(صفحه 322)
ضمــان
س 856 ـ شخصى وقتى كه به مسافرت رفته، كليد منزلش را به كسى مى دهد تا از منزلش حفاظت كند و در مدت مسافرت آن منزل مورد سرقت واقع مى شود، آيا اين شخص ضامن است؟
ج ـ در فرض سؤال اگر به عنوان امين مسؤوليت را قبول كرده است، در صورت عدم تعدى و تفريط ضامن نيست.
س 857 ـ اين جانب براى يكى از دوستانم از شخص ديگرى مبلغى قرض كرده و در مقابل آن چكى به قرض دهنده داده شد پس از مدتى قرض دهنده گفت من پول نقد مى خواهم لذا اين جانب چك را به بانك برده و پول آن را دريافت كردم ولى در بين راه پول مذكور به سرقت رفت با وجود اينكه احتياط كامل كردم; چه كسى ضامن پول به سرقت رفته است؟
ج ـ پول به سرقت رفته به ذمّه قرض دهنده نيست و او پول خود را طلبكار است، شما هم اگر واسطه بوده ايد و تعدّى و تفريط نكرده ايد، ضامن نيستيد ولى شخص قرض گيرنده ضامن است و پول به ذمه او مى باشد كه بايد از عهده آن برآيد ولى اگر قرض دهنده به شخص شما قرض داده و
(صفحه 323)
شما هم به رفيق ديگرتان قرض داده ايد شما ضامن هستيد.
س 858 ـ شخصى مبلغ صد هزار تومان از دوستش دريافت مى كند تا در مقابل آن كارى را برايش انجام دهد، پس از گذشت مدتى مى گويد موفق به انجام آن كار نشدم و در ضمن بيست هزار تومان نيز از پول تلف شده است، بفرماييد مبلغ مذكور برعهده كيست؟
ج ـ ظاهر اين است كسى كه انجام كار را به عهده گرفته به عنوان امين تلقى شده و ضمانى در بين نبوده است لذا هر مقدار پول كه بدون افراط و تفريط تلف شده است او ضامن نيست.
س 859 ـ مبلغى پول به اين جانب داده بودند كه بدهم نماز و روزه نيابتى انجام دهند و پول را به شخصى كه به نظرم ثقه و مورد اطمينان بود دادم، بعد از مدتى معلوم شد نمازها را نخوانده و روزه را نگرفته است، آيا اين جانب كه واسطه بوده ام ضامنم؟
ج ـ اگر شما وكيل دهنده يا واسطه بوده ايد و در پرداخت به آن شخص مورد اعتماد تقصير نكرده ايد ضامن نيستيد.
س 860 ـ چنانچه پرسنل بيمارستان يا دانشجويان در هنگام كار يا آموزش سهواً باعث از بين رفتن يا ضربه به اموال بيمارستانى شوند، آيا بايد شخصاً هزينه آن را پرداخت كنند؟ (لازم به ذكر است چنانچه لازم باشد هزينه پرداخت شود كار كردن اين افراد خصوصاً با وسايل و يا داروهاى حساس و گران قيمت مشكل خواهد شد و چه بسا باعث شود كه مسؤوليت چنين كارهايى را نپذيرند).
ج ـ به طور كلّى اگر تضييع اموال بيمارستان عرفاً مستند به كسى باشد بايد آن را جبران كند مگر اينكه مقررات خاص در بين باشد، لذا در مورد سؤال
(صفحه 324)
لازم است طبق مقررات موجود عمل شود.
س 861 ـ زيدى چك مسروقه را كه امضاى جعلى روى آن بوده ونمى دانسته به بانك برده و وجه آن را دريافت كرده و كارمند بانك به لحاظ تراكم كار متوجه نشده كه امضاى روى چك مال صاحب چك نيست و وجه چك را به زيد پرداخت كرده است، صاحب چك هم از زيد كه وجه چك را دريافت كرده شكايت كرده و هم از كارمند بانك كه مسامحه كرده و وجه چك را به زيد پرداخت كرده، در اين فرض چه كسى جوابگوى صاحب چك است؟
ج ـ ظاهراً در اين قبيل موارد، بانك مقرّراتى دارد كه جوابگو و ضامن را معين مى كند و با قطع نظر از آن در فرض سؤال، بانك و كارمند ضامن و جوابگوى صاحب چك مى باشد، ولى كارمند بانك و بانك مى تواند به زيد مراجعه و پولى راكه در وجه چك به او داده مسترد و اخذ كند و در اصل سارق ضامن است نه بانك و كارمند آن.
