(صفحه 91)
نيت
مسأله 208 : شخص بايد قصد طواف معينى را داشته باشد. مثلا بداند طوافى را كه انجام مى دهد طواف عمره مفرده يا طواف نساء يا طواف مستحبى است. و لازم نيست نيت را به زبان بياورد يا حتى به قلب خطور دهد.
مسأله 209 : طواف نيز مانند ساير عبادات بايد با قصد قربت انجام شود. يعنى عمل را براى خدا يا براى اطاعت امر خدا يا براى ترس از جهنم و رسيدن به بهشت و ثواب بجاآورد. و اگر ريا كند يعنى براى غير خدا انجام دهد باطل است.
مسأله 210 : اگر كسى به قصد طواف مقدارى از آن را انجام دهد و فكر كند كه چون مى بايست نيت را به زبان مى گفتهوطواف او باطل است طواف را رهاكند، و بلافاصله با گفتن نيت از نو طواف كند، طواف او اشكال ندارد.
مسأله 211 : ريا در حين عمل گر چه نسبت به بعضى از
(صفحه 92)
اشواط يا خصوصيات باعث بطلان عمل مى شود، اما ريا بعد از عمل موجب بطلان آن نمى شود.
مسأله 212 : افرادى كه در طواف به ديگران كمك مى كنند يا آنها را طواف مى دهند، اگر خودشان نيز قصد طواف كنند، طواف هر دو صحيح است. مشروط بر اينكه قصد ارتكازى طواف تا آخر طواف باقى باشد.
مسأله 213 : چون طواف از عبادات است بايد نيت و قصد قربت ـ ولو بصورت ارتكازى ـ تا آخر عمل باقى باشد، لذا اگر در بين طواف بطور كلى غافل شود، يا اگر سواره او را طواف مى دهند خوابش ببرد، طواف او اشكال دارد و حكم آن حكم عارض شدن حدث در بين طواف است، كه در مسأله 219 خواهد آمد.
طهارت
طهارت شامل موارد ذيل است:
(صفحه 93)
1 ـ طهارت از حدث اصغر و اكبر.
2 ـ طهارت لباس و بدن.طهارت از حدث اصغر و اكبر
مسأله 214 : در طواف واجب ـ حتى در عمره و حج مستحبى ـ طهارت از حدث اصغر و اكبر شرط است. و طواف بدون طهارت باطل است، اگر چه از روى جهل يا فراموشى باشد.
مسأله 215 : اگر اميد برطرف شدن عذر را دارد نمى تواند با تيمم طواف كند. بلكه بايد صبر كند تا وقت تنگ شود، يا از رفع عذر مأيوس شود.
مسأله 216 : اگر از انجام غسل يا وضو معذور باشد بايد تيمم كند. و اگر تيمم بدل از غسل كرد و بعد حدث اصغر عارض شد اگر بتواند بايد وضو بگيرد، والاّ بدل از وضو تيمم كند.
(صفحه 94)
مسأله 217 : اگر محدث فراموش كند كه غسل بر گردن اوست اگر غسل واجب ديگرى قبل از طواف انجام داده باشد كفايت كرده و عملش صحيح است، و الاّ طواف باطل است.
مسأله 218 : اگر در بين طواف شك كند كه طهارت داشته يا خير، مسأله سه صورت دارد:
اول: حالت سابق خود را بداند كه طاهر بوده، در اين فرض جايز است طواف را تمام كند، و براى اتمام آن وضو واجب نيست، و اعاده طواف نيز لازم نيست. و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن.
دوم: حالت سابق خود را بداند كه محدث بوده. در اين فرض ظاهراً هر مقدار از طواف را كه انجام داده محكوم به بطلان است، چه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن، و بايد بعد از وضو از نو طواف كند.
(صفحه 95)
سوم: حالت سابق خود را نداند، كه در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند. و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم باشد يا قبل از آن عارض شده باشد.
مسأله 219 : اگر در بين طواف حدث عارض شود مسأله چهار صورت دارد:
اول: حدث قبل از رسيدن به نصف طواف باشد، كه در اين صورت طواف باطل مى شود، و بايد بعد از تحصيل طهارت آن را از سر بگيرد. خواه محدث شدن اختيارى باشد يا بدون اختيار.
دوم: پس از رسيدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، كه در اين صورت بنابر احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، و دوباره طواف ديگر كند و نماز آن را نيز بخواند، خواه حدث با اختيار باشد
|