صفحه 255
احكام نماز جمعه
مسأله : كسى كه نماز جمعه را به امامى اقتدا كرده مى تواند نماز عصر را نيز به همان امام اقتدا كند ولى اگر بخواهد احتياطاً نماز ظهر را هم بخواند راه آن اين است كه پس از پايان نماز جماعت مجدداً نماز ظهر و عصر را بجا آورد مگر اينكه امام هم بعد از خواندن نماز جمعه احتياطاً نماز ظهر را بجا آورده باشد كه در اين صورت اگر مأموم نيز همين طور عمل كرده لازم نيست نماز عصر را تكرار كند.
مسأله : اگر امام و مأموم بخواهند پس از نماز جمعه، نماز ظهر را احتياطاً بجا آوردند مى توانند آنرا به جماعت برگزار كنند ولى مأمومى كه در نماز جمعه شركت نكرده نمى تواند به اين نماز اقتدا كند و اگر به اين نماز اقتدا كند از نماز ظهر او مجزى نيست و بايد آن را اعاده نمايد.
مسأله : اگر مأمومى كه ركوع ركعت اول امام جمعه را درك كرده به علت كثرت جمعيت يا غير آن نتواند در سجده ها با امام همراهى كند در اين صورت اگر بتواند (پس از قيام امام براى ركعت دوم) سجده ها را خود بجا آورده و قبل از ركوع ركعت بعد يا در حين آن به امام ملحق شود، نمازش صحيح است. و الا بايد به حال خود باقى بماند تا امام به سجده هاى ركعت دوم برسد آنگاه دو سجده را به نيت سجده هاى ركعت اول نماز خود همراه امام بجا آورد و سپس ركعت دوم را فرادى بخواند و نمازش صحيح است. ولى اگر آنها را به نيت سجده هاى ركعت دوم و يا به نيت متابعت امام انجام دهد احتياط واجب آن است كه از آن دو سجده صرف نظر كرده و دو سجده ديگر به نيت سجده هاى ركعت اول بجا آورد و سپس به ركعت دوم بپردازد و پس از اتمام نماز، نماز ظهر را هم بجا آورد.
مسأله : اگر مأموم به قصد اتصال به نماز، در ركوع ركعت دوم تكبير بگويد و به ركوع برود ولى شك كند كه ركوع امام را درك كرده يا نه، نماز جمعه او محقق نمى شود و احتياط واجب آن است كه آن نماز را به نيت نماز ظهر فرادى به پايان برساند و سپس نماز ظهر را اعاده كند.
مسأله : اگر مأمومين پس از اتمام خطبه ها و شروع نماز امام، از اقتدا به
صفحه 256
او خوددارى كنند و امام را تنها بگذارند نماز جمعه منعقد نشده و باطل است و امام مى تواند آن نماز را رها نموده و به نماز ظهر بپردازد، ولى احتياط مستحب آن است كه نيت خود را به ظهر برگرداند و پس از اتمام آن مجدداً نماز ظهر را بخواند و احتياط بيشتر در آنست كه نماز را به همان نيت نماز جمعه تمام كند و سپس نماز ظهر را بجا آورد.
مسأله : اگر نماز جمعه با عدد كامل (حداقل 4 نفر به اضافه امام) منعقد شود ـ ولو اينكه فقط تكبير آنرا گفته باشند ـ و سپس متفرق شوند، نماز باطل مى شود چه همه مأمومين يا بعضى از آنها متفرق شوند و امام باقى بماند و چه برعكس، چه يك ركعت كامل نماز را خوانده باشند و چه كمتر ولى احتياط مستحب آن است كه افراد باقيمانده نماز جمعه را تمام كنند سپس نماز ظهر را بجا آوردند اما اگر بعضى از آنها در اواخر ركعت دوم بلكه بعد از ركوع ركعت دوم متفرق شوند نماز جمعه صحيح است و احتياط مستحب آن است كه پس از آن نماز ظهر را بجا آورند.
مسأله : اگر عدد مأمومين بيش از حد لازم (4 نفر) براى نماز جمعه باشد پراكندگى عده اى از آنها مطلقاً ضرر ندارد، به شرط آنكه افراد باقيمانده از (4 نفر) كمتر نباشد.
مسأله : اگر پنج نفر (يا بيشتر) براى نماز جمعه مهيا شوند ولى در اثناء خطبه ها يا بعد از آنها و قبل از اقامه نماز متفرق شوند و برنگردند به طورى كه كمتر از 5 نفر باقى مانده باشند وظيفه افراد باقى مانده، نماز ظهر است.
