(صفحه191)
امسال پرداخت كنم كافى است؟
ج ـ در فرض سؤال بايد اوّل خمس درآمد امسال را كه مانده است بدهيد و بعد بدهى سال گذشته را بپردازيد. در نتيجه براى اينكه صدهزار تومان سال قبل، خالص و مخمّس باشد بايد مبلغ 25هزار تومان بپردازيد.
توضيح اينكه: اگر شما 125 هزار تومان داشته باشيد و بخواهيد آن را تخميس كنيد خمس آن 25 هزار تومان مى شود، و باقيمانده آن كه مخمس است يكصدهزار تومان مى شود.
س 425 ـ شخصى از درآمد سال گذشته خود يكصد هزار تومان اضافه بر مخارج داشته و خمس آن را نداده است و در سال جارى تمام آن را خرج مايحتاج زندگى كرده است. حال مى خواهد بدهى خمس آن را از درآمد سال جارى بدهد. چه مقدار بايد بپردازد؟
ج ـ در فرض مذكور بيست هزار تومان مديون شده كه بايد همين مقدار را از درآمد سال جارى خود بپردازد.
س 426 ـ شخصى با سخت گيرى بر خود و عائله اش مقدارى از درآمد خود را پس انداز كرده و اكنون سال بر آن گذشته است آيا بايد خمس آن را بدهد؟
ج ـ در فرض سؤال كه درآمد را در مايحتاج خرج نكرده و سال بر آن گذشته است، خمس آن واجب است.
س 427 ـ دانشجويى كه درآمد كمى دارد، به خاطر نيازهاى آينده خود درآمدهاى خود را جمع آورى مى كند تا در آينده از آن استفاده كند، مثلاً كتاب بخرد يا در ازدواج مصرف كند. آيا به اين پول، خمس تعلق مى گيرد؟
ج ـ اگر در آينده به آن وسيله نياز باشد و تهيه پول آن در زمان نياز مشكل باشد، خمس به اين پول تعلق نمى گيرد.
(صفحه192)
س 428 ـ شخصى بنا دارد مايحتاج خود را بفروشد و با پول آن مايحتاج ديگر خود را خريدارى كند، مثلاً منزلش را كه كوچك است بفروشد كه با پول آن و با مقدارى ديگر از درآمد سال خود، منزل بزرگترى كه در حدّ شأنش باشد تهيه كند، يا ماشين مورد نياز خود را با طلاى همسرش و بعضى از وسائل منزل بفروشد و با پول آنها منزل مورد نياز خود را خريدارى كند، آيا خمس اين پولها واجب است؟
ج ـ در اين گونه موارد، چنانچه وسايل و مايحتاج و منزل سابق را به نيت تهيه وسايل و منزل و مايحتاج جديد مورد نياز و در حدّ شأن خود بفروشد و آنها را خريدارى كند، تخميس پول آنها واجب نمى شود.
س 429 ـ اينجانب سرمايه كارم يك دستگاه ماشين است كه خمس آنرا نداده ام و اگر بخواهم به قيمت فعلى خمس آن را بدهم با مشكلات و عسر و حرج مواجه مى شوم، وظيفه ام چيست؟
ج ـ در فرض سؤال فعلاً خمس آن را به قيمت خريد بپردازيد ولى هر وقت آن را فروختيد بايد خمس افزايش قيمت را نيز بپردازد.
س 430 ـ شخصى مبلغى قرض گرفته و سال خمسى او رسيده، آيا بايد خمس آنچه را مانده بدهد؟
ج ـ خير، قرض خمس ندارد.
س 431 ـ شخصى وام گرفته، كه عين آن موجود است و اقساط آن را از پولى كه متعلق خمس نمى شود، مثل ارث يا شهريه پرداخته است، آيا به اين وام خمس تعلق مى گيرد؟
ج ـ در فرض سؤال خمس به آن تعلق نمى گيرد.
س 432 ـ چنانچه خريدار چك مدت دار بدهد كه پس از سه ماه وصول شود،
(صفحه193)
براى محاسبه خمس از زمان فروش ملاك است، يا وقت وصول پول؟
ج ـ پس از وصول پول و نقد شدن چك محاسبه كند.
س 433 ـ مقدارى قند و برنج و مبلغى پول براى عزادارى محرم جمع شده و زياد آمده كه در سال آينده مصرف مى شود، آيا خمس آنها واجب است؟
ج ـ خمس به آنها تعلق نمى گيرد.
