(صفحه 128)
س 239 ـ نماز صبح چه وقت قضا مى شود؟
ج ـ وقتى كه قرص خورشيد در افق نمازگزار ديده شد، نماز قضا شده است.
س 240 ـ اگر انسان نزديك اذان صبح بيدار شود و بداند يا احتمال قوى بدهد كه اگر مجدداً بخوابد، نماز صبحش قضا مى شود، آيا جايز است بخوابد؟
ج ـ در فرض سؤال اگر خوابيدن، بى اعتنايى و سبك شمردن نماز تلقى نمى شود، خوابيدن مجدّد مانعى ندارد وحرام نيست.
- مطلق، معناى آن روشن باشد.
فى معنى الذكر
قال المجلسى فى مرأة العقول ج 84، ص 113; و المراد بالذّكر كل ما يصير سبباً لخطور الله سبحانه بالبال و اطاعة او امره و نواهيه.... و ذكر اصفياء الله من انبيائه و حججه و ذكر مناقبهم و فضائلهم و دلائل امامتهم فقد ورد فى الاخبار ان ذكرنا من ذكرالله تعالى و ذكر عدونا من ذكر الشيطان و ذكر المعاد و الحشر و الحساب و الجنّة والنار و كلّ ذلك من ذكرالله تعالى: و قال(ره) ايضاً فى بحارالانوار، ج 84، ص 113 و هذا من اشرف الادعية و الاذكار.
و فى صحيح الحلبى عن الصادق عليه السلام قال كلما ذكرت الله عزّوجل به او النبىّ صلى الله عليه و آله فهو من الصلوة (وسائل الشيعة، ج 4، ص 944 ابواب الركوع باب 20، حديث 4) و قال الخوئى قدس سرّه فى فقه الشيعة كتاب التقليد ج 1، ص 12 فى ذيل قوله تعالى «فاسئلوااهل الذكر»: «الظاهر ان المراد بالذكر، هو مطلق ما يوجب ذكرالله تعالى مما يرجع الى امر النبوة والولاية و الاحكام الالهية...».
و قال الشيخ ابوعلى: «الذكر حضور المعنى فى النفس و قد يستعمل الذكر بمعنى القول لانّ من شأنه ان يذكر به المعنى و التذكر هو طلب القول...». (مجمع البحرين فى معنى الذكر)
نتيجه گيرى
از آنچه نقل شد، استفاده مى شود كه شهادت به ولايت، ذكر و دعا و عبادت است. و همانطور كه در مسأله 9 مبطلات نماز در عروة الوثقى فرموده است: ذكر و دعا در تمام حالات نماز بى اشكال است. بنابراين شهادت به ولايت به قصد ذكر مطلق، در تشهد نماز و غيره، اشكال ندارد و ضرر به نماز نمى رساند.
تذكر لازم
البته بايد توجه داشت كه اگر شهادت به ولايت موجب اختلاف يا برخلاف تقيّه باشد، جايز نيست و چه بسا حرام مى باشدو نبايد به زبان آورد و به مقتضاى آيه شريفه «اِلاّ من اكره و قلبه مطمئن بالايمان...» لازم است مؤمنين به ائمه عليهم السلام و مقام ولايت آنان توجه داشته باشند. ولى هر عملى كه موجب تفرقه و اختلاف شود بايد ترك شود.
اللّهم احينا و امتنا باطاعتهم و ولايتهم و شفاعتهم آمين رب العالمين.
(صفحه 129)
س 241 ـ آيا بيدار كردن مهمان و افراد خانواده براى نماز صبح، لازم است؟
ج ـ در حال خواب، تكليف ساقط است، اما اگر بيدار نكردن افراد، سبك شمردن و بى اعتنايى به نماز تلقى شود، بايد آنها را بيدار كرد و همينطور اگر خود آنها رضايت داشته باشند.
س 242 ـ معمولاً اشخاص كارگر كه اول وقت عازم رفتن سر كارهستند، بدون اينكه يقين به دخول وقت پيدا كنند، به صِرف ديدن ساعت يا شنيدن اذان، نماز خود را مى خوانند، آيا صحيح مى باشد؟
ج ـ اگر يقين به دخول وقت پيدا كنند، يا دو شاهد عادل، شهادت به دخول وقت دهند، يا مؤذنِ موثقِ وقت شناس اذان بگويد; مى توانند نماز بخوانند ولى اگر شك در دخول وقت دارند، بايد صبر كنند.
س 243 ـ شخصى به گمان اينكه وقت نمازظهر گذشته است، قصد نماز عصر كرد و بعد از نماز متوجه شد كه براى نماز ظهر لااقل به مقدار يك ركعت وقت داشته است، آيا نيّت كند نمازى كه خوانده ظهر باشد و مجدداً نماز عصر را بخواند، يا وظيفه اى ديگر دارد؟
ج ـ در فرض سؤال چهار ركعت نماز به قصد مافى الذمه و بدون نيت ظهر يا عصر بخواند، كفايت مى كند.
س 244 ـ شخصى در اثر بيمارى وعوارض جسمانى مجبور است هميشه به رو بخوابد. وظيفه او در نماز از جهت رو به قبله بودن چگونه است؟
ج ـ در فرض سؤال طورى بخوابد كه سر او رو به قبله باشد.(1)
س 245 ـ آيا نماز زن با پوشش بدن نما صحيح است؟
- 1 ـ بطورى كه اگر خودش بطور معمول برخيزد و بنشيند، صورت او به سمت قبله قرار مى گيرد، ضمناً اين فرع در كتب مربوطه به نظر نرسيد.