مسأله : در صورتى كه قبل از انجام مسمّاى واجب در خطبه (يعنى حداقلى از واجبات خطبه ها كه بتوان آنها را خطبه ناميد) عده اى از مأمومين متفرق شوند و كمتر از 4 نفر بمانند و پس از مدت كوتاهى برگردند (به طورى كه عدد لازم ـ 5 نفر ـ كامل شود) اگر امام در اين فاصله سكوت كرده باشد، پس از مراجعت مأمومين بايد از نقطه اى كه خطبه را قطع نموده ادامه دهد ولى اگر (با وجود تقليل مأمومين از حد نصاب لازم) قسمت هاى واجب خطبه را ادامه داده و جريان امر به صورتى بوده كه افراد پراكنده صداى او را نشنيده اند بايد پس از مراجعت آنها و تكميل عدد قسمت هاى واجب را كه در غياب آنها
صفحه 257
خوانده اعاده كند و اگر زمان بازگشت مأمومين طولانى باشد به طورى كه عرفاً به يكپارچگى خطبه لطمه بزند بايد امام خطبه را اعاده كند. چنانچه اگر با ورود مأمومين جديد هم عدد لازم ـ 5 نفر ـ كامل بشود اعاده خطبه ضرورى است.
مسأله : اگر مأمومين بعد از خطبه يا در اثناى آن متفرق شوند (به طورى كه كمتر از 5 نفر باقى بمانند) و سپس برگردند تا عدد لازم كامل شود در صورتى كه مسماى خطبه محقق شده باشد اعاده خطبه واجب نيست، گر چه مدت تفرق طولانى باشد. و در صورتى كه مسماى خطبه محقق نشده باشد، اگر علت تفرق، انصراف مأمومين از نماز جمعه بوده احتياط واجب آن است كه پس از بازگشت آنها، امام، خطبه ها را از نو بخواند (ولو اينكه مدت تفرق كم باشد) و اگر علت تفرق و پراكندگى امرى نظير باران و غيره بوده در اين صورت اگر مدت آن به قدرى طولانى شود كه عرفاً به يكپارچگى خطبه لطمه بزند واجب است خطبه ها را از نو بخواند و الا خطبه قبلى را ادامه دهد و صحيح است.
مسأله : اگر در جايى نماز جمعه برگزار شد نبايد در فاصله اى كمتر از يك فرسخى آن نماز جمعه ديگرى منعقد شود. پس اگر با فاصله يك فرسخ دو نماز جمعه اقامه شود هر دو صحيح است. لازم به تذكر است كه ميزان در مسافت، محل نماز جمعه است نه شهرى كه نماز جمعه در ان تشكيل شده است بنابراين در شهرهاى بزرگى كه طول آن چند فرسخ است مى توان چند نماز جمعه تشكيل داد.
مسأله : احتياط مستحب آن است كه قبل از اقامه نماز جمعه مطمئن شوند كه در كمتر از حد مقرر نماز جمعه ديگرى قبل از آنها و يا مقارن آنها برگزار نشده و نمى شود.
مسأله : اگر دو نماز جمعه در يك زمان و با فاصله كمتر از حد معين (يك فرسخ) تشكيل شود هر دو باطل است. ولى اگر يكى از آنها قبلاً شروع شده ولو فقط تكبيرة الاحرام را گفته باشد ديگرى باطل است، چه نمازگزاران بدانند كه قبل از آنها يا بعد از آنها نماز جمعه ديگرى در فاصله كمتر برقرار شده و يا مى شود و چه ندانند. و ميزان در صحت، تقدم در نماز است نه در خطبه ها. بنابراين اگر يكى از دو نماز جمعه در خطبه ها مقدم بوده امانماز دوم در شروع نماز تقدم داشته نمازدوم صحيح و اولى باطل خواهد بود.
صفحه 258
مسأله : اگر يقين دارند كه در فاصله كمتر از حد لازم (يك فرسخ) نماز جمعه اى بر پا شده ولى شك دارند كه آن نماز قبلاً برگزار شده يا نه، و يا شك دارند كه ان نماز مقارن با آنها برگزار مى شود يا نه، در هر دو صورت مى توانند خود نماز جمعه اى تشكيل دهند. و همچنين است در صورتى كه نسبت به اصل انعقاد نماز جمعه ديگر اطمينان نداشته باشند.
