(صفحه 289)
امور بانكى
س 793 ـ اين جانب از يكى از بانكها جهت قاليبافى وام گرفتم، ولى قصد دارم آن را در مورد كشاورزى مصرف كنم، آيااين كار صحيح است؟
ج ـ وام بانكى را بايد در همان جهتى كه به آن عنوان وام گرفته ايد مصرف كنيد و صرف آن در موارد ديگر گرچه مورد نياز باشد، جايز نيست.
س 794 ـ اين جانب مى خواهم از بانك مبلغ 4 ميليون تومان جهت تهيه منزل وام بگيرم، ولى مقررات بانك مى گويد بايد منزلى را به قيمت 4 ميليون قولنامه كنيد و به بانك مراجعه كنيد تا بانك آن را از بايع بخرد و بعد به من به اقساط بفروشد، آيا من مى توانم با رئيس بانك تبانى كرده و طى يك معامله صورى قولنامه اى تهيه كنم و 4 ميليون را به اين صورت تهيه كنم و بعد خانه اى به قيمت بيشتر تهيه كنم؟
ج ـ در فرض سؤال كه طرفين مى دانند معامله صورى و بدون قصد است گرفتن پول تحت اين عنوان صحيح نيست. بلى چنانچه مسؤول بانك از طرف مسؤولين اصلى مجاز بوده كه پول را در اختيار شما بگذارد و اباحه تصرف كند در اين صورت تصرفات و معاملات شمابا آن پول مانع شرعى
(صفحه 290)
نداشته و صحيح است، ولى شما زياده را به قصد اهداء به بانك بدهيد تا بى شبهه باشد.
س 795 ـ وامهايى كه بعضى از بانكها يا مؤسسه ها مى دهند مشروط به اين كه وام گيرنده قبلاً مبلغى پرداخت كرده باشد چه حكمى دارد؟
ج ـ ظاهراً در مورد سؤال، مبلغى را كه وام گيرنده، اول مى دهد، به عنوان قرض نيست، بلكه به عنوان سرمايه گذارى و مشاركت است لذا اشكال ندارد، بلى در همين مورد چنانچه مبلغى را كه اول مى دهند به عنوان قرض و مشروط بر اين بدهند كه به آنها وام بدهند در اين صورت، قرض ربايى محسوب شده و جايز نيست.
س 796 ـ حكم سودهاى على الحساب كه در مشاركتهاى بانكى به سپرده گذار پرداخت مى شود، چيست؟
ج ـ هرگاه سپرده هاى ثابت به نحو مضاربه و يا وكالت در تجارت و توليد باشد مشروع است و اخذ سود طبق شرط و قرار به نحو كسر مشاع جايز است و پرداخت مبلغ معين به عنوان على الحساب مانعى ندارد.
س 797 ـ در اغلب بانكهاى دنيا طبق قوانين بانكى، مبلغى به عنوان بهره به صاحبِ پول مى دهند، گرفتن اين بهره چه صورت دارد؟
ج ـ گرفتن بهره پول از بانكهاى كشورهايى كه مردم آن رسماً كافر هستند و حكومت آنها غيراسلامى است، اشكالى ندارد و حلال است، اما اگر كشورى باشدكه اهالى آن مسلمان هستند ولى حكومت آن ملتزم به احكام اسلامى نباشد، هر چند كه ادعاى اسلام و مسلمانى مى كنند، گرفتن بهره پولى كه به عنوان قرض به بانكهاى آن كشور، سپرده شده، ربا و حرام است بلى چنانچه پول را به قصد محفوظ ماندن در بانك بگذارند و شرط گرفتن بهره
(صفحه 291)
نكنند و خود بانك طبق مقررات خود مبلغى بدهد، گرفتن آن بى اشكال و حلال است، هر چند از اول بدانند كه بانك مبلغى به صاحب پول مى دهد.
س 798 ـ ما هو حكم الايداع فى بنك لشخص غير مسلم او دولة لحكومة بنظام غيراسلامى و اخذ الفوائد منه.
