(صفحه 160)
مسافت شرعى محقق مى شود، در محل كار و اصفهان نماز قصر است و ملاك قصد مسافرت از وطن است، لذا در فرض دوم نيز نماز شكسته است و روزه صحيح نيست، ولى اگر هنگام حركت از وطن قصد نداشته و بعد از رسيدن به محل كار تصميم بگيرد به محلى ديگر برود، اگر مسافت محل كار تا آن محل و از آن محل تا وطن مجموعاً هشت فرسخ يا بيشتر باشد، نماز او شكسته است والا نماز او تمام است.
س 342 ـ در عروة الوثقى آمده: «در وطن جديد معتبر است مقدارى بماند تا عرفا صدق كند كه آنجا وطن او است و صدق مذكور به حسب افراد و خصوصيات مختلف است، و چه بسا بعد از قصد اقامه دائمى با ماندن يكماه يا كمتر صدق حاصل شود». سؤال اين است كه علت اختلاف افراد و خصوصيات چيست و تشخيص آن به چه حساب و ملاكى است؟
ج ـ ظاهراً محلّى را كه انسان به عنوان وطن جديد انتخاب مى كند به صرف نيت توطن و سكونت دائمى در آن محل، آنجا حكم وطن را پيدا نمى كند بلكه بايد مدتى بماند تا عرفاً صدق كند آن محل وطن و مسكن او است و اين مدت به لحاظ اختلاف موقعيت و شغل و امكانات افراد، كم و زياد مى شود، ممكن است نسبت به فردى پس از ماندن مدتى كوتاه صدق كند و نسبت به فردى ديگر پس از مدتى طولانى. و ملاك كلى همان صدق عرفى است پس با هر مقدار ماندن گفته شود آن محل وطن و مسكن شخص است، آنجا حكم وطن را پيدا مى كند(1) لازم به ذكر است كه در موارد
- 1 ـ توضيح اينكه بعضى افراد وقتى به وطن جديد منتقل مى شوند، بلافاصله اثاث و لوازم زندگى و سكونت هميشگى را فراهم كرده و منزل و محل كار خود را تهيه و مستقر مى شوند و چه بسا همان روزهاى اول به كار و كسب و تعليم و تعلم و... مشغول مى شوند اين قبيل افراد پس از ماندن مدتى كوتاه عرفا صدق مى كند كه آنجا وطن آنها است و ظاهراً زنى كه به وطن شوهر منتقل مى شود و قصد ماندن دائمى و تبعيت از شوهر را دارد، از اين قسم باشد و بعضى افراد با گذشت زمان، منزل و امكانات زندگى و شغل فراهم مى كنند و چه بسا براى بعضى از گذشت يكماه و براى بعضى كمتر و يا بيشتر فراهم مى شود، لذا صدق وطن نسبت به اين افراد حسب اختلاف وضعيت آنها متفاوت و كم و زياد مى شود.
(صفحه 161)
مشكوك اگر شخص قصد اقامه نكرده بايد احتياط كند و نماز را جمع بخواند.
س 343 ـ اينجانب اهل تهران هستم و در قم ازدواج كرده و ساكن شده و داراى فرزند شده ام گاهى براى صله رحم و غيره با فرزندم كه هنوز در تصميم گيرى مستقل نشده به تهران مى رويم و چون خودم از آنجا اعراض نكرده ام نمازم را تمام مى خوانم، آيا فرزند من نيز به عنوان تبعيت نمازش تمام است؟
ج ـ در فرض سؤال كه فرزند شما در قم متولد شده و بزرگ شده و در وطن اصلى شما اصلا سكونت و زندگى نكرده است در آنجا حكم مسافر را دارد و نماز شكسته است هر چند كه نماز شما تمام است و در فرض سؤال تبعيت وجود ندارد.
س 344 ـ شخصى در مشهد مقدس قصد كرده تا روز جمعه هفته ديگر بماند و گمان كرده كه تا آن روز، ده روز است و نمازها را تمام خوانده و روزه ها را گرفته است، پس از آن متوجه شده كه تا روز جمعه 9 روز است، حكم نماز و روزه هاى او چيست؟
ج ـ در فرض سؤال كه در واقع قصد ده روز نداشته است و فكر مى كرده كه ده روز مى ماند، نمازهايى را كه تمام خوانده بايد به صورت شكسته و قضا كند و روزه ها را هم بايد قضا كند.
س 345 ـ شخصى قصد كرده است ده روز در مشهد بماند و خيال كرده كه ده
(صفحه 162)
روز او، روز جمعه 28 ماه به پايان مى رسد و نماز را تمام و روزه ها را گرفته است، بعداً متوجه شده كه ده روز او، روز شنبه 29 ماه به پايان مى رسد، در اين فرض حكم نماز و روزه هاى او چيست؟
ج ـ در اين فرض كه واقعاً قصد ده روز داشته، نمازها و روزه هاى او صحيح است.
س 346 ـ شخص مسافر كه بنا دارد ده روز قصد كند،
الف ـ آيا بايد قصد داشته باشد كه ده روز تمام از طلوع فجر بماند يا از طلوع آفتاب هم كفايت مى كند؟
ب ـ و آيا قصد ده روز تلفيقى كفايت مى كند؟ (مثلاً اگر ظهر رسيده و قصد كند تا ظهر روزِ يازدهم بماند و نمازش را تمام بخواند)
ج الف ـ بنابر اقوى مبدأ روز، طوع فجر صادق است(1)
نه طلوع آفتاب، بنابراين اگر مسافر اوّل طلوع فجر وارد شد و بنا داشته باشد تا غروب روز دهم بماند (ده روز و نه شب) نمازش تمام است، اما اگر طلوع آفتاب وارد شده، چنانچه بنا داشته باشد تا طلوع آفتاب روز يازدهم بماند، نمازش تمام است ولى اگر بخواهد غروب روز دهم حركت كند نماز او قصر است (چون از ده روز، به مقدار طلوع فجر تا طلوع آفتاب كمتر قصد كرده است.
