جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
جامع المسائل ـ ج2 « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>


(صفحه251)


س 676 ـ شخصى براى ذبح نايب گرفته است آيا بعد از آنكه اطمينان پيدا كرد، ذبح انجام شده، مى تواند حلق كند يا بايد صبر كند تا نايب بيايد و به او خبر ذبح شدن را بدهد؟
ج ـ پس از اطمينان به تحقق ذبح مى تواند حلق يا تقصير كند و خبر دادن موضوعيت ندارد.

س 677 ـ آيا شخص قبل از ذبح قربانى به صرف خريد آن مى تواند حلق كند؟
ج ـ خير، نمى تواند حلق كند.

س 678 ـ كسى كه قبل از ذبح قربانى به گمان اينكه قربانى را ذبح كرده اند، حلق كرده، چه حكمى دارد؟
ج ـ اگر از خبر يك نفر يا ساير امارات اطمينان پيدا كرده كه ذبح انجام گرفته، حلق او صحيح است.

س 679 ـ كسى كه بعد از سعى در عمره تمتع جهلاً تقصير نكرده است، و پس از اعمال حج متوجه شده وظيفه او چيست؟
ج ـ در فرض سؤال حج او به حج افراد تبديل مى شود و احتياط واجب آن است كه بعد از اتمام حج، عمره مفرده هم انجام دهد و در سال آينده نيز حج تمتع انجام دهد.

س 680 ـ كسانى كه مو را روى سر خود كاشته اند، در مورد حلق چه وظيفه اى دارند؟ در وضو و غسل وظيفه آنها چيست؟
ج ـ در وضو براى مسح سر بيخ موها را مسح كند و در غسل بنابر احتياط مثل افراد عادى موها را بشويد و به نظر اينجانب حلق تعين ندارد و مى تواند در حج تقصير كند.

س 681 ـ افضل حلق است يا تقصير؟

(صفحه252)

حلق افضل است.
بيتوته

س 682 ـ زمان بيتوته در منى در شبهاى 11 و 12 چه مقدار است؟
ج ـ از هنگام غروب تا نصف شب واجب است، و بعيد نيست كه به نيمه دوم شب نيز بشود اكتفا كرد.

س 683 ـ شخصى مدت زمان بيتوته را در منى بوده ولى متوجه نبوده كه بيتوته يكى از اعمال حج او است و نيت نكرده، يا بعد از گذشت چند ساعت از وقت بيتوته متوجه شده وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض مذكور كفاره بر او نيست و فعلا تكليفى ندارد.

س 684 ـ بعضى از حجاج در شب 11 يا 12 بعد از اعمال مكه به علت راه بندان و يا در اثر اضطرار يا سهل انگارى كمى بعد از نيمه شب وارد منى مى شوند، آيا بايد كفاره بدهند؟
ج ـ با فرض اينكه در مكه مشغول عبادت نبوده و بيتوته واجب را در منى نبوده اند كفاره واجب است ولى چون اختيارى نبوده است معصيت نكرده اند.

س 685 ـ شخصى بنا دارد مقدارى از اول شب در منى بيتوته كند و قبل از نصف شب (مثلاً ساعت 10 شب) به مكه بيايد و مشغول عبادت شود. يا شب در مكه مشغول عبادت باشد و قبل از نصف شب يا مقدارى بعد از نصف شب برگردد و در منى بيتوته كند آيا جايز است؟
ج ـ بلى جايز است.

(صفحه253)

س 686 ـ آيا اشتغال به عبادت شامل مطلق عبادت است كه شامل نگاه كردن به كعبه يا بر آوردن حاجت مؤمن يا موعظه كردن هم بشود يا خير؟ و آيا لازم است حتماً در مسجدالحرام باشد يا در كل شهر مكه كفايت مى كند؟
ج ـ بلى شامل مطلق عبادت است و شامل امور مذكوره هم مى شود و در تمام شهر مكه هم كفايت مى كند و لازم نيست فقط در مسجدالحرام باشد.

س 687 ـ گروهى به جاى بيتوته در منى جهت انجام اعمال و عبادت، به مكه آمدند و در مسجدالحرام مشغول انجام اعمال مكه شدند. بعضى زودتر اعمال خود را انجام داده و منتظر تمام شدن اعمال دوستان و همراهان خود هستند، تكليف اين افراد چيست؟
ج ـ اين افراد يا بايد مشغول عبادت شوند و يا جهت بيتوته به منى برگردند. و اگر بدون اشتغال به عبادت منتظر همراهان خود بمانند و بيتوته نيمه دوم را به طور كامل درك نكنند بايد كفاره بدهند.

