جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه
جامع المسائل ـ ج1 « کتابخانه « صفحه اصلى  

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>



(صفحه61)

سؤال 168 :گاهى بانوان در مجالس ترحيم در مساجد با حالت عادت ماهانه شركت مى كنند و جهل به حكم آن دارند، بايد چه كرد؟
جواب: لازم است آنها را آگاه كنند كه در چنين حالى به مسجد وارد نشوند و در صورت جهل معصيتى نكرده اند.

سؤال 169 :آيا زن در حال عادت مى تواند در حرم امامزادگان برود؟
جواب: اشكال ندارد.

سؤال 170 :بچه را بوسيله عمل جراحى از مجراى غير طبيعى از رحم خارج كرده اند ولى خون از مجراى طبيعى خارج مى شود آيا اين خون احكام نفاس را دارد؟
جواب: بلى در فرض سؤال خون محكوم به احكام نفاس است.

سؤال 171 :آيا داخل شدن حائض و جنب در رواقها و قسمتهاى متصل به حرم امام رضا (عليه السلام) جايز است؟
جواب: اگر مسجد نباشد مانعى ندارد.

سؤال 172 :زنى حائض بوده و غسل حيض را فراموش كرده و مدتى نماز خوانده، البته براى نمازهاى خود وضو مى گرفته، آيا اگر در اين مدت غسل مستحبى انجام داده باشد نمازهاى خود را قضا كند؟
جواب: چون غسل مستحبى كفايت از واجب نمى كند بايد غسل حيض كند و لازم است نمازهاى خود را قضا كند.

سؤال 173 :زنى حائض بوده و غسل حيض را فراموش كرده و مدتى نماز خوانده، البته براى نمازهاى خود وضو مى گرفته آيا نمازهاى او صحيح است؟
جواب: لازم است نمازهايى كه در اين مدت خوانده قضا كند بلى اگر در اين مدت يك غسل واجب صحيح انجام داده، نمازهايى كه بعد از آن غسل انجام داده صحيح است.

سؤال 174 :در صورتى كه بعد از خروج ناقص جنين، خونى مشاهده شود، حكم اين خون

(صفحه62)

چيست؟
جواب: چنانچه در مسأله 504 توضيح المسائل آمده، اين خون خون نفاس است.

سؤال 175 :زنى جنب بوده و فراموش كرده و مدتى نماز خوانده ولى در اين بين غسل حيض انجام داده است و فعلا متوجه شده، تكليف او نسبت به نمازهاى گذشته چيست؟
جواب: نمازى كه بعد از غسل حيض خوانده اعاده و قضا ندارد.

سؤال 176 :در صورت شك بين خون نفاس و خون زخم: الف ـ تكليف زن در اين مورد چيست؟ ب ـ چنانچه لباس بيمار، آغشته به خون باشد، حكم خون نفاس دارد يا زخم؟
جواب: الف: در فرض سؤال بنابر احتياط، خون احكام نفاس را دارد.
جواب: ب: از جهت نماز خواندن در آن لباس اين خون حكم خون زخم را دارد و اگر بيش از درهم نيست معفوّ است.

سؤال 177 :زنى براى جلوگيرى از حاملگى از دستگاه آى يو دى (IUD) استفاده مى كند، اگر در اين حالت خونريزى رخ دهد تكليف چيست؟
جواب: اگر يقين دارد اين خون مربوط به زخم است بايد براى نماز تطهير كند و حكم خاصى ندارد و در غير اين صورت اگر امكان حيض بودن آن وجود داشته باشد ـ به اينكه در زمان عادت باشد يا صفات حيض را داشته و اقل طهر بين حيض قبلى او و اين خون فاصله شده باشد ـ محكوم به حيض بودن است و در غير اين صورت حكم استحاضه را دارد.

سؤال 178 :زنى را كه عمل جرّاحى مى كنند جهت سقط جنين، خونى كه از مجراى عادى او خارج مى شود چه حكمى دارد؟
جواب: اگر خون مربوط به ولادت و سقط جنين باشد احكام نفاس را دارد.

سنّ يائسگى
سؤال 179 :لطفاً بفرماييد زن تا چند سال حيض مى بيند؟ و به سال شمسى يا قمرى

(صفحه63)

چگونه محاسبه مى گردد؟ با توجه به اينكه در شناسنامه ها تاريخ به سال شمسى است؟
جواب: زنهاى سيّده تا شصت سال قمرى حيض مى شوند كه معادل 58 سال شمسى و 77 روز و 12 ساعت مى شود. و زنهايى كه سيّده نيستند تا پنجاه سال قمرى كه معادل 48 سال شمسى و 179 روز مى باشد حيض مى شوند.

