في:  
                       
 
 
 

من حياة سماحته قائمة المؤلفات الأحکام و الفتاوى الأسئلة العقائدية نداءات سماحته  الصور  لقاءات و زيارات
المکتبة الفقهية المختصة الصفحة الخاصة المواقع التابعة أخبار المكاتب وعناوينها الدروس المناسبات القرآن والمناجات

<<التالي الفهرس السابق>>



(181صفحه)

حج و نماز و اعمال بعد از آن را بجاآورد.
مسأله 538 ـ زنى كه مسأله حيض را نمى داند و بعد از پاك شدن از حيض به خيال اين كه جنب است نيت غسل جنابت بكند چون اشتباه در تطبيق داشته و مى خواسته وظيفه فعليه خود را انجام دهد، طاهر و اعمالش صحيح است.
مسأله 539 ـ كسى كه در حين طواف محدث شود و به طواف خود ادامه بدهد اگر جاهل قاصر بوده حج او صحيح است، ولى بايد طواف و نماز طواف و بنابر احتياط سعى را اعاده كند، و اگر طواف عمره بوده تقصير را هم اعاده كند. و در مورد كيفيت جبران عمل، طبق مسأله 526 عمل كند.
مسأله 540 ـ در فرض سابق چنانچه با ترديد نسبت به صحت عمل يا از روى جهل تقصيرى طواف را ادامه داده، در برخى از موارد به طورى كه در مسأله 526 گذشت طواف باطل است و بايد اعاده شود، و اگر اعاده نكرد حج او باطل است. و اگر در طواف نساء بوده حج مطلقاً صحيح است، ولى بايد طواف نساء را طبق مسأله

(182صفحه)

526 خودش يا نايبش انجام دهد، و تا طواف نساء انجام نشده از همسر اجتناب كند.
مسأله 541 ـ خونى كه محكوم به حيض و نفاس نباشد استحاضه است، و بايد طبق احكام استحاضه عمل شود، و براى طواف و نماز طواف هم اعمال مربوط به نمازهاى خود را تكرار كند. مثلا در استحاضه كثيره علاوه بر سه غسل براى نمازهاى يوميه، يك غسل براى طواف، و يك غسل براى نماز طواف انجام دهد.
مسأله 542 ـ اگر مستحاضه به وظيفه خود عمل كند و مشغول طواف شود و دو مرتبه خون خارج شود چنانچه خون وى استمرار داشته و زن مسائل شرعى عدم سرايت خون را رعايت كند وظيفه اى ندارد، ولى اگر خون قطع بوده و بعد دو مرتبه خارج شده احكام حدث در حين طواف را دارد. كه در مسأله 526 گذشت.
مسأله 543 ـ مستحاضه اگر براى نماز يوميه يا طواف طبق وظيفه اش غسل كرده يا وضو گرفته و بعد از آن خون وى قطع شده، مى تواند با همان غسل يا وضو طواف و نماز آن را بجا آورد.


(183صفحه)

مسأله 544 ـ اگر خون مستحاضه قطع نمى شود بايد بلافاصله بعد از غسل طواف را شروع كند، بنابراين لازم است در نزديكيهاى مسجدالحرام غسل كند بطورى كه بلافاصله بعد از غسل مشغول طواف شود.
مسأله 545 ـ براى مستحاضه يك غسل در طواف و نماز آن كفايت نمى كند، مگر اينكه بعد از غسلى كه براى طواف انجام مى دهد تا زمان نماز طواف خون قطع شده باشد.
طهارت بدن و لباس
مسأله 546 ـ بدن و لباس در طواف بايد پاك باشد، و ظاهر آن است كه حتى نجاساتى كه در نماز معفو است در لباس و بدن او نباشد.
مسأله 547 ـ اگر در اثناء طواف احتمال قوى بدهد لباس يا بدن او نجس شده ولى اعتنا نكند، و بعد از طواف يقين كند كه در اثناء طواف بدن و لباس او نجس شده، طوافش صحيح است.
مسأله 548 ـ اگر فراموش كند كه لباس يا بدن او نجس

