جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
رساله توضيح المسائل « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>


صفحه 61

طرف راست يا مقدارى از آن شك كند يا بعد از اشتغال به شستن طرف راست در شستن سر و گردن يا مقدارى از آن شك نمايد لازم نيست به شكش اعتنا كند.

غسل ارتماسى

مسأله : در غسل ارتماسى بايد آب در يك آن، تمام بدن را بگيرد، پس اگر به نيت غسل ارتماسى يكباره يا به تدريج در آب فرو رود تا تمام بدن زير آب رود غسل او صحيح است.

مسأله : در غسل ارتماسى اگر همه بدن زير آب باشد و بعد از نيت غسل، بدن را حركت دهد غسل او صحيح است. ولى احتياط مستحب اين است كه بيشتر بدن خارج از آب باشد و پس از نيت زير آب رود.

مسأله : اگر بعد از غسل ارتماسى بفهمد به مقدارى از بدن آب نرسيده چه جاى آن را بداند يا نداند، بايد دوباره غسل كند.

مسأله : اگر براى غسل ترتيبى وقت ندارد و براى ارتماسى وقت دارد، بايد غسل ارتماسى كند.

مسأله : كسى كه روزه واجب گرفته يا براى حج يا عمره احرام بسته، نمى تواند غسل ارتماسى كند ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند صحيح است.

احكام غسل كردن

مسأله : در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاك باشد ولى در غسل ترتيبى پاك بودن تمام بدن لازم نيست. و اگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتى را پيش از غسل دادن آن قسمت آب بكشد كافى است.

مسأله : عرق جنب از حرام نجس نيست و كسى كه از حرام جنب شده اگر با آب گرم هم غسل كند صحيح است.

مسأله : اگر در غسل به اندازه سر مويى از بدن نشسته بماند، غسل باطل است، ولى شستن جاهايى از بدن كه ديده نمى شود، مثل توى گوش و بينى، واجب نيست.


صفحه 62

مسأله : جايى را كه شك دارد از ظاهر بدن است يا از باطن آن بنابر احتياط واجب لازم است بشويد مگر اين كه سابقاً باطن بوده و خارجاً شك شود كه آيا ظاهر شده يا نه كه در اين صورت شستن آن لازم نيست.

مسأله : اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد كه داخل آن ديده شود و جزء ظاهر بدن به حساب آيد، بايد آن را شست و اگر ديده نشود و جزء ظاهر بدن محسوب نشود، شستن داخل آن لازم نيست.

مسأله : چيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است بايد برطرف كند و اگر پيش از آن كه يقين كند برطرف شده غسل نمايد، غسل او مجزى نيست.

مسأله : اگر موقع غسل شك كند چيزى كه مانع از رسيدن آب باشد در بدن او هست يا نه، چنانچه شكش منشأ عقلايى داشته باشد، بايد وارسى كند تا مطمئن شود كه مانعى نيست.

مسأله : در غسل بايد موهاى كوتاهى را كه جزء بدن حساب مى شود، بشويد و بنابر احتياط شستن موهاى بلند هم لازم مى باشد.

مسأله : تمام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد، مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن، در صحيح بودن غسل هم شرط است ولى در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پايين بشويد. و نيز در غسل ترتيبى، لازم نيست بعد از شستن هر قسمت فوراً قسمت ديگر را بشويد بلكه اگر بعد از شستن سر و گردن مقدارى صبر كند و بعد طرف راست را بشويد و بعد از مدتى طرف چپ را بشويد اشكال ندارد. مگر زن مستحاضه كه حكم آن بعداً گفته مى شود.

مسأله : كسى كه قصد دارد پول حمامى را ندهد يا بدون اين كه بداند حمامى راضى است بخواهد نسيه بگذارد، اگرچه بعد حمّامى را راضى كند، غسل او باطل است.

مسأله : اگر بخواهد پول حرام يا پولى كه خمس آن را نداده به حمامى بدهد، غسل او باطل است.

مسأله : اگر حمّامى راضى باشد كه پول حمّام نسيه بماند ولى كسى كه غسل مى كند قصدش اين باشد كه طلب او ندهد يا از مال حرام بدهد غسل او باطل است.