سؤال 180 :خانمى شك دارد كه به سن يائسگى رسيده يا نه و خونى مى بيند كه نمى تواند يقين به ادامه آن تا سه روز پيدا كند وظيفه او نسبت به نماز و روزه چيست؟
جواب: در فرض سؤال اگر خون در ايام عادت اوست يا نشانه هاى حيض را دارا باشد محكوم به حيض بودن است و در غير اين صورت محكوم به استحاضه است.

استفاده از دارو براى جلوگيرى از حيض
سؤال 181 :خانمى براى جلوگيرى از عادت ماهانه قرص خورده و در بين آن بر اثر ترك قرص كمى خون ديده ولى پيش از سه روز قطع شده است، آيا اين خون كه در ايام عادت بوده حكم حيض را دارد؟
جواب: اگر سه روز پى در پى خون نديده حكم حيض را ندارد.

سؤال 182 :بعضى از خانمها براى اينكه روزه ماه رمضان را بگيرند يا براى اينكه در حج بتوانند اعمال حج را انجام دهند قرص مى خورند ولى گاهى با اينكه قرص خورده اند در ايام عادت يكى دو روز خون مى بينند، اين خون چه حكمى دارد؟
جواب: اگر سه روز متوالى خون نبيند، حكم حيض را ندارد، اگرچه در ايام عادت باشد و روزه اش صحيح و اعمال حج را مى تواند انجام دهد و اين خون احكام استحاضه را دارد و همين كه مى داند سه روز متوالى نمى شود، احكام حيض را مترتب نكند.

مسّ اسماء و آيات خداوند و آيات قرآن و اسامى پيامبر (صلى الله عليه وآله) و ائمه (عليهم السلام)
سؤال 183 :آيا مسّ كردن نقش آرم جمهورى اسلامى ايران كه روى اسكناسها و بليطها و

(صفحه64)

غيره مى باشد بدون وضو جايز است؟
جواب: بهتر است آنها را بدون وضو مسّ نكنند، بلى اگر مس آنها مستلزم هتك و بى احترامى باشد جايز نيست.

سؤال 184 :آيا اسم مشتمل بر كلمه (الله) مانند عبدالله و حبيب الله و امثال آن را مى توان بدون وضو مسّ كرد و همچنين براى زنانى كه وضو ندارند و گردنبندى كه روى آن كلمه مباركه الله نقش بسته به گردن مى آويزند و گاهى لفظ الله روى بدنشان قرار مى گيرد چگونه است؟ و نيز اسم پيامبران و ائمه (عليهم السلام) چطور؟
جواب: خوب است اسم خداوند متعال را به هر نحو و در هركجا و به هر زبانى كه نوشته شده بدون وضو مسح نكنند. يعنى جايى از بدن را بدون وضو به آنها نرسانند و همچنين است اسامى پيامبران و ائمه (عليهم السلام) ولى اگر هتك و بى احترامى باشد جايز نيست.

سؤال 185 :دست كشيدن بر كلماتى نظير ابليس و غير آن كه در قرآن وجود دارد، بدون وضو و طهارت جايز است يا خير؟
جواب: در صورتى كه بعنوان قرآن و حكايت از آن باشد جايز نيست.

سؤال 186 :آيا جايز است شخص جنب در حال جنابت، دست روى آرم جمهورى اسلامى، يا چيزهاى ديگرى كه اسم خدا روى آنها نقش شده، بگذارد؟ اسكناسها و بليطها كه كلمة الله روى آن چاپ شده چطور؟ اسامى ائمه (عليهم السلام) و پيامبران چه حكمى دارد؟
جواب: بر جنب حرام است كه جايى از بدن خود را به اسم خدا برساند و بنابر احتياط واجب اسامى پيامبران و ائمه (عليهم السلام)هم حكم اسم خدا را دارند و فرق بين موارد نيست.

سؤال 187 :زن حائض است و گردنبند او با نقش الله مى باشد كه گاهى بى اختيار روى بدنش قرار مى گيرد، آيا جايز است چنين گردنبندى را گردن كند؟
جواب: اگر مى داند اسم خدا به بدنش تماس پيدا مى كند جايز نيست.

