(صفحه 204)
مقدارى پول به ايشان داد كه موجب استطاعت براى حج شد. بلحاظ اينكه هر چهار برادر در يك خانه زندگى مى كنيم و مخارج همه ما بر عهده ايشان هست; خانه فعلى براى همه ما كوچك است اگر با پولى كه از دولت گرفته خانه بسازيم، استطاعت ايشان از بين مى رود و اگر حج برود زندگى براى همه ما مشكل مى شود; استدعا دارم حكم شرعى اين مسأله را بيان فرماييد؟
ج ـ در فرض سؤال چنانچه پولى را كه دولت به او داده است، مصرف ساختن خانه مورد نياز و در شأن خود كند. به طورى كه قدرت مالى براى حج نداشته باشد اشكالى ندارد. و حج بر او واجب نمى شود.
س 469 ـ زنى 58 ساله هستم و ارث پدرى من سه ميليون و پانصد هزار تومان شده است. همسرم بيمار و از كار افتاده است و درآمد ندارد و داراى سه فرزند هستم كه مشغول تحصيل هستند و مستأجر مى باشند و هزينه تحصيل آنها زياد است، آيا اين پول را صرف تهيه مسكن و بقيه مخارج فرزندانم كنم يا به حج بروم؟ و آيا مى توانم فيش حج بگيرم و بعد به حج بروم؟
ج ـ در فرض سؤال فعلاً حج بر شما واجب نيست، بلى چنانچه پول را خرج مايحتاج خود وفرزندانتان نكنيد تا موسم حج فرابرسد و خريد فيش حج به نرخ متعارف وبدون اجحاف براى سال جارى ممكن باشد حج واجب مى شود.
س 470 ـ حضرتعالى در مناسك فرموده ايد: «كسى كه نياز به ازدواج دارد به طورى كه ترك آن سبب مرض يا ضرر يا مشقت گردد. و براى آن پول لازم باشد درصورتى مستطيع مى شود كه علاوه برمخارج حج مصارف ازدواج را هم داشته باشد»، آيااين حكم شامل فرزندى كه به حد بلوغ رسيده مى شود؟
ج ـ بلى شامل مى شود. به اين معنا اگر شخصى پسر يا دختر دارد كه نياز به ازدواج دارند، و ترك آن موجب ضرر يا مشقت يا به حرام افتادن آنان
(صفحه 205)
مى شود، لازم است اول مخارج ازدواج آنان را طبق شأن و متعارف تأمين كند. پس از آن اگر مصارف حج را داشت، مستطيع مى شود.
س 471 ـ آيا پول قربانى جزء استطاعت است؟
ج ـ بلى جزء استطاعت است و اگر كسى پول قربانى را ندارد حج بر او واجب نيست ولو اينكه در مدينه يا مكه باشد.
س 472 ـ شخصى در مدينه با توجه به اينكه مقدارى پول همراه دارد، در استطاعت خود شك مى كند، وظيفه اش چيست؟
ج ـ مى تواند مبلغى را كه همراه دارد به كسى ببخشد و او وى را با بذل همان مبلغ به حج مهمان كند كه حج بذلى شود و حجة الاسلام قطعى انجام دهد. در اين صورت حج او از حجة الاسلام كفايت مى كند.
س 473 ـ شخصى در مدينه در اثر تصادف يا بيمارى يقين دارد كه از انجام طواف و سعى مطلقا (حتى با تخت) عاجز است، آيا از استطاعت افتاده يا محرم شود و اعمال را استنابه كند؟
ج ـ با فرض عجز، تكليف ساقط است و فعلا حج واجب نيست بلى اگر براى سال هاى بعد شرايط حاصل بود، ياحج براو مستقربوده، حج واجب است.
س 474 ـ خانمى است كه از ديدن جمعيت وحشت مى كند و اضطراب غيرقابل تحملى به او دست مى دهد آيا همين عارضه، مسقطِ تكليف حج است؟
ج ـ بلى، حكم آن مانند مسأله قبل است.
س 475 ـ شخصى پس از استقرار وجوب حج، ديوانه شده، وظيفه ولىّ نسبت به حج او چيست؟
ج ـ چنانچه اميد افاقه هست صبر كنند والاّ بنابر احتياط واجب ولى شرعى او از مال او يك حج نيابى انجام دهد.
(صفحه 206)
س 476 ـ زنى بدون اذن و توافق شوهرش براى انجام عمره مفرده و حج استحبابى به مكه معظمه مسافرت مى كند. حكم اين سفر و اعمال وى چگونه است؟
ج ـ جواز خروج زن از منزل و صحّت عمره و حجّ مستحبى او مشروط به اذن شوهر است و سفر او بدون اذن شوهر حرام است و عمره و حجّ مستحبى او هم باطل است.
س 477 ـ پولى كه براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده، آيا مشمول خمس مى باشد؟
ج ـ چنانچه حجة الاسلام قبلاً بر او استقرار پيدا نكرده باشد لازم است خمس آن را بپردازد.
