
9 ـ پوشيدن لباس دوخته براى مردان
10 ـ پوشاندن تمام روى پا براى مردان
11 ـ استعمال عطريات
12 ـ زينت
13 ـ نگاه كردن به آينه


(120صفحه)

14 ـ روغن ماليدن
15 ـ ناخن گرفتن
16 ـ ازاله مو
17 ـ سايه قرار دادن براى مردان
18 ـ فسوق
19 ـ جدال
20 ـ خون درآوردن از بدن خود
21 ـ كندن دندان
22 ـ كشتن حشرات بدن
23 ـ حمل سلاح
24 ـ كندن گياهان و درختان حرم
25 ـ شكار
آميزش
مسأله 320 ـ آميزش در عمره تمتع حتى اگر از روى علم و عمد باشد ظاهراً موجب بطلان عمره تمتع نمى شود. و احتياط آن است كه اگر اين عمل پيش از سعى واقع شد عمره را تمام كند و آن را دو مرتبه بجا
<<التالي الفهرس السابق>>