س 434 ـ در بسيارى موارد از جمله مسائل خمس فرموده ايد (در حد شأن) لطفاً بفرماييد معناى شأن و ملاك آن چيست؟
ج ـ در اين موارد «شأن» به معناى موقعيت و حاجت و نياز است. و حد شأن يعنى به اندازه موقعيت و حاجت. و اين معنا نسبت به افراد و جامعه اى كه در آن زندگى مى كنند متفاوت است و ملاك تشخيص آن عرف است. مثلاً اگر كسى به شخصى چيزى اهداء كند كه در عرف بى مورد و اسراف محسوب شود به طورى كه دهنده را ملامت كنند، گفته مى شود هديه دادن در حد شأن او نيست.
س 435 ـ شخصى در سال گذشته مقدار صد كيلو برنج در منزل داشته كه آخر سال خمسى زياد آمده بود و خمس آن را پرداخت و در سال جارى آنها را مصرف كرد و از درآمد سال برنج خريده كه در آخر سال خمسى، همان مقدار برنج عوض آنها موجود است، آيا بايد خمس اينها را هم بدهد؟
ج ـ خمس اين مقدار كه عوض برنجهاى مخمس است واجب نيست.
س 436 ـ اين جانب سال گذشته در اوّل سال خمسى خود مبلغ يكصد هزار تومان پول مخمس در بانك داشتم. در سال جارى اين پول را به تدريج صرف مايحتاج منزل كردم. ولى در آخر سال جارى، از درآمد امسال همان مبلغ را مجدداً در بانك گذاشتم. بفرماييد آيا بايد خمس اين مبلغ را هم
(صفحه194)
بدهم؟
ج ـ در فرض سؤال كه در حقيقت اين مبلغ فاضل مؤونه نيست، خمس به آن تعلق نمى گيرد.
س 437 ـ كشاورزى كه سال خمسى داشته مقدارى از محصول كشاورزى خود را براى بذر كنار مى گذارد و مقدارى هم از بازار تهيه مى كند، آيا پس از رسيدن سال خمسى، خمس به آنها تعلق مى گيرد؟ و آيا در تعلق خمس فرقى بين دو صورت مى باشد؟ و نيز آيا قيمت خريد را بايد حساب كند يا قيمت روز محاسبه را؟
ج ـ در فرض مذكور بايد خمس بذر به قيمت فعلى پرداخت شود و در تعلق خمس فرقى بين دو صورت نمى باشد.
س 438 ـ در صندوق ذخيره فرهنگيان ماهانه 5% از حقوق كارمندان كسر مى كنند و دولت هم به همين مقدار اضافه مى نمايد و اين صندوق فعاليت اقتصادى داشته و سود آن نيز به اين مبلغ افزوده مى شود و در پايان مدت خدمت كليه پول و سود ده ساله را به كارمند مى دهند، سؤال اين است كه اين سود و اصل پول كسر شده و پولى كه دولت مى دهد، خمس دارد يا خير؟
ج ـ در فرض سؤال كه پول پس انداز مال شما است، به طورى كه هر زمان بخواهيد مى توانيد آن را وصول كنيد، خمس دارد و بايد آخر هر سال خمس هر مقدار اضافه شده و سود آن را بدهيد.
س 439 ـ پولى كه براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده، آيا مشمول خمس مى باشد؟
ج ـ چنانچه حجة الاسلام قبلاً بر او استقرار پيدا نكرده باشد لازم است خمس آن را بپردازد.
(صفحه195)
س 440 ـ شخصى قبرى براى خود خريده است، آيا بايد خمس آن را بدهد؟ و اگر در سال خريد فوت كند، آيا بايد خمس پول خريد را از تركه او بدهند؟
ج ـ اگر قبر را خريده و مالك آن شده است بايد خمس آن را به قيمت فعلى بدهد و اگر هم در سال خريد فوت كرد بايد خمس آن را به قيمت فعلى آن از تركه او بدهند. اما اگر قبر را نخريده و مالك آن نيست، بلكه مبلغى از درآمد سال به منظور اولويت يافتن جهت دفن داده است (كه نوعاً اين گونه است) در اين صورت خمس ندارد.
س 441 ـ شخصى در طول دو سال قالى بافته و خمس سرمايه قالى را داده است و در اثر كسادى بازار، قالى را نفروخته و فعلاً به فروش رفته است، آيا بايد خمس پول فروش قالى را بلافاصله بدهد؟
ج ـ در فرض سؤال كه قالى فروش نرفته است، وقتى فروش رفت و مزد بافت به دستش رسيد تا يك سال مهلت دارد كه اگر در ضمن سال، خرج مايحتاج خود كرد خمس ندارد، اما اگر چيزى از آن ماند و سال بر آن گذشت بايد خمس آن را بدهد.