س 688 ـ آيا براى زنان و بيماران مسماى بيتوته به منى كفايت مى كند؟
ج ـ اگر بيتوته، در تمام وقت براى آنها حرجى باشد كفايت مى كند.

س 689 ـ شخصى دو ساعت اول شب را در منى بوده و بعد از آن خارج شده و دو ساعت بعد از نصف شب مجدداً براى بيتوته مراجعت كرده كه جمعاً به مقدار يك نيمه شب در منى بيتوته كرده، آيا كفايت مى كند؟
ج ـ خير، بيتوته به مقدار يك نيمه شب به طور تلفيقى كفايت نمى كند و بايد يا نيمه اول را به طور كامل يا نيمه دوم را به طور كامل در منى بيتوته كند.

س 690 ـ قبل از بيتوته شب دوازدهم و رمى جمرات روز دوازدهم پس از خروج از احرام و انجام اعمال حج، آيا مى توان عمره مفرده و طواف مستحبى

(صفحه254)

انجام داد؟
ج ـ مانعى ندارد.

س 691 ـ در روز دوازدهم كه بايد بعد از ظهر از منى خارج شد، آيا ضعفا و زنان مى توانند زودتر خارج شوند؟ يعنى در شب كه رمى جمرات را انجام مى دهند، ديگر به چادرها برنگشته و مستقيماً بعد از رمى به مكه بروند؟
ج ـ اين افراد نيز بايد بعد از ظهر از منى خارج شوند. مگر اينكه ماندن براى آنها مستلزم حرج باشد.

س 692 ـ شخصى قبل از ظهر روز دوازدهم از منى خارج شده و قصد داشته كه براى نَفْر مراجعت كند لكن عمداً يا به جهت عذرى مراجعت نكرده است آيا وظيفه خاصى دارد؟
ج ـ در صورت امكان بايد تا قبل از غروب مراجعت مى كرد لكن فعلا كه به هر جهت مراجعت نكرده چيزى بر او نيست.

س 693 ـ شخصى بعدازظهر روز دوازدهم از منى كوچ كرد و پس از آن براى نماز در مسجد خيف يا براى اعاده رمى جمرات به عنوان احتياط يا براى پيدا كردن گم شده و امثال اينها، به منى بازگشت و اتفاقاً در منى بود كه آفتاب شب سيزدهم غروب كرد آيا بيتوته شب سيزدهم بر او واجب مى شود؟
ج ـ در فرض سؤال كه قبلا نَفْر تحقق پيدا كرده است. بيتوته آن شب واجب نيست.

(صفحه255)

مصدود و محصور

س 694 ـ در عمره مفرده در بين راه مدينه به مكّه يكى از زائرين بيمار مى شود، او را به بيمارستان جدّه مى برند. پس از يك هفته بسترى بهبود مى يابد و چون بيش از 15 روز حق اقامت در كشور عربستان را نداشت، مأموران سعودى از رفتن او به مكّه جلوگيرى مى كنند. آيا بايد به وظيفه محصور عمل كند يا مصدود؟
ج ـ حكم مصدود را دارد و با قربانى و تقصير از احرام خارج مى شود.

س 695 ـ شخصى در ميقات براى عمره تمتع محرم شده است و پس از احرام و قبل از ساير اعمال دستگير و زندانى شده و پس از گذشت ايام تشريق او را آزاد كرده اند، ولى در زمان صدّ، به وظيفه مصدود عمل نكرده، حال يا جاهل به مسأله بوده يا نمى توانسته عمل كند، اگر بتواند عمره مفرده انجام دهد، وظيفه او براى خروج از احرام چيست، و چنانچه نتواند عمره مفرده انجام دهد، تكليف چيست؟
ج ـ چنانچه مى تواند عمره مفرده انجام دهد بايد با انجام عمره مفرده از احرام خارج شود. و احتياط آن است كه قصد عدول به عمره مفرده كند. و چنانچه نتواند عمره مفرده انجام دهد. اگر علت آن بيمارى باشد بايد او را طواف و سعى دهند. و اگر ممكن نشد بايد براى طواف و نماز آن و سعى نايب بگيرد و خودش تقصير كند و از احرام خارج شود. و اگر علت آن اين باشد كه او را از مكه اخراج كرده اند و نمى تواند برگردد حكم مصدود را دارد.

