جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه تفسیر پاسداران وحى
صفحات بعد
صفحات قبل
( صفحه 61 )

مقدّمه

( صفحه 62 )

( صفحه 63 )

1 ـ آيين اسلام، به لحاظِ «هويّت»، جهانى و جاودانه است; بدين معنا كه هم گستره زمان را شامل است، و هم پهنه گيتى را زير نگين خود دارد. و اين حقيقتى است كه خداىِ داناىِ حكيم در آموزه هاى وحى، بدان تصريح كرده است:

تَبَارَكَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِى لِيَكُونَ لِلْعَــلَمِينَ نَذِيرًا).(1) كه بزرگوار است آن /1 فرقان را بر بنده خويش فرو فرستاد تا بيم دهنده اى براى جهانيان باشد.

وَ مَآ أَرْسَلْنَـكَ إِلاَّ كَآفَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَ نَذِيرًا وَ لَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ).(2)

و تو را جز مژده بخش و بيم دهنده براى همه مردم، نفرستاده ايم امّا بيشتر مردم نمى دانند.

وَأُوحِىَ إِلَىَّ هَـذَا الْقُرْءَانُ لاُِنذِرَكُم بِهِى وَمَنم بَلَغَ).(3)

و به من اين قرآن وحى شده است تا با آن شما و هر كس را كه /1 برسد، بيم دهم.

وَهَـذَا كِتَـبٌ أَنزَلْنَـهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِى بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ

  • 1. فرقان، آيه 1.
  • 2. سباء، آيه 28.
  • 3. انعام، آيه 19.
( صفحه 64 )

الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا).(1)

و اين كتاب خجسته اى است كه آن را فرو فرستاده ايم، آن چه را پيش از آن بوده است، راست مى شمارد، و تا /1 «مادرِ شهرها» (مكّه) و مردمِ پيرامونِ آن را بيم دهى.

2 ـ نبوّت محمد (صلى الله عليه وآله) ، حلقه پايانى زنجيره همه نبوّت هاست، و آخرين انسانى است كه از جانب خداوند آموزه هاى آسمانى را دريافت كرده است:

مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَد مِّن رِّجَالِكُمْ وَ لَـكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ).(2)

محمّد، پدر هيچ يك از مردان شما نيست امّا فرستاده خداوند و خاتمِ ـ سرآمد و پايان بخش ـ پيامبران است.

على (عليه السلام) ، هنگامى كه در كار غسل و كفن و دفن پيامبر (صلى الله عليه وآله) بود، فرمود:

بِاَبي أَنْتَ واُمّي يا رَسولَ اللهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غيْرِكَ مِنَ النّبُوَةِ وَ الإنْباءِ واَخْبارِ السَّماءِ.(3)

اى رسول خدا! پدر و مادرم فدايت باد، نه با مرگ ديگران، كه تنها با مرگ تو رشته پيامبرى، پيام و خبرهاى آسمانى، گسست.

3 ـ آن بزرگوار، بر خلاف آيين اش كه ابدى و جاودانه است، بنا به تقدير الهى و به اقتضاى سنّتِ دگرگونى ناپذيرِ آفرينش، همچون پيامبران ديگر، حيات ظاهرىِ محدود دارد و در نهايت، محكوم قانون مرگ و حيات است:

  • 1. همان، آيه 92، پيرامون «اُم القرى» مكّه، همه گيتى است.
  • 2. احزاب، آيه 40.
  • 3. نهج البلاغه، خطبه 235.
( صفحه 65 )

إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُم مَّيِّتُونَ).(1)

بى گمان تو خواهى مرد، و آنان نيز مى ميرند.

وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ).(2)

و محمّد جز فرستاده اى نيست كه پيش از او /1 فرستادگانى /1 گذشته اند.

بر اين اساس، به تصريح قرآن كريم، اگر بميرد يا كشته شود، نمى سزد كه انقلاب پيش رَوِ او، به انقلابى ارتجاعى و پَسْ رَو، بازگردد، و مسلمانان را نشايد، به راهى روند كه در دوران جاهليت، در پرتو تعاليم وحى، با شتاب از آن گذر كرده اند. محمّد (صلى الله عليه وآله) ، آخرين فرستاده خداوند است، تا رسالت ها و هدف ها و مسئوليت ها را، به خاكيان برساند، و انقلابى در درون ها و انديشه ها و اخلاق آدميان پديد آوَرَد; انقلابى انسانى و الهى كه با استوارىِ قامت، بر وفق فطرت آدميان، رو به سوى تعالى ها، اوج گيرد. در آيين او، در عين حال كه معنويت و ايمان، جايگاهِ بزرگى دارد، از حقايق ملموس و واقعيت هاى محسوسِ حياتِ اين جهانى نيز، به هيچ وجه، غفلت نشده است. از اين رو، آن بزرگوار، علاوه بر دريافت وحى و ابلاغ آن به آدميان، از جانب خداوند مأموريت يافته بود، تا به تبيين شريعت و تعليم آموزه هاى راقىِ آن بپردازد و به تأسيس حكومت و تدبير امورِ مسلمانان بر مبنا و اساس دين، اقدام كند:

وَ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ).(3)

  • 1. زُمَر، آيه 30.
  • 2. آل عمران، آيه 144.
  • 3. نحل، آيه 44.