س 442 ـ كاسبى تمام اجناس خود را نسيه مى خرد و بعد از فروش دين خود را اداء مى كند، گاهى پرداخت بدهى او به سال خمسى آينده مى افتد به اين معنى كه سر سال خمسى مقدارى پول دارد كه بايد بدهى خود را با آن در سال آينده بدهد، آيا مبلغى كه از فروش كالاى نسيه اى بدست آمد. خمس تعلق مى گيرد؟ و آيا عين اجناس باقى مانده خمس دارد؟
ج ـ اين فرد سر سال خمسى بايد درآمد سال خود را محاسبه كند و خمس آنچه زياد آمده بپردازد اما اگر عين جنسى را كه نسيه خريده موجود است يا پول آن موجود است كه بايد به صاحبش بدهد، خمس به آن تعلق
(صفحه196)
نمى گيرد.
س 443 ـ اگر سفيه و مجنون، مالك پولى شوند كه بايد خمس آن داده شود وظيفه چيست؟
ج ـ اگر سفيه يا مجنون از هنگام بلوغ سفيه يا مجنون بوده اند، بايد ولىّ آنها خمس اموال آنها را بپردازد و اگر بعد از بلوغ سفيه يا مجنون شده اند بايد با اجازه حاكم شرع خمس اموال آنها را بپردازند. بلى مجنون ادوارى خودش در زمان بهبودى مكلف است و بايد به وظيفه اش عمل كند و خمس مالش را بدهد.
س 444 ـ اگر ولىّ طفل مقلد مجتهدى باشد كه خمس هديه را واجب نمى داند آيا پرداخت خمس هديه اى كه به بچه داده شده بر ولىّ واجب است؟
ج ـ واجب نيست، بلكه وقتى طفل به حدّ بلوغ رسيد طبق نظر مرجع تقليد خودش عمل كند.
س 445 ـ شخصى اجير شده كه نماز و روزه قضايى انجام دهد و مقدارى از نماز و روزه ها انجام نشده و سال خمسى او رسيده است، آيا بايد خمس پولى را كه مانده بدهد؟
ج ـ به مقدارى كه انجام داده و اجرتش موجود است خمس تعلق مى گيرد، و اما آنچه را به جا نياورده پولش خمس ندارد.
س 446 ـ شخصى وصيت كرده موجودى و اموالش را به يكى از بستگانش بدهند، آيا پس از اخذ مال بايد خمس آن را بدهد يا اينكه مال مأخوذ حكم ارث را دارد؟
ج ـ آنچه طبق وصيت به انسان مى رسد حكم ارث را ندارد و احتياط واجب آن است كه اگر از مؤونه زياد بيايد خمس آن را بپردازد.
(صفحه197)
س 447 ـ شخصى مبلغى از سيد فقيرى طلبكار است، آيا جايز است طلب خود را از بابت خمس حساب كند؟
ج ـ به نظر اينجانب سهم سادات به احتياط واجب بايد با اجازه مجتهد جامع الشرايط پرداخت شود لذا در مورد سؤال با استجازه مى تواند حساب كند.
س 448 ـ آيا اجازه مى فرمائيد كه مقلّدين حضرتعالى وجوه شرعيّه خويش را به روحانيّونى كه در منطقه هستند يا با حوزه علميّه قم ارتباط دارند و مدّعى هستند كه آن وجوه را به حوزه علميّه مى رسانند پرداخت كنند؟
ج ـ لازم است وجوه شرعيه را جهت حفظ و اداره حوزه هاى علميه براى اينجانب ارسال كنيد، و يا به نمايندگان اينجانب كه اجازه كتبى دارند و قبض اينجانب را به صاحبان وجوه مى رسانند، پرداخت كنيد; ان شاءالله موفق باشيد.
س 449 ـ خانمى است غيرسيده كه سرپرستى اطفال سيّد خود را به عهده دارد، آيا مى تواند از سهم سادات براى مخارج خود و فرزندان استفاده كند؟
ج ـ به نظر اين جانب مصرف سهم سادات به احتياط واجب بايد به اذن مجتهد جامع الشرايط باشد بنابراين در فرض سؤال كه بچه ها سيد و فقير هستند با اجازه از مجتهد و مرجع تقليد به قيم شرعى بچه ها بدهند و مادر مى تواند به عنوان حق الزحمه از سهم سادات بطور مشترك استفاده كند.
س 450 ـ خانمى است سيّده و شوهر او سيّد نيست و فقير و عائله مند مى باشد آيا مى تواند خمس بگيرد؟
ج ـ بلى مى تواند خمس را قبول كند و خرج شوهر و فرزندان خود كند اگر چه به احتياط واجب دهنده خمس بايد از مجتهد و مرجع تقليدش اجازه
(صفحه198)
بگيرد.
س 451 ـ آيا لازم است به سيد فقير بگويند اين وجه بابت سهم سادات است يا اطلاع دادن به او لزومى ندارد؟
ج ـ اطلاع دادن لازم نيست.