س 696 ـ بر شخصى حج مستقر بوده و بعد از احرام و دخول در حرم مجنون يا

(صفحه256)

بيهوش شده، و پس از مدتى در ايران با همان حال فوت كرده، آيا حج از عهده او ساقط شده است؟
ج ـ در فرض سؤال ظاهراً حج از او ساقط نشده و بايد از تركه او استنابه كنند. و در اين مسأله فرقى بين مجنون و غيره نيست.

س 697 ـ در عمره تمتع بعد از ورود به مكه يكى از زائرين بخاطر بيمارى شديد در بيمارستان بسترى مى گردد. به طورى كه قادر به انجام اعمال عمره تمتع نمى باشد، وظيفه او نسبت به اعمال عمره تمتع و حج تمتع چيست؟
ج ـ نامبرده بايد صبر كند پس از بهبودى، خودش اعمال عمره تمتع را انجام دهد و چنانچه تا قبل از ضيق وقت بهبودى حاصل نمى شود، او را بوسيله چرخ و مانند آن طواف و سعى دهند و اگر به هيچ وجه طواف و سعى دادن امكان ندارد براى طواف و سعى نايب بگيرد. كه در اين صورت پس از تقصير از احرام خارج مى شود و بيمار مى تواند براى حج تمتع محرم شود و چنانچه وقوف عرفات و مشعر را درك كند حج او صحيح است و بقيه اعمال حج را به ترتيبى كه ذكر شد انجام دهد.

س 698 ـ در فاصله بين عمره تمتع و حج تمتع در اثر تصادف رانندگى يكى از زائرين پايش شكسته و جراحت زيادى متوجه او مى شود. لذا در بيمارستان تحت مراقبت هاى ويژه قرار مى گيرد. وظيفه او نسبت به حج تمتع چيست؟
ج ـ بيمار مى تواند براى حج تمتع محرم شود و چنانچه وقوفين را درك كند ـ ولو باندازه درك وقوف ركنى ـ حج او صحيح است و اعمال منى را اگر نتواند انجام بدهد نايب بگيرد، سپس او را طواف و سعى و طواف نساء بدهند، و در صورت عدم امكان نايب بگيرد.

س 699 ـ اگر پس از انجام عمره تمتع بيمار شود و به تشخيص پزشكان بايد

(صفحه257)

به وطن برگردد و نمى تواند اعمال حج بجا آورد، يا وقت وقوف گذشته و او را محرم كرده اند، يا محرم كرده اند ولى براى وقوف نبرده اند، تكليف چيست؟
ج ـ چنانچه بيمار را محرم نكرده اند وظيفه اى ندارد والاّ بايد به وظيفه محصور عمل كند و در هر صورت چنانچه حج بر او مستقر بوده بايد حج را بعداً انجام دهد.

س 700 ـ شخص محرمى در عمره مفرده پس از ورود به مكه معظّمه بيمار مى شود و نمى تواند طواف و سعى انجام بدهد، لذا يكى از دوستانش نيابتاً اعمال عمره مفرده را از طواف و نماز و سعى از جانب او انجام مى دهد و به ايران باز مى گردند. آيا از احرام خارج شده است؟ با توجه به اينكه از نظر مقرّرات دولتى امكان بازگشت به مكه وجود ندارد، تكليف او چيست؟
ج ـ در فرض سؤال، چنانچه مقدور نبوده كه خود بيمار را طواف و سعى بدهند يا مشقت غير قابل تحمل داشته و دوست ايشان با استنابه از وى اعمال عمره او را نيابتاً انجام داده و پس از آن خود بيمار تقصير كرده باشد، از احرام خارج شده است.

س 701 ـ شخصى اعمال عمره تمتّع را به پايان برده و اكنون نمى تواند حج تمتع بجا آورد، مثلاً براى خدمت به حجاج از سوى سازمان حج و زيارت به حج آمده و اكنون سازمان مذكور او را مأمور كرده كه در مكه بماند، وظيفه اش چيست؟
ج ـ فعلاً محل است و تكليفى ندارد و به مأموريت خود ادامه دهد.

(صفحه258)

كفارات

س 702 ـ حيوانى كه به عنوان كفاره محرمات احرام ذبح مى شود آيا بايد شرايط قربانى را داشته باشد؟
ج ـ خير، لازم نيست.

س 703 ـ محل ذبح كفاره محرمات احرام را بيان فرماييد:
ج ـ احتياط اين است كه كفاره محرمات احرام عمره در مكه ذبح شود و كفاره محرمات احرام حج در منى، ولى فعلاً كه گوشت آنها در آن دو مكان مصرف فقراى مؤمن نمى شود، جايز بلكه احتياط اين است كه در وطن ذبح كنند و به مصرف فقراى مؤمن برسانند.