صفحه 63

مسأله : اگر مخرج غائط را در آب خزينه تطهير كند و پيش از غسل شك كند كه چون در خزينه تطهير كرده حمامى به غسل كردن او راضى است يا نه، غسل او باطل است، مگر اين كه پيش از غسل حمامى را راضى كند.

مسأله : اگر شك كند كه غسل كرده يا نه، بايد غسل كند ولى اگر بعد از غسل شك كند، كه غسل او درست بوده يا نه، لازم نيست دوباره غسل نمايد.

مسأله : اگر در بين غسل حدث اصغر از او سر بزند، مثلاًبول كند،مى تواند غسل را تمام نمايد و بعدوضو بگيرد.و بهتر آن است كه غسل را احتياطاً به قصد آنچه بر ذمّه او است از اتمام يا اعاده از سر بگيرد ولكن وضوى بعد از غسل در اين صورت همواجب است.

مسأله : هرگاه به خيال اينكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد براى نماز غسل كند، اگرچه بعد از غسل بفهمد كه به اندازه غسل وقت نداشته غسل او صحيح است.

مسأله : كسى كه جنب شده اگر شك كند غسل كرده يا نه نمازهايى را كه خوانده صحيح است، ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل كند.

مسأله : كسى كه چند غسل بر او واجب است مى تواند به نيّت همه آنها يك غسل به جا آورد، يا آنها را جدا جدا انجام دهد.

مسأله : اگر روى بدن شخصى آيه قرآن يا اسم خداوند نوشته شده باشد قبل از جنب شدن بايد آن را پاك كند و الاّ بعد از جنب شدن واجب است فوراً غسل كند و بايد مراقب باشد كه هنگام غسل كردن دست روى آن نكشد و فقط آب روى آن جارى كند. اما اگر خالكوبى زير پوست باشد، اشكال ندارد و لازم نيست بلافاصله غسل كند.

مسأله : كسى كه غسل جنابت كرده، نبايد براى نماز وضو بگيرد. اما با غسلهاى واجب ديگر نمى تواند بدون وضو نماز بخواند بلكه بايد وضو هم بگيرد.

استحاضه

يكى از خونهايى كه از زن خارج مى شود خون استحاضه است و زن را در موقع ديدن خون استحاضه، مستحاضه مى گويند.


صفحه 64

مسأله : خون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون مى آيد و غليظ هم نيست ولى ممكن است گاهى سياه و سرخ و گرم و غليظ باشد و با فشار و سوزش بيرون آيد.

مسأله : به طور كلى هر خونى كه از زن خارج شود و مربوط به زخم و جراحت نباشد و خون حيض و نفاس هم نباشد خون استحاضه است هرچند صفات مذكور را نداشته باشد.

مسأله : استحاضه سه نوع است

1 ـ قليله: آن است كه خون فقط سطح پنبه اى را كه زن داخل فرج مى گذارد آلوده كند.

2 ـ متوسطه: آن است كه خون در پنبه فرو رود ولى به دستمالى كه معمولاً زنها براى جلوگيرى از خون مى بندند، نرسد.

3 ـ كثيره: آن است كه خون از پنبه به دستمال برسد.

احكام استحاضه

مسأله : در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد و ظاهر فرج را هم اگر خون به آن رسيده آب بكشد و بنابر احتياط واجب پنبه را عوض كند يا آب بكشد.

مسأله : اگر پيش از نماز يا در بين نماز خون استحاضه متوسطه ببيند بايد براى آن نماز غسل كند ولى در استحاضه متوسطه اگر قبل از نماز صبح غسل نمايد تا صبح روز ديگر براى هر نماز كارهاى استحاضه قليله كه در مسأله قبل گفته شد انجام دهد ولى اگر عمداً يا از روى فراموشى غسل نكند بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند و اگر براى آن هم غسل نكرد بايد قبل از نماز مغرب و عشاء غسل نمايد.

مسأله : در استحاضه كثيره علاوه بر كارهاى استحاضه متوسطه كه در مسأله پيش گفته شد، بايد براى هر نماز دستمال را عوض كند، يا آب بكشد و يك غسل براى نماز ظهر و عصر و يكى براى نماز مغرب و عشا بجا آورد، و بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد، و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل كند. و نيز اگر بين نماز


صفحه 65

مغرب و عشا فاصله بيندازد بايد براى نماز عشا دوباره غسل كند.