(184صفحه)

است و طواف كند و بعد از طواف يا در بين نماز يادش بيايد طواف او صحيح است، ولى نماز را بايد با تطهير لباس و بدن بخواند، هر چند مستحب است طواف و نماز آن را اعاده كند. و اگر بعد از نماز طواف يادش بيايد تنها اعاده نماز كافى است.
مسأله 549 ـ اگر شك داشته باشد كه لباس يا بدن او نجس است چنانچه بداند قبلا پاك بوده يا حالت سابقه آن را نداند محكوم به طهارت است و مى تواند با آن طواف كند، اما اگر بداند كه قبلا نجس بوده نمى تواند طواف كند مگر اينكه آن را تطهير كند.
مسأله 550 ـ اگر در حين طواف بدن يا لباس شخص نجس شود بايد بعد از تطهير بدن و تطهير يا تعويض لباس طواف را از همان جا ادامه دهد.
مسأله 551 ـ اگر در حين طواف متوجه شود كه بدن يا لباس او نجس است و نداند كه آيا نجاست حادث شده يا در اول طواف وجود داشته حكم مسأله قبل را دارد. و همين طور اگر بداند كه از اول طواف وجود داشته، و در اين فرض بنابر احتياط مستحب طواف و نماز آن را

(185صفحه)

اعاده كند.
مسأله 552 ـ اگر بعد از طواف متوجه شد كه در حال طواف بدن يا لباس او نجس بوده است طوافش بنابر اظهر صحيح است.
مسأله 553 ـ تطهير بدن و تعويض لباس در خون قروح و جروح لازم است، بلى اگر تطهير خون قروح و جروح براى فرد مشقت داشته باشد و امكان تأخير انداختن طواف تا رفع مشقت و تطهير نباشد. لازم نيست بدن را تطهير كند.
ستر عورت
مسأله 554 ـ در طواف ستر عورت واجب است، و اگر بدون ستر عورت طواف كند باطل است.
مسأله 555 ـ ساتر در طواف بنابر احتياط مستحب بايد شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد، و بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد. ولى لباسهاى ديگر (غيرساتر) اگر غصبى باشد مضربه طواف نيست.
مسأله 556 ـ در طواف عمره تمتع و عمره مفرده لازم

(186صفحه)

نيست حتماً با لباس احرام طواف كند و اگر با لباس دوخته نيز طواف كند طواف او صحيح است.
مسأله 557 ـ زن در طواف بايد بدن خود را از نامحرم بپوشاند، و حتى روى پا تا مچ پا بايد پوشيده شود، ولى اگر پوشيده نشود ضررى براى طواف ندارد.
مسأله 558 ـ اگر در طواف مقدارى از مو يا بدن زن ظاهر باشد طواف صحيح است، هر چند به جهت عدم حفظ از نامحرم گناهكار است.
مختون بودن
مسأله 559 ـ طواف افراد ذكور اگر ختنه نشده باشند باطل است، حتى اگر بالغ نباشند. بنابراين طواف كودكان مميز ختنه نشده باطل، و طواف كودكان غير مميز ختنه نشده احتياطاً باطل است.
مسأله 560 ـ اگر كودك ختنه شده به دنيا آيد، لازم نيست ختنه شود، و طواف او صحيح است.
مسأله 561 ـ اگر غير مختون محرم شود، احرام او صحيح است، ولى براى طواف بايد ختنه شود، و اگر

(187صفحه)