س 704 ـ آيا جايز است پوست حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود، به ذابح آن داده شود؟
ج ـ بنابر اقوى جايز نيست. و بايد تمام آن مصرف فقرا شود (حتى كله و پاچه آن) بلى اگر ذابح فقير باشد مى توان به عنوان مصرف به او بدهند. نه بعنوان اجرت و كارمزد.

س 705 ـ مصرف كفاره چه اشخاصى هستند؟
ج ـ مصرف آن فقير مؤمن غير سيد است. بلى اگر دهنده آن سيد باشد مى توان به سيد فقير بدهد. و خود شخص بنابر احتياط نمى تواند از آن بخورد. و اگر خورد بنابر احتياط واجب قيمت آن مقدار را كه خورده صدقه بدهد. و نزديكان او هم اگر فقير نيستند از آن نخورند.

س 706 ـ كيفيت مصرف كفاره را بيان فرماييد:
ج ـ مى توانند بصورت خام بين فقرا تقسيم كنند. يا بپزند و آنها را دعوت و

(صفحه259)

اطعام كنند.

س 707 ـ آيا جايز است حيوان زنده را به عنوان كفاره به فقير بدهند؟
ج ـ خير. بايد ذبح كنند. بلى مى توانند آن را زنده تحويل فقير بدهند و او را وكيل كنند تا از طرف دهنده ذبح كند و بين فقرا تقسيم كند. البته بايد وكيل مورد وثوق و اطمينان باشد.

س 708 ـ آيا جايز است به مقدار يك گوسفند گوشت خريدارى كنند و بين فقرا تقسيم كنند؟
ج ـ خير مجزى نيست و بايد گوسفند را به نيت كفاره ذبح كند و آن را بين فقرا تقسيم كنند.

مسائل متفرقه

س 709 ـ در كتاب «عروة الوثقى» آمده است كه: «نماز در مسجدالحرام معادل يك ميليون نماز است»،(1) مدرك آن چيست؟
ج ـ شيخ صدوق(ره) روايتى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل كرده و از آن استفاده مى شود كه، نماز در مسجدالحرام معادل «هزار هزار» (يك ميليون) نماز است.(2)


1 ـ عروة الوثقى، فصل فى الامكنة المكروهة، مسأله 4: فالصلاة فيه (اى فى المسجد الحرام) تعدل الف الف صلاة.
2 ـ عن ابى جعفر(ع) انه قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم: الصلاة فى مسجدى كألف صلاة فى غيره الاّ المسجد الحرام، فإنّ الصلاة فى المسجد الحرام تعدل الف صلاة فى مسجدى (وسائل الشيعه، ج 3، ص 536، باب 52 من ابواب احكام المساجد، حديث 3)
بلكه مى توان از روايتى كه اباذر از پيغمبر اكرم(ص) نقل كرده، استفاده كرد كه نماز در مسجدالحرام به مراتب بيش از يك ميليون نماز است.
(عن ابى ذر عن رسول الله(ص) فى وصيّته له قال(ص): يا اباذر صلاة فى مسجدى هذا تعدل مائة الف صلاة فى غيره من المساجد الا المسجدالحرام و صلاة فى المسجد الحرام تعدل مائة الف صلاة فى غيره); وسائل الشيعه، ج 3، ص537، حديث 10، جهت توضيح بيشتر به «بحارالانوار، ج 83، ص 369» مراجعه شود.
البته رواياتى مى فرمايد كه نماز در مسجدالحرام معادل صد هزار نماز است (قال رسول الله صلى الله عليه و آله: صلاة فى مسجدى هذا تعدل عندالله عشرة آلاف صلاة فى غيره من المساجد الاّ المسجد الحرام و صلاة فى مسجدالحرام تعدل مائة الف صلاة فى غيره); وسايل الشيعه، ج 3، ص536، باب 52، ابواب احكام مسجد، حديث 5 . و وجه اختلاف روايات، ظاهراً بر اختلاف نمازگزاران و حالات و توجهات و نيات آنان مى باشد. (به جواهرالكلام، ج 14، ص 153 نيز مراجعه شود).

(صفحه260)


س 710 ـ شركت در نماز جماعت اهل سنّت و خواندن نمازهاى يوميّه با آنها، آيا كفايت از نماز واجب مى كند؟
ج ـ بلى كفايت مى كند.