مسأله : اگر پس از پايان نماز جمعه متوجه شوند كه نماز جمعه ديگرى در كمتر از حد مقرر تشكيل شده و هر يك از دو گروه احتمال دهد قبل از ديگرى به اقامه جمعه پرداخته، بر هيچ يك اعاده جمعه و نيز نماز ظهر واجب نيست. گر چه اعاده مطابق احتياط استحبابى است ولى اگر گروه سومى خواسته باشند در همان محدوده اقامه جمعه ديگرى بنمايند، بايد يقين داشته باشند كه آن دو نماز جمعه باطل است و اگر احتمال صحت يكى از آن دو را بدهند نمى توانند اقامه جمعه ديگرى بنمايند.
مسأله : در زمان غيبت ولى عصر (عج) كه نماز جمعه واجب تعيينى نيست خريد و فروش و ساير معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نيست.
نماز عيد فطر و قربان
مسأله : نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام عليه السلام واجب است و بايد بجماعت خوانده شود و در زمان ما كه امام عليه السلام غائب است، مستحب مى باشد. و مى شود آنرا بجماعت يا فرادى خواند.
مسأله : وقت نماز عيد فطر و قربان از اول آفتاب روز عيد است تا ظهر.
مسأله : مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند، و در عيد فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار كنند و زكات فطره را هم بدهند، بعد نماز عيد را بخوانند.
مسأله : نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اول بعد از خواندن
صفحه 259
حمد و سوره بايد پنج تكبير بگويد، و بعد از هر تكبير يك قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگرى بگويد و بركوع رود و دو سجده بجا آورد و برخيزد و در ركعت دوم چهار تكبير بگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند وتكبير پنجم را بگويد و بركوع رود و بعد از ركوع دو سجده كند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مسأله : در قنوت نماز عيد فطر و قربان هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است ولى بهتر است اين دعا را بخوانند: «اَلّلهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرياءِ وَالْعَظَمَةِ وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوى وَ الْمَغْفِرَةِ اَسْألُكَ بِحَقِّ هذاَ الْيَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمينَ عيداً وَ لِمُحَمَّد صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ كَرامَةً وَ مَزيداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّدِ وَ اَنْ تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْر اَدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ محمّد و اَنْ تُخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمّداً و آلَ مُحَمَّد صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْألُكَ خَيْرَ ما سَألَكَ بِهِ عِبادُكَ الصَّالِحوُنَ وَ اَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الْمُخْلَصُونَ».
مسأله : مستحب است در نماز عيد فطر و قربان قرائت را بلند بخوانند.
مسأله : نماز عيد سوره مخصوصى ندارد ولى بهتر است كه در ركعت اول آن سوره شمس (سوره 91) و در ركعت دوم سوره غاشيه (سوره 88) را بخوانند يا در ركعت اول سوره سبح اسم (سوره 87) و در ركعت دوم سوره شمس را بخوانند.
مسأله : مستحب است روز عيد فطر قبل از نماز عيد، به خرما افطار كند و در عيد قربان بعد از نماز از گوشت قربانى بخورد.
مسأله : مستحب است پيش از نماز عيد غسل كند و پياده و پابرهنه و با وقار به نماز عيد برود و عمامه سفيد بر سر بگذارد.
مسأله : مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند و در حال گفتن تكبيرها دستها را بلند كنند و نماز را بلند بخوانند.
مسأله : مستحب است نماز عيد را در صحرا بخوانند ولى در مكه مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.
مسأله : بعد از نماز مغرب و عشاءِ شبِ عيد فطر و بعد از نمازِ صبح و ظهر و
صفحه 260
عصرِ روز عيد و نيز بعد از نمازِ عيد فطر مستحب است اين تكبيرها را بگويد: «اَللّهُ اَكْبَرُ اَللّهُ اَكْبَرُ لا اِلَهَ اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ اَللّهُ اَكْبَرُ عَلى ما هَدانَا».
مسأله : مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است تكبيرهائى را كه در مسأله پيش گفته شد بگويد و بعد از آن بگويد: «اَللّهُ اَكْبَرُ عَلَى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الأنْعامِ وَ الْحَمْدُ للّهِ عَلَى ما اَبْلانا». ولى اگر عيد قربان را در منى باشد مستحب است بعد از پانزده نماز كه اول آنها نمازظهر روز عيد وآخرآنها نمازصبح روز سيزدهم ذى حجه است، اين تكبيرها را بگويد.
مسأله : كراهت دارد نماز عيد را زير سقف بخوانند.
مسأله : اگر شك كند در تكبيرهاى نماز و قنوت هاى آن، چنانچه از محل آن تجاوز كرده بشك خود اعتنا نكند، ولى اگر از محل آن تجاوز نكرده است بنابر اقل بگذارد و اگر بعد معلوم شد كه گفته بوده اشكال ندارد.
