( صفحه 177 )
تاريخ زندگى نورانى اميرمؤمنان على (عليه السلام) و همين طور ديگر امامان (عليهم السلام) ، سرشار از اين گونه خبرهاى غيبى است، كه اهالى انصاف و مردمان آزادانديش را، كه پوسته هاى تعصّب دريده اند، به شگفتى وا مى دارد.
بررسى پاره اى از روايات
1 ـ زراره گويد از ابو جعفر، امام محمّد باقر (عليه السلام) ، از سخن خداى عزيز و جليل پرسيدم: «وَ كَانَ رَسُولاً نَّبِيًّا ;(1) [اسماعيل] فرستاده پيامبر بود»، رسول كيست و پيامبر كدام است؟ فرمود:
النَّبىّ الَّذِي يَرى فِي مَنَامِهِ وَيَسْمَعُ الصَّوْتَ وَلايُعَايِنُ المَلَكَ، وَالرَّسُولُ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَيَرى فِى المَنَامِ وَيُعَايِنُ المَلَكَ، قُلْتُ: الامَامُ مَا مَنْزِلَتُهُ؟ قَالَ: يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَلايَرى وَلايُعَايِنُ المَلَكَ.(2) ثمّ تَلا هَذِه الآيَةَ: وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُول وَ لاَ نَبِىّ)(3) پيامبر كسى است كه در خواب بيند، و صدا را شنود، امّا فرشته را ديدار نكند. و
- 1. مريم، آيه 54.
- 2. اصول كافى، ج1، ص176.
- 3. حج، آيه 52.
( صفحه 178 )
رسول كسى است كه صدا را شنود و در خواب بيند و فرشته را ديدار كند. گفتم: امام چه مكانتى دارد؟ فرمود: صدا را شنود، امّا خواب نبيند و فرشته را ديدار نكند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «و پيش از تو هيچ فرستاده و پيامبرى نفرستاديم مگر آن كه چون...»
2 ـ احول گويد: از امام باقر (عليه السلام) درباره «رسول، و پيامبر و مُحَدَّث» پرسيدم، فرمود:
الرَّسُولُ الذّي يَأتِيهِ جَبْرِئيلُ قُبُلا فَيَراهُ وَيُكَلِّمُهُ فَهَذَا الرَّسُولُ. وَأمَّا النَّبِيُّ، فَهُوَ الّذي يَرى فِي مَنَامِهِ نَحْوَ رؤيا اِبْرَاهيمَ (عليه السلام) وَنَحْوَ مَا كَانَ رَأى رَسُولُ الله (عليه السلام) مِنْ أسْبَابِ النُّبُوَّةِ قَبْلَ الوَحْىِ حَتَّى اَتَاهُ جَبْرَئِيلُ (عليه السلام) مِنْ عِنْدِاللهِ بِالرِّسَالَةِ، وَكَانَ مُحَمّدٌ (صلى الله عليه وآله) حِينَ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةُ وَجَاءته الرِّسَالَةُ مِنْ عِنْدِاللهِ يَجِيئُهُ بِهَا جَبْرَئِيلُ وَيُكَلِّمُهُ بِهَا قُبُلا، وَمِنْ الأنْبِيَاءِ مَنْ جُمِعَ لَهُ النُّبُوَّةِ وَيَرى فِي مَنَامِهِ وَيَأتِيهِ الرُّوُحُ وَيُكَلِّمُهُ وَيُحَدِّثُهُ مِنْ غَيرِ أنْ يَكوُنَ يَرى فِي اليَقْظَةِ. وَأمَّا المُحَدَّثُ فَهُو الّذِي يُحَدَّثُ فَيسْمَعُ وَلايُعَايِنُ وَلايُرى فِي مَنَامِهِ.(1)
رسول كسى است كه جبرئيل با او، رو در رو شود و او را
ببيند و با او سخن گويد، و اين رسول است. و امّا نبى (پيامبر)،
كسى است كه در خواب بيند مانند خواب ابراهيم و چون خوابى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ، پيش از دريافت وحى درباره اسباب پيامبرى ديد، تا اين كه جبرئيل از نزد خداوند رسالت را آورد. و چون اسباب پيامبرى براى محمّد (صلى الله عليه وآله) فراهم شد و رسالت را از جانب
( صفحه 179 )
خداوند دريافت كرد، جبرئيل به سويش مى آمد و با او، رو در رو، سخن مى گفت. برخى از پيامبران كسى است كه پيامبرى
برايش فراهم مى شد، آن گاه در خواب مى ديد و روح نزد
او مى آمد و با او سخن مى گفت و /1 برايش بازگو مى كرد، بى آن كه در بيدارى فرشته را بيند. و امّا «مُحَدَّث» كسى است كه /1 با او حديث كند و او شنود، نه فرشته را ديدار كند و نه در خواب بيند.
3 ـ امام رضا (عليه السلام) در پاسخ حسن بن عباس معروفى نوشت:
الاِمامُ هُوَ الَّذى يَسْمَعُ الْكَلامَ وَلا يَرى الشَّخْصَ.(1)
امام كسى كه سخن فرشته را مى شنود امّا او را نمى بيند.
ماحَصَلِ اين روايات، اين است كه امام (عليه السلام) اگرچه فرشته را ديدار نمى كند، امّا سخن او را مى شنود و حقايق غيبى در شكلِ تجلّىِ علمى، بر او آشكار مى شود. از اين رو، دانش او تنها از راه ظاهرِ قرآن و تعليم رسول خدا نيست. علاوه، خداوند در قرآن كريم همراه رسول خدا، امامان (عليهم السلام) را نيز، گواه اعمال بندگانش مى داند و تأييد و تكذيب آن ها را معيار درستى و نادرستى اعمال شان. و اين گواهى و شهادت حاكى از آگاهى بر اعمال بندگان است:
وَكَذَ لِكَ جَعَلْنَـكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا ْشُهَدَآءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا).(2)
و اين چنين شما را امتى ميانه ساختيم تا بر مردمان گواه باشيد و
- 1. همان.
