جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 489)

چنين عملى كودك به چه كسى ملحق مى شود؟
ج ـ به طور كلى استفاده از تخمك زنى غير از زن انسان به هر جهت كه باشد، چه به طور مستقل در خارج رحم با نطفه مرد تلقيح شود و در رحم زن صاحب نطفه قرار گيرد و چه در داخل رحم تلقيح شود، فى نفسه اشكال شرعى ندارد و بچه ملحق به خانمى است كه از او متولد شده و شوهر آن خانم هم پدر بچه است. بلى اگر اين اعمال مستلزم فعل حرام باشد از اين جهت جايز نيست.

س 1285 ـ خانم شوهردارى است كه اولاددار نمى شود، به آنها پيشنهاد شده است كه از زن و شوهرى، با رضايت آنها نطفه و تخمك بگيرند، و در دستگاه بصورت جنين درآورند، و پس از چند روز آنرا توسط پزشك زن در رحم اين خانم قرار دهند و پس از رشد و زايمان او را شير دهد و بزرگش كنند كه بچه آنها باشد. آيا اصل اين عمل جايز است؟ و آيا بين اين بچه و اين زن و شوهر احكام فرزندى مترتب مى شود؟
ج ـ بطور كلى تلقيح نطفه شوهر به همسر خودش، اگر مستلزم مقدمات حرامى نباشد مانع شرعى ندارد و تمام احكام فرزندى بر او مترتب مى شود.
اما تلقيح نطفه غير، چنانچه مستلزم مقدمات حرام باشد، از قبيل: نگاه نامحرم و حتى پزشك زن به عورت آن خانم، مسلماً جايز نيست و اگر مستلزم حرام نباشد، به اينكه تلقيح توسط خود خانم يا شوهر او انجام شود، باز برخلاف احتياط و محل اشكال است. چون در باب نكاح و توالد و تناسل، حفظ انساب و عدم الحاق فرزند به غير، از اهم امور شرعى است و در اين جهت فرقى بين رضايت و عدم رضايت نيست و چنانچه عقيم بودن با معالجه مداوا نشود معلوم است مصلحت وى در بچه دار نشدن مى باشد و

(صفحه 490)

در هر حال اگر چنين كارى صورت گرفت بچه ملحق به صاحب نطفه است، و جارى شدن احكام مادرى نسبت به زنى كه بچه را در رحم خود بپروراند و پس از زايمان شير دهد مشكل است و بايد از جهت محرميت و ازدواج احتياط شود.

س 1286 ـ از نظر علمى هرگاه مردى فوت كند تا مدت محدودى مى توان نطفه او را به رحم زنى منتقل كرد و وى را بارور كرد.
الف) انتقال نطفه زوج پس از مرگ به رحم زوجه چه حكمى دارد؟
ب) احكام مربوط به والد را از نظر طهارت وارث و... بيان فرماييد:
ج ـ تزريق نطفه متوفى به زوجه او توسط بانوان ايرادى ندارد مگر اينكه مستلزم نظر به عورت غير باشد، و در هر حال در صورت تزريق، فرزند ملحق به صاحب نطفه (متوفى) و كليّه آثار ولد مترتب مى شود.

س 1287 ـ آيا جايز است تخمدان خانمى را به خانم ديگرى كه بچه دار نمى شود، منتقل كنند و اگر چنين كردند، بچه ملحق به كداميك از آنهاست؟
ج ـ اگر خارج كردن تخمدان، مستلزم عقيم شدن دائمى شود، جايز نمى باشد خصوصاً كه مستلزم كار حرامى باشد، ولى اگر تنها يك تخمدان زن را بردارند به صورتى كه ضرر براى دهنده نداشته باشد و مستلزم كار حرامى هم نباشد مانعى ندارد و در هر حال در صورت انتقال و جزء بدن خانم دوم شدن، بچه ملحق به خانم دوم مى شود.
(صفحه 491)

عناوين متفرقه



س 1288 ـ هنگامى كه نام مقدّس هر كدام از چهارده معصوم(عليهم السلام) برده مى شود كدام تعظيم و يا اداى احترام مناسب تر و جايز است؟
الف ـ فقط در دل به آنان احترام بورزيم؟
ب ـ در دل احترام بورزيم و سر را هم از ناحيه گردن خم كنيم؟
ج ـ هم در دل و هم با خم كردن بدن از ناحيه كمر اداى احترام كنيم؟
ج ـ احترام بايد بصورت متعارف وعملاً انجام گيرد و در هر ملّتى يا قومى به نحوى خاص انجام مى گيرد.

س 1289 ـ آيا خطبه البيان روايت صحيحى است؟
ج ـ مرحوم ميرزاى قمى در كتاب جامع الشتات بحث مفصّلى درباره اين خطبه دارد و خلاصه كلام ايشان اين است كه اين خطبه در كتابهاى معتبره وجود ندارد و در عين حال جملات متشابهه آن قابل توجيه است.