سؤال 188 :كسانى كه اسماء جلاله و آياتى از قرآن را بر روى بدن خود خالكوبى كرده اند

(صفحه65)

لطفاً بفرماييد تكليف اين افراد نسبت به طهارت و جنابت و مسّ بدن خود بدون وضو چيست؟
جواب: اگر آيات قرآن را بر روى بدن خود خالكوبى كرده، مسّ آن قسمت، بدون طهارت جايز نيست. بلكه بعيد نيست كه قبل از محدث شدن محو آيات لازم باشد. و نيز اگر جنب باشد در موقع غسل كردن، مسّ اسماء جلاله حرام است. و در صورت امكان بايد آنها را محو كند، يا با جارى كردن آب بدون دست كشيدن غسل كند و نيز لازم است بعد از محدث شدن فوراً غسل كند يا وضو بگيرد و اگر خالكوبى زير پوست باشد و مسّ آن هتك نباشد، مانعى ندارد.

سؤال 189 :مس قرآن توسط دانش آموزانى كه در كلاسهاى قرآن در مدرسه شركت مى كنند، اما وضوى آنان تمام شرايط را دارا نيست چه حكمى دارد و وظيفه مربّى آنان چيست؟
جواب: فى نفسه اشكالى ندارد. ولى اگر عرفاً بى احترامى تلقى شود مربّى آنان بايد دستور رعايت كردن يا وضو گرفتن را بدهد و اگر مسّ كردن آنان هتك باشد، لازم است آنها را از مسّ كردن منع كند.

(صفحه66)








تيمم

تيمّم
سؤال 190 :شخص جنب كه در شب دسترسى به آب ندارد، آيا مى تواند جهت نماز شب تيمم كند؟
جواب: بلى، در صورتى كه مى داند تا اذان صبح نمى تواند غسل كند مى تواند با تيمم نماز شب را بخواند.

سؤال 191 :كيفيت تيمم دادن نايب را بيان فرماييد؟
جواب: به اين طريق است كه نايب دستهاى كسى را كه نمى تواند تيمم كند در صورت امكان به زمين يا چيزهايى كه تيمّم بر آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد و اگر دستهاى او قابل حركت نيست نايب دستهاى خود را به زمين بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد.

سؤال 192 :آيا تيمم بر موزاييك و يا بر سنگ مرمر صحيح است؟
جواب: تيمم بر خاك و سنگ و ريگ صحيح است و با نبودن آنها بر موزاييك مانع ندارد.

سؤال 193 :كسى كه به خاطر بيمارى، ناگزير از تيمّم شده است، اگر قبل از شروع به نماز، بتواند وضو يا غسل كند، تكليف چيست؟

(صفحه67)

جواب: اگر قبل از شروع به نماز عذر مجوز تيمم بر طرف شود تيمّم باطل مى شود و بايد وضو بگيرد.

سؤال 194 :شخصى كه به علّت بيمارى، براى انجام وضو و غسل، نمى تواند از آب سرد استفاده كند و آب گرم در دسترس نباشد، چنانچه تيمم كرد، تكليف او در دو مورد زير، بعد از امكان استفاده از آبگرم چيست؟
الف ـ قبل از نماز صبح؟
ب ـ بعد از نماز؟
جواب: الف: تيمم باطل است.
ب: نماز صحيح است.

سؤال 195 :اگر بيمار به جهت خوف از ضرر، تيمم جبيره اى انجام دهد و پس از نماز معلوم شود خوف او بى مورد بوده است، چه تكليفى دارد؟
جواب: اعاده نماز لازم نيست، ولى اگر اعاده كند بهتر است.

سؤال 196 :آيا توصيه پزشك و پرستار، به بيمار مبنى بر ضرر داشتن روزه و يا حركت اعضا و استعمال آب براى وضو و نماز، از نظر شرعى مجوّز محسوب مى شود يا نه؟
جواب: چنانچه متخصص و متعهد باشد، گفته وى را لازم است قبول كرد.

سؤال 197 :آيا با تيمم بدل از غسل جنابت مى توان وارد مسجد شد و يا در نماز جماعت شركت كرد؟
جواب: مادامى كه عذر باقى است ورود به مسجد و شركت در نماز جماعت اشكال ندارد. ولى اگر به علت ضيق وقت تيمم كرده تنها به مقدار خواند نماز واجب مى تواند در مسجد بماند.

سؤال 198 :با توجّه به اينكه برخى از فتاوى، منوط به عنوان «ضرورت» و «عسر و حرج» مى گردد، خواهشمند است مقصود از اين دو عنوان را بيان فرماييد
جواب: ضرورت به معناى ناچارى و نياز و احتياج است و موارد فرق مى كند و

(صفحه68)

داراى مراتبى است.
عسر به معناى سختى و فشار و مشكل و دشوار بودن است و مراتبى دارد. حرج به معناى تنگنا و جبر و واداشتن و گناه است. فعل حرجى يعنى كارى طاقت فرسا و مشقّت دار و حرج هم مراتبى دارد و موارد بكار بردن اينها متفاوت است كه بايد مورد توجه قرار داد، و اثر مترتب كرد.