س 478 ـ بعضى از كسانى كه به حج مشرف مى شوند مبلغى كه هزينه سفر حج مى كنند، وجوه شرعى آن را مى پردازند با توجه به اينكه بقيه اموالشان را تخميس نكرده اند. آيا احرام آنان و نماز طواف صحيح است؟
ج ـ تصرف در مالى كه خمس به آن تعلق گرفته، قبل از پرداخت خمس آن، جايز نيست و برداشت مخارج حج و دادن خمس آن، تصرف در مال غير مخمس است و جايز نيست و اين كار منع از تصرف را بر طرف نمى كند. به عبارت ديگر پرداخت خمس اين مقدار، مابقى را از تعلق خمس بيرون نمى آورد. و به عنوان متعلق حق امام(عليه السلام) و سادات محفوظ است. بلى مى توانند مقدارى از مال را به قصد اداى خمس به مرجع تقليد يا وكيل او بدهند و او بعد از قبول آن را به آنها قرض بدهد. و آن را صرف مخارج حج كنند. در اين صورت حج آنها صحيح است. و اگر خمس ندهند، گرچه تصرف در مال حرام است. اما همراه داشتن پول غير مخمس و خرج آن
(صفحه 207)
موجب بطلان حج نمى شود. مشروط بر اينكه لباس احرام از مالى كه خمس به آن تعلق نگرفته تهيه شود يا به ذمه خريده شود. كه در اين صورت حج صحيح است و بايد قربانى هم از پول تخميس شده خريدارى شود.
س 479 ـ شخصى با پول غيرمخمس حوله احرام خريده ولى در حين خريد نمى دانسته كه پول، غيرمخمّس است، آيا احرام و اعمالش صحيح است؟
ج ـ در فرض سؤال صحيح است. لكن خمس پولى را كه مصرف كرده مديون است و بايد بدهد.
س 480 ـ شخصى با پول غيرمخمس لباس احرام تهيه كرده، و با اينكه توجه داشته است با همان لباس، طواف و نماز طواف را انجام داده و از همان پول نيز قربانى خريده است، حكم حج او چگونه است و وظيفه فعلى او چيست؟
ج ـ اين شخص فعلا بايد از محرمات احرام اجتناب كند تا يك عمره مفرده، ولو با استنابه انجام دهد و پس از آن از احرام خارج شود و اگر حج بر او واجب بوده است بايد در سالهاى آينده حج را صحيحاً انجام دهد و اگر واجب نبوده است حج واجب نيست.
س 481 ـ در جايى كه عده اى منتظر نوبتشان براى رفتن به حج واجب هستند، آيا جايز است براى مرتبه دوم و بيشتر به حج رفت و جاى آنها را گرفت؟
ج ـ گرچه شرعاً حجش صحيح است، ولى از انجام آن در اين شرايط خوددارى شود.
(صفحه 208)
نيابت
س 482 ـ پدرم وصيت كرده كه حدود /000/150 تومان از اموالش را براى او حج بجاآورم.باتوجه به اينكه كل اموال پدرم براى حج كفايت نمى كند وقبلا ثبت نام نكرده است. وقدرت رفتن به حج را نيزنداشته است. فعلا وظيفه چيست؟
ج ـ در فرض سؤال، حج واجب نيست. و چنانچه همه ورثه راضى باشند. يك حج ميقاتى براى او انجام دهيد. و در غير اين صورت مبلغ مورد وصيت را مثل ساير تركه ميت بين ورثه تقسيم كنيد.
س 483 ـ شخصى وصيت كرده كه بعد از فوتش درختهايش را براى حج او مصرف كنند، در حالى كه آنها 51 خرج حج امروز را ندارد، وظيفه چيست؟
ج ـ اگر حج بر او واجب بوده و غير از درختها اموال ديگرى داشته كه مجموعاً براى حج كافى است، لازم است همه را در حج صرف كنند. و اگر حج بر او واجب نبوده درختها را در كار خير به نيّت ميت مصرف كنند.
س 484 ـ شخصى براى حج مستحبى مبلغ معينى را وصيت كرده، و آن مبلغ حتى براى حج ميقاتى كفاف نمى دهد، وظيفه چيست؟
ج ـ در فرض سؤال آن مبلغ را به نيت موصى در كارهاى خير مصرف كنند. بلى اگر وصيت مقيد به انجام حج بوده است با فرض عدم كفاف براى حج، وصيت باطل است و آن مبلغ طبق احكام ارث بين ورثه تقسيم مى شود.
س 485 ـ دخترى كه تنها وارث زمين هاى پدر بوده و فوت كرده و قسمتى از ماتركش را اختصاص به نماز و روزه داده، آيا حج بر او واجب بوده است؟
ج ـ چنانچه با فروش قسمتى از زمين و صرف در حج، مخارجش تأمين مى شده و شرايط ديگر استطاعت وجود داشته، لازم است از تركه او حجى
|