مسأله : اگر قبل از وقت نماز خون استحاضه متوسطه يا كثيره بيايد و قطع شود بنابر احتياط واجب بايد براى نماز غسل و وضوى آن را بجا آورد مگر اينكه قبلا براى آن غسل كرده باشد و قبل از غسل خون به طور كلّى قطع شده باشد.

مسأله : مستحاضه متوسطه و كثيره كه بايد هم وضو بگيرد و هم غسل كند هركدام را اول بجا آورد صحيح است، ولى بهتر آن است كه اول وضو بگيرد.

مسأله : اگر استحاضه قليله زن، بعد از نماز صبح، متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند، و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسطه شود بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد. و اگر بعد از غسل استحاضه متوسطه ادامه داشته باشد براى نماز صبح روز بعد دو مرتبه غسل كند.

مسأله : اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح كثيره شود بايد براى نماز ظهر و عصر يك غسل، و براى نماز مغرب و عشا غسل ديگرى بجا آورد و اگر بعد از نماز ظهر و عصر كثيره شود، بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد. و همينطور براى نماز صبح روز بعد، مگر اينكه قبل از غسل شب تبديل به استحاضه قليله شود يا كاملا قطع شود.

مسأله : زن مستحاضه براى هر نمازى چه واجب باشد و چه مستحب، بايد وضو بگيرد و نيز اگر بخواهد نمازى را كه خوانده احتياطاً دوباره بخواند يا بخواهد نمازى را كه فرادى خوانده است دوباره با جماعت بخواند بايد تمام كارهايى را كه براى استحاضه گفته شد انجام دهد، ولى براى خواندن نماز احتياط و سجده فراموش شده و تشهد فراموش شده و سجده سهو، اگر آنها را بعد از نماز فوراً بجا آورد لازم نيست كارهاى استحاضه را تكرار كند.

مسأله : وقتى كه خون زن مستحاضه به طور كلّى قطع شد اگر استحاضه قليله بوده فقط خود را تطهير كند و براى نماز بعدى وضو بگيرد و اگر استحاضه متوسطه يا كثيره بوده بايد غسل كند و براى نماز بعدى وضو بگيرد و اين غسل را مى تواند بعد از قطع خون انجام دهد هر چند وقت نماز نشده باشد.


صفحه 66

مسأله : اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است، موقعى كه مى خواهد نماز بخواند بايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بيرون آورد و بعد از آن كه فهميد استحاضه او كدام يك از آن سه نوع است، كارهايى را كه براى آن نوع دستور داده شده انجام دهد، ولى اگر بداند تا وقتى كه نماز بخواند استحاضه او تغيير نمى كند پيش از داخل شدن وقت هم مى تواند خود را وارسى نمايد.

مسأله : زن مستحاضه اگر پيش از آن كه خود را وارسى كند مشغول نماز شود، چنانچه قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل كرده مثلاً استحاضه اش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده، نماز او صحيح است و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق وظيفه اش نبوده مثل آن كه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده، نماز او باطل است.

مسأله : زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد بايد به آنچه مسلّماً وظيفه اوست عمل كند مثلاً اگر نمى داند استحاضه او قليله است يا متوسطه، بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد، ولى اگر بداند سابقاً كدام يك از آن سه نوع بوده بايد به وظيفه همان نوع رفتار نمايد.

مسأله : خون استحاضه اگر در اول ظهورش از محلّ خودش حركت كند ولى از بدن خارج نشود بر زن لازم نيست طبق احكام استحاضه عمل كند. امّا اگر خارج شود تا زمانى كه در مجرا است هر چند بيرون نيايد واجب است طبق احكام استحاضه عمل كند.

مسأله : زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده خونى از او بيرون نيامده و تا بعد از نماز هم در داخل فرج نيست مى تواند خواندن نماز را تأخير بيندازد و مى تواند نمازهاى بعدى را هم با آن بخواند.

مسأله : زن مستحاضه اگر بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز بكلّى پاك مى شود، يا به اندازه انجام غسل و وضو و خواندن نماز، خون بند مى آيد، بايد صبر كند و نماز را در وقتى كه پاك است بخواند بلكه بنابر احتياط واجب در صورت احتمال قطع شدن خون هم بايد صبر كند.

