(صفحه 402)
بدون اطلاع پدر، از مال او بردارد؟ نيز اگر فرزند از پرداخت نفقه والدين خود امتناع كرد، چطور؟
ج ـ بطور كلى هرگاه شخصِ متمكّن، از پرداخت نفقه واجب النفقه خود امتناع كند، واجب النفقه مى تواند به حاكم شرع يا نماينده او مراجعه كند تا او را وادار به پرداخت نفقه كند و اگر ممكن نشد خود حاكم شرع از مال او برمى دارد و به واجب النّفقه مى دهد يا اجازه مى دهد خودشان به مقدار نفقه واجب از مال او بردارند و بطور كلى، چنانچه رجوع به حاكم شرع ممكن باشد، جايز نيست خودشان از مال او چيزى بردارند و با عدم امكان هم برداشتن مشكل است، بلى به طورى كه قبلاً گفته شد زوجه مى تواند.
س 1063 ـ هرگاه شخصِ متمكّن، نفقه واجب النفقه خود را پرداخت نكرد، آيا نفقه پرداخت نشده، دين است و به ذمّه او مى ماند؟
ج ـ نفقه زن دائم دين است و شوهر، چه تمكن داشته باشد يا نداشته باشد، اگر پرداخت نكرد دين و بر ذمّه او ثابت مى ماند مگر اينكه زن ببخشد و او راحلال كند، امّا ساير نفقات دين نيست، بلكه تكليف محض است، لذا چنانچه، مثلاً فرزندِ متمكّن، از انفاق به والدين خود امتناع كرد، تنها واجبى را ترك كرده وگناهكار است ولى به آنها مديون مالى نيست.
س 1064 ـ مقصود از نفقه چيست و مقدار آن در چه حدّى است؟
ج ـ نفقه عبارت است از نيازمندى هاى روزمرّه، از قبيل نان، برنج، گوشت، قند و چاى، ميوه فصلى، لباس، مسكن، فرش و ساير لوازم و ضروريات زندگى و مقدار آن منوط به حال و شأن و شخصيت و موقعيت طرف مى باشد و بايد مناسبِ حال و شأن و زمان و مكان واجب النفقه باشد و از حدّ كفاف او كمتر نباشد.
(صفحه 403)
س 1065 ـ اگر انسان بداند وقتى به خيابان و بازار مى رود نگاهش به نامحرم مى افتد وظيفه اش چيست؟
ج ـ مانعى ندارد، ولى نگاه با ريبه و شهوت حرام است كه بايد از اجتناب كند.
س 1066 ـ بعضى از خانمها مى دانند كه در خيابان و معابر عمومى مردان نامحرم به قصد ريبه به صورت آنها نگاه مى كنند. آيا واجب است اين خانمها جهت نهى از منكر پوشيه زده و روى خود را بپوشانند؟
ج ـ اگر قصد زنها اين نباشد كه مردان نامحرم به آنها نگاه كنند، زدن پوشيه واجب نيست. هر چند كه نگاه كردن مردها به آنها حرام است و نبايد نگاه كنند.
س 1067 ـ بعضى از خانمها لباسهايى مى پوشند كه مهيج است، آيا واجب است روى اين لباسها چادر هم بپوشند؟
ج ـ پوشيدن لباسهاى مهيج حرام است.
س 1068 ـ آيا نگاه كردن شوهر به كلاه گيس همسرش كه از موى زنهاى نامحرم درست شده جايز است؟
ج ـ احتياط آن است كه به آن نگاه نكند.
س 1069 ـ آيا جايز است مرد پس از فوت همسرش به عكس او گرچه نيمه عريان باشد، نگاه كند؟ و چنانچه با خواهر او ازدواج كرده باشد چطور؟ و آيا زن مى تواند به عكس شوهرش، حتى بعد از گذشت عده وفات و شوهر كردنِ به غير، نگاه كند؟ نگاه به فيلمهايى كه در عروسى ضبط كرده اند چطور؟
ج ـ نگاه كردن، در تمام صور مورد سؤال فى نفسه منع شرعى ندارد و جايز است، بلى چنانچه نسبت به زن نوعى بى حرمتى تلقى شود يا مفسده اى در
(صفحه 404)
بين باشد، عكس و فيلم را محو كنند و نگاه نكنند.