س 862 ـ شخص معسرى كه تمام اموالش متعلّق حق غرما قرار گرفته، ضامن شخص ديگرى مى شود و مضمون له نمى دانسته كه اين شخص معسر است، آيا مضمون له مى تواند به اموالى كه قبل از ضمانت متعلّق حق غرما شده رجوع كند و آنها را توقيف كند؟
ج ـ اين شخص مى تواند ضمانت را فسخ كند ولى اگر فسخ نكند و قبل از حكم حاكم ضمانت را قبول كرده باشد با بقيه غرما مساوى است و ديگران حق تقدّم ندارند، كما اين كه اين فرد حق تقدم بر آنها ندارد.
(صفحه 325)
هــبـه
س 863 ـ لطفاً معناى هبه و بخشش را بيان فرماييد، و آيا در آن صيغه عربى لازم است؟
ج ـ هبه و بخشش به معناى تمليك مجانى مال يا منفعت به ديگرى است و در هبه صيغه و لفظ خاصى لازم نيست، بلكه اگر هبه كننده به قصد هبه، چيزى رابه كسى بدهد و او هم به همين قصد بگيرد هبه صحيح است.
س 864 ـ هبه دين به شخص مديون با ابراء ذمه مديون از دين چه تفاوتى دارد؟
ج ـ يك تفاوت ماهوى دارند و آن اين است كه هبه دين به مديون تمليك دين به مديون است، اما ابراء دين اسقاط حق و طلب است كه معناى آن فراغ ذمه مديون از بدهى است(1) و يك تفاوت حكمى دارند و آن اينكه در هبه دين بنابر اقوى قبول لازم است (كه اگر مديون هبه را قبول نكند، همچنان مديون باقى مى ماند و مثلاً چنانچه فوت كرد بايد بدهى او را
- 1 ـ البته فايده هبه دين همان فايده ابراء است كه سقوط دين باشد، ولى سقوط دين در هبه به دلالت التزامى است ولى در ابراء، به دلالت مطابقى مى باشد و اين نيز فرق ديگرى است كه بين آنها وجود دارد.
(صفحه 326)
بدهند) اما در ابراء قبول لازم نيست و مديون برئ الذمه مى شود اگرچه اطلاع هم پيدا نكند، و يك وجه مشترك دارند و آن اينكه همانطور كه در ابراء دين رجوع جايز و صحيح نيست، در هبه دين نيز بنابر اقوى رجوع جايز و صحيح نيست هر چند كه هبه، غير معوّضه و به غير ذى رحم باشد.
ضمناً در هبه دين قبض لازم نيست، چون قبض حاصل است و در ابراء اصلاً قبض معتبر نيست.
س 865 ـ آيا در تحقّق هبه، قبول لازم است؟
ج ـ بلى قبول طرف، لازم است و اگر قبول نكرد هبه واقع نمى شود.
س 866 ـ شخصى مال خود را به كسى بخشيد ولى تحويل او نداد، آيا در صورت پشيمان شدن، مى تواند آن را تحويل ندهد يا بايد تحويل دهد؟ هبه به فرزند چطور؟
ج ـ بطور كلى در هبه، قبض و تحويل دادن، شرط است و فرقى بين فرزند و غيره نيست لذا در فرض سؤال هبه كننده مى تواند مال را تحويل ندهد.
س 867 ـ شخصى مال خود را به فرزند صغير خود هبه كرده است، آيا اين هبه صحيح است؟
ج ـ اگر پدر يا جد پدرى چيزى از مال خود را به فرزند صغير خود ببخشند، در صورتى هبه صحيح است كه خودشان هبه را از طرف صغير قبول و قصد تصرف و تحويل گرفتن براى او را بكنند و نيز چنانچه غير آنها مالى را به صغير هبه كند چنانچه پدر يا جد پدرى صغير هبه را از طرف صغير قبول و تحويل بگيرند، هبه صحيح است والاّ هبه باطل و مال به ملك واهب باقى مى ماند.
س 868 ـ پير زنى در حال حيات پول نقدى نداشته و ملكى داشت كه مستطيع