مسأله : مستحاضه قليله بعد از وضو، و مستحاضه كثيره و متوسطه بعد از غسل و


صفحه 67

وضو، بايد فوراً مشغول نماز شود، ولى گفتن اذان و اقامه و خواندن دعاهاى قبل از نماز اشكال ندارد و در نماز هم مى تواند كارهاى مستحب مثل قنوت، و غير آن را بجا آورد.

مسأله : زن مستحاضه اگر بين غسل و نماز فاصله بيندازد بايد دوباره غسل كند و بلافاصله مشغول نماز شود، ولى اگر خون در داخل فضاى فرج نيايد تكرار غسل و وضو لازم نيست.

مسأله : بر زن مستحاضه لازم است به هر مقدار كه ممكن باشد بعد از وضو و غسل به وسيله پنبه از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون آيد، بايد نماز را اعاده كند بلكه بنابر احتياط واجب قبل از نماز بايد دوباره غسل كند و وضو هم بگيرد.

مسأله : اگر در موقع غسل، خون قطع نشود غسل صحيح است. ولى اگر در بين غسل، استحاضه متوسطه كثيره شود، واجب است غسل را از سر بگيرد.

مسأله : احتياط واجب آن است كه زن مستحاضه در تمام روزى كه روزه است به مقدارى كه مى تواند از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند.

مسأله : روزه زن مستحاضه اى كه غسل بر او واجب مى باشد در صورتى صحيح است كه در روز غسلهايى را كه براى نمازهاى روزش واجب است انجام دهد، و بنابر احتياط غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى خواهد فرداى آن را روزه بگيرد را بجا آورد.

مسأله : اگر بعد از نماز عصر، مستحاضه شود و تا غروب غسل نكند روزه او صحيح است.

مسأله : اگر استحاضه قليله زن پيش از نماز، متوسطه يا كثيره شود بايد كارهاى متوسطه يا كثيره را كه گفته شد انجام دهد. و اگر استحاضه متوسطه، كثيره شود بايد كارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسل كرده باشد فايده ندارد و بايد دوباره براى كثيره غسل كند.

مسأله : اگر در بين نماز، استحاضه متوسّطه زن كثيره شود، بايد نماز را بشكند و براى استحاضه كثيره غسل كند و كارهاى ديگر آن را انجام دهد و همان نماز را بخواند و


صفحه 68

اگر براى غسل وقت ندارد بايد تيمم كند; و وضو هم بگيرد و اگر براى وضو هم وقت ندارد يك تيمم ديگر بكند و اگر براى تيمم هم وقت ندارد نمى تواند نماز را بشكند و بايد نماز را تمام كند و بنابر احتياط واجب قضا نمايد، و همچنين است اگر در بين نماز، استحاضه قليله او متوسطه يا كثيره شود ولى اگر استحاضه متوسطه بود بايد علاوه بر غسل، وضو هم بگيرد.

مسأله : اگر در بين نماز، خون بند بيايد و مستحاضه نداند كه در باطن هم قطع شده بوده، بنابر احتياط واجب بايد وضو و غسل و نماز را دوباره بجا آورد.

مسأله : اگر استحاضه كثيره زن متوسطه شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعد عمل متوسطه را بجا آورد. مثلاً اگر پيش از نماز ظهر استحاضه كثيره، متوسطه شود بايد براى نماز ظهر غسل كند و براى نماز عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگيرد.

مسأله : اگر پيش از هر نماز خون مستحاضه كثيره قطع شود و دوباره بيايد براى هر نماز بايد يك غسل بجا آورد.

مسأله : اگر استحاضه كثيره، قليله شود بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعد عمل قليله را انجام دهد، و نيز اگر استحاضه متوسطه، قليله شود بايد براى نماز اوّل، عمل متوسطه و براى نمازهاى بعد عمل قليله را بجا آورد.

مسأله : اگر مستحاضه يكى از كارهايى را كه بر او واجب مى باشد حتى عوض كردن پنبه را ترك كند، نمازش باطل است.

مسأله : مستحاضه قليله اگر بخواهد غير از نماز كارى انجام دهد كه شرط آن وضو داشتن است مثلاً بخواهد جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند بنابر احتياط واجب بايد وضو بگيرد زيرا وضويى كه براى نماز گرفته كافى نيست.