س 452 ـ آيا سيدى كه مى خواهد خمس بگيرد، لازم است خود را فقير بداند تا بتواند خمس قبول كند؟
ج ـ بلى، بايد فقير باشد و خود را فقير بداند والاّ گرفتن آن جايز نيست.
س 453 ـ سيدى است فقير و معلول كه براى حضانت و مراقبت از او مخارج زيادى لازم است، آيا برادر و خواهر او مى توانند مخارجى را كه صرف نگهدارى و خوراك و پوشاك او مى كنند، بابت بدهى خمس خود حساب كنند؟
ج ـ مى توانند از سهم سادات مصرف او كنند چون برادر و خواهر واجب النفقه يكديگر نيستند همانطور كه ساير مؤمنين مى توانند سهم سادات به او بدهند، ولى به نظر اين جانب سهم سادات بنابر احتياط واجب بايد به اذن مرجع تقليد مصرف شود لذا در اين مورد با دفتر تماس بگيرند و به مقدارى كه اجازه داده شد مصرف كنند.
س 454 ـ شخصى مبلغى بابت سهمين مباركين تحويل اينجانب داد كه در قم تحويل دهم، جهت حفظ آن را در بانك گذاشتم، هنگام دريافت مبلغى به عنوان سود، علاوه بر اصل پول دادند، اين سود مال كيست؟
ج ـ اگر پول را به نحو امانت داده كه شما آن را تحويل مرجعش بدهيد، سود حاصله مال صاحب پول است و اگر شما در أخذ وجوه مجاز بوده ايد و دهنده به عنوان اينكه شما را نماينده مرجع مى دانسته داده است، (پول از ملكش خارج شده) در اين صورت پول اضافى كه بانك مى دهد بايد تحويل
(صفحه199)
مرجع دهيد. ضمناً اين تفصيل نسبت به ساير پولهاى امانى و خيريه و صدقات عامه نيز جارى است.
س 455 ـ شخصى لباس را به ذمه خريده و پول آن را از پولى كه متعلق خمس بوده است پرداخته آيا معامله او صحيح است، نماز در آن چه صورت دارد؟
ج ـ اگر به ذمه خريده معامله و نماز صحيح است ولو اينكه قصد داشته از پولى كه متعلق خمس است بپردازد، بلى اگر اصلاً مال حلال ندارد مشكل است.
(صفحه200)
حــــج
استطاعت
س 456 ـ خدمه كاروانها و پزشكان و امدادگران و افراد ديگرى كه با مأموريت به ميقات آمده اند، آيا مستطيع هستند و بايد حجة الاسلام بجا آورند؟
ج ـ چنانچه واجد رجوع به كفايت باشند، كه نوعاً اين چنين مى باشند، مستطيع هستند.
س 457 ـ آيا خدمه كاروانها كه قبل از ايام تشريق جهت آماده سازى چادرهاى منى و عرفات و تهيه اتوبوس به خارج از شهر مكه رفته و باز مى گردند. مى توانند حجة الاسلام خود را بجا آورند؟
ج ـ بلى مى توانند حجة الاسلام خود را انجام دهند.
س 458 ـ شخصى اجير شده يا به عنوان خدمه پذيرفته شده مشروط بر اينكه عمره مفرده انجام دهد نه تمتع، ولى او، اولا عمره تمتع انجام داده است و فعلا در مكه مى باشد، آيا صحيح است وبايد حج تمتع انجام دهد؟ ثانياًاگرازروى
(صفحه201)
غفلت از قرارداد و شرط، عمره تمتع انجام داده است فعلا وظيفه اش چيست؟
ج ـ در هر دو صورت عمره او صحيح است و اگر شرط كننده اجازه داد واجب است محرم به حج تمتع شود و حج انجام دهد ولى اگر اجازه نداد حج تمتع واجب نيست و اجير مى تواند به همان عمره اى كه انجام داده اكتفا كند و احتياط مستحب آن است كه يك طواف نساء بجاآورد و اگر بدون اجازه طرف قرارداد، محرم به حج تمتع شد باز صحيح است و بايد حج را تمام كند لكن در اين فرض طرف قرارداد حق فسخ قرار داد را دارد.
س 459 ـ كسى كه به حد بلوغ نرسيده مكه مى رود وحج بجا مى آورد، جاى حج واجب را مى گيرد؟
ج ـ انسان قبل از بلوغ تكليفى ندارد. لكن اگر كودك را مكه بردند و محرم به احرام حجّش كردند مانعى ندارد. ولى جاى حج واجب را نمى گيرد. و پس از بلوغ اگر مستطيع شد، بايد حج بجا آورد.
س 460 ـ شخصى با وجود تمام شرايط، حجة الاسلام خود را انجام داد و در مكه بود كه اموالش در وطن تلف شد، يا هزينه مراجعتِ به وطنِ او تلف شد، آيا در اين صورت حج او از حجة الاسلام كفايت مى كند؟
ج ـ در فرض سؤال كه رجوع به كفايت، يا هزينه مراجعت به وطن تلف شده، احتياط آن است كه به آن حج اكتفا نكند و در صورتى كه سالهاى بعد استطاعت داشت حجة الاسلام را اعاده كند.