س 711 ـ شركت در نماز جماعت مغرب اهل سنت، با توجه به اينكه وقت نماز مغرب نزد آنها زودتر از مغرب شرعى نزد شيعيان است، آيا كفايت از نماز مغرب مى كند؟
ج ـ كفايت مى كند.

س 712 ـ گاهى مشاهده مى شود هنگام برپايى نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى، بعضى از حجاج ازمسجد خارج مى شوند و يا در كنارى ايستاده و تماشا مى كنند، لطفاً نظر مبارك را در اين باره مرقوم فرماييد.
ج ـ انجام امورى كه موجب اتّهام شيعه مى باشد، جايز نيست.

س 713 ـ در طبقه بالاى مسجدالحرام و مسجدالنبى كه نماز جماعت تشكيل مى شود و ايرانى ها در آن شركت مى كنند. با وصف اينكه اتصال به هيچ وجه مراعات نشده و جاى تقيه هم نيست. زيرا مى توانند نماز را در طبقه پايين كه لااقل اتصال حفظ مى شود بخوانند. آيا نماز در طبقه فوقانى صحيح است؟
ج ـ چنانچه هنگام اقامه جماعت اتفاقاً آنجا بودند. همانجا اقتدا كنند. و

(صفحه261)

نماز صحيح است. ولى اختياراً به آنجا نروند.

س 714 ـ شركت در نماز جماعت اهل سنّت، آيا اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى دارد، يا در مساجد ديگر هم كافى است؟
ج ـ اختصاص به مسجدالحرام و مسجد النبى ندارد.

س 715 ـ برادران شيعه در نماز جماعت اهل سنت شركت مى كنند. بعضاً ديده شده كه امام جماعت در حين قرائت آيه سجده را تلاوت مى كند و خود و تمامى نمازگزاران به سجده مى روند و شيعيان هم تقيتاً به سجده مى روند، آيا اين سجده اضافه باعث بطلان نماز آنها مى شود و يا چون از باب تقيه بوده، ضررى به صحت نماز آنها نمى زند؟
ج ـ در فرض سؤال نماز آنها باطل نمى شود، ولى احتياطاً نماز را اعاده كنند.

س 716 ـ آيا در نماز جماعت اهل سنّت هم مى توان براى درك ثواب، در تشهد آخر اقتدا كرد و بدون تكبير مجدّد نماز را به طور فرادى ادامه داد؟
ج ـ مانعى ندارد.

س 717 ـ شخصى براى خواندن نماز جماعت وارد مسجدالنبى يا مسجدالحرام يا يكى از مساجد اهل سنت شده در حالى كه جماعت تمام شده ولى صفها به هم نخورده، آيا اذان و اقامه ساقط است؟
ج ـ در فرض سؤال اذان و اقامه ساقط نيست، بلكه اگر كسى بعد از خواندن نماز جماعت با آنها، بخواهد احتياطاً نماز خود را اعاده كند استحباب گفتن اذان و اقامه به قوت خود باقى است.

س 718 ـ در نماز جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبى يا ساير مساجد مكه و مدينه آيا مى توان بر فرش سجده كرد؟ و چنانچه بر فرش سجده كند، آيا اعاده آن لازم است؟

(صفحه262)

ج ـ چنانچه محلّى كه سجده بر آن جايز است پيدا نشود و از مثل حصير و مانند آن نتواند استفاده كند سجده بر فرش مانعى ندارد و اعاده لازم نيست.

س 719 ـ سجده كردن بر مهر يا حصير و بادبزن در مساجد مكه و مدينه چنانچه انگشت نما و سبب وهن به مسلمانان بشود، چه حكمى دارد؟
ج ـ در صورت وهن و اتهام جايز نيست.

س 720 ـ حجاج ايرانى كه وارد فرودگاه مى شوند، هنگام نماز به خاطر آنكه ساير مسلمانان جهان نيز تا حدودى آنجا رفت و آمد دارند و مهر، كاغذ، بادبزن، و غيره را در سجده بكار گرفتن براى آنان ناآشنا است، وظيفه ما هنگام سجده نماز چيست؟ آيا صرف ناآشنا بودن كار، براى ديگران، وَهن شيعه بحساب مى آيد يا آنكه احساس شود كه آنان از چنين اعمالى تنفر داشته و به وَهن، منجر مى شود؟ و اگر به وَهن منجر شود، نماز خوانده شده صحيح است يا خير؟
ج ـ اگر عمل مزبور موجب انتقاد از مذهب شيعه و توهين و ابراز تنفّر بشود جايز نيست و در اين فرض صحت عمل نيز مشكل است.