مسأله : اگر قرائت يا تكبيرات يا قنوتها را فراموش كند و نياورد و بعد از رفتن بركوع يادش بيايد نمازش صحيح است.
مسأله : اگر ركوع يا دو سجده يا تكبيرة الاحرام را فراموش كند نمازش باطل مى شود.
مسأله : اگر در نماز عيد يك سجده يا تشهد را فراموش كند احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز آنرا رجاءً بجا آورد. و اگر كارى كند كه براى آن سجده سهو در نمازهاى يوميه لازم است، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز رجاءً دو سجده سهو براى آن بنمايد.
اجير گرفتن براى نماز
مسأله : بعد از مرگ انسان، مى شود براى نماز و عبادتهاى ديگر او كه در زندگى بجا نياورده ديگرى را اجير كنند يعنى باو مزد دهند كه آنها را بجا آورد. و اگر كسى بدون مزد هم آنها را انجام دهد صحيح است.
صفحه 261
مسأله : انسان مى تواند براى بعضى از كارهاى مستحبى مثل زيارت قبر پيغمبر و امامان(عليهم السلام)، از طرف زندگان اجير شود، و نيز مى تواند كار مستحبى را انجام دهد و ثواب آنر براى مردگان يا زندگان هديه نمايد.
مسأله : اجير بايد موقع نيت، ميت را معين نمايد، و لازم نيست اسم او را بداند. پس اگر نيت كند از طرف كسى نماز مى خوانم كه براى او اجير شده ام كافى است.
مسأله : اجير بايد خود را به جاى ميت فرض كند و عبادتهاى او را به نيابت از او قضا نمايد و اگر عملى را انجام دهد و ثواب آنرا براى او هديه كند كافى نيست.
مسأله : كسى كه ديگرى را براى نمازهاى ميت اجير كرده اگر بفهمد كه عمل را بجا نياورده، يا باطل انجام داده، بايد دوباره اجير بگيرد.
مسأله : هرگاه شك كند كه اجير عمل را انجام داده يا نه اگر چه بگويد انجام داده ام، بايددوباره اجيربگيرد. ولى اگرشك كندكه عمل اوصحيح بوده يا نه، گرفتن اجير لازم نيست.
مسأله : كسى كه عذرى دارد، مثلاً با تيمم يا نشسته نماز مى خواند، نمى شود براى نمازهاى ميت او را اجير كرد، اگر چه از ميت به همين نحو قضا شده باشد.
مسأله : مرد براى زن و زن براى مرد مى تواند اجير شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز بايد به تكليف خود عمل نمايد.
مسأله : قضاى نمازهاى ميت در صورتى كه ترتيب آنها را بدانند بايد بترتيب خوانده شود و اگر ترتيب آنها را ندانند رعايت ترتيب لازم نيست، ولى در مورد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاء از يك روز، رعايت ترتيب لازم است.
مسأله : اگر با اجير شرط نكنند كه نماز را با چه مقدار از مستحبات آن بخواند بايد مقدارى از مستحبات نماز را كه معمول است بجا آورد.
مسأله : اگر انسان چند نفر را براى نماز قضاى ميت اجير كند، در صورتى كه ترتيب قضا شدن نماز ميت را مى داند بايد ـ بنابر احتياط واجب ـ براى هر كدام آنها وقتى را معين نمايد، مثلاً اگر با يكى از آنها قرار گذاشت كه از صبح تا ظهر نماز قضا بخواند، با ديگرى قرار بگذارد كه از ظهر تا شب بخواند. و نيز بايد نمازى را كه در هر دفعه شروع مى كند، معين نمايد مثلاً قرار بگذارد، اول نماز صبح را بخواند يا ظهر يا عصر، و همچنين
صفحه 262
بايد با آنها قرار بگذارد كه در هر دفعه نماز يك شبانه روز را از سر شروع نمايند.
مسأله : مادامى كه اجير نمازها را نخوانده باشد ذمه ميت مشغول است. بنابراين اگر اجير فوت كند در صورتى كه احتمال دهند كه نمازها را نخوانده است بنابر احتياط واجب بايد براى آن نمازها اجير بگيرند.
مسأله : كسى را كه براى نمازهاى ميت اجير كرده اند، اگر پيش از تمام كردن نماز بميرد و اجرت همه آنها را گرفته باشد، چنانچه قيد كرده باشند كه تمام نمازها را خودش بخواند، بايد اجرت مقدارى را كه نخوانده از مال او به ولى ميت بدهند، مثلاً اگر نصف آنها را نخوانده، بايد نصف پولى را كه گرفته از مال او به ولى ميت بدهند، و اگر قيد نكرده باشند، بايد ورثه اش از مال او اجير بگيرند، اما اگر مال نداشته باشد بر ورثه او چيزى واجب نيست، ولى بهتر است دين ميت را ادا كنند.
