جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه آيين كشوردارى از ديدگاه امام على (عليه السلام)
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 83 )

خانواده نسبت به فرزندشان.

2. نيرو بخشيدن به فرماندهان; به طورى كه رهبر از هيچ چيزى كه باعث قدرت يافتن آنها مى شود، دريغ نكند و آنچه را كه موجب تقويت و نيرومندى شان مى گردد، مشكل و بزرگ و غيرعملى به حساب نياورد.

3. توجه دائمى نسبت به فرماندهان; بدين معنا كه رهبر مى بايست همواره از حال فرماندهان و مسائل زندگى آنان آگاه باشد، به آنها لطف و محبت داشته باشد و اين مسأله را ناچيز و بى اهميّت نداند; زيرا ارتشيان و فرماندهان سپاه، وقتى به مناسبت هاى گوناگون از رهبر خود، لطف هاى كوچك و بزرگ ببينند نسبت به وى حُسن ظنّ پيدا مى كنند و همين باعث مى شود كه با او كمال همكارى و خيرخواهى را داشته باشند و در خدمتش به جان بكوشند.

4. رهبر نبايد به خاطر آن كه كارهاى بزرگى براى فرماندهان انجام داده و الطاف چشمگيرى نسبت به آنها كرده است، وظيفه خود را تمام شده بداند و ديگر از انجام كارهاى كوچك براى آنها خوددارى ورزد. بسا كارهاى ظاهراً ناچيز و لطف هاى كوچك هستند كه بسيار ظريف و مؤثّرند و در جلب محبّت و جذب قلوب افراد نقش مهمى دارند.

پس فرماندهان نيز همان طور كه از رهبر خود انتظار كارهاى بزرگ دارند و به آن نيازمندند، از كارهاى كوچك و ظريف او نيز شادمان مى شوند و بر رهبر است كه هر كدام از اين گونه كارها را در موقع خود انجام دهد. حضرت در اين باره مى فرمايد:

ثُمَّ تَفَقَّدْ مِنْ أُمُورِهِمْ مَا يَتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا وَ لا يَتَفَاقَمَنَّ فِي نَفْسِكَ شَيْءٌ قَوَّيْتَهُمْ بِهِ وَ لا تَحْقِرَنَّ لُطْفاً تَعَاهَدْتَهُمْ بِهِ

( صفحه 84 )

وَإِنْ قَلَّ فَإِنَّهُ دَاعِيَةٌ لَهُمْ إِلَى بَذْلِ النَّصِيحَةِ لَكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِكَ. وَ لا تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطِيفِ أُمُورِهِمُ اتِّكَالا عَلَى جَسِيمِهَا فَإِنَّ لِلْيَسِيرِ مِنْ لُطْفِكَ مَوْضِعاً يَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ لِلْجَسِيمِ مَوْقِعاً لا يَسْتَغْنُونَ عَنْهُ.

ارتشيان را آن گونه تفقّد كن كه والدين نسبت به فرزندانشان دلجويى مى كنند و هيچ چيز را كه در جهت تقويتشان صرف مى كنى، بزرگ مشمار و هيچ لطفى را كه بهانه احوال پرسى آنان قرار مى دهى ـ هرچند كم باشد ـ ناچيز مپندار; زيرا همين محبّت هاى كم، آنان را وادار به خيرخواهى و حُسن ظنّ نسبت به تو مى كند.

هرگز رسيدگى به مسائل و نيازهاى ناچيز سپاه را به خاطر انجام كارهاى بزرگشان وامگذار; زيرا همين الطاف جزيى جايگاه خاصّ خود دارد كه از آن سود مى برند، و كارهاى بزرگ نيز موقعيّتى دارد كه خود را از آن بى نياز نمى دانند.

مهم ترين خصائل فرماندهان عالى و برگزيده

همان طورى كه در ميان افراد سپاه، كسانى كه داراى ويژگى ها و صفات برجسته ترى هستند به فرماندهى انتخاب مى شوند، در ميان فرماندهان نيز كسانى هستند كه از خصائل و امتيازات بسيار برجسته تر و مشخص ترى برخوردارند. اين امتيازات مهم و چشمگير باعث مى شود كه معدودى از فرماندهان تقرّب خاصّى به والى يا رهبر پيدا كنند و نزديك ترين افراد نسبت به او گردند و همواره با وى تماس هاى خصوصى و صميميّت و نزديكى بيشترى داشته باشند.

( صفحه 85 )

فرماندهانى كه داراى چنين خصائل و امتيازاتى هستند، در واقع برگزيده ترين و عالى ترين فرماندهان سپاه اسلام به شمار مى روند. به عبارت ديگر، اينان كسانى هستند كه والى يا رهبر، مهم ترين مشورت هاى جنگى را با آنها انجام مى دهد; پنهانى ترين اسرار نظامى را با آنها در ميان مى گذارد; دقيق ترين و سرنوشت سازترين نقشه هاى جنگى را با حضور و همفكرى و همگامى آنها طرح مى كند و سرانجام با خيال آسوده و اطمينان خاطر، كليد جنگ و جهاد و اختيار ارتش اسلام را به دست آنها مى سپارد.