- 1 ـ اين مسأله كه آيا مبدأ روز، طلوع فجر است يا طلوع آفتاب، معركه آراء بوده و هست و در عروة الوثقى، كتاب الصلاة، فى اوقات اليومية و نوافلها، ذيل مسأله 1 به مناسبت تعيين نصف الليل به آن اشاره شده و فرموده است «لاحتمال ان يكون نصف مابين الغروب و طلوع الفجر كما عليه جماعة...»
- در تحريرالوسيله: كتاب الصلاة، در ذيل مسأله 5 قواطع سفر فرموده است «و مبدأ اليوم طلوع الفجر الثانى على الأقوى»... ولى در منهاج الصالحين، كتاب الصلوة ـ ذيل مسأله 929 قواطع سفر ـ فرموده است «الظاهر انّ مبدأ اليوم طلوع الشمس».
- و در جواهر الكلام، ج 7، ص 219 به تفصيل بحث فرموده است، و در مهذب الاحكام، ج 5، ص 73 متعرض شده.
(صفحه 163)
ج ب ـ قصد ده روز تلفيقى كفايت مى كند و صحيح است، لذا اگر مسافر، ظهر وارد شده و بنا دارد تا ظهر روز يازدهم بماند نمازش تمام است.
س 347 ـ شخصى به خيال اينكه رفقاى او قصد ده روز كرده اند، نماز را تمام خوانده است، بعداً معلوم شده كه آنها قصد نكرده اند، آيا نمازهايى كه تمام خوانده صحيح است و قصد اقامه محقق شده؟
ج ـ مسأله دو صورت دارد يك صورت اين است كه قصد ده روز كرده به خيال اينكه رفقا ده روز مى مانند، در اين صورت نمازها صحيح است و قصد اقامه محقق شده و در بقيه مدتى كه مى ماند نمازها را تمام بخواند ولو اينكه قبل از ده روز بخاطر همراهى با رفقا حركت كند. صورت دوّم اين است كه قصد كرده به قدر ماندن رفقا بماند. و در واقع قصد عشره نكرده و خيال كرده كه آنها ده روز مى مانند در اين صورت نمازهايى را كه تمام خوانده صحيح نيست و در تتمّه مدتى كه مى ماند بايد شكسته بخواند و آنچه را هم قبلاً تمام خوانده است بايد به صورت شكسته قضا كند.
س 348 ـ مدير كاروان با توجه به اين كه مى داند توقف زائران درمدينه يا مكه كمتر از ده روز است به آنها اعلام مى كند كه ده روز مى مانيم و آنان به اعتماد گفته او نمازشان را تمام مى خوانند و روزه مى گيرند ولى قبل از ده روز از آنجا مى روند، حكم شرعى نسبت به مدير كه اين مطلب را اعلام مى كند و نماز و روزه زائران چيست؟
ج ـ با توجه به اينكه به نظر اينجانب در تمام مكه و مدينه مكلف مخير بين قصر و اتمام است، لذا در فرض سؤال واقع شده صحيح است، اما روزه را چنانچه واجب بوده قضا كنند.
س 349 ـ كسى كه سفر شغل اوست، اگر بعد از انجام شغل، در آن محل يك
(صفحه 164)
روز يا چند روز براى كار ديگرى بماند، چنانچه انجام سفر از اول به قصد شغل بوده، در آن چند روز وظيفه او چيست؟
ج ـ در آن چند روز هم نماز او تمام است.
س 350 ـ كسى كه شغل او مسافرت است يا دوره گردى و گشت زنى مى كند، اگر شك كند كه در محلى ده روز مانده يا كمتر از ده روز مانده است، در اولين سفر شغلى وظيفه او چيست؟
ج ـ چنين فردى در اولين سفر شغلى هم كه بعد از آن مى رود، نمازش تمام است.
س 351 ـ مقصود از سفر اول چيست؟
ج ـ مقصود از سفر اول رفتن از وطن يا محل اقامت و بازگشت به آنجا مى باشد. مثلاً كسى كه بعد از ده روز اقامت در وطن (مثلاً قم) به قصد مشهد حركت مى كند، تا وقتى به مشهد برود و به وطن (قم) برگردد، نماز او شكسته است، بلى اگر بعد از رسيدن به مشهد قصد كند كه به جاى ديگر مسافرت كند، مثلاً از مشهد به تربت برود، وقتى از مشهد به سمت تربت حركت كند; سفر دوم آغاز مى شود كه از آن پس كسى كه شغلش سفر است; نمازش تمام مى باشد.
س 352 ـ شخصى در طول سال حدود سه ماه تابستان را مسافركشى در مسافت شرعى مى كند، حكم نمازش چيست؟
ج ـ اگر كمتر از سه ماه نباشد، در مدتى كه مشغول مسافركشى است نمازش تمام است.
س 353 ـ كسانى كه شغلشان در سفر است، مانند دانشجويانى كه براى تحصيل به شهر ديگر مى روند و معمولاً جمعه ها به وطن خود برمى گردند،