(صفحه 333)
مادام العمر واقف، موجب بطلان وقف نمى شود.
س 887 ـ آيا شخص مى تواند خانه و مايملك خود را وقف كند منتهى طورى باشد كه تا زنده است خودش از منافع آنها استفاده كند و منافع آنها پس از فوت او براى موقوف عليهم باشد؟ لطفاً طريقه آن را بيان فرماييد؟
ج ـ بلى ممكن است و فعلاً سه راه براى اين منظور بيان مى شود:
1 ـ مالك مى تواند مال خودش را به كسى صلح كند و با او شرط كند كه تا خودش زنده است از آن استفاده كند و بعد از مرگش آن را وقف كند و همين كه آن شخص اين صلح را با آن شرط قبول كرد بايد به شرط عمل كند و آنچه را به او صلح كرده است بعد از فوت او وقف كند.
2 ـ خانه و ملك را به شخص صلح و يا هبه كند مشروط به اينكه آن شخص آنها را وقف كند به اين صورت كه منافع موقوفه مادامى كه مالك زنده است براى وى باشد، يعنى مالك همچنان تا زنده است از آن استفاده كند و بعد از او منافع براى موقوف عليهم باشد.
3 ـ خانه و ملك خود را به كسى در مدتى كه احتمال حيات مى دهد اجاره دهد مشروط به اينكه حق فسخ داشته باشد و پس از انعقاد اجاره خودش آنجا را وقف كند و توليت آن را مادام الحيات با خودش قرار دهد و بعد از آن كه آنجا را وقف كرد اجاره را فسخ كند كه در اين صورت منافع موقوفه در مدت اجاره مال خود مالك است و چون متولى وقف خودش مى باشد، قبض محقق است و بعد از پايان مدت اجاره منافع مال موقوف عليهم باشد.
لازم به ذكر است كه در فرض اوّل، وقف بعد از فوت مالك اصلى محقق مى شود ولى در فرض دوّم و سوّم، وقف در زمان حيات مالك اصلى تحقق پيدا مى كند.
(صفحه 334)
س 888 ـ اگر شخصى مغازه اش را وقف كند و اين وقف منجزّ باشد، ولى استثنا مى كند منافع آن را كه تا در قيد حيات است از مغازه استفاده كند يا اينكه در فرض مذكور مدت معيّنى را تعيين كند مثلاً بگويد ده سال استثنا مى كنم، و بعد در اختيار موقوف عليه قرار گيرد، حكم آن چيست؟
و اگر شخص مذكور وقف منجزّ بكند و شخصى را متولى قرار دهد ولى متولى بخاطر رعايت حال واقف همان مغازه را به واقف اجاره مى دهد، ولى به 51 اجاره متعارف در بازار، آيا مانعى ندارد؟
ج ـ چنين وقفى صحيح است ولى متولى آن نمى تواند اين كار را انجام دهد، بلكه بايد مصلحت وقف و موقوف عليهم را طبق نظر واقف در نظر بگيرد.
س 889 ـ شخصى زمينى را براى مسجد وقف كرده است، و فرزند واقف در زمان حيات واقف، زمين وقف را با شخص ديگرى معاوضه كرده است و اكنون شخص ثالث (مشترى) زمين را به عنوان خانه مسكونى ساخته و سكونت دارد، آيا اين معاوضه صحيح است؟
ج ـ اگر معاوضه پسر به اذن پدر بوده و پدر نيز هنوز مورد وقف را تحويل مسجد نداده است آن معاوضه صحيح بوده است و مشترى اكنون وظيفه اى ندارد.
س 890 ـ شخصى زمينى را طى يك وقفنامه عادى وقف مى كند و پس از گذشت ده سال اقدام به عقد مصالحه كرده و ملك مذكور را صلح مى كند، آيا وقف محقق گرديده است؟ و در صورت صحت وقف، آيا صلح بعد از وقف صحيح است؟
ج ـ اگر وقف كرده و به تصرف وقف هم داده است، وقف شرعاً محقق شده
(صفحه 335)
است و هيچ عمل خلاف وقف، حتى از جانب واقف و متولى شرعى آن جايز نيست.
در صورت تحقق وقف صلح بعد از آن باطل است و هيچ اثرى ندارد.
س 891 ـ بسيارى از اراضى هستند كه به ثبت موقوفه مى باشند، اما در هيچ زمانى به وسيله آب موقوفه كشت و زرع نشده اند و به كلى متولى وقف آنها را احيا نكرده است و موات بوده اند و ديگران آنها را احيا كرده اند. آيا اينگونه اراضى حكم وقف دارند؟
ج ـ اگر از ابتدا كه وقف شده موات بوده است، اين وقف صحيح نبوده است. لذا كسى كه آن را احياء كرده است، مالك آن مى شود، البته طبق مقررات جمهورى اسلامى ايران، ولى اگر قبلاً محيات بوده و بعد باير شده است احياءكنندگان جديد مالك آن نمى شوند.
