(صفحه40)10 ـ آيا احكام به طبايع تعلّق مى گيرند يا به افراد؟
بعضى از بزرگان ـ مانند مرحوم آخوند ـ خواسته اند از قاعده فلسفى «الماهية من حيث هي هي ليست إلاّهي لا موجودة و لا معدومة و لامطلوبة و لاغيرمطلوبة»، عدم امكان تعلّق احكام به طبايع را استفاده كنند چون ماهيت در مقام ذات ـ كه همان مرحله جنس و فصل است ـ جز خودش چيزى نيست و در مرحله ذات، نه عنوان مطلوبيتْ مطرح است و نه غير مطلوبيت.
امام خمينى (رحمه الله) مى فرمايد: قاعده مذكور، هيچ ارتباطى به اين مسأله ندارد، زيرا مقصود فلاسفه از اين جمله اين است كه ما وقتى ماهيت را در مقام ذات ملاحظه مى كنيم، تنها خودش و اَجزاء آن مى باشد و در اين مقام، همه متناقضاتْ از دايره ماهيت خارجند.
به عبارت ديگر: اين قاعده، در ارتباط با حمل اوّلى ذاتى است و بحث تعلّق احكام به طبايع، ناظر به حمل شايع صناعى است. جمله «ماهية الصلاة واجبة» بدان معنا نيست كه «وجوب، جزء ماهيت صلاة است»، بلكه به اين معناست كه «ماهيت صلاة، معروض براى وجوب قرار گرفته است».
يكى از ثمرات اين مبنا، «جواز اجتماع امر و نهى در مثل صلاة در دار غصبى» است.
حضرت استاد «دام ظلّه» اين كلام امام خمينى (رحمه الله) را پذيرفته اند.
11ـ «آيا ماهيت استعمال مجازى چيست؟»:
در اين زمينه نظرياتى مطرح است:
مشهور معتقدند: استعمال مجازى، استعمال لفظ در غير ماوضع له، به واسطه يكى از علائق مجازيه است، خواه آن علاقه، علاقه مشابهت باشد يا غير علاقه مشابهت ـ از ساير علائق مجازيه ـ باشد.
(صفحه41)
سكّاكى، معتقد است: در مورد استعاره، لفظ در همان معناى لغوى خودش استعمال شده است ولى در اين ميان، تصرّفى عقلى و ذهنى صورت گرفته است. آن تصرّف عقلى اين است كه شما وقتى لفظ «اسد» را در «رجل شجاع» استعمال مى كنيد، در ذهن خود ادّعا مى كنيد كه «رجل شجاع» يكى از مصاديق كلّى «حيوان مفترس» است.
مرحوم شيخ محمدرضا اصفهانى مسجدشاهى، صاحب كتاب وقاية الأذهان با بيان بسيار جالبى نظريّه سكّاكى را نسبت به ساير مجازات نيز تعميم داده است.
اين نظريه، مورد قبول امام خمينى (رحمه الله) و حضرت استاد«دام ظلّه» واقع شده است.
در اين جا لازم مى دانم از تلاش ها و زحمات ارزشمند فضلاى ارجمند، حجة الاسلام و المسلمين آقاى شيخ محمود ملكى اصفهانى و حجة الاسلام و المسلمين آقاى شيخ سعيد ملكى اصفهانى كه با دقّت نظر و ذوق خاصّى، مباحث اصولى حضرت استاد «دام ظلّه» را به سبكى شيوا و جالب تنظيم نموده و به تحقيق منابع آن پرداخته اند و زمينه استفاده هر چه بهتر فضلاى محترم را فراهم ساخته اند تشكر و قدردانى نمايم. از پروردگار متعال، براى ايشان ـ كه حقيقتاً كار ارزنده اى انجام داده اند ـ آرزوى توفيق روز افزون مى نمايم.
حوزه مقدّسه قم
سيّد هاشم حسينى بوشهرى
25/6/80
(صفحه42)
(صفحه43)
بسم الله الرّحمن الرّحيم
آنچه در پيش روى شماست تقريرات درس هاى خارج اصول فقه مرجع عظيم الشأن حضرت آيت الله العظمى فاضل لنكرانى«دام ظلّه» است كه براى جمع كثيرى از طلاب و فضلاى حوزه علميّه قم ايراد فرموده اند.
ويژگى هاى درس هاى معظم له به حدّى است كه اين مختصر گنجايش تفصيل آنها را ندارد. بررسى جوانب مسأله، نقل اقوال مختلف، ذكر مثال هاى متعدّد، عمق مباحث، بيان روشن و روان و قابل فهم براى همه، همراه با متانتى خاصّ كه از تسلّط فوق العاده ايشان بر علوم مختلف چون تفسير و علوم قرآن، فقه، اصول، كلام، منطق، فلسفه، ادبيات عرب و... حكايت مى كند، گوشه هايى از خصوصياتى است كه درس هاى ايشان را ممتاز كرده است.
جامعيت و جذّابيّت درس خارج اصول معظم له به حدّى بود كه ما از همان سالهاى اوّل شركت در درس ايشان، بر آن شديم كه به تقرير و تنظيم درس هاى خارج اصول
(صفحه44)
معظم له اقدام كنيم و مرور زمان و شركت بيشتر در درس، اين انگيزه را در درون ما تقويت مى كرد.
بر اين اساس مباحث مربوط به قطع تا ابتداى بحث اصول عمليه را تنظيم كرده و خدمت استاد «دام ظلّه» ارائه نموديم. استقبال ايشان از اين عمل و تشويق بر آن، انگيزه ما را دوچندان كرده و عزم ما را جزم نمود و به امر حضرت استاد «دام ظلّه» بر آن شديم كه اين كار را از ابتداى مباحث الفاظ انجام دهيم و إن شاء الله دوره كامل اصول فقه را به اهل علم و دانش ارائه نماييم.
اينك كتاب حاضر در اختيار دانش پژوهان و شيفتگان فقه آل محمّد (صلى الله عليه وآله) قرار مى گيرد.
در اين جا تذكر چند نكته را لازم مى دانيم:
1 ـ قسمت اعظم مباحث اين كتاب ـ از ابتداى مباحث الفاظ تا اواخر اصالة التخيير ـ مربوط به دوره دوم و بقيه آن مربوط به دوره اوّل بحث هاى اصولى حضرت استاد «دام ظلّه» مى باشد.
2 ـ مطالبى كه از بزرگان نقل شده، نوعاً همراه با توضيح استاد «دام ظلّه» و بيان مثال هاى متعدد و ذكر ادلّه و انضمام مقدّمه يا مقدّماتى براى روشن شدن مراد آن شخصيت مى باشد، بنابراين نبايد انتظار داشت كه آنچه در كتاب حاضر به بزرگان نسبت داده مى شود به طور كامل در تقريرات درس هاى آنان موجود باشد.
3 ـ بعضى از مطالب كه در تقرير بحث هاى حضرت امام خمينى (رحمه الله) و آيت الله العظمى بروجردى (رحمه الله) مطرح مى شود، مستند به درس آن بزرگواران است كه حضرت استاد«دام ظلّه» در آن درس حضور داشته اند و در تقريرات درس هاى آنان ـ كه به چاپ رسيده ـ مطرح نشده است.
4 ـ كتاب حاضر به ترتيب بحث هاى حضرت استاد«دام ظلّه» تنظيم شده است، جز
|