قبل از ختنه شدن طواف كند طواف او حتى طواف نساء باطل است، و نمى تواند با زن نزديكى يا ازدواج كند.
مسأله 562 ـ اگر فرد غير مختون باشد و ختنه شدن براى او ضرر داشته باشد در صورت حصول استطاعت بايد محرم شود و خودش طواف كند و نايب هم بگيرد. و هم خودش نماز طواف بخواند و هم نايب. و چنانچه هر دو با هم طواف كنند فقط خودش نماز طواف بخواند.
انجام هفت دور نه كمتر و نه بيشتر
مسأله 563 ـ همان گونه كه قبلاً بيان شد طواف مشتمل بر هفت دور است، و اگر عمداً كمتر يا بيشتر شود باطل است.
مسأله 564 ـ اگر عمداً از ابتدا قصد كند كه كمتر از هفت دور يا بيشتر بجاآورد طواف او باطل است، اگر چه هفت دور انجام دهد. و اگر قصد انجام كمتر يا بيشتر از روى جهل و غفلت و فراموشى نيز باشد به احتياط مستحب طواف را اعاده كند.
مسأله 565 ـ اگر از ابتدا قصد هفت دور داشته، ولى در

(188صفحه)

اثنا قصد كمتر يا بيشتر كند. از همانجا كه قصد كرده طواف او باطل مى شود. و بايد با قصد هفت دور طواف را از همانجا تكميل كند. و اگر با همين قصد بيشتر از هفت دور بجاآورد طواف باطل است.
مسأله 566 ـ اگر از ابتدا قصد بيش از هفت دور كند اما قصدش اين باشد كه هفت دور را به عنوان واجب و مقدار اضافى را مستحبى يا تبرعى بجاآورد اشكالى ندارد. كمااينكه اگر بعد از انجام هفت دور طواف واجب يك دور يا بيشتر را به گمان استحباب به آن اضافه كند طواف او صحيح است.
مسأله 567 ـ قِران(1) در طوافِ واجب جايز نيست، و در طوافِ مستحب مكروه است.
مسأله 568 ـ اگر از ابتداى طواف قصد قران داشته باشد احتياط در اعاده طواف است. اما اگر بعد از تمام شدن طواف اول قصد قران كند طواف او صحيح است.
مسأله 569 ـ اگر يك دور يا بيشتر به طواف اضافه كند

1 ـ قِران، يعنى دو طواف را بدون انجام نماز طواف پشت سر هم بجاآوردن.

(189صفحه)

به قصد اينكه مابقى را طواف ديگرى قرار دهد حكم قران را دارد كه حرام است.
مسأله 570 ـ اگر از ابتدا يا در اثناى طواف قصد بيش از هفت دور كند به نيت اين كه مقدار اضافه طواف مستقلى باشد موجب بطلان طواف او مى شود، و به احتياط واجب بايد اعاده كند.
مسأله 571 ـ اگر سهواً بيش از يك دور به طواف اضافه كند احتياط آن است كه به قصد قربت و بدون قصد استحباب يا وجوب آن را به هفت دور برساند. و دو ركعت نماز قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بجا آورد، و به احتياط مستحب دو ركعت بعد از سعى را براى غير فريضه قرار دهد.
مسأله 572 ـ اگر سهواً كمتر از يك دور به طواف اضافه كرده، آن را رها كند و طوافش صحيح است.
مسأله 573 ـ اگر عمداً مقدارى به طواف اضافه كند، مثلا پس از پايان دور هفتم از حجرالاسود تا مقام ابراهيم را به قصد طواف برود طوافش باطل است.
مسأله 574 ـ اگر به گمان اينكه مقدارى از طواف را

(190صفحه)

اشتباه انجام داده، همان مقدار را به جاآورد و سپس معلوم شود كه آن مقدار اوليه باطل نبوده طواف او باطل است.
مسأله 575 ـ اگر به گمان اينكه طواف 14 دور است با قصد 14 دور طواف نموده، طواف او باطل است.
مسأله 576 ـ اگر از ابتدا قصد انجام دادن كمتر از هفت دور را داشته باشد طواف او باطل است. و اگر با قصد هفت دور شروع كند ولى كمتر از هفت دور بجا آورد، اگر موالات عرفيه بهم بخورد حكم قطع طواف را دارد.
مسأله 577 ـ به احتياط واجب در طواف موالات عرفيه بايد رعايت شود. يعنى بايد هفت دور عرفاً به صورت متوالى و پى در پى انجام شود، به طورى كه يك عمل محسوب شود. بنابراين نبايد بين شوطها و اجزاء طواف آنقدر فاصله ايجاد شود كه عرفاً پى در پى شمرده نشود.
مسأله 578 ـ براى رفع خستگى در بين طواف جايز است بنشيند يا دراز بكشد، مشروط بر اينكه موالات عرفيه بهم نخورد. و اگر استراحت آن قدر طولانى شد