مسأله : اگر اجير پيش از تمام كردن نمازهاى ميت بميرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد، بايد از مال او براى نمازهائى كه اجير بوده ديگرى را اجير نمايند و اگر چيزى زياد آمد، در صورتى كه وصيت كرده باشد و ورثه اجازه بدهند براى تمام نمازهاى او اجير بگيرند، و اگر اجازه ندهند ثلث آن را به مصرف نماز خودش برسانند.
صفحه 263
احكام روزه
مسأله : روزه آن است كه انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چيزهائى كه روزه را باطل مى كند و شرح آن بعداً گفته مى شود خوددارى نمايد.
نـيّـت
مسأله : لازم نيست انسان نيت روزه را از قلب خود بگذراند يا مثلاً بگويد فردا را روزه مى گيرم، بلكه همينقدر كه براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد كافى است براى اينكه يقين كند تمام اين مدت را روزه بوده بايد مقدارى پيش از اذان صبح، و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.
مسأله : در روزه واجب معين مثل رمضان از اول شب تا اذان صبح هر وقت نيت روزه فردا بكند اشكال ندارد، وآنچه مهم است اين است كه مقارن با اذان صبح نيت روزه ولو ارتكازاً (به اين نحو كه اگر از او بپرسند بگويد روزه هستم) و اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است يا واجب معين ديگر، و پيش از ظهر ملتفت شود چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد بايد نيت كند و روزه او صحيح است، و اگر كارى
صفحه 264
كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد، يا بعد از ظهر ملتفت شود روزه او باطل مى باشد ولى بايد تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد، و بعداً آن روزه را قضاء نمايد. اما وقت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى كه به اندازه نيت كردن به مغرب وقت مانده باشد، كه اگر تا اين وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و نيت روزه مستحبى كند روزه او صحيح است.
مسأله : اگر بخواهد غير روزه رمضان روزه ديگرى بگيرد بايد آنرا معين نمايد مثلاً نيت كند كه روزه قضاء يا روزه نذر مى گيرم، ولى در ماه رمضان لازم نيست نيت كند كه روزه ماه رمضان مى گيرم، بلكه اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش نمايد و روزه ديگرى را نيت كند، روزه ماه رمضان حساب مى شود.
مسأله : اگر بداند كه ماه رمضان است، و عمداً نيت روزه غير رمضان كند، نه روزه رمضان حساب مى شود، و نه روزه اى كه قصد كرده است.
مسأله : اگر بعد از نيت روزه مست شود و بعد به هوش آيد بنابر احتياط واجب بايد آن روز را روزه بگيرد و قضاى آن را نيز بگيرد ولى اگر بى هوش شود و بعد به هوش آيد روزه را تمام كند و صحيح است.
مسأله : اگر بدون نيت روزه مست شود و در بين روز به هوش آيد بايد آن روز را روزه بگيرد و قضاى آن را هم بگيرد ولى اگر بى هوش شود و در بين روز به هوش آيد فقط قضاى آن را بگيرد.
مسأله : اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بخوابد، و بعد از مغرب بيدار شود روزه اش صحيح است.
مسأله : اگر مثلاً به نيت روز اول ماه رمضان روزه بگيرد بعد بفهمد دوم يا سوم بوده روزه او صحيح است.
مسأله : اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود; چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد، يا بعداز ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است روزه او باطل مى باشد، ولى بايد در ماه رمضان تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد، و بعد از رمضان هم قضا آن را بگيرد.
صفحه 265
مسأله : اگر بچه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود بايد روزه بگيرد، و اگر بعد از اذان بالغ شود روزه آنروز بر او واجب نيست.
مسأله : كسى كه براى بجا آوردن روزه ميتى اجير شده اگر روزه مستحبى بگيرد اشكال ندارد، ولى كسى كه روزه قضا دارد نمى تواند روزه مستحبى بگيرد، و اگر روزه واجب ديگرى دارد بنابر احتياط واجب نمى تواند روزه مستحبى بگيرد، و چنانچه فراموش كند و روزه مستحبى بگيرد در صورتى كه پيش از ظهر يادش بيايد روزه مستحبى او بهم مى خورد، مى تواند نيت خود را به روزه واجب برگرداند، و اگر بعد از ظهر ملتفت شود روزه او باطل است، و اگر بعد از مغرب يادش بيايد روزه اش صحيح است.