(صفحه69)








احكام اموات

غسل، كفن و دفن
سؤال 199 :شخصى اهل نماز و روزه نبوده ولى انكار هم نمى كرده، آيا احكام اموات ديگر مسلمانان براى او هست؟
جواب: بلى، تمام احكام جارى است، هرچند ميت فاسق است.

سؤال 200 :كسى كه غسل مس ميت برايش واجب باشد مى تواند ميت ديگرى را غسل دهد و چرا سدر و كافور در غسل ميت استعمال مى شود؟
جواب: بلى، مى تواند ميت ديگر را غسل دهد و احكام شرع تعبّدى است و شايد از مصالح آن نظافت خاص باشد.

سؤال 201 :شخصى بدون وصيت و با داشتن صغير فوت كرده، ولى براى خود كفنى كه مشتمل بر قطعات اضافى و مستحبى است مهيا كرده، آيا چون وصيت نكرده و صغير دارد بايد به قدر واجب كفن اكتفا كرد، يا قطعات مستحبى را به او بپوشانند؟
جواب: تعيين و مشخص كردن كفن به منزله وصيت است و اگر زايد بر ثلث نباشد قطعات مستحبى را جدا نكنند.

سؤال 202 :بچه در شكم مادر بوده و هر دو فوت كرده اند، آيا لازم است بچه را بيرون آورند و جدا غسل دهند؟

(صفحه70)

جواب: بايد مادر را با همان حال غسل دهند و كفن كنند و مانند زنهاى غير حامله دفن كنند و بيرون آوردن بچه جايز نيست.

سؤال 203 :شخصى دندان عاريه داشته و فوت كرده، آيا بايد دندانها را از دهان او بيرون بياوريم يا به همان حال او را غسل دهيم و دفن كنيم؟
جواب: در صورتى كه براى ميت اذيت نباشد مى توانند دندانها را بيرون بياورند ولى اگر صدمه داشته باشد به همان حال او را غسل دهند.

سؤال 204 :فردى تصادف مى كند و پايش مى شكند هنگامى كه او را عمل مى كنند ميله طلا در پاى او مى گذارند، آيا بعد از فوت مى توان او را عمل كرد و ميله طلا را خارج كرد. در صورتى كه روكش دندان طلا يا دندان طلا داشته باشد چه حكمى دارد؟
جواب: اگر درآوردن ميله طلا بدون شكافتن پا ممكن نباشد خارج كردن آن جايز نيست، كندن دندان هم جايز نيست، بله اگر دندان مصنوعى باشد كه به راحتى مى توانند از دهان مرده درآورند اشكالى ندارد.

سؤال 205 :خانمى در حين وضع حمل در حالى كه سر بچه از رحم خارج شده فوت كرده و بچه هم در همان حال مرده است. نسبت به غسل و كفن و دفن مادر و بچه چه بايد كرد؟
جواب: در صورتى كه خارج كردن بچه موجب مثله شدن او يا مادر نشود بچه را از رحم خارج كنند و جداى از هم غسل دهند و كفن كنند. وگرنه آنها را به همان حال با هم غسل دهند و كفن و دفن كنند و احتياط اين است كه سر بچه را نيز جدا غسل دهند.

سؤال 206 :خانمى فوت كرده و حامله بوده ولى يقين به زنده بودن يا مرده بودن حمل نيست، وظيفه چيست؟
جواب: بايد صبر كنند تا معلوم شود و اگر احتمال عقلايى به زنده بودن بچه داده شود شكم مادر را بشكافند و بچه را درآورند. چون حفظ نفس محترمه واجب است.

سؤال 207 :آيا كفن كردن با كفنهايى كه روى آن سوره هايى از قرآن مثل يس و غيره

(صفحه71)

نوشته شده و احتمال نجس شدن هم دارد اشكال دارد؟
جواب: مانعى ندارد.