(191صفحه)

كه موالات عرفيه بهم بخورد طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، سپس احتياطاً يك طواف ديگر بجاآورد.
مسأله 579 ـ شخص تا مطمئن نشده كه موالات عرفيه بهم خورده نمى تواند طواف را از سربگيرد. و بايد همان طواف را ادامه دهد، هر چند قبل از سه دور و نيم باشد.
مسأله 580 ـ فاصله انداختن حدود ده تا پانزده دقيقه در طواف براى رفع خستگى و تطهير مخلّ به موالات نيست، ولى بيش از اين مقدار يا اشتغال به كارهاى خارج از طواف، مثل خواندن قرآن و نماز مستحبى و امثال آن موجب بهم خوردن موالات است.
مسأله 581 ـ اگر عمداً يك يا چند دور از طواف كم كند واجب است آن را اتمام كند، و اگر اتمام نكند حكم كسى را دارد كه عمداً طواف را ترك كند. خواه عالم به مسأله باشد يا جاهل.
مسأله 582 ـ احتياط مستحب آن است كه طواف واجب را قطع نكند. و قطع طواف به اين نيست كه قصد قطع طواف را بكند. بلكه به اين است كه موالات را بهم

(192صفحه)

بزند.
مسأله 583 ـ اگر طواف را قطع كند و قبل از فوت موالات عرفيه طواف ديگرى را شروع كند طوافش باطل است، و بايد طواف اول را طبق احكام قطع طواف انجام دهد، و اعمال پس از آن را بجا آورد.
مسأله 584 ـ اگر فرد به هر علتى طواف خود را قطع كند و دومرتبه شروع به طواف كند، اگر طواف دوم را به قصد ما فى الذمه ـ اعم از اتمام يا اعاده ـ بجا آورد صحيح است. و در غير اين صورت احتياطاً طواف اول را اگر بعد از دور چهارم قطع كرده تكميل كند و نماز آن را بخواند، و سعى و تقصير را اگر بجا آورده بنابر احتياط واجب اعاده كند.
مسأله 585 ـ اگر سهواً مقدارى از طواف را كم كند و قبل از بهم خوردن موالات متوجه شود بايد آن را تكميل كند. و اگر بعد از بهم خوردن موالات متوجه شود بايد طبق احكام قطع طواف عمل كند. واگر اصلا متوجه نشود تا به وطن برگردد در صورت امكان بايد خودش وگرنه نايبش طواف را طبق احكام قطع انجام دهد.


(193صفحه)

مسأله 586 ـ احكام قطع طواف به شرح زير است:
1 ـ بعد از قطع طواف و قبل از بهم خوردن موالات عرفيه مجدداً قصد انجام طواف كند، در اين صورت بايد طواف را تكميل كند، و نمى تواند طواف را از سربگيرد.
2 ـ قبل از سه دور و نيم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت طواف قبلى باطل است، و بايد طواف را اعاده كند.
3 ـ بعد از سه دور و نيم و قبل از پايان دور چهارم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت بايد طواف ناقص را تكميل كند، و پس از خواندن نماز آن، طواف را اعاده كند.
4 ـ بعد از دور چهارم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت بايد طواف را تكميل كند.
مسأله 587 ـ لازم نيست از همان نقطه كه طواف را قطع كرده طواف را تكميل كند. بلكه اگر از محاذات آن ادامه دهد كفايت مى كند و صحيح است. همانطور كه مى تواند قبل از نقطه اى كه قطع شده با نيت اين كه

(194صفحه)