س 461 ـ شخصى كه مخارج حج را دارد، امّا در برگشت از سفر حج براى دادن وليمه يا مخارج زندگى مقروض مى شود و يا به وجوه شرعى مانند خمس وزكات نيازمند است، آيا چنين شخصى مستطيع است؟
ج ـ چنانچه براى مخارج زندگى مقروض مى شود مستطيع نيست ولى
(صفحه202)
چنانچه بعد از برگشت از وجوه شرعيه تأمين مى شود، مستطيع است.
س 462 ـ آيا سادات و اهل علم با وجوه شرعيه مثل سهم السادات و سهم امام(ع) مستطيع مى شوند؟
ج ـ ساداتى كه مستحق سهم سادات هستند بنابر احتياط واجب جايز نيست بيش از مخارج سالشان خمس بگيرند و با سهم سادات مستطيع نمى شوند. چون حج از مؤونه نيست و نمى توانند براى انجام آن سهم سادات بگيرند. اما اهل علمى كه شهريه مى گيرند و وجوهات از سوى مرجع و حاكم شرع به عنوان مصرف و به لحاظ تحصيل و تدريس و خدمات دينى به آنان تمليك مى شود مالك شده و با آن مستطيع مى شوند. و اگر ساير شرايط وجود داشته باشد و مستطيع هستند و چنانچه حج بجا آورند از حجة الاسلام كفايت مى كند.
بلى اهل علمى كه از طرف مراجع تقليد مجاز در اخذ وجوه شرعيه هستند مالك وجوه مأخوذه نمى شوند و با آن استطاعت حاصل نمى شود و مجازند مقدارى از آنرا در مخارج اقتصادى خود و موارد مقرره مصرف كنند.
س 463 ـ اينجانب روحانى هستم و چون نياز به شهريه داشتم طبق نظر حضرت امام(قدس سره) مستطيع نبودم و با اينكه چندين بار به حج مشرف شده بودم، حج واجب خود را به جا نياوردم. بعد از وفات حضرت امام(ره) به يكى از مراجع رجوع كردم و مسأله را پرسيدم، گفتند طبق نظر ايشان مستطيع هستيد. لذا حج خود را بجا آوردم و بعد متوجه شدم فتواى اين آقا هم مثل مرحوم امام بوده است. حال سؤال اين است كه آيا راهى براى صحت حج انجام شده من وجود دارد؟
ج ـ به نظر اينجانب نياز به شهريه مانع از استطاعت نيست و حج واجب
(صفحه203)
شما صحيح و مجزى از حجة الاسلام بوده است.
س 464 ـ كسى كه استطاعت انجام حج را ندارد ولى استطاعت انجام عمره مفرده را دارد، آيا عمره مفرده بر او واجب است؟
ج ـ چنانچه از گروهى باشد كه حجة الاسلام آنها حج تمتع است، استطاعت براى انجام خصوص عمره مفرده سبب وجوب آن نخواهد شد.
س 465 ـ حدود ده سال قبل براى سفر حج ثبت نام كرده ام. با توجه به اينكه حج واجب خود را قبلاً انجام داده ام، آيا مى توانم حالا كه نوبتم رسيده حج خود را به قيمت بازار بفروشم و اصلاً آيا حج فروختنى است؟
ج ـ حج را نمى فروشند. بلكه فيش آن را به لحاظ اعتبارش واگذار مى كنند و جايز است.
س 466 ـ اگر شخصى در حال استطاعت مالى فيش حج را خريدارى كرد و به خاطر فوتش به يكى از ورّاث يا كس ديگر سپرده است، چنانچه آن فرد اجير نشده باشد و خودش با اين فيش مستطيع شده باشد، حجى را كه با مجوّز اين فيش انجام مى دهد بايد به نيابت آن مرحوم باشد، يا براى خود انجام دهد و براى او نايب بگيرد؟
ج ـ احتياط اقتضا مى كند كه با آن فيش حج خويش را انجام دهد و براى ميت استنابه كند، گرچه جواز انجام حج براى ميت با اين فيش بعيد نيست.
س 467 ـ اينجانب براى حج ثبت نام كرده و چند سال ديگر نوبتم مى رسد و فيش حج مرحومه والده مربوط به امسال است. آيا جايز است امسال از فيش وى براى خودم حج بروم و موقع نوبتم براى ايشان حج ميقاتى بگيرم؟
ج ـ اگر ساير شرايط را داريد، احتياط آن است كه حج امسال را براى خودتان انجام دهيد وبراى مرحومه مادر هم درهمين سال حج ميقاتى بگيريد.