مسأله : رفتن به مسجد الحرام و مسجد النبى و توقف در ساير مساجد و خواندن سوره اى كه سجده واجب دارد و نزديكى با شوهر، براى زن مستحاضه اشكال ندارد، هرچند احتياط مستحب در اين است كه براى اين كارها غسلهاى واجب خود را انجام داده باشد.


صفحه 69

مسأله : اگر زن در استحاضه كثيره بخواهد پيش از وقت نماز جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند بايد غسل كند و در استحاضه متوسطه چنانچه در آن روز غسل كرده وضو كافى است.

مسأله : نماز آيات بر مستحاضه واجب است و بايد براى نماز آيات هم كارهايى را كه براى نماز يوميه گفته شد انجام دهد.

مسأله : هرگاه در وقت نماز يوميه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود اگر بخواهد هردو را پشت سر هم بجا آورد، بايد براى نماز آيات هم تمام كارهايى را كه براى نماز يوميه او واجب است انجام دهد و نمى تواند هردو را با يك غسل و وضو بجا آورد.

مسأله : اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند بايد براى هر نماز كارهايى را كه براى نماز ادا بر او واجب است بجا آورد.

مسأله : اگر زن بداند خونى كه از او خارج مى شود خون زخم نيست و شرعاً حكم حيض و نفاس را ندارد بايد به دستور استحاضه عمل كند، حتى اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه است يا خونهاى ديگر چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد بنابر احتياط واجب بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.

حيــض

حيض خونى است كه غالباً در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مى شود و زن را در موقع ديدن خون حيض، حائض مى گويند.

مسأله : خون حيض در بيشتر اوقات، غليظ و گرم و رنگ آن سرخ مايل به سياهى يا سرخ تيره است و با فشار و كمى سوزش بيرون مى آيد.

مسأله : زنهاى سيّده بعد از تمام شدن شصت سال قمرى يائسه مى شوند يعنى خون حيض نمى بينند و زنهايى كه سيّده نيستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمرى يائسه مى شوند.

مسأله : خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال قمرى و زن بعد از يائسه شدن


صفحه 70

مى بيند حيض نيست.

مسأله : زن حامله و زنى كه بچه شير مى دهد، ممكن است حيض ببيند.

مسأله : دخترى كه نمى داند نه سالش تمام شده يا نه اگر خونى ببيند كه نشانه هاى حيض را نداشته باشد حيض نيست، بلكه حتى اگر نشانه هاى حيض را داشته باشد نمى شود گفت حيض است.

مسأله : زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه، اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است.

مسأله : مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد، حيض نيست.

مسأله : بايد سه روز اوّل حيض پشت سرهم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست.

مسأله : لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد، بلكه اگر در ابتدا، خون بيرون بيايد ولى بعداً در فرج خون باشد كافى است، و چنانچه در بين سه روز مختصرى پاك شود و مدت پاك شدن به قدرى كم باشد كه بگويند در تمام سه روز در فرج خون بوده باز هم حيض است.

مسأله : لازم نيست شب اول و شب چهارم را خون ببيند ولى بايد در شب دوم و سوم خون قطع نشود، پس اگر از اذان صبح روز اول تا غروب روز سوم پشت سرهم خون بيايد، يا در وسطهاى روز اول شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع شود و در شب دوم و سوم هم هيچ خون قطع نشود، حيض است.

مسأله : اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود روزهائى هم كه در وسط پاك بوده حيض است.

مسأله : اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دمل است يا خون حيض، چنانچه نداند دمل در طرف چپ است يا طرف راست در صورتى كه ممكن باشد مقدارى پنبه داخل كند و بيرون آورد پس اگر خون از طرف چپ


صفحه 71

بيرون آيد، خون حيض است و اگر از طرف راست بيرون آيد خون دمل است.

مسأله : اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا زخم، اگر قبلاً حيض بوده حيض و اگر پاك بوده پاك قرار دهد، و چنانچه نمى داند پاك بوده يا حيض همه چيزهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند و همه عبادتهايى كه زن غير حائض انجام مى دهد بجا آورد.

مسأله : اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا نفاس، چنانچه شرايط حيض را داشته باشد، بايد حيض قرار دهد.

مسأله : اگر خونى ببيند و نداند خون حيض است يا بكارت، بايد خود را وارسى كند، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض است.