محل قطع طواف، ابتداى تكميل طواف او باشد مشغول طواف شود.
مسأله 588 ـ قطع طواف به جهت شركت در نماز جماعت يا خواندن نماز در وقت فضيلت آن مانعى ندارد. و اگر وقت نماز تنگ باشد واجب است طواف را قطع كند. و سپس طواف را طبق احكام قطع بجا آورد.
مسأله 589 ـ اگر از ادامه طواف به دليلى معذور شد ـ مثلا محدث يا بيهوش شد، يا نماز جماعت برقرار شد، يا مأموران حرم مشغول شستشوى مطاف شدند ـ طبق احكام قطع طواف عمل كند.
مسأله 590 ـ اگر در حال سعى يادش آمد كه طواف را ناقص انجام داده بايد سعى را رها كند و طواف را تكميل كند و پس از نماز آن، سعى را تكميل كند، و اگر طواف اول را كمتر از سه دور ونيم بجا آورده، پس از تكميل طواف به احتياط مستحب طواف را اعاده كند.
مسأله 591 ـ كسى كه در بين سعى متوجه شود طواف را بيش از هفت دور انجام داده است، بنابر احتياط سعى را رها كند، سپس طواف و اعمال بعد از آن را اعاده كند.


(195صفحه)

مسأله 592 ـ كسى كه پياده طواف مى كند بايد قدمها را به اختيار خودش بردارد. لذا اگر او را بى اختيار ببرند ـ يعنى طورى حركت دهند كه قدم برداشتن به اختيار او نباشد ـ بايد برگردد واز همان جا طواف را به اختيار خود ادامه دهد.
مسأله 593 ـ بنابر آنچه در مسأله قبل ذكر شد اگر ازدحام و فشار جمعيت باعث شود كه به جلو برود يا به چپ و راست متمايل شود ولى قدمها را به اختيار خود بردارد ضررى به طواف نمى زند.
مسأله 594 ـ همان گونه كه گذشت كسى كه مقدارى از طواف را بى اختيار انجام داده بايد برگردد و از همانجا طواف را ادامه دهد. و اگر آن دور را رها كند و از حجرالاسود آن دور را شروع كند طواف او اشكال دارد. بلى اگر اعاده از همان مكان مستلزم عسر و حرج باشد و وقت خلوت هم پيدا نكند كه تمام طواف را به اختيار خود بجاآورد مى تواند به همين طواف اكتفا كند و صحيح است.
مسأله 595 ـ كسى كه مى داند در اثناى طواف مقدارى

(196صفحه)

از آن بدون اختيار انجام مى شود نمى تواند از ابتدا قصد كند كه آن مقدار را به عنوان سواره طواف كند. بلكه بايد طواف را شروع كند و اگر به كلى سلب اختيار از او نشود طواف صحيح است. و اگر سلب اختيار شد در صورت امكان جبران كند، و اگر جبران مستلزم عسر و حرج باشد و نتواند در وقت خلوت طواف كند طواف او صحيح است.
مسأله 596 ـ كسى كه مى داند مقدارى از طواف را بى اختيار انجام مى دهد نمى تواند نايب بگيرد، بلكه بايد خودش طبق مسأله قبل انجام دهد.
مسأله 597 ـ شك در دورهاى طواف موجب بطلان طواف است. بنابراين اگر قبل از رسيدن به حجرالاسود شك كند كه دور ششم است يا هفتم، و... طواف او باطل است.
مسأله 598 ـ ظن و گمان در عدد دورها حكم شك را دارد.
مسأله 599 ـ در فرض سابق براى از سر گرفتن طواف لازم نيست از مطاف خارج شود، بلكه مى تواند

(197صفحه)

بلافاصله طواف را از نو شروع كند.
مسأله 600 ـ كسى كه در حال طواف در تعداد دورها شك كند نبايد در حال شك طواف را ادامه دهد. بلكه بايد فكر كند و اگر به يك طرف شك اطمينان پيدا كرد طبق آن عمل كند، و الاّ طواف را از ابتدا شروع كند.
مسأله 601 ـ اگر بعد از انصراف از طواف و داخل شدن در نماز طواف در تعداد دورهاى طواف شك كند به شك خود اعتنا نكند و طواف صحيح است، بلكه ظاهراً شك بعد از انصراف و قبل از داخل شدن در نماز هم همين حكم را دارد.
مسأله 602 ـ اگر بعد از رسيدن به حجرالاسود شك كند كه هفت دور زده يا بيشتر، به شك خود اعتنا نكند، و طوافش صحيح است.
مسأله 603 ـ اگر از گفته ديگرى اطمينان پيدا كند كه دور چندم طواف او است مى تواند طبق اطمينان خود عمل كند، ولى اگر اطمينان پيدا نكرد نمى تواند به گفته او عمل كند.
مسأله 604 ـ شخصى كه در شمارش شوطهاى طواف