(صفحه 130)
ج ـ نماز زن با لباس بدن نما صحيح نيست.
س 246 ـ اگر زن با پيراهن آستين كوتاه نماز بخواند ولى چادرش دستهاى او را بپوشاند اشكال دارد؟
ج ـ اشكال ندارد.
س 247 ـ ما حكم صلاة المرأة التى يبرز بعض شعرها فى الاثناء ثم علمت قبل الفراغ او بعده؟
ج ـ إن علمت به بعد الفراغ صحت الصلاة، و صحت أيضاً إن علمت به في الأثناء لكن لافي حال الانكشاف بل بعده و بعد الستر مجدداً، من غير التفات منها، و أما إن علمت به في الأثناء في حال الانكشاف ولو لحظة تجب المبادرة إلى ستره و الإتمام ثم الاستئناف على الأحوط وجوباً.
س 248 ـ در حال نماز، موى سر خانمى ظاهر شده و متوجه نيست، آيا لازم است به او بگويند؟ و آيا نمازش اشكال پيدا مى كند؟
ج ـ واجب نيست به او بگويند و تا ظاهر شدن موى خود را نداند، نمازش صحيح است.
س 249 ـ اگر بدن و لباس نجس باشد و وقت تطهير نباشد وظيفه چيست؟
ج ـ در فرض سؤال كه اگر بخواهد بدن و لباس را تطهير يا تعويض كند، نماز تماماً درخارج وقت واقع شده و قضا مى شود، با بدن و لباس نجس به مقدارى كه ستر عورتين مى كند، نماز را بخواند و صحيح است، بلى اگر به قدرى وقت داشته باشد كه اگر تطهير يا تعويض كند، اقلاًّ يك ركعت نماز در وقت واقع مى شود، بايد ابتدا لباس را تطهير يا تعويض كرده و بعد نماز بخواند.
س 250 ـ شخصى دو لباس داشته كه يكى پاك و ديگرى نجس بوده و اشتباهاً
(صفحه 131)
لباس نجس را پوشيده، به اعتقادِ اينكه لباسِ پاك را پوشيده و نماز خوانده است، بعداً معلوم شده اشتباه كرده، نماز او چه حكمى دارد؟
ج ـ در فرض سؤال نمازهايى كه خوانده صحيح است و قضا ندارد.
س 251 ـ آيا در حال نماز جايز است بچه اى را كه بدن و لباس او نجس است در آغوش گرفت؟
ج ـ اگر عين نجاست و لباس نجسى كه به تنهايى بشود با آن ستر عورت كرد همراه بچه نباشد، اشكال ندارد.
س 252 ـ اگر چيز غصبى، مانند دستمال و امثال آن يا پول غيرمخمس همراه نمازگزار باشد، آيا موجب بطلان نماز او مى شود؟
ج ـ موجب بطلان نمى شود.
س 253 ـ زمين منزل و فرش مباح است ولى زيرفرشى غصبى مى باشد، نماز خواندن روى آن چه حكمى دارد؟
ج ـ نشست و برخاست روى چيز غصبى ولو با واسطه جايز نمى باشد و نماز روى آن هم باطل است.
س 254 ـ خانمى به مسأله احتلام بانوان و امكان جنب شدن آنها توجه نداشته و بدون غسل، نماز خوانده و روزه گرفته است و فعلاً متوجه مسأله شده، وظيفه اش چيست؟
ج ـ اگر يقين يا اطمينان ندارد كه جنب شده است، نمازهاى او قضا ندارد و در هر صورت روزه هاى او صحيح است و قضا ندارد.
س 255 ـ خانمى روى ناخن خود را لاك مى زده و گمان مى كرده كه براى وضو و غسل مانعى ندارد و مدتى با همان وضو و غسل نماز خوانده و روزه گرفته است، وظيفه او نسبت به عبادات گذشته چيست؟
(صفحه 132)
ج ـ نمازهايى را كه باآن وضو و غسل خوانده است، قضا دارد، اما روزه هاى او صحيح است و قضا ندارد.
س 256 ـ بر شخصى غسل مسّ ميت واجب شده و انجام نداده است، نماز و روزهاى او چه حكمى دارد؟
ج ـ روزه هاى او صحيح است، اما نمازهايى كه در آن حال خوانده باطل است و بايد اعاده و قضا كند، بلى، اگر پس از آن يك غسل واجب، مثل غسل جنابت يا حيض انجام داده باشد، نمازهاى بعد از آن غسل صحيح است.
س 257 ـ شخصى در آخر وقت نماز مى خواند، به طورى كه اگر نماز را با آرامى و همراه با مستحبات بخواند مقدارى از آن در خارج وقت واقع مى شود، وظيفه او چيست؟
ج ـ در فرض سؤال كه وقت تنگ است، بايد مستحبات نماز راترك كند و به اقل واجبات اكتفاء كند، تا حتى المقدور نماز در وقت انجام شود و اگر مستحبات را بخواند، معصيت كرده ولى نمازش باطل نيست.
س 258 ـ شخصى بايد روى يك پا بايستد و اگر بخواهد ايستاده نماز بخواند بايد عصا به دست بگيرد، آيا واجب است براى نماز با عصا بايستد يا مى تواند نشسته نماز بخواند؟
ج ـ در فرض سؤال واجب است ايستاده نماز بخواند.
س 259 ـ خانمى به علت درد شديد كمر و زانو به يكى از دو حالت زير قادر به نماز خواندن است:
1 ـ ايستاده نماز بخواند و براى سجده كردن روى صندلى نشسته و روى ميزى كه در مقابل خود گذاشته سجده كند به نحوى كه زانوها يا نوك