س 1290 ـ ادعيهو زيارات مفاتيح الجنان را آيا مى توان به قصد استحباب خواند؟
ج ـ كتاب شريف مفاتيح الجنان از كتابهاى معتبر و مورد اعتماد است و اكثر مطالب آن از منابع معتبره نقل شده و بيشتر آنها داراى سند معتبر است و كسانى كه قدرت تشخيص سند ندارند بهتر اين است كه آنها را به قصد
(صفحه 492)

رجاء ثواب بخوانند و خصوص قصد استحباب لزومى ندارد.

س 1291 ـ استماع راديوهاى بيگانه اگر موجب بدبينى به نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران شود چه حكمى دارد؟
ج ـ چون برنامه هاى راديو و تلويزيون بيگانه با هدف تخريب فرهنگ و اخلاق اسلامى مردم تهيه مى شود استماع و تماشاى آنها جايز نيست.

س 1292 ـ بردن نام مبارك حضرت صاحب الزمان(عج) به نام خاص آن حضرت در مجامع عمومى چه حكمى دارد؟
ج ـ مانعى ندارد.

س 1293 ـ نوشتن نام مبارك آن حضرت در كتب، كتيبه هاى مساجد و حرمها و كارهاى هنرى چگونه است؟
ج ـ مانعى ندارد.

س 1294 ـ حذف نام مبارك آن حضرت از كتب، ادعيه، كتيبه ها و پرده هاى موقوفه اماكن متبركه چه حكمى دارد؟
ج ـ اگر هتك حرمت باشد جايز نيست، والاّ اشكالى ندارد.

س 1295 ـ با توجه به اينكه دعاى ليلة القدر (فرج) «اللّهم كن لوليك الحجّة بن الحسن» از كتاب مصباح مرحوم شيخ كفعمى(ره)نقل گرديده است و در آن كتاب اين دعا به صورت «اللّهم كن لوليك محمد بن الحسن المهدى» مى باشد، خواندن دعا به شيوه مذكور در نسخه اصلى چگونه است؟
ج ـ صحيح است و مانعى ندارد.

س 1296 ـ بعضى از وعاظ در خطبه منبر مى گويند: «الذى سمّى فى السماء باحمد(صلى الله عليه وآله) »، منشأ و مدرك اين جمله چيست؟
ج ـ ظاهراً منشاء آن حديث شريف معراج است كه مرحوم فيض(ره) در كتاب وافى، ج 3، ابواب المواعظ، از ارشاد القلوب ديلمى(ره) و غيره نقل
(صفحه 493)

كرده است و در آن حديث وارد شده كه خداوند متعال به طور مكرر حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) را با نداى يا احمد يا احمد... خطاب فرموده است.

س 1297 ـ شخصى ادعاى ملاقات با امام زمان را مى كند و به نام سير و سلوك و تهذيب نفس راههايى را مطرح مى كند و زمانى را هم تعيين كرده كه مى گويد امام زمان(عج) در آن تاريخ ظهور خواهد كرد و معتقد است روايت كذب الوقاتون، ديگر باطل شده است، لطفاً نظر خود را در اين باره بيان كنيد.
ج ـ ما فعلاً موظف هستيم به تكليف خود در زمان غيبت كه فقهاى عظام براى ما معين مى كنند عمل كنيم و اين نوع كارها معمولاً انگيزه هاى مادى و گاهى سياسى دارد و كذب اين سخن تا وقتى كه او معين كرده روشن مى شود. لذا مؤمنين بايد مواظب اين توطئه ها باشند و در دامان اين افراد سودجو و مغرض نيافتند و دين و دنياى خود را تباه نسازند و از مؤمنين و شيعيان جدا نشوند كه منشأ فرقه بهائيت هم همين امور بوده است.

س 1298 ـ شخصى گفته است هركس غيبت مرا بكند من راضى هستم، آيا غيبتش جايز است؟
ج ـ خير، باز هم غيبت كردن او اشكال دارد، چون غيبت حق الناس محض نيست و در آيات و روايات از آن بطور مطلق نهى شده است.

س 1299 ـ شخصى قرائت نمازش درست نيست و مى تواند آن را تصحيح كند، ولى بجاى آن مشغول كارهاى مستحبى مثل خواندن قرآن و دعا مى شود، آيا صحيح است؟
ج ـ در فرض سؤال لازم است قرائتش را تصحيح كند و ثواب داشتن عمل مستحبى در وقتى كه قدرت بر يادگيرى واجب دارد، مشكل است.

س 1300 ـ از چه طريقى مى توان اسماء مباركه را از بين برد؟
ج ـ هر طريقى كه موجب بى احترامى و هتك حرمت نباشد، مانعى ندارد.