- 2. بقره، آيه 143.
( صفحه 180 )
پيامبر بر شما گواه باشد.(1)
امام صادق (عليه السلام) پس از تلاوت اين آيه فرمود:
فرَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) الشَّهِيدُ عَلَيْنَا بِمَا بَلَّغَنَا عَنْ اللهِ عَزَّ وَ جَلّ، وَنَحْنُ الشُّهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ، فَمَنْ صَدّقَ يَوْمَ القِيَامَةِ صَدَّقنَاهُ، وَمَنْ كَذَّبَ كَذّبْنَاهُ.(2)
پس رسول خدا (صلى الله عليه وآله) بدان چه به ما ابلاغ كرده است، گواه بر ماست. و ما گواه بر مردمان هستيم. پس آن كس كه ما را تصديق كند او را در روز رستاخيز تصديق خواهيم كرد و آن كس كه تكذيب كند او را تكذيب خواهيم كرد.
وَ جَـهِدُوا ْفِى اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِى هُوَ اجْتَبَـلـكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدِّينِ مِنْ حَرَج مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَ هِيمَ هُوَ سَمَّـلـكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ
- 1. مراد از شهادت در اين جا، شهادت بر اعمال آدميان است. شاهدانِ عمل در دنيا، كه ظرف تحمل شهادت است، از اعمالِ آدميان آگاه مى شوند و در روز رستاخيز، كه ظرف اداى شهادت است، بر وفق آن چه ديده اند بازگو مى كنند. در اين گونه شهادت، گواهان عمل با بينش درونى از آن چه در باطن آدميان مى گذرد مى بينند و در روز رستاخيز بدان گواهى مى دهند. در روز رستاخيز آدميان، به آن چه در دل هاشان مى گذرد، بازخواست مى شوند: ( لاَّ يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِى أَيْمَـنِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ) خداوند شما را در سوگندهاى بيهوده بازخواست نمى كند، امّا از آن چه با دل آگاهى است ـ يعنى آگاهانه سوگند خورده ايد ـ بازخواست مى كند» (بقره، آيه 225). از اين رو، روز رستاخيز را، روز حضور گواهانِ عمل نيز، گويند: ( إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا ْفِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ يَقُومُ الاَْشْهَـدُ ) ما پيامبران خويش و مؤمنان را در زندگى اين جهان و در روزى كه گواهان ]به گواهى [ برخيزند يارى مى كنيم» (غافر، آيه 51). و روشن است كه اين منزلت كريمانه، براى همه امّت نيست; بلكه ويژه كسانى است، كه در دنيا با شهودِ ملكوتى خود، از باطن اعمال و باورهاى آدميان آگاهى يافته اند.
- 2. اصول كافى، ج1، ص191; مرآة العقول، ج2، ص343.
( صفحه 181 )
وَ فِى هَـذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى النَّاسِ).(1)
در راه خدا جهاد كنيد چنان كه سزاوار جهاد است، او شما را /1 برگزيده است، و بر شما در كار دين هيچ تنگى و دشوارى ننهاده است; اين همان آيين پدرتان ابراهيم است ـ يا آيين پدرتان ابراهيم را پيروى كنيد ـ او (خداى) پيش از اين ـ در كتاب هاى پيشين ـ و در اين /1 شما را مسلمان ناميد، تا اين كه پيامبر ـ محمّد (صلى الله عليه وآله) ـ بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد.(2)
تعبيرهاى «هُوَ اجْتَبَـكُمْ»، «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَ هِيمَ»، «هُوَ سَمَّـكُمُ الْمُسْلِمِينَ» در اين آيه و «مِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةً مُسْلِمَةً» در آيه 128 سوره بقره، حاكى از آن است كه مخاطب در «تَكُونُوا شُهَدَآءَ عَلَى النَّاسِ» امامان معصوم اند. افزون بر همه اين ها، تحقيقاً «شاهِد» و گواه غير از «مدّعى» يا «منكر» است. و «النّاس» نيز، همه مردم اند; يعنى امامان (عليهم السلام) گواهِ همه مردمان اند و انديشه ها و رفتارهاى هيچ يك از مردم جهان، از آن ها پوشيده نيست. در اين جهان از انديشه و رفتارهاشان آگاهند و در رستاخيز در حضور پروردگار گواهى مى دهند. شهادت و گواهى بر انديشه ها و رفتارهاى آدميان، گستره دانشى است كه فراتر از دانشِ ظاهرِ قرآن و آموخته ها از پيامبر گرامى است. امام باقر (عليه السلام) فرمود:
وَاللهِ اِنَّا لَخُزّانُ اللهِ فِي سَمَائِهِ وَأرْضِهِ، لا عَلى ذَهَب وَلا عَلَى فِضَّة
- 2. مضمون اين آيه، اشاره به آيه 128، سوره بقره است: ( رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ ) . و اين ابراهيم (عليه السلام) بود كه پيش از نزول قرآن، از خداوند طلب كرد، تا از نسل او «امّتى مسلمان» برآوَرَد، و او بود كه آنان را «مسلمان» ناميد، تا گواه بر اعمال و اخلاق و باورهاى آدميان باشند و پيامبر (صلى الله عليه وآله) گواهِ بر آنان.