غسل دادن مصدومين و مجروحين
سؤال 208 :شخصى در اثر حادثه رانندگى فوت شده و براى غسل خون بدنش به هيچ وجه قطع نمى شود، وظيفه چيست؟
جواب: در صورت امكان صبر كنند تا خون قطع شود و گرنه جاهايى را كه خون مى آيد به وسيله چسب يا چيز ديگرى مسدود كنند و جلوى خون را بگيرند و غسل دهند و اگر ممكن نشد به همان حال با آب جارى و يا كر غسل دهند. به اين طريق كه آب سدر و كافور را در ظرفى بريزند و آب لوله را كه در حكم جارى است بوسيله شلنگ به آن ظرف متصل كنند و به بدن ميت بريزند و غسل دهند، يا مقدارى سدر و كافور در آب بريزند به مقدارى كه آب مضاف نشود و آب سدر و آب كافور به او صدق كند و ميت را داخل آن فرو ببرند و به ترتيب غسل دهند ـ همانگونه كه در توضيح المسائل ذكر شده ـ و احتياط اين است كه پس از غسل مواضع تيمم را خشك كنند و تيمم هم بدهند.

سؤال 209 :جسدى در اثر حادثه اى مجروح شده، نه با چسب و نه با گچ و نه به وسيله ديگرى مى توان جلوى خون را گرفت، آيا چنين جسدى را در كيسه پلاستيكى بگذاريم و از روى پلاستيك، لنگ و پيراهن و سراسرى را بپوشانيم صحيح است؟ چون بدون پلاستيك كفن هرمقدار باشد، خونى مى شود.
جواب: در صورتى كه به غير از اين نحو ممكن نيست، همان كار را پس از غسل يا تيمم انجام دهيد.

سؤال 210 :شخصى در اثر تصادف به كلّى سر و سينه و شكم او از بين رفته، وظيفه چيست؟
جواب: هر قسمتى كه استخوان در او باشد، آن را غسل دهند و در پارچه اى بپيچند و دفن كنند و اگر سينه باشد كه قلب در آن موجود باشد علاوه بر غسل و

(صفحه72)

كفن، نماز هم بر آن بخوانند.

سؤال 211 :شخصى در يك حادثه رانندگى كشته شده و سر او از بين رفته و تمام بدنش له شده، او را در كيسه اى گذاشته اند، اكنون وظيفه نسبت به غسل او چيست؟
جواب: اگر غسل دادن او موجب تفرق و متلاشى شدن اعضا نمى شود، او را غسل دهند و در غير اين صورت اگر دستهاى او هست، دستها را تيمم بدهند و اگر سر و دستها قابل غسل و تيمم نيست، غسل و تيمم هردو ساقط است، با همان كيسه نماز بخوانند و دفن كنند.

سؤال 212 :شخصى در آب خفه شده و مدتى در آب مانده و بدنش متورم شده، در رابطه با غسلش چه بايد كرد؟
جواب: اگر با غسل دادن، اعضاى ميت متفرق و پراكنده نمى شود، غسل دهند و اگر متفرق مى شود تيمم دهند.

سؤال 213 :جنينى را كه بيش از چهار ماه داشته به ناچار قطعه قطعه كرده اند و از رحم خارج كرده اند، وظيفه چيست؟
جواب: قطعاتى كه استخوان ندارد، به همان صورت در پارچه اى بپيچيد و دفن كنيد ولى قطعاتى كه استخوان دارد و سينه و قلب در آنها است غسل دهيد و كفن كنيد و دفن كنيد.

سؤال 214 :جنازه اى را كالبد شكافى كرده اند، پس از آن بدن را دوخته اند، مقدارى از پوست مخفى و دوخته شده، بطورى كه آب به تمام پوست نمى رسد، چه بايد كرد؟
جواب: در فرض سؤال ميت را به همان نحو كه هست غسل دهند و احتياطاً تيمم هم بدهند.

روش تيمّم دادن ميت
سؤال 215 :در مواردى كه بايد ميت تيمم داده شود چگونه بايد او را تيمم داد؟
جواب: كسى كه مى خواهد او را تيمم دهد بايد دست خود را به زمين بزند و به

(صفحه73)

صورت و پشت دستهاى ميت بكشد و بنابر احتياط واجب اگر ممكن است با دست ميت هم او را تيمم دهند.

نماز ميت
سؤال 216 :اگر در اثناى نماز ميت جنازه ديگرى آورده شود آيا جايز است دوّمى را با اوّلى در بقيه تكبيرات شركت داد؟
جواب: بلى جايز است ولى بايد براى هريك دعاى مربوط به او را بخواند و پس از تمام شدن نماز جنازه اوّل بقيه تكبيرات و ادعيه مربوط به جنازه دوّم را بخواند.

سؤال 217 :اگر ميت بالغ نباشد امام (رحمه الله) در رساله مى فرمايد بعد از تكبير چهارم اين دعا خوانده شود: «اللهم اجعل لأبويه ولنا سلفاً و فرطاً و اجراً» آيا نظر حضرتعالى هم همين است؟
جواب: تكبير چهارم را كه گفتيد در مورد سؤال، دعاى مذكور را بخوانيد و بعد تكبير پنجم را بگوييد و نماز را تمام كنيد.

