(صفحه 156)
13 ـ بر كوه صفا زمان زيادى را توقّف كند، كه در روايت است موجب زيادى ثروت مى شود.
14 ـ چون مقدارى از كوه صفا پايين آمد بايستد، و توجّه به كعبه كرده، و بگويد:
«أللّهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَ فِتْنَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ وَ وَحْشَتِهِ وَ ظُلْمَتِهِ وَ ضِيقِهِ وَ ضَنْكِهِ، أللّهُمَّ اَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لاظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
15 ـ پس از آنكه مقدار ديگرى پايين آمد، كتف خود را برهنه كرده، بگويد:
«يا رَبَّ الْعَفْوِ، يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ هُوَ أَوْلى بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يَا جَوادُ يَا كَريمُ يا قَرِيبُ يا بَعِيدُ، اُرْدُدْ عَلَىَّ نِعْمَتَكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».
(صفحه 157)
16 ـ پياده سعى كند.
17 ـ با آرامش و وقار سعى كند.
18 ـ در مقدارى از سعى كه بين چراغهاى سبز قرار گرفته هروله كند (يعنى مقدارى تندتر حركت كند، كه نه دويدن باشد و نه راه رفتن معمولى)، و به هنگام بازگشت از مروه نيز هروله را تكرار كند، و براى زنان هروله مستحب نيست.
19 ـ وقتى به اوّلين چراغ سبز رسيد بگويد:
«بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ، وَاللهُ أكَبْرُ، اَللَّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، إنَّك أنْتَ الاْعَزُّ الاَْكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ، اَللّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْ مِنِّي، اَللّهُمَّ لَكَ سَعْيِي، وَ بِكَ حَوْلِي وَقُوَّتِي، تَقَبَّلْ مِنِّي عَمَلِي، يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».
(صفحه 158)
20 ـ چون از محل هروله گذشت بگويد:
«يَاذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالْنَّعْماءِ والْجُودِ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي، إنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ أنْتَ».
21 ـ چون به مروه رسيد از كوه بالا رود، و آنچه از ادعيه دركوه صفاگفتيم بركوه مروه به ترتيب بخواند،وسپس بگويد:
«يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ، يَا مَنْ يُجْزِي عَلَى الْعَفْوِ، يَا مَنْ دَلَّ عَلَى الْعَفْوِ، يَا مَنْ زَيَّنَ الْعَفْوَ، يَا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ ، يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يا مَنْ يُعْطِي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».
22 ـ بر گريه از خوف خداوند كوشش كند، و خود را به گريه وادارد، و فراوان دعا كند، و اين دعا را نيز بخواند:
«اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حال، وَصِدْقَ النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».
(صفحه 159)
حلق يا تقصير(1)
مسأله 374 : بعد از سعى واجب است حلق يا تقصير كند.
مسأله 375 : محرم قبل از اينكه حلق يا تقصير خود را انجام دهد نمى تواند سر ديگرى را به عنوان حلق بتراشد يا موى ديگرى را به عنوان تقصير كوتاه كند. ولى گرفتن ناخن ديگرى به قصد تقصير مانعى ندارد و صحيح است.
مسأله 376 : بانوانى كه براى تقصير موى خود را كوتاه مى كنند لازم است خود را از نامحرم بپوشانند. ولى اگر موهاى آنها ظاهر شود، ضررى به تقصير آنها نمى زند.
- 1 ـ حلق يعنى تراشيدن سر وتقصير يعنى كوتاه كردن.
(صفحه 160)
مسأله 377 : حلق يا تقصير در عمره محل خاصى ندارد. لذا مى تواند كنار مروه يا در منزل، يا اگر فراموش كرد حتى در شهر خود حلق يا تقصير كند.
مسأله 378 : همانگونه كه شيعه مى تواند براى شيعه حلق يا تقصير كند سنى نيز مى تواند براى شيعه حلق يا تقصير كند.
مسأله 379 : اگر بعد از حلق يا تقصير شك كند كه آن را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 380 : بعد از حلق يا تقصير تمام محرمات احرام بر محرم حلال مى شود، به جز زن و شوهر كه پس از طواف نساء و نماز آن به يكديگر حلال مى شوند.
مسأله 381 : اگر بعد از حلق يا تقصير و انجام برخى از محرمات احرام متوجه شود كه حلق يا تقصير او باطل بوده، كفاره ندارد مگر در مورد صيد.