مسأله : اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد از سه روز دوباره خون ببيند، و سه روز ادامه داشته باشد خون دوّم حيض است و خون اوّل حيض نيست.

احكام حائض

مسأله : چند چيز بر حائض حرام است:

اوّل: عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، ولى بجا آوردن عبادتهايى كه وضو و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست، مانند نماز ميّت، مانعى ندارد.

دوّم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.

سوّم: جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگرچه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند و وطى كردن در دُبُر زن حائض، اگر راضى باشد، كراهت شديده دارد.

مسأله : جماع كردن در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعاً بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است. پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به


صفحه 72

دستورى كه بعداً گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، شوهرش نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد.

مسأله : اگر با همسر حائض خود جماع در قبل كند، بنابراحتياط واجب بايد كفاره بدهد و مقدار آن به ترتيب زير مى باشد:

شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد اگر در قسمت اوّل آن، جماع كند، هيجده نخود طلا كفّاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوّم جماع كند، نه نخود طلا و اگر در قسمت سوّم جماع كند، چهار نخود و نيم بدهد. مثلاً زنى كه شش روز خون حيض مى بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اوّل و دوّم با او جماع كند هيجده نخود طلا بدهد و در شب يا روز سوّم و چهارم نه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم چهار نخود و نيم بدهد.

مسأله : وطى در دُبُر زن حائض، كفاره ندارد.

مسأله : اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد، بايد قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كنيد.

مسأله : اگر كسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوّم حيض، با زن خود جماع كند، بايد هر سه كفاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم مى شود بدهد.

مسأله : اگر انسان بعد از آن كه در حال حيض جماع كرده و كفاره آن را داده دوباره جماع كند باز هم بايد كفاره بدهد.

مسأله : اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند و در بين آنها كفاره ندهد احتياط واجب آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.

مسأله : اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود بنابر احتياط واجب بايد كفاره بدهد.

مسأله : اگر مرد با زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اين كه عيال خود او است جماع نمايد، احتياط واجب آن است كه كفاره بدهد.

مسأله : كسى كه نمى تواند كفاره بدهد بنابراحتياط بايد به اندازه سيرشدن يك فقير


صفحه 73

گرسنه: صدقه بدهد و اگر نمى تواند استغفار كند.

مسأله : طلاق دادن زن در حال حيض، به طورى كه در كتاب طلاق گفته مى شود باطل است.

مسأله : اگر زن بگويد: حائضم يا از حيض پاك شده ام، بايد حرف او را قبول كرد.

مسأله : اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.

مسأله : اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، به شك خود اعتنا نكند و نماز را ادامه دهد ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده نمازى كه خوانده باطل است.

مسأله : بعداز آن كه زن ازخون حيض پاك شد، واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود، غسل كند. و دستور آن مثل غسل جنابت است ولى غسل حيض كفايت از وضو نمى كند، و براى نماز پيش از غسل يا بعد از آن بايد وضو هم بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد افضل است.

مسأله : بعد از آن كه زن از خون حيض، پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است، و شوهرش هم مى تواند با او جماع كند، ولى احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خوددارى نمايد. اما كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن، تا غسل نكند بر او حلال نمى شود.

مسأله : اگر آب براى غسل كافى نباشد ولى به اندازه اى باشد كه بتواند وضو بگيرد، بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمم نمايد، و اگر به اندازه هيچ يك از آنها آب ندارد، بايد دو تيمّم كند، يكى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو.

مسأله : نمازهاى يوميه اى كه زن در حال حيض نخوانده قضا ندارد. ولى روزه هاى واجب را بايد قضا نمايد.

مسأله : هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مى شود بايد فوراً نماز بخواند.

مسأله : اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است، ولى در تند خواندن و كند


صفحه 74

خواندن و چيزهاى ديگر بايد ملاحظه حال خود را بكند; مثلاً زنى كه مسافر نيست اگر اول ظهر نماز نخواند، قضاى آن در صورتى واجب مى شود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز به دستورى كه گفته شد از اوّل ظهر بگذرد و حائض شود، و براى زنى كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت كافى است و نيز بايد ملاحظه تهيه شرايطى را كه دارا نيست بنمايد. پس اگر به مقدار فراهم آوردن آن مقدمات و خواندن يك نماز بگذرد و حائض شود قضا واجب است وگرنه واجب نيست.