س 468 ـ ما چهار برادر هستيم برادر بزرگمان پس از بازنشستگى دولت
(صفحه204)
مقدارى پول به ايشان داد كه موجب استطاعت براى حج شد. بلحاظ اينكه هر چهار برادر در يك خانه زندگى مى كنيم و مخارج همه ما بر عهده ايشان هست; خانه فعلى براى همه ما كوچك است اگر با پولى كه از دولت گرفته خانه بسازيم، استطاعت ايشان از بين مى رود و اگر حج برود زندگى براى همه ما مشكل مى شود; استدعا دارم حكم شرعى اين مسأله را بيان فرماييد؟
ج ـ در فرض سؤال چنانچه پولى را كه دولت به او داده است، مصرف ساختن خانه مورد نياز و در شأن خود كند. به طورى كه قدرت مالى براى حج نداشته باشد اشكالى ندارد. و حج بر او واجب نمى شود.
س 469 ـ زنى 58 ساله هستم و ارث پدرى من سه ميليون و پانصد هزار تومان شده است. همسرم بيمار و از كار افتاده است و درآمد ندارد و داراى سه فرزند هستم كه مشغول تحصيل هستند و مستأجر مى باشند و هزينه تحصيل آنها زياد است، آيا اين پول را صرف تهيه مسكن و بقيه مخارج فرزندانم كنم يا به حج بروم؟ و آيا مى توانم فيش حج بگيرم و بعد به حج بروم؟
ج ـ در فرض سؤال فعلاً حج بر شما واجب نيست، بلى چنانچه پول را خرج مايحتاج خود وفرزندانتان نكنيد تا موسم حج فرابرسد و خريد فيش حج به نرخ متعارف وبدون اجحاف براى سال جارى ممكن باشد حج واجب مى شود.
س 470 ـ حضرتعالى در مناسك فرموده ايد: «كسى كه نياز به ازدواج دارد به طورى كه ترك آن سبب مرض يا ضرر يا مشقت گردد. و براى آن پول لازم باشد درصورتى مستطيع مى شود كه علاوه برمخارج حج مصارف ازدواج را هم داشته باشد»، آيااين حكم شامل فرزندى كه به حد بلوغ رسيده مى شود؟
ج ـ بلى شامل مى شود. به اين معنا اگر شخصى پسر يا دختر دارد كه نياز به ازدواج دارند، و ترك آن موجب ضرر يا مشقت يا به حرام افتادن آنان
(صفحه205)
مى شود، لازم است اول مخارج ازدواج آنان را طبق شأن و متعارف تأمين كند. پس از آن اگر مصارف حج را داشت، مستطيع مى شود.
س 471 ـ آيا پول قربانى جزء استطاعت است؟
ج ـ بلى جزء استطاعت است و اگر كسى پول قربانى را ندارد حج بر او واجب نيست ولو اينكه در مدينه يا مكه باشد.
س 472 ـ شخصى در مدينه با توجه به اينكه مقدارى پول همراه دارد، در استطاعت خود شك مى كند، وظيفه اش چيست؟
ج ـ مى تواند مبلغى را كه همراه دارد به كسى ببخشد و او وى را با بذل همان مبلغ به حج مهمان كند كه حج بذلى شود و حجة الاسلام قطعى انجام دهد. در اين صورت حج او از حجة الاسلام كفايت مى كند.
س 473 ـ شخصى در مدينه در اثر تصادف يا بيمارى يقين دارد كه از انجام طواف و سعى مطلقا (حتى با تخت) عاجز است، آيا از استطاعت افتاده يا محرم شود و اعمال را استنابه كند؟
ج ـ با فرض عجز، تكليف ساقط است و فعلا حج واجب نيست بلى اگر براى سال هاى بعد شرايط حاصل بود، ياحج براو مستقربوده، حج واجب است.
س 474 ـ خانمى است كه از ديدن جمعيت وحشت مى كند و اضطراب غيرقابل تحملى به او دست مى دهد آيا همين عارضه، مسقطِ تكليف حج است؟
ج ـ بلى، حكم آن مانند مسأله قبل است.
س 475 ـ شخصى پس از استقرار وجوب حج، ديوانه شده، وظيفه ولىّ نسبت به حج او چيست؟
ج ـ چنانچه اميد افاقه هست صبر كنند والاّ بنابر احتياط واجب ولى شرعى او از مال او يك حج نيابى انجام دهد.
(صفحه206)
س 476 ـ زنى بدون اذن و توافق شوهرش براى انجام عمره مفرده و حج استحبابى به مكه معظمه مسافرت مى كند. حكم اين سفر و اعمال وى چگونه است؟
ج ـ جواز خروج زن از منزل و صحّت عمره و حجّ مستحبى او مشروط به اذن شوهر است و سفر او بدون اذن شوهر حرام است و عمره و حجّ مستحبى او هم باطل است.