مسائل دفن و نبش و تعمير قبر
سؤال 218 :آيا دفن كردن ميّت در قبرى كه شخصى در آن ساليان پيش دفن شده است ـ با احتمال قوى به اينكه ميّت اولى از بين رفته و تنها استخوانهايش باقيمانده است ـ جايز است يا خير؟
جواب: دفن ميّت در قبر شخص ديگر در صورتى كه مستلزم نبش قبر و ظهور جسد و هتك حرمت باشد جايز نيست و تا علم حاصل نشود كه استخوانهاى صاحب قبر پوسيده شده و به خاك تبديل شده نبش قبر او جايز نيست. بلى، اگر نبش قبر محقق شد گرچه عصياناً، دفن ميت ديگرى در قبر او منع شرعى ندارد، بلكه مكروه است.

سؤال 219 :شخصى دفن شده و ظاهراً در اثر ضربه و تجاوز از دنيا رفته، آيا جايز است

(صفحه74)

نبش قبر كنند و جنازه را جهت تعيين علّت مرگ معاينه كنند؟
جواب: در صورتى كه اثبات حق متوقف بر نبش باشد مانعى ندارد.

سؤال 220 :ملاك در حرمت نبش قبر ميت چيست؟
جواب: ملاك حرمت نبش قبر ظاهر شدن جسد ميت يا هتك شدن حرمت او مى باشد. پس اگر مقدارى از خاك قبر را بردارند و جسد ظاهر نشود و عرفاً هم صدق هتك نكند، نبش محقق نشده و حرام نيست. خلاصه، مدار در حرمت نبش محرّم ظاهر شدن جسد يا صدق هتك است كه ممكن است اين دو با هم جمع شوند و ممكن است ظهور تنها سبب باشد يا هتك تنها باشد.

سؤال 221 :قبرى است دو طبقه كه در طبقه تحتانى آن خانمى دفن شده است آيا مى توان در طبقه فوقانى آن مردى كه هيچگونه محرميتى با آن خانم ندارد دفن كرد؟
جواب: اگر مستلزم نبش قبر ميت طبقه پايين نباشد مانعى ندارد.

سؤال 222 :مقبره اى در يكى از روستاهامعروف به پير غيب پيدا شده و سالمندان مى گويند داراى ساختمان بوده ولى شجره نامه ندارد آيا احداث ساختمان بر روى آن مانعى ندارد؟
جواب: اگر افراد مزبور اطمينان دارند كه صاحب قبر از امامزادگان صالح مى باشد مانعى ندارد ساختمان روى قبر او احداث شود.

سؤال 223 :آيا زينت كردن قبر از سنگهاى مرمر سفيد يا سياه اشكال دارد؟
جواب: حرام نيست.

سؤال 224 :قبرستانى در اثر جاده و فضاى سبز از بين رفته و قبرى كنار جوى آب پيدا شده و طورى است كه موجب اهانت به او مى شود آيا جايز است نبش باقيمانده قبر و بردن به قبرستان عمومى؟
جواب: اگر تغيير جوى آب امكان نداشته باشد در فرض مذكور جايز است انتقال داده شود.

(صفحه75)

سؤال 225 :شخصى وصيت كرده بعد از فوت از محل مدفون به اعتاب مقدسه حمل شود آيا جايز است؟
جواب: به نظر اينجانب نبش قبر جهت حمل به مشاهد مشرّفه خلاف احتياط است هرچند وصيت كرده باشد. بلى اگر وصيت كرده كه جنازه اش را قبل از دفن به مشاهد مشرفه منتقل كنند و عمداً يا به هرجهتى برخلاف وصيت او عمل شده است. جايز بلكه واجب است قبر را نبش و جنازه را به محل مورد وصيت منتقل كنند. مگر اينكه بدن فاسد شده باشد; يا نبش مستلزم هتك باشد.

مسائل متفرقه اموات
سؤال 226 :ميت را قبل از غسل در مسجد گذاشته اند، آيا جايز بوده يا نه؟
جواب: اگر موجب نجس شدن مسجد نشود مانعى ندارد.

سؤال 227 :مخارجى كه اقوام و بستگان شخصى كه از دنيا رفته و احياناً فقير و بى بضاعت هستند در ايام ثلاثه و شب هفتم و چهلم... صرف مى كنند چگونه است؟
جواب: تحمل اينگونه مخارج نه تنها واجب نيست بلكه شبهه دارد. زيراكه فقرا را به زحمت مى اندازد و چه بسا آبروى آنها را مى برد.