س 721 ـ آيا خواندن نماز واجب در حجر اسماعيل اشكال دارد؟
ج ـ حجر اسماعيل از بيت نيست و خواندن نماز واجب و مستحب، در آن صحيح و بى اشكال است، هرچند كه طواف بايد خارج از آن انجام شود.(1)

س 722 ـ فاصله بين مكه و عرفات كه قبلاً چهار فرسخ بوده امروزه باتوجه

1 ـ قال السيد (ره) فى العروة الوثقى: فصل فى القبلة: و هى المكان الذى وقع فيه البيت شرّفه الله تعالى من تخوم الارض الى عنان السّماء للنَّاس كافّة: القريب والبعيد، لاخصوص البنية، ولايدخل فيه شىء من حجر اسماعيل، وان وجب ادخاله فى الطواف.

(صفحه263)

به توسعه مكه و اتصال شهر به منى كمتر از مسافت شرعى است، در اين صورت، كسى كه قصد اقامه ده روز در مكه را كرده و سپس به عرفات و مشعر و منى مى رود و چهار شب يا بيشتر در آنجا بيتوته مى كند، نماز او در عرفات و مشعر و منى و پس از مراجعت به مكه قصر است يا تمام؟
ج ـ اگر قبل از رفتن به عرفات ده روز يا بيشتر در مكه بوده درمواضع ذكرشده نماز تمام است وگرنه نماز در آن مواضع شكسته است ولى در مكه اگرچه بعد از مراجعت باشد مخير بين قصر و اتمام است.

س 723 ـ قصد اقامه در محله هاى جديدالاحداث مكه با توجه به اينكه حجاج همه روزه به مسجدالحرام رفت و آمد دارند چه صورت دارد؟
ج ـ محله هاى جديدالاحداث اگر عرفاً جزء مكه محسوب شوند، قصد اقامه در آن و رفت و آمد به مسجد الحرام صحيح است.

س 724 ـ با توجه به توسعه فعلى مكه و مدينه مسافر در چه قسمتى از اين دو شهر مخير بين قصر و اتمام است و آيا فرقى بين نايب و غيره هست؟
ج ـ در تمام آن دو شهر مخير است و فرقى نيست.

س 725 ـ مدير كاروان با توجه به اين كه مى داند توقف زائران درمدينه يا مكه كمتر از ده روز است به آنها اعلام مى كند كه ده روز مى مانيم و آنان به اعتماد گفته او نمازشان را تمام مى خوانند و روزه مى گيرند ولى قبل از ده روز از آنجا مى روند، حكم شرعى نسبت به مدير كه اين مطلب را اعلام مى كند و نماز و روزه زائران چيست؟
ج ـ با توجه به اينكه به نظر اينجانب در تمام مكه و مدينه مكلف مخير بين قصر و اتمام است، لذا در فرض سؤال نمازهايى كه تمام خوانده صحيح است، اما روزه را چنانچه واجب بوده قضا كنند.

(صفحه264)


س 726 ـ رطوبتهايى در مسجدالحرام مشاهده مى شود كه نمى دانيم آب است يا چيز ديگر چه حكمى دارد؟
ج ـ هر چيز مشكوكى محكوم به طهارت است.

س 727 ـ روش تطهير مسجدالحرام طبق موازين شرع نيست. لذا اگر بدن يا لباس مرطوب با آنجا تماس پيدا كند. چه حكمى دارد؟
ج ـ تا وقتى كه يقين به نجاست آنجا نداريد، محكوم به طهارت است.

س 728 ـ آيا غسلهاى طواف، احرام، زيارت قبر نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار(عليهم السلام) و جمعه كفايت از وضو مى كند؟
ج ـ خير، لذا بايد بعد از اين غسلها وضو هم بگيرند.

س 729 ـ آيا بجز غسل مستحبى براى رفتن به مسجدالحرام، غسل ديگرى براى طواف مستحب است، و در صورت وجود چنين استحبابى، آيا يك غسل به نيت هر دو كافى است؟
ج ـ بلى براى هر دو مورد يعنى دخول در مسجدالحرام و طواف، غسل مستحب است و يك غسل به نيت هر دو كفايت مى كند.