مسأله : اگر در ماه رمضان پيش از ظهر كافر مسلمان شود و از اذان صبح تا آنوقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد احتياط واجب آن است كه نيت كند و روزه بگيرد و اگر روزه نگرفت قضا كند.
مسأله : اگر مريض پيش از ظهر ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، بايد نيت روزه كند و آن روز را روزه بگيرد، و چنانچه بعد از ظهر خوب شود روزه آن روز بر او واجب نيست و بايد بعداً آن را قضا كند.
مسأله : انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نيت كند و بهتر است كه شب اول ماه هم نيت روزه همه ماه را بنمايد و آنچه مهم است اين است كه مقارن اذان صبح هر روز نيت روزه ولو ارتكازاً داشته باشد.
مسأله : روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، واجب نيست روزه بگيرد، و اگر بخواهد روزه بگيرد نمى تواند نيت روزه رمضان كند، ولى اگر نيت روزه قضاء و مانند آن بنمايد چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده از رمضان حساب مى شود.
مسأله : اگر روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان به نيت روزه قضاء يا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگيرد، و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است
صفحه 266
بايد نيت روزه رمضان كند، و لو اينكه بعد از ظهر ملتفت شود، و اگر به نيت رمضان روزه بگيرد باطل است و لو اينكه در واقع رمضان باشد.
مسأله : اگر در روزه واجب معينى مثل روزه رمضان از نيت روزه گرفتن برگردد، روزه اش باطل است ولى چنانچه نيت كند كه چيزى را كه روزه را باطل مى كند انجام دهد در صورتى كه آن را انجام ندهد روزه اش صحيح است. همين طور در روزه مستحبى و روزه واجب غير معين اگر پيش از ظهر بعد از اين كه از نيت روزه برگشت دوباره نيت روزه كند، روزه او صحيح است.
چيزهايى كه روزه را باطل مى كند
مسأله : ده چيز روزه را باطل مى كند; اول: خوردن. دوم: آشاميدن. سوم: جماع. چهارم: استمناء و استمناء آن است كه انسان با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد. پنجم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام. ششم: رساندن غبار غليظ به حلق. هفتم: فرو بردن تمام سر در آب. هشتم: باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. نهم: اماله كردن با چيزهاى روان. دهم: قى كردن. و احكام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
1 و 2 ـ خوردن و آشاميدن
مسأله : اگر روزه دار عمداً چيزى را بخورد يا بياشامد روزه او باطل مى شود چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاك و شيره درخت و چه كم باشد يا زياد، حتى اگر كسى نخ را با آب دهانش تر كند، و دوباره بدهانش ببرد، و رطوبت آنرا فرو برد روزه او باطل مى شود و همينطور رطوبت مسواك، مگر اينكه رطوبت آنها بطورى در آب دهان از بين برود كه رطوبت خارج بآن گفته نشود، و همين طور با فرو بردن بقاياى غذايى كه از بين دندانها بيرون مى آيد روزه باطل مى شود.
مسأله : اگر روزه دار سهواً چيزى بخورد يا بياشامد روزه اش باطل نمى شود.
مسأله : بايدروزه دار ازاستعمال آمپولى كه به جاى غذابكار مى رود خوددارى كند،
صفحه 267
ولى تزريق آمپولى كه عضو را بى حس مى كند يا بجاى دوا استعمال مى شود اشكال ندارد.
مسأله : اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده بايد لقمه را از دهان بيرون آورد، و چنانچه عمداً فرو برد روزه اش باطل است، و بدستورى كه بعداً گفته خواهد شد كفاره هم بر او واجب مى شود.
مسأله : اگر روزه دار بقدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد، مى تواند باندازه اى كه از مردن نجات پيدا كند آب بياشامد، ولى روزه او باطل مى شود، و اگر ماه رمضان باشد بايد در بقيه روز از بجا آوردن كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد و قضاى آن را هم بگيرد.
مسأله : كسى كه مى خواهد روزه بگيرد لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود، چنانچه خلال نكند، روزه اش باطل مى شود، و فرق نمى كند كه چيزى از آن فرو رود يا نرود.
مسأله : فرو بردن آب دهان اگر چه بواسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد روزه را باطل نمى كند.
مسأله : فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا بفضاى دهان نرسيده اشكال ندارد، ولى اگر داخل فضاى دهان شود احتياط واجب آن است كه آنرا فرو نبرد.