س 477 ـ پولى كه براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده، آيا مشمول خمس مى باشد؟
ج ـ چنانچه حجة الاسلام قبلاً بر او استقرار پيدا نكرده باشد لازم است خمس آن را بپردازد.
س 478 ـ بعضى از كسانى كه به حج مشرف مى شوند مبلغى كه هزينه سفر حج مى كنند، وجوه شرعى آن را مى پردازند با توجه به اينكه بقيه اموالشان را تخميس نكرده اند. آيا احرام آنان و نماز طواف صحيح است؟
ج ـ تصرف در مالى كه خمس به آن تعلق گرفته، قبل از پرداخت خمس آن، جايز نيست و برداشت مخارج حج و دادن خمس آن، تصرف در مال غير مخمس است و جايز نيست و اين كار منع از تصرف را بر طرف نمى كند. به عبارت ديگر پرداخت خمس اين مقدار، مابقى را از تعلق خمس بيرون نمى آورد. و به عنوان متعلق حق امام(عليه السلام) و سادات محفوظ است. بلى مى توانند مقدارى از مال را به قصد اداى خمس به مرجع تقليد يا وكيل او بدهند و او بعد از قبول آن را به آنها قرض بدهد. و آن را صرف مخارج حج كنند. در اين صورت حج آنها صحيح است. و اگر خمس ندهند، گرچه تصرف در مال حرام است. اما همراه داشتن پول غير مخمس و خرج آن
(صفحه207)
موجب بطلان حج نمى شود. مشروط بر اينكه لباس احرام از مالى كه خمس به آن تعلق نگرفته تهيه شود يا به ذمه خريده شود. كه در اين صورت حج صحيح است و بايد قربانى هم از پول تخميس شده خريدارى شود.
س 479 ـ شخصى با پول غيرمخمس حوله احرام خريده ولى در حين خريد نمى دانسته كه پول، غيرمخمّس است، آيا احرام و اعمالش صحيح است؟
ج ـ در فرض سؤال صحيح است. لكن خمس پولى را كه مصرف كرده مديون است و بايد بدهد.
س 480 ـ شخصى با پول غيرمخمس لباس احرام تهيه كرده، و با اينكه توجه داشته است با همان لباس، طواف و نماز طواف را انجام داده و از همان پول نيز قربانى خريده است، حكم حج او چگونه است و وظيفه فعلى او چيست؟
ج ـ اين شخص فعلا بايد از محرمات احرام اجتناب كند تا يك عمره مفرده، ولو با استنابه انجام دهد و پس از آن از احرام خارج شود و اگر حج بر او واجب بوده است بايد در سالهاى آينده حج را صحيحاً انجام دهد و اگر واجب نبوده است حج واجب نيست.
س 481 ـ در جايى كه عده اى منتظر نوبتشان براى رفتن به حج واجب هستند، آيا جايز است براى مرتبه دوم و بيشتر به حج رفت و جاى آنها را گرفت؟
ج ـ گرچه شرعاً حجش صحيح است، ولى از انجام آن در اين شرايط خوددارى شود.
(صفحه208)
نيابت
س 482 ـ پدرم وصيت كرده كه حدود /000/150 تومان از اموالش را براى او حج بجاآورم.باتوجه به اينكه كل اموال پدرم براى حج كفايت نمى كند وقبلا ثبت نام نكرده است. وقدرت رفتن به حج را نيزنداشته است. فعلا وظيفه چيست؟
ج ـ در فرض سؤال، حج واجب نيست. و چنانچه همه ورثه راضى باشند. يك حج ميقاتى براى او انجام دهيد. و در غير اين صورت مبلغ مورد وصيت را مثل ساير تركه ميت بين ورثه تقسيم كنيد.
س 483 ـ شخصى وصيت كرده كه بعد از فوتش درختهايش را براى حج او مصرف كنند، در حالى كه آنها 51 خرج حج امروز را ندارد، وظيفه چيست؟
ج ـ اگر حج بر او واجب بوده و غير از درختها اموال ديگرى داشته كه مجموعاً براى حج كافى است، لازم است همه را در حج صرف كنند. و اگر حج بر او واجب نبوده درختها را در كار خير به نيّت ميت مصرف كنند.
س 484 ـ شخصى براى حج مستحبى مبلغ معينى را وصيت كرده، و آن مبلغ حتى براى حج ميقاتى كفاف نمى دهد، وظيفه چيست؟
ج ـ در فرض سؤال آن مبلغ را به نيت موصى در كارهاى خير مصرف كنند. بلى اگر وصيت مقيد به انجام حج بوده است با فرض عدم كفاف براى حج، وصيت باطل است و آن مبلغ طبق احكام ارث بين ورثه تقسيم مى شود.