(198صفحه)

به گفته همراهش اعتماد كرد چنانچه بعد از انصراف از طواف در عدد شوطها شك كند، به آن اعتنا نكند و طواف محكوم به صحت است.
مسأله 605 ـ كثيرالشك به شك خود اعتنا نكند، و طبق حكم كثيرالشك در نماز عمل كند، و احتياط در اين است كه كسى را بگمارد تا تعداد اشواط را به او بگويد و طبق آن عمل كند.
شروع طواف از حجرالأسود و ختم به آن
مسأله 606 ـ لازم است طواف را عرفاً از حجرالاسود شروع و به آن ختم كند. و با توجه به اينكه محدوده مقابل حجرالاسود نسبتاً وسيع است، لذا از هر نقطه طواف را شروع كرد صحيح است، مشروط بر اينكه در محاذات همان نقطه طواف را تمام كند. و براى تعيين محاذات از دقتهاى اهل وسواس اجتناب كند.
مسأله 607 ـ لازم نيست كه در كنار حجرالاسود نيت طواف كند. بلكه اگر قبل از آن قصدش اين باشد كه طواف خود را از مقابل حجرالاسود شروع مى كنم كافى

(199صفحه)

است.
مسأله 608 ـ لازم نيست در بين طواف براى هر دور محاذات حجرالاسود را تعيين كند. بلكه اگر براى تعيين محاذات آنگونه كه اهل سنت و برخى از افراد نادان دقتهاى وسواسى مى كنند عمل كند موجب اشكال مى شود.
مسأله 609 ـ اگر طواف را قبل از حجرالاسود شروع كند و به همانجا ختم كند طواف باطل است. اگر چه در مصداق اشتباه كند. مثلا به گمان اينكه حجرالاسود در ركن يمانى است طواف را از آنجا شروع كند.
مسأله 610 ـ در فرض سابق اگر از ركن يمانى شروع كند و در حين طواف متوجه شود و طواف را به حجرالاسود نيز ختم كند طوافش باطل است. ولى اگر قصدش اين باشد كه ابتداى طواف او از موضع معتبر شرعى باشد و به حجرالاسود ختم كند طوافش صحيح است. هر چند احتياط در اعاده طواف و نماز آن است.


(200صفحه)

محدوده طواف (مطاف)
مسأله 611 ـ طواف بايد در محدوده فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم كه 5/26 ذراع(1) است انجام شود. و در قسمت حجر اسماعيل مبدأ ديوار حجر است نه كعبه.
محدوده طواف را «مطاف» نيز مى گويند.
مسأله 612 ـ اگر از پشت مقام ابراهيم يا روى شاذروان(2) كه جزء كعبه است طواف كند طواف او باطل است، و بايد اعاده كند.
مسأله 613 ـ اگر بعضى از دورها را خارج از محدوده مذكور انجام دهد بايد آن دور را اعاده كند، و الاّ طواف او باطل است.
مسأله 614 ـ اگر قسمتى از يك دور را خارج از محدوده مطاف يا روى شاذروان برود بايد برگردد و از همان جا طواف را در محدوده ادامه دهد. اما اگر داخل حجر اسماعيل يا روى ديوار حجر برود تدارك آن مقدار

1 ـ هر ذراع حدود نيم متر است.
2 ـ پايين اطراف ديوار كعبه برآمدگى شيب دارى وجود دارد كه آن را شاذروان مى نامند.
<<التالي الفهرس السابق>>