مسأله : جويدن غذا براى بچه يا پرنده، و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولاً بحلق نمى رسد، اگر چه اتفاقاً بحلق برسد روزه را باطل نمى كند ولى اگر انسان از اول بداند كه بحلق مى رسد، چنانچه فرو رود، روزه اش باطل مى شود، و بايد قضاى آن را بگيرد، و كفاره هم بر او واجب است.
مسأله : انسان نمى تواند بخاطر ضعف روزه اش را بخورد ولى اگر ضعف او بقدرى است كه معمولاً نمى شود آنرا تحمل كرد خوردن روزه اشكال ندارد.
3 ـ جماع
مسأله : جماع اعم از اينكه از جلو باشد از پشت، صغير باشد يا كبير، روزه جماع كننده و جماع شده را باطل مى كند اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم
صفحه 268
بيرون نيايد، و اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد روزه باطل نمى شود.
مسأله : اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد يا در خواب باشد، يا او را به جماع مجبور نمايند به نحوى كه اختيار از او سلب شود روزه او باطل نمى شود ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا ديگر مجبور نباشد بايد فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود روزه او باطل مى شود.
مسأله : اگر شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه روزه او صحيح است، و كسى هم كه مقدار ختنه گاهش قطع شده اگر شك كند كه دخول شده يا نه روزه او صحيح است.
4 ـ استمناء
مسأله : اگر روزه دار استمناء كند يعنى با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد روزه اش باطل مى شود، ولى اگر بى اختيار از او منى بيرون آيد روزه اش باطل نيست، ولى اگر كارى كند كه بى اختيار منى از او بيرون آيد روزه اش باطل مى شود.
مسأله : هرگاه روزه دار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مى شود، يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد مى تواند بخوابد، و چنانچه بخوابد و محتلم شود روزه اش صحيح است مخصوصاً اگر ترك خواب موجب حرج باشد.
مسأله : روزه دارى كه محتلم شده مى تواند قبل از غسل كردن بول كند و بدستورى كه قبلاً گفته شد استبراء نمايد، ولى اگر غسل كرده باشد، و بداند كه بواسطه بول يا استبراء كردن باقيمانده منى از مجرى بيرون مى آيد، بنابر احتياط واجب نمى تواند استبراء كند، و اگر روزه دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.
مسأله : روزه دارى كه محتلم شده اگر بداند منى در مجرا مانده و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد بهتر است كه پيش از غسل بول كند.
صفحه 269
مسأله : اگر به قصد بيرون آمدن منى كارى بكند در صورتى كه منى از او بيرون نيايد روزه اش باطل نمى شود.
مسأله : اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با كسى بازى و شوخى كند و منى از او خارج شود، در صورتى كه عادت داشته كه با اينگونه كارها منى از او بيرون مى آمده، روزه اش باطل است، و اگر عادت نداشته كه با اين كارها از او منى خارج شود و اتفاقاً خارج شده باز روزه اش باطل است، مگر اينكه اطمينان داشته باشد كه منى از او خارج نمى شود.
5 ـ دروغ بستن به خدا و پيغمبر
مسأله : اگر روزه دار بگفتن يا بنوشتن با باشاره و مانند اينها بخدا و پيغمبر و جانشينان آن حضرت عمداً نسبت دروغ بدهد اگر چه فوراً بگويد دروغ گفتم يا توبه كند; روزه او باطل است، و احتياط واجب آن است كه ساير پيغمبران و جانشينان آنان، و حضرت زهرا سلام الله عليها هم در اين حكم فرقى ندارند.
مسأله : اگر بخواهد خبرى را كه نمى داند راست است يا دروغ نقل كند، نبايد خودش آن را به طور جزم بگويد ولكن اگر خودش هم به طور جزم خبر بدهد روزه اش باطل نمى شود گر چه ظن به كذب خبر يا احتمال كذب خبر را بدهد.
مسأله : اگر چيزى را باعتقاد اينكه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند، و بعد بفهمد دروغ بوده روزه اش باطل نمى شود.
مسأله : اگر بداند دروغ بستن به خدا و پيغمبر روزه را باطل مى كند و چيزى را كه مى داند دروغ است بآنان نسبت دهد، و بعداً بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده روزه اش صحيح است.
مسأله : اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمداً بخدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد روزه اش باطل مى شود، ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند روزه او باطل نمى شود.
مسأله : اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم چنين
صفحه 270
مطلبى فرموده اند و او جائى كه در جواب بايد بگويد نه، عمداً بگويد بلى، يا جائى كه بايد بگويد بلى عمداً بگويد نه روزه اش باطل مى شود.
مسأله : اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم، يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد، و فرداى آن روز كه روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است روزه اش باطل مى شود.