ج ـ لابأس بالايداع في بنك غيرالمسلم إذا كان بقصد الحفاظ دون الإعانة. والفائدة محللة، و إن بقى منها شيء آخر السنة وجب تخميسه. أما الايداع فى بنك المسلم و الدول الاسلامية، فإن كان بعنوان القرض المشروط بالفائدة فلايصح. و لايجوز أخذ الفائدة حينئذ. و أما إذا كان الإيداع فيه بداعي الحفاظ عليه لابعنوان القرض المشروط بالفائدة فلا بأس به، و يجوز أخذ ما يعطيهم على طيب خاطر منهم و يحل التصرف فيه. و المراد من عدم اشتراط الفائدة: هو الالتزام القلبى بعدم المطالبة إذا فرض عدم الاعطاء و إن علم به خارجاً. كما أنه إذا كان بنحو المضاربة لا إشكال فيها و لافي الفوائد مطلقاً.
(صفحه 292)
بيمــه
س 799 ـ لطفاً بيمه و شرايط و احكام آن را از نظر شرعى بيان فرماييد.
ج ـ از نظر شرعى، بيمه عقدى است كه بين بيمه گر و بيمه گذار واقع مى شود، به اين صورت كه بيمه گر ملتزم مى شود كه اگر خسارت معينى بر بيمه گزار وارد گردد آن را جبران كند. در مقابل دوطرف توافق مى كنند كه بيمه گزار مبلغى را پرداخت كند و يامتعهد پرداخت آن گردد.
شرايط بيمه:بيمه در صورتى صحيح واقع مى شود كه شرايط زير را دارا باشد:
1 ـ مورد بيمه بايد تعيين شود كه شخص است يا مال يا بيمارى و يا...
2 ـ طرفين عقد بيمه بايد تعيين شوند كه شخص هستند يا شركت و يا دولت.
3 ـ مبلغى كه بيمه گزار به بيمه گر مى دهد، بايد معين شود.
4 ـ خطرى كه موجب خسارت مى شود بايد معين شود، مثل آتش سوزى، سرقت، بيمارى، غرق شدن، وفات و...
5 ـ اگر بيمه گزار مبلغ بيمه را به صورت اقساط مى پردازد، بايد اقساط و
(صفحه 293)
زمان آنها را معين كند.
6 ـ ابتدا و انتهاى زمان بيمه بايد معين شود.
حكم بيمه: تمام اقسام بيمه با مراعات شرايط آن، صحيح است.
س 800 ـ اكثر اوقات پولى را كه بيمه گزار به بيمه مى دهد در مقابلش چيزى دريافت نمى كند، آيا در اين صورت عقد بيمه صحيح است، و مصداق اكل مال به باطل نيست؟
ج ـ بيمه عقد مستقلى است و احكام خاص خود را دارد و شرايط عقود بيع يا اجاره يا مضاربه در آن جارى نيست و شرعاً مانعى ندارد.
س 801 ـ آيا اطمينان قلبى را كه بيمه گر به بيمه گزار مى دهد مى توان به عنوان مثمن قرار داد؟ (بر فرض اينكه بيمه گر هيچ گونه اقدام تأمينى انجام ندهد)
ج ـ بيمه خريد و فروش نيست. لذا كارى كه شركت بيمه مى كند، جبران خسارت احتمالى است.
س 802 ـ بر فرض صحت عقد بيمه، به نظر حضرتعالى بيمه عمر چه حكمى دارد؟ (چه بيمه عمر به شرط حيات، به شرط فوت، مختلط).
ج ـ اين نوع بيمه نيز صحيح است.
س 803 ـ بيمه هاى اجبارى كه دولت براى حفظ نظم اجتماعى بيمه گزار را مجبور به پرداخت حق بيمه مى كند، چه حكمى دارد؟ (چنانچه يكى از شرايط عقد اختيار مى باشد).
ج ـ رعايت مقررات جمهورى اسلامى ايران لازم است و اجبار به اين مقدار مضر به صحت بيمه نيست.
س 804 ـ حق خسارت تأخير كه بيمه گر از بيمه گزار مى گيرد چه حكمى دارد؟
ج ـ اگر به عنوان ديركرد باشد حرام است.
|