س 892 ـ آيا جنگلها و مراتع ملى را كه جزء انفال است اشخاص مى توانند قبل از تملك قانونى وقف كنند؟ و مراتعى كه قبلاً با اين شرايط وقف گشته اند چه تكليفى دارند؟
ج ـ لاوقف إلاّ فى ملك. بطور كلى كسانى كه مالك چيزى نباشند، نمى توانند آن را وقف كنند، لذا وقف مراتع و جنگلها صحيح نيست. و اگر قبلاً اين كار شده آن وقف باطل است.
س 893 ـ آيا سهام شركتهاى تجارى را مى توان وقف كرد؟ و در صورت صحيح بودن وقف، آيا تغيير ارزش سهام و يا ورشكستگى شركت تأثيرى در وقف دارد؟
ج ـ بلى مى توان سهام شركت را وقف كرد، چون سهام به معناى ماليّت مقدارى از تاسيسات آن شركت است كه منفعت هم دارد و وقف مشاع
(صفحه 336)
صحيح است و اشكالى ندارد، و تغيير ارزش سهام تأثيرى در وقف ندارد چون هر چيزى كه وقف شود ممكن است قيمت آن تغيير كند.
و در مورد ورشكستگى شركت، چنانچه سهم مربوطه بطور كلّى بى ارزش شود موضوع وقف از بين مى رود، مثل اين كه موقوفه از بين رفته باشد.
س 894 ـ شخصى چيزى را وقف كرده و توليت آن را مادام الحيات براى خود و پس از فوت براى اولاد ارشد ذكور نسلاً بعد نسل قرار داده آيا پس از انقراض ذكور، توليت به دختران واقف مى رسد يا به دختران پسران واقف؟ در ضمن دختران پسران واقف نيز داراى فرزند ذكور مى باشند.
ج ـ تا وقتى فرزند پسر گرچه به واسطه دختر وجود دارد نوبت به دخترها نمى رسد، لذا در فرض سؤال متولى وقف فرزند مذكر و ارشد از نسل واقف است چه از پسر باشد چه از دختر.
س 895 ـ شخصى چيزى را وقف كرده و توليت آن را مادام الحياة براى خود و پس از مرگ براى ارشد اولاد ذكور قرارداده است. واقف يك پسر داشته كه بعد از فوت واقف متولى وقف شد و پس از فوت او، پسر دختر واقف (كه ذكور ارشد در نسل واقف بوده) متولى وقف شده اينك دختر پسر واقف داراى فرزند ذكور شده و اين پسر پس از سالها ادعا مى كند توليت وقف بايد با من باشد لطفاً حكم شرعى را بيان فرماييد.
ج ـ در فرض مذكور كه توليت را براى ارشد اولاد ذكور قرار داده است، توليت با پسر دختر واقف است، چون ارشد است نه نوه پسرى واقف. بلى پس از او اگر نوه پسرى (مدعى فعلى) ارشد اولاد ذكور باشد توليت به او منتقل مى شود.
س 896 ـ محلّى براى حسينيه خريدارى شده و چند سال در آن عزادارى شده
(صفحه 337)
و مراسم برگزار شده است اكنون به جهت كوچك بودن، اكثريت خريداران نظرشان اين است كه آن محلّ فروخته شود و مكان بزرگترى خريدارى شود آيا فروش آن جايز است؟
ج ـ اگر آنجا را وقف حسينيه كرده ايد، فروش آن جايز نيست، هر چند همه خريداران اتفاق نظر داشته باشند ولى اگر از اول به قصد محلّ اجتماع براى دعا و تبليغ و روضه خوانى و عزاداراى خريده ايد و به همان نيت باقى مانده است، مى توانيد آنجا را بفروشيد و جاى ديگرى تهيه كنيد و چنانچه وقف نشده و بنابر فروش شد بايد از ورثه كسانى كه جزء خريداران بوده و مرحوم شده اند كسب اجازه كنيد.
س 897 ـ آيا هيأت امناء قبرستان مى توانند قطعاتى از قبرستان موقوفه را جهت احداث قبر به بعضى افراد واگذار كرده و پول آن را در مسجدى كه در محوّطه قبرستان است و نياز به تعمير دارد صرف كنند؟
ج ـ در فرض سؤال كه زمين براى قبرستان وقف شده است فروش آن جايز نيست و چنانچه ميتى براى دفن به آنجا آورده شود و محلّى براى دفن موجود باشد نمى توان آنجا را براى دفن فرد يا افراد خاص كنار گذاشت. گرچه براى كمك به مسجد باشد، البته كمك به مسجد اجر و پاداش مخصوص به خود را دارد.
س 898 ـ زمينهاى متروكه اى كه قبلاً قبرستان عمومى بوده و اداره اوقاف آن را تصرف كرده و آنها را به صورت اجاره طويل المدت براى ساختن منزل مسكونى به اشخاص مى دهد و يا در بعضى جاها شهردارى محل آنها را برداشته و به فروش مى رساند، اجاره آنها براى ساختن منزل مسكونى و يا خريد آنها از شهردارى و اداره اوقاف جايز است يا خير؟
|