6 ـ رساندن غبار غليظ به حلق
مسأله : رساندن غبار غليظ بحلق روزه را باطل مى كند، چه غبار چيزى باشد كه خوردن آن حلال است مثل آرد، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است، مثل خاك.
مسأله : احتياط واجب آن است كه روزه دار بخار غليظ، و دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.
مسأله : اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود چنانچه اطمينان داشته كه بحلق نمى رسد روزه اش صحيح است، و اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند يا بى اختيار غبار و مانند آن بحلق او برسد اشكال ندارد.
7 ـ فرو بردن سر در آب
مسأله : اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگر چه باقى بدن او از آب بيرون باشد، بنابر احتياط واجب روزه او باطل مى شود ولى اگر تمام بدن را آب بگيرد، و مقدارى از سر بيرون باشد روزه باطل نمى شود.
مسأله : اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آنرا دفعه ديگر در آب فرو برد روزه اش باطل نمى شود.
مسأله : اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته روزه اش صحيح است.
مسأله : اگر تمام سر زير آب برود ولى مقدارى از موها بيرون بماند روزه اش باطل مى شود.
مسأله : احتياط واجب آن است كه سر را در آب مضاف به خصوص گلاب فرو
صفحه 271
نبرد، ولى در چيزهاى ديگرى كه روان است اشكال ندارد.
مسأله : اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب بگيرد يا فراموش كند كه روزه است، و سر در آب فرو برد روزه او باطل نمى شود.
مسأله : اگر عادتاً با افتادن در آب سرش زير آب مى رود، چنانچه با توجه باين مطلب خود را در آب بيندازد و سرش زير آب برود روزه اش ـ بنابر احتياط واجب ـ باطل مى شود.
مسأله : اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد يا ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد; چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است، يا آنكس دست خود را بردارد، بايد فوراً سر را بيرون آورد، و چنانچه بيرون نياورد بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.
مسأله : اگر فراموش كند كه روزه است و به نيت غسل سر در آب فرو برد، روزه و غسل او صحيح است.
مسأله : اگر بداند كه روزه است، و عمداً براى غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه او مثل روزه رمضان واجب معين باشد، بنابر احتياط واجب بايد دوباره غسل كند، و روزه را هم بايد بنابر احتياط واجب قضا نمايد، و اگر روزه مستحب يا روزه واجبى باشد كه مثل روزه كفّاره وقت معينى ندارد، غسل صحيح و روزه بنابر احتياط واجب باطل مى باشد.
مسأله : اگر براى آن كه كسى را از غرق شدن نجات دهد سر را در آب فرو برد، اگر چه نجات دادن او واجب باشد روزه اش ـ بنابر احتياط واجب ـ باطل مى شود.
8 ـ باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح
مسأله : كسى كه بخواهد روزه ماه مبارك رمضان يا قضاى آن را بگيرد نبايد تا اذان صبح عمداً در حال جنابت باقى بماند بنابراين اگر عمداً غسل نكند و در تنگى وقت تيمم نيز نكند روزه اش باطل است. بقاى عمدى بر جنابت در روزه هاى ديگر چه واجب باشد يا مستحب ضررى براى روزه ندارد.
صفحه 272
مسأله : اگر در روزه ماه رمضان و قضاى آن تا اذان صبح غسل نكند، و تيمم هم ننمايد ولى از روى عمد نباشد مثل آن كه ديگرى نگذارد غسل و تيمم كند، روزه اش صحيح است.
مسأله : كسى كه جنب است و مى خواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن را بگيرد چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، مى تواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است.
مسأله : اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند، و بعد از يك يا چند روز يادش بيايد، بايد روزه آن روزها را قضا نمايد، و اگر بعد از چند روز يادش بيايد، روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد، مثلاً اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.
مسأله : كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد اگر خود را جنب كند روزه اش باطل است، و قضا و كفاره بر او واجب مى شود. ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند با تيمم روزه او صحيح است، گناهكار هم حساب نمى شود.
مسأله : كسى كه در شب ماه رمضان جنب است، و مى داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود، نبايد بخوابد، و چنانچه بخوابد، و تا صبح بيدار نشود، روزه اش باطل است، و قضا و كفّاره بر او واجب مى شود.
مسأله : هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد، و بيدار شود، اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد براى غسل بيدار مى شود مى تواند بخوابد در صورتى كه عادتاً خواب نمى ماند.
مسأله : كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزه اش صحيح است.
مسأله : كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگربخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد، و تا اذان صبح خواب بماند روزه اش صحيح است.
|