س 485 ـ دخترى كه تنها وارث زمين هاى پدر بوده و فوت كرده و قسمتى از ماتركش را اختصاص به نماز و روزه داده، آيا حج بر او واجب بوده است؟
ج ـ چنانچه با فروش قسمتى از زمين و صرف در حج، مخارجش تأمين مى شده و شرايط ديگر استطاعت وجود داشته، لازم است از تركه او حجى
(صفحه209)
براى او انجام گيرد. اگر چه ميقاتى باشد.
س 486 ـ پدرم در سال 1363 براى حج ثبت نام كرده و در همان سال مستطيع هم بوده است. ايشان وصيت كرده اند كه بعد از فوت، اينجانب به نيابت از ايشان به حج بروم. حال كه پدرم فوت كرده است با توجه به اينكه خودم ماهيانه سى هزار تومان حقوق مى گيرم و فيش پدرم را نيز به نام خودم منتقل كرده ام و قبلاً نيز مستطيع نبوده ام و فعلاً هم قادر بر پرداخت مبلغى بالغ بر چهار صدهزار تومان نيستم. و با توجه به اينكه با اجازه حضرتعالى بر تقليد از حضرت امام(ره) باقى هستم و با توجه به شرايط مذكور آيا مى توانم به نيابت از پدرم حج به جا آورم؟
ج ـ به نظر اينجانب حج شما به نيابت از پدرتان صحيح و مجزى است ولو اينكه خود شما هم مستطيع باشيد. ولى اگر شما قدرت مالى داشته باشيد و بتوانيد پول بدهيد تا ديگرى از طرف پدرتان حج بجا آورد و شما هم با فيش پدرتان حج براى خودتان بجا آوريد در اين صورت مطابق احتياط و مطابق نظر حضرت امام(ره) مى باشد. اما اگر قدرت مالى نايب گرفتن براى پدر را نداريد. در اين صورت شما مستطيع نيستيد. و حتى به نظر مرحوم امام(ره) نيز حج نيابتى شما از پدرتان صحيح و مجزى است.
س 487 ـ كسانى كه اجير شده و با فيش حج ميّت و به نيابت از وى به حج مى روند، اگر خود نيز تمام شرايط استطاعت را دارا باشند، بجز باز بودن راه، كه آن هم با فيش حج ميّت حاصل شده است، چنانچه بتوانند مثلاً در مدينه يا جده (قبل از ميقات) براى متوفى نايب بگيرند و خودشان حج واجب خود را انجام دهند، تكليف چيست؟
ج ـ در فرض سؤال وظيفه انجام حج نيابتى است. ولى اگر براى خود حج
(صفحه210)
انجام دهند صحيح است. هر چند معصيت كرده اند. و نايب گرفتن براى متوفى در صورتى صحيح و مجزى است كه مجاز در استنابه باشند.
س 488 ـ فيش حج متوفى، به مبلغ زيادى در بازار خريدارى مى شود، و به كمتر از آن مبلغ، مى توان براى ميت نايب گرفت، آيا مى توان از آن فيش براى رفتن به حج استفاده كرد، در حالى كه مازاد قيمت آن متعلق به ورثه است و چنانچه ميّت وارث صغير داشته باشد، چطور؟
ج ـ چنانچه وصيتى نسبت به حج بلدى نداشته باشد. مى توان از ميقات براى ميت در صورت استقرار حج براى او استنابه كرد. و فيش را در اختيار ديگرى قرار داده و ما به التفاوت، بين همه ورثه طبق قانون شرع تقسيم گردد. و در اين فرض فرقى بين داشتن صغير يا نداشتن آن نيست. و در صورت نبودن وصيت و عدم استقرار حج با وجود صغير بايد سهم صغير از مجموع فيش به هر صورت رعايت شود.
س 489 ـ حج واجبى كه در ذمه متوفى بوده آيا پسر بزرگش بايد ادا كند ؟ يا پسر كوچكش هم شرعاً جايز است بجا آورد؟
ج ـ اگر حج بر متوفى مستقر و واجب بوده. يعنى مى توانسته به حج برود و نرفته است. واجب است از اموال او برايش حج نيابتى انجام دهند. و اختصاص به پسر بزرگتر ندارد. و مى توانند هر كسى را نايب كنند. اگر چه از ميقات باشد.
س 490 ـ اگر متوفى وصيت مسلمى داشته باشد كه وارث معينى حج او را ادا كند، آيا اين وصيت معتبر خواهد بود؟
ج ـ اگر اطمينان به وصيت داريد، بايد طبق وصيت عمل كنيد.
س 491 ـ كسى كه تاكنون به حج نرفته است و اولين سفر اوست، آيا مى تواند
|