مهم ترين امتيازات و خصائلى كه از ديدگاه على (عليه السلام) براى اين گونه فرماندهان برگزيده و ممتاز مطرح مى باشد، عبارت است از:

1. از نظر شكل و شيوه زندگى، و از لحاظ امكانات مادّى و رفاهى و لوازم خانه، با ساير سپاهيان در يك سطح باشد، تا هم ارتشيان پايين تر، او را هم درد خود بدانند و هم فرمانده با هم دلى و هم دردى واقعى، مسائل و مشكلات زندگى آنها را درك و لمس كند.

2. با دقّت و دلسوزى و طبق برنامه هاى حساب شده در مورد زندگى و احتياجات و كمبودهاى افراد ارتش مراقبت كامل داشته باشد و در رفع نيازهاى آنها بكوشد، به طورى كه وقتى سپاهى اسلام به جنگ و جهاد مى رود و با دشمن رودررو مى گردد، مطمئن باشد كه همسر و فرزندانش در رفاه و بى نيازى مادّى و معنوى هستند، و در اين صورت است كه مى تواند بدون هيچ گونه نگرانى فقط و فقط به جنگ با دشمن و هدف الهى كه از اين جنگ دارد، بينديشد.

3. با لشكريان در حدّ مواسات رفتار كند و تا آن جا كه مى تواند از

( صفحه 86 )

بودجه اى كه در اختيار دارد، بى دريغ به لشكريان اسلام ببخشد و طبيعى است كه رزمنده وقتى از جهت تأمين معاش و احتياجات خود و خانواده اش نگران نباشد، با تمركز فكر و قوّت قلب قدم به ميدان مى گذارد و يك دل و يك جهت با ديگران و تنها در انديشه هدف والاى الهى اش به جهاد و پيكار با دشمنان مى پردازد.

على (عليه السلام) مطالب فوق را در جملات ذيل خلاصه كرده است:

وَلْيَكُنْ آثَرُ رُءُوسِ جُنْدِكَ عِنْدَكَ مَنْ وَاسَاهُمْ فِي مَعُونَتِهِ وَ أَفْضَلَ عَلَيْهِمْ مِنْ جِدَتِهِ بِمَا يَسَعُهُمْ وَ يَسَعُ مَنْ وَرَاءَهُمْ مِنْ خُلُوفِ أَهْلِيهِمْ حَتَّى يَكُونَ هَمُّهُمْ هَمّاً وَاحِداً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ فَإِنَّ عَطْفَكَ عَلَيْهِمْ يَعْطِفُ قُلُوبَهُمْ عَلَيْكَ.

بايد برگزيده ترين سران سپاهت نزد تو كسى باشد كه به لشكريان در حدّ مواسات كمك كند و از امكانات خود بيشتر به آنان احسان نمايد به گونه اى كه ايشان و خانواده هايشان اداره شوند تا همه آنها تنها هدفشان جنگ با دشمن باشد; زيرا محبّت تو نسبت به آنان قلب هايشان را به تو متوجه و مهربان مى سازد.

استقرار عدالت، دوستى با مردم

هدف انبيا [بالاخصّ رسالت رسول خدا(صلى الله عليه وآله)] استقرار عدالت و برقرار قسط در جامعه بشرى بوده است.

على (عليه السلام) نيز استمرار دولت و پايدارى يك نظام را در اجراى عدالت و استقرار قسط مى شناسد; و مالك را تشويق مى كند ضمن برقرارى عدالت با مردم نيز دوستانه عمل نمايد و دوستى اش را اظهار نمايد. بنابراين اگر

( صفحه 87 )

دولت و نظامى، استقرار عدالت و حاكميت قسط را شعار خود قرار دهد و در پياده كردنش موفق باشد آن دولت، لايق ماندن و قابل دوام و استمرار است، وگرنه دولتى كه هدفش ظلم و مقصدش استثمار و بهره كشى است، دولتى زودگذر و قابل زوال خواهد بود. طبيعى است مردمى كه تحت لواى دولتِ حق زندگى مى كنند، هميشه آرزوى بقا و حاكميّت هر چه بيشتر آن را دارند. برعكس، انسان هايى كه در زير چكمه هاى دولت ظالم به سر مى برند، هر آن، خواستار زوال آن و منتظر برچيده شدن بساط ظلم و ستم هستند:

وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلادِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ وإِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ اِلاّ بِسَلامَةِ صُدُورِهِمْ وَلاتَصِحُّ نَصِيحَتُهُمْ اِلاّ بِحِيطَتِهِمْ عَلَى وُلاةِ الاُْمُورِ وَ قِلَّةِ اسْتِثْقَالِ دُوَلِهِمْ وَ تَرْكِ اسْتِبْطَاءِ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِمْ فَافْسَحْ فِي آمَالِهِمْ.

بالاترين نورچشمىِ حاكمان، برقرار عدالت در همه بلاد و آشكار شدنِ علاقه رعايا نسبت به آنهاست. بى گمان دوستى مردم جز با پاكى دل هايشان نسبت به واليان آشكار نمى گردد و خيرخواهى شان در صورتى صحيح [و مفيد] خواهد بود كه با ميل خودشان گرداگرد زمامداران حلقه بزنند و حكومت آنها برايشان سنگينى نكند و طولانى شدن مدّت زمامدارى شان براى رعايا ناگوار نباشد; پس به آرمان هايشان ميدان بده.


ضرورت تشويق و تأثير آن در روحيه سپاه

يكى از مهم ترين نيازهاى روحى و معنوى رزمندگان نياز به تشويق و