مسأله : اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازه غسل و مقدمات ديگر نماز مانند تهيّه كردن لباس يا آب كشيدن آن و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را بجا آورد.

مسأله : اگر زن حائض به اندازه غسل وقت ندارد ولى مى تواند با تيمم نماز را در وقت بخواند آن نماز بر او واجب نيست، اما اگر گذشته از تنگى وقت تكليفش تيمم است مثل آن كه آب برايش ضرر دارد، بايد تيمم كند و آن نماز را بخواند و اگر نخواند واجب است قضاى آن را بجا آورد.

مسأله : اگر زن حائض بعد از پاك شدن شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.

مسأله : اگر به خيال اين كه به اندازه تهيه مقدمات نماز و خواندن يك ركعت وقت ندارد نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.

مسأله : مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمى تواند وضو بگيرد تيمم نمايد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.

مسأله : خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن به حاشيه و مابين خطهاى قرآن و نيز خضاب كردن به حنا و مانند آن براى حائض مكروه است.

اقسام زنهاى حائض

مسأله : زنهاى حائض بر شش قسمند:


صفحه 75

اوّل: صاحب عادت وقتيه و عدديه; و آن زنى است كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او هم در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آن كه دو ماه پشت سرهم از اول ماه تا هفتم خون ببيند.

دوّم: صاحب عادت وقتيه، و آن زنى است كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين، خون حيض ببيند ولى شماره روزهاى حيض او در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اوّل روز هفتم، و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود.

سوّم: صاحب عادت عدديه، و آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سرهم به يك اندازه باشد، ولى وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد، مثل آن كه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.

چهارم: مضطربه و آن زنى است كه چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدا نكرده يا عادتش بهم خورده و عادت تازه اى پيدا نكرده است.

پنجم: مبتدئه، و آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن او است.

ششم: ناسيه، و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است. و هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مى شود.

1 ـ صاحب عادت وقتيه و عدديه

مسأله : زنهايى كه عادت وقتيه و عدديه دارند سه دسته اند:

اوّل: زنى كه دو ماه پشت سرهم در وقت معيّن خون حيض ببيند و در وقت معيّن هم پاك شود مثلاً دو ماه پشت سرهم از روز اول ماه، خون ببيند و روز هفتم پاك شود، كه عادت حيض او از اول ماه تا هفتم است.

دوّم: زنى كه از خون پاك نمى شود ولى دو ماه پشت سرهم چند روز معين مثلاً از اول ماه تا هشتم ماه خونى كه مى بيند نشانه هاى حيض را دارد يعنى غليظ و سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون مى آيد. و بقيه خونهاى او نشانه هاى استحاضه را دارد، كه عادت او از اول ماه تا هشتم است.


صفحه 76

سوّم: زنى كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين، خون حيض ببيند و بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد يك روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و تمام روزهائى كه خون ديده با روزهائى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود و در هر دو ماه همه روزهائى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم يك اندازه باشد، چنين زنى عادت او به اندازه تمام روزهايى است كه خون ديده و در وسط پاك بوده است. و لازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دوماه به يك اندازه باشد، مثلاً اگر در ماه اول از روز اول ماه تا سوم ماه خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند و در ماه دوم بعد از آن كه سه روز خون ديد سه روز يا كمتر يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم نُه روز بشود، همه حيض است و عادت اين زن نه روز مى شود.

مسأله : زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد اگر در وقت عادت يا دو سه روز جلوتر خون ببيند به طورى كه بگويند حيض را جلو انداخته و نيز اگر ديدن خون از ايام عادت تأخير بيفتد اگرچه آن خون، نشانه هاى حيض را نداشته باشد بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند. و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اينكه پيش از سه روز پاك شود بايد عبادتهائى را كه به جا نياورده قضا نمايد.

مسأله : زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر چند روز پيش از عادت و همه روزهاى عادت و چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است. و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خونى كه در روزهاى عادت خود ديده حيض است. و خونى كه پيش از آن و بعد از آن ديده استحاضه مى باشد، و بايد عبادتهائى را كه در روزهاى پيش از عادت و بعد از عادت بجا نياورده قضا نمايد. و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط روزهاى عادت او حيض است و خونى كه جلوتر از آن ديده استحاضه مى باشد و چنانچه در آن روزها عبادت نكرده بايد قضا نمايد. و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است، و اگر بيشتر شود فقط روزهاى عادت حيض و باقى استحاضه است.