س 730 ـ حكم روزه اشخاصى كه در مسجدالحرام يا مسجدالنبى(صلى الله عليه وآله) كه قبل از وقت افطار، از باب تقيه افطار مى كند چيست؟
ج ـ اگر اتفاقاً آنجا بودند و ناچار به افطار تقيه اى شدند روزه آنها صحيح است و قضا ندارد. ولى رفتن به آنجا در حال اختيار خلاف احتياط است. به علاوه به طورى كه تحقيق شده در مورد سؤال تقيه كمتر اتفاق مى افتد. و افراد ملزم به افطار تقيه اى نمى شوند.

س 731 ـ شخصى در مدينه منوره مسافر است و روزه قضاى ماه رمضان نيز دارد، آيا براى قضاى حاجت مى تواند سه روز روزه مستحبى بگيرد؟ و آيا

(صفحه265)

مى تواند اين سه روز را با فاصله بگيرد؟
ج ـ بلى در فرض سؤال گرفتن سه روز روزه مستحبى براى قضاى حاجت صحيح است. و احتياط آن است كه سه روز را پشت سر هم بگيرد.

س 732 ـ در مكه و مدينه كه مسافر مخيّر بين قصر و اتمام است، اگر تمام را اختيار كرد، آيا مى تواند نوافل نهاريه را بخواند؟
ج ـ خير. نوافل نهاريه مطلقاً از مسافر مشروع نيست. و تخيير در آن دو شهر مخصوص فرائض است.

س 733 ـ خانمى بدون اذن شوهر به مدينه منوره آمده است، و سفر او سفر معصيت است و بايد نمازهاى يوميه را تمام بخواند، آيا نوافل نهاريه را نيز مى تواند بخواند؟ و آيا روزه مستحبى مى تواند بگيرد؟
ج ـ بلى به طور كلى در سفر معصيت نوافل نهاريه ساقط نيست، و روزه مستحبى هم صحيح است.

س 734 ـ آوردن خاك، ريگ و سنگ از عرفات، مشعرالحرام، منا، صفا، مروه يا منطقه حرم چه حكمى دارد؟
ج ـ از صفا و مروه جايز نيست. و از غير آن دو مانعى ندارد و در هر صورت برگرداندن لازم نيست. ولى به طور كلى لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند.

س 735 ـ گاهى اوقات در مسجدالحرام و مسجدالنبى كفشهاى انسان گم مى شود و مشاهده مى شود كه كفشهاى فراوانى روى هم ريخته و مأموران نظافت مسجد آنها را جمع آورى كرده و دور مى ريزند، آيا جايز است از آن كفشها استفاده كنيم؟
ج ـ اگر بدانيد يا مطمئن باشيد كه صاحبان آن از كفشهاى خود اعراض

(صفحه266)

كرده اند يا بدانيد آنها راضى هستند اشكال ندارد. والاّ محل اشكال است.

س 736 ـ براى عمره مفرده ثبت نام كرده ام و با قرعه كشى نام اينجانب در شمار زائران ماه رجب مى باشد، سازمان حج مى گويد ماه رجب فضيلت دارد شما بايد 15 هزار تومان اضافه پرداخت كنيد. آيا سازمان حج چنين حقى را دارد؟
ج ـ چون متصدى امر، سازمان حج و زيارت است، لذا مى تواند طبق مقررات كم يا زياد كند.

(صفحه267)




مسائل حكومتى

س 737 ـ تعهداتى كه افراد در ارتباط با آبهاى زيرزمينى مانند عدم خروج آب از محل مشخص شده يا ممنوعيت فروش آن يا عدم افزايش بهره بردارى مى دهند از نظر شرعى چگونه است؟
ج ـ رعايت اين قبيل تعهدات لازم است.

س 738 ـ الف) چنانچه دستگاهى دولتى قراردادى شرعى و قانونى با شركتى خصوصى منعقد كند، و تعمداً به عللى خارج از قرارداد در پرداخت حق الزحمه مذكور در قرارداد تعلل و اخلال و تأخير كند، چه حكمى دارد (ولو اينكه اين كار با نيّت ضبط حق آن شركت به نفع بيت المال صورت گيرد)؟
اگر چنين كارى موجب لطمه به حيثيت و عرض يا مال و نفس صاحبان و كاركنان شركت شود، حكم دنيوى و اخروى آن چيست؟
و به طور كلى آيا عملى خارج از متن قرارداد شرعى و قانونى براى هر يك از طرفين مجاز است؟
ب) آيا طرفين قرارداد مى توانند مطالباتى را كه طى قراردادى از كسى دارند، از محل قرارداد ديگرى كه با وى دارند، بدون رضايت وى و بدون اثبات

(صفحه268)