سؤال 228 :در مراسم هفته و چهلم چه عملى بايد انجام داد و بردن گلهاى طبيعى گرانقيمت آيا اسراف است؟
جواب: بهتر آن است كه براى ميت خيرات و مبرّات بدهند و از كارهاى بى فايده پرهيز كنند.

سؤال 229 :هنگام عبور از قبرستان يهود يا نصارى مى توان فاتحه خواند؟
جواب: اگر به قصد آنها باشد نمى توان فاتحه خواند.

سؤال 230 :جنازه اى را كه ناشناس بوده در بهشت زهرا دفن كرده اند. مثلا اولياى او

(صفحه76)

شناسايى شده و شهرستانى هستند و رفت و آمد براى آنان مشقت دارد و از سويى مادر و خويشان او آرام نمى گيرند و مى خواهند مرتب سر قبر بروند. آيا در چنين صورتى نبش قبر و انتقال جنازه جايز است يا نه؟
جواب: در فرض سؤال نبش قبر مشكل است.

(صفحه77)








شرايط نماز


وقت نماز
سؤال 231 :آيا در شبهاى مهتابى لازم است بعد از اذان صبح مقدارى خواندن نماز صبح را تأخير انداخت تا روشنى صبح بر نور ماه غلبه محسوس پيدا كند؟
جواب: به نظر اينجانب وقت نماز صبح موقعى است كه فجر صادق طلوع كند چه ديده شود و چه ديده نشود و در اين جهت فرقى بين شبهاى مهتابى و غير مهتابى نيست. البته بايد يقين به طلوع فجر حاصل شود و با شك نبايد وارد نماز شود.

سؤال 232 :وقت نماز ظهر و عصر تا غروب است يا تا اذان مغرب؟
جواب: تا اذان مغرب است.

سؤال 233 :آيا مى توان در مورد وقت نماز و روزه به اذانى كه از صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران پخش مى شود اكتفا و عمل كرد؟
جواب: كسانى كه در محل پخش يا قريب الأفق باشند مى توانند طبق اذان صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران عمل كنند.

سؤال 234 :آيا حضرتعالى ساعات شرعى مستخرج مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران را

(صفحه78)

اجازه تبعيت مى فرماييد؟
جواب: براى كسانى كه اطمينان پيدا مى كنند، مانعى ندارد.

سؤال 235 :در كشور سوئد در بعضى از مناطق به مدت 52 روز خورشيد در آسمان غروب نمى كند. و در بعضى از مناطق ديگر طول روز 23 ساعت است. و در بعضى از مناطق ديگر طول روز 17 ساعت است. تكليف نماز و روزه برادران مسلمان در اين مناطق چيست؟
جواب: در فرض اوّل ملاك را براى نماز و روزه بلاد و شهرهاى متعارفه كه شب و روز آنها تقريباً مساوى است (مثل مكه و مدينه) قرار دهند، يعنى نماز ظهر و عصر را بخوانند، شش ساعت بعد نماز مغرب و عشاء را بخوانند و يازده ساعت بعد نماز صبح را بخوانند و روزه را هم به همين ملاك بگيرند و در همين فرض مى توانند ملاك را وطن و شهر خود قرار دهند، مثلا اگر از تهران رفته اند با اذان ظهر تهران، نماز ظهر و عصر را بخوانند و با اذان مغرب و عشاء، نماز مغرب و عشاء را و با اذان صبح، نماز صبح را بخوانند و روزه را نيز به همين ملاك بگيرند و در عين حال اگر سفر به آن منطقه لزومى ندارد به مناطقى سفر كنند كه بتوانند عبادات خود را در اوقات شرعيه انجام دهند. در فرض دوم و سوّم نماز صبح را قبل از طلوع خورشيد بخوانند و نماز ظهر و عصر را در نيمه دوم روز (بعد از زوال) بخوانند و نماز مغرب و عشاء را بعد از غروب (مغرب) بخوانند و روزه را از قبل از اذان صبح تا مغرب بگيرند هرچند مقدارى طولانى است و در فرض دوّم كه روز 23 ساعت است، اگر سفر لزومى ندارد و ممكن است به منطقه اى سفر كنند كه شب طولانى تر باشد تا بتوانند با فاصله بيشتر بين نمازها، نماز بخوانند و روزه بگيرند.