س 1070 ـ وظيفه زنى كه خود را زينت كرده و آرايش كرده و در برابر نامحرم قرار مى گيرد چيست؟
ج ـ لازم است تمام مواضع زينت يا آرايش كرده را از نامحرم بپوشاند.
س 1071 ـ كوتاه كردن زن موى خود را به طورى كه شبيه مرد شود و يا بلند گذاشتن مو براى مرد به طورى كه شبيه زن شود حكمش چيست؟
ج ـ اگر تشبه زن به مرد يا مرد به زن محسوب شود، جايز نيست.
(صفحه 405)
طــلاق
س 1072 ـ مردى زن خود را طلاق مى دهد، ولى قصد دادن مهريه را ندارد، آيا طلاق صحيح است؟
ج ـ بلى طلاق زن در فرض مذكور صحيح است و عدم پرداخت مهريه ربطى به صحت طلاق ندارد، هر چند كه مهريه را مديون است و بايد بپردازد.
س 1073 ـ از شش ماه قبل از وقوع طلاق بين زن و شوهر عمل جنسى انجام نشده است، آيا بعد از طلاق عدّه نياز است؟
ج ـ بلى بايد بعد از اجراى صيغه طلاق عده نگه دارد. و اگر قبل از گذشت عده با كسى ازدواج كند بر آن مرد حرام مؤبد مى شود.
س 1074 ـ آيا زن مطلقه مى تواند با استفاده از دارو كارى كند كه در مدت 30 روز دو طهر و سه حيض ببيند و اگر اين كار را كرد عده او تمام مى شود؟ و مى تواند با ديگرى ازدواج كند يا حتماً بايد به طور طبيعى سه حيض ببيند؟
ج ـ ملاك در تمام شدن عده طلاق اين است كه دوبار حيض شود و به محض اينكه حيض سوم را ديد، عده او تمام مى شود و مى تواند ازدواج كند و
(صفحه 406)
فرقى نمى كند كه به طور طبيعى سه بار حيض شود يا غيرطبيعى، بنابراين ممكن است زنى در مدت 30 روز پس از طلاق سه مرتبه حيض شود يعنى سه روز اول ماه عادت شود و بعد ده روز پاك شود و سپس سه روز ديگر حيض شود و بعد ده روز پاك شود و بعد دو مرتبه حيض شود كه به محض حيض شدن سوم، يعنى در مدت 27 روز عده او تمام شده و مى تواند ازدواج كند.
س 1075 ـ الف) زن و شوهرى با يكديگر اختلاف خانوادگى دارند، شوهر مى خواسته عروسى كند ولى زن به علت كراهت شديد و اختلافات موجود تمكين را منوط به پرداخت مهريه از سوى زوج كرده و مرد هم قادر به پرداخت مهريه نيست، با توجه به كراهت شديد زن و اين كه معلوم نيست اين ماجرا تا كى ادامه داشته باشد، چنانچه زن به دادگاه مراجعه و درخواست طلاق كند و در برابر طلاق از حقوق خود صرف نظر كند و زوج علاوه بر بذل حقوق زوجه تقاضاى مبلغ كلانى پول كند كه پرداخت آن در توان زوجه نيست حال با توجه به: 1 ـ كراهت شديد زن، 2 ـ وجود اختلافات عميق ميان زوجين، 3 ـ عدم استطاعت مرد براى پرداخت مهريه و استطاعت نداشتن زن براى پرداخت اين مبلغ كلان، 4 ـ احراز لجبازى زن و شوهر نسبت به هم، 5 ـ لزوم ماندن زن جوان در خانه پدر إلى الأبد و خوف فتنه و فساد وى، آيا موضوع از مصاديق عسر و حرج هست تا دادگاه بتواند مرد را مجبور به طلاق در برابر بذل مهريه و حقوق زوجه بكند؟ و در صورت ميسر نبودن اجبار زوج با اذن حاكم طلاق داده شود؟ يا مورد از مصاديق عسر و حرج به حساب نمى آيد؟
ب) آيا عسر و حرج مصاديق خاص دارد يا اين كه هر مسأله اى كه ادامه
|