صفحه 77

مسأله : زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز پيش از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود حيض و روزهاى اوّل را استحاضه قرار مى دهد. و اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر بيشتر شود بايد روزهائى كه در عادت خون ديده با چند روز بعد از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.

مسأله : زنى كه عادت دارد، اگر بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد. (مثل آن كه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند) چند صورت دارد:

1ـ تمام خونى كه دفعه اول ديده، يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد و خون دوم كه بعد از پاك شدن مى بيند در روزهاى عادت نباشد، اين زن بايد همه خون اول را حيض و خون دوم را استحاضه قرار دهد.

2ـ خون اول در روزهاى عادت نباشد و تمام خون دوم يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد، اين زن بايد همه خون دوم را حيض و خون اول را استحاضه قرار دهد.

3ـ مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد و روزهايى كه خون اول در عادت بوده از سه روز كمتر نباشد و با پاكى وسط و مقدارى از خون دوم كه آن هم در روزهاى عادت بوده از ده روز بيشتر نباشد، كه در اين صورت همه آنها حيض است و مقدارى از خون اول كه پيش از روزهاى عادت بوده و مقدارى از خون دوم كه بعد از روزهاى عادت بوده استحاضه است، مثلاً اگر عادتش از سوم ماه تا دهم بوده، در صورتى كه يك ماه از اول تا ششم ماه خون ببيند و دو روز پاك شود و بعد تا پانزدهم ماه خون ببيند، از سوم تا دهم ماه حيض است و از اول تا سوم ماه و همچنين از دهم تا پانزدهم ماه استحاضه مى باشد.

4ـ مقدارى از خون اول و دوم در روزهاى عادت باشد ولى مقدارى كه از خون اول


صفحه 78

در روزهاى عادت بوده از سه روز كمتر باشد، كه بايد در تمام دو خون و پاكى وسط كارهايى را كه بر حائض حرام است و سابقاً گفته شد ترك كند مگر عبادتهاى واجبه را كه بايد به دستورى كه براى زن مستحاضه گفته شد انجام دهد.

مسأله : زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت خون نبيند و در غير آن وقت به شماره روزهاى حيضش خون ببيند، اگر بعد از وقت عادت باشد به محض اينكه خون ديد بايد همان را حيض قرار دهد، و اگر پيش از وقت عادت ديده به نحوى كه عرفاً نگويند حيض را جلو انداخته و در آن نشانه هاى حيض باشد آن را حيض قرار دهد، و اگر نشانه هاى حيض نبود و نمى دانست تا سه روز ادامه پيدا مى كند تا سه روز تمام كارهائى را كه بر حائض حرام است ترك كند مگر عبادات واجبه را كه بايد طبق احكام استحاضه انجام دهد و اگر سه روز ادامه پيدا كرد محكوم به حيض است.

مسأله : زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر در وقت عادت خود خون ببيند ولى شماره روزهاى آن كمتر يا بيشتر از روزهاى عادت او باشد و بعد از پاك شدن دوباره به شماره روزهاى عادتى كه داشته خون ببيند، بنابر احتياط بايد در هردو خون كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند مگر عبادات واجبه را كه بايد طبق احكام استحاضه بجا  آورد.

مسأله : زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر بيشتر از ده روز خون ببيند، خونى كه در روزهاى عادت ديده اگر چه نشانه هاى حيض را نداشته باشد حيض است و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده اگرچه نشانه هاى حيض را داشته باشد استحاضه است. مثلاً زنى كه عادت حيض او از اول تا هفتم ماه است، اگر از اول تا دوازدهم خون ببيند، هفت روز اول آن حيض و پنج روز بعد استحاضه مى باشد.

2 ـ صاحب عادت وقتيه

مسأله : زنهايى كه عادت وقتيه دارند سه دسته اند:

اوّل: زنى كه دو ماه پشت سرهم در وقت معين خون حيض ببيند و بعد از چند روز پاك شود ولى شماره روزهاى آن در هر ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سرهم

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>