قبله
سؤال 236 :اينجانب وارد منزل دوستم شدم و براى نماز از قبله سؤال كردم و او جهتى را معين كرد و من توجه نداشتم كه بايد يقين به قبله داشته باشم و نماز را خواندم، اكنون نماز چه صورتى دارد و بعدها اگر چنين پيشامدى كرد چه وظيفه اى دارم؟

(صفحه79)

جواب: اگر از گفته صاحب منزل اطمينان پيدا كرده ايد نمازتان صحيح است، مگر اينكه علم به خلاف پيدا كنيد و بطور كلى در صورت قدرت، واجب است علم به قبله تحصيل كنيد و با عدم قدرت و تنگى وقت نماز، به ظنّ قوى اكتفا كنيد و اگر از گفته صاحب خانه گمان به قبله پيدا كنيد ولى بتوانيد از راه ديگر مثل قبله نما و غيره گمان قوى ترى پيدا كنيد، نبايد به حرف صاحب خانه اكتفا كنيد.

سؤال 237 :نماز خواندن روى تختى كه جهت قبله آن مخالف بوده و امكان تغيير آن مشكل است، چه حكمى دارد؟
جواب: در فرض سؤال هرمقدار كه ممكن است به سمت قبله نماز بخوانند، ولى اگر نماز را به سمتى بخواند كه نگويند رو به قبله نماز خوانده بايد بعداً نماز را رو به قبله اعاده يا قضا كند.

سؤال 238 :اگر بيمار به جهت خوف ضرر نماز را در جهت خلاف قبله بخواند و بعد از اتمام نماز متوجه شود خوف او بى مورد بوده است، تكليف او چيست؟
جواب: بايد اعاده كند.

سؤال 239 :چنانچه براى بيمار، خواندن نماز به سوى قبله امكان نداشته باشد، آيا جهات ديگر، برايش يكسان است؟
جواب: در فرض سؤال به هرجهتى كه به قبله نزديكتر است نماز بخواند. در هرحال، نمازهايى را كه به سوى قبله نخوانده است بايد اعاده و قضا كند.

سؤال 240 :در اثر بيمارى سر شخصى بطور كامل معكوس شده و صورتش به پشت برگشته است وظيفه او در نماز چيست؟
جواب: بايد صورتش به طرف قبله باشد و ركوع و سجود را با اشاره انجام دهد به گونه اى كه صورتش را از قبله برنگردد.

بدن و لباس نمازگزار
سؤال 241 :شخصى خمس نمى دهد و سال خمسى براى خود معين نكرده، آيا با لباسى

(صفحه80)

كه مى خرد نمازش صحيح است؟
جواب: اگر با پولى كه خمس به آن تعلق گرفته و خمس آن را نداده لباس بخرد نماز در آن باطل است و حكم لباس غصبى را دارد.

سؤال 242 :آيا زن براى اقامه نماز بايد چادر سر كند؟ يا با روسرى و لباس معمولى كه جاى چادر را مى گيرد نماز صحيح است؟
جواب: براى نماز خواندن، زن بايد بدنش را ـ همانگونه كه در توضيح المسائل بيان شده ـ بپوشاند و شرط نيست ساتر خصوص چادر باشد، اگرچه چادر بهتر است، بلكه سزاوار است خانمها چه در نماز و چه در غير نماز از چادر استفاده كنند خصوصاً كه چادر در كشور اسلامى ايران از مظاهر و شعائر اسلام مى باشد «و من يعظّم شعائر الله فانها من تقوى القلوب».

سؤال 243 :كسى لباسش را كه نجس بود شست و يقين به پاك شدن آن پيدا كرد و نماز خواند بعد فهميد كه پاك نشده، آيا نمازش صحيح است؟
جواب: بنابر احتياط واجب نماز را اعاده كند و اگر وقت گذشته قضا كند.

سؤال 244 :اگر زن با بلوز و شلوار و جوراب و روسرى (بدون چادر يا روپوش) نماز بخواند، آيا نمازش صحيح است؟
جواب: بهتر آن است كه از چادر استفاده كند.

سؤال 245 :شخصى آمپول زده و كمى خون آمده كه آن را با پنبه برطرف و خشك كرده ولى موقع نماز فراموش كرده آنجا را تطهير كند، آيا نمازش صحيح است؟
جواب: اگر خون را با پنبه يا پارچه خشك برطرف كرده است چنانچه محل نجاست خون بيشتر از درهم نباشد مانعى ندارد و نماز صحيح است ولى اگر خون را با پنبه الكلى يا دستمال مرطوبى برطرف كرده است چنانچه در اثناء يا بعد از نماز يادش بيايد بايد پس از تطهير نماز را اعاده كند.

سؤال 246 :كسى كه به علتى نتواند بعد از بول خود را بشويد، اگر با پارچه اى تميز كند، آيا

<<صفحه بعد فهرست صفحه قبل>>