ادعاى طلب، برداشت كنند؟
ج الف) به طور كلّى وقتى قرارداد بين دو فرد حقيقى يا حقوقى منعقد مى شود، بايد طبق آن حق العمل هم پرداخت شود و علل خارجى مضرّ به اين معنا نيست و ضبط اموال ديگران به غيرحق، به نفع بيت المال هم جايز نيست و لطمه به آبرو و حيثيت افراد نيز به هيچ وجه جايز نيست و همچنين هر كارى خارج از قرارداد و الزام طرف ديگر نسبت به آن نيز جايز نيست. بلى اگر فيمابين قراردادى بود يا مقرراتى هست بايد رعايت شود.
ب) در موارد تقاص با اجازه حاكم شرع جايز است ولى بدون اثبات حق و به صرف ادّعا جايز نيست.


س 739 ـ حكم استفاده شخصى از اموال بيمارستان دولتى و ديگر مراكز وابسته به دولت، در مواردى كه مسئول بخش يا اداره اجازه دهد، چگونه است؟
ج ـ اگر مسئول مربوطه از طرف مافوق خود مجاز باشد به مقدارى كه اجازه داده و مطابق با مقررات است مانعى ندارد.

س 740 ـ از طرف سرپرستى كلّ ادارات و مؤسسات، همه ساله مبلغى در اختيار ادارات و مؤسسات تابعه قرار داده مى شود ولى در بعض موارد هزينه كمترى مصرف مى شود و سرپرستى كلّ، اعلام مى كند وجوه باقيمانده را عودت دهيد، آيا رئيس مؤسسه مى تواند از عودت دادن مبلغ اضافى خوددارى كرده و آن را جهت رفاه كاركنان و حلّ مشكلات آنها مصرف كند؟ البته اضافه مى كنم كه جهت تسويه حساب با سرپرستى كلّ، ناچاريم فاكتور جعلى (بدون هزينه مصرف شده) به اداره كلّ ارائه دهيم؟
ج ـ به طور كلّى تخلّف از مقررات جمهورى اسلامى ايران جايز نيست و

(صفحه269)

مبلغى را كه بابت هزينه امر خاص مى دهند چنانچه اضافه آمد لازم است در محلّ ديگرى كه مسؤول مافوق دستور مى دهد هزينه شود و تنظيم اسناد كه برخلاف واقع باشد علاوه بر اينكه جعل سند و كذب محسوب مى شود موجب ضمان نيز خواهد بود و عدم علم مسؤولين مافوق مجوّز ارتكاب خلاف نمى شود.

س 741 ـ در بعضى از مؤسسات بخاطر ارائه خدمات، از مردم هزينه اى دريافت مى شود و بعد مقدارى از آن بين كارمندان تقسيم مى شود، آيا گرفتن هزينه بيشتر از مردم بخاطر بالا بردن درآمد مؤسسه و در نتيجه بيشتر شدن سهم كارمندان جايز است؟
ج ـ نبايد زيادتر گرفت و اگر بدانيد زيادتر را بدون رضايت گرفته اند و در عين مالى كه به شما مى دهند وجود دارد نمى توانيد در آن مال تصرف كنيد. بلى اگر با توافق و رضايت باشد، اشكال ندارد.

س 742 ـ گاهى در بنادر و گمركات كشور، كالاهاى متروكه را به اشخاص مختلف از قبيل ادارات، نهادها، تعاونى ها و كارمندان دولت به فروش مى رسانند، لطفاً بفرماييد، خريد، فروش، تصرف و... در اين گونه كالاها چه حكمى دارد؟
ج ـ آنچه طبق مقررات نظام جمهورى اسلامى ضبط شده و با اجازه و زير نظر مسئولين ذى ربط به فروش مى رسد اشكال ندارد و خريد و تصرف آنها مانعى ندارد گرچه اولى ترك تصرف در چنين اشيايى است.

س 743 ـ اداره آگاهى اموال مسروقه را به فروش مى رساند. خريد آنها چه صورتى دارد؟
ج ـ نظر به اينكه مسؤولين مربوطه موظف هستند موازين شرع و مقررات

(صفحه270)

جمهورى اسلامى را رعايت كنند لذا براى خريدار اشكالى ندارد و مالك مى شود.

س 744 ـ آيا جايز است از امكانات دولتى مثل تلفن، آب و برق و امثال آن استفاده كرد و وجه آن را بعنوان مجهول المالك به فقير داد؟
ج ـ جايز نيست و اگر كسى برخلاف مقررات استفاده كند ضامن است و صدقه دادن مبرء ذمه او نمى شود.
<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>