(صفحه 70)
ـ مسأله 2314 ـ و نيز در جامع المسائل جلد اول ـ مسأله 35 ـ ذكر گرديده است. ولى رشد در مقابله سفه بكار مى رود و در مورد كسى گفته مى شود كه مصلحت امور مربوط به خود را تشخيص دهد.
س 39 ـ آيا كسى كه بالغ شد رشيد هم هست؟ و آيا كسى كه حكم رشد او صادر شده لزوماً بالغ هم هست؟
ج ـ خير، ملازمه اى بين بلوغ و رشد وجود ندارد بلكه ممكن است كسى بالغ باشد ولى رشيد نباشد و يا رشيد باشد ولى بالغ نباشد.
س 40 ـ از آنجا كه در عرف قانون حقوقى كشور ما و بسيارى از كشورهاى جهان سن رشد متعاملين براى ذكور و اناث 18 سال شمسى تمام دانسته شده، همينطور درقوانين جزايى كشور ما و اكثر كشورها اطفال كسانى هستند كه بين 6 سال تمام و 18 سال تمام سن دارند و بايد طبق قانون در دادگاه اطفال به جرائم آنها رسيدگى شود:
1 ـ آيا حاكم شرع در محاكم قضايى مى تواند در احكام كيفرى اين افراد كه از نظر شرعى بالغند ولى زير سن قانونى 18 سال هستند تخفيفاتى قائل شود؟
2 ـ اگر جواب منفى است، با توجه به اينكه در اكثر كشورهاى جهان براى بزهكاران زير سن 18 سال رژيم حقوقى و كيفرى خاصى اعمال مى شود كه بيشتر مبتنى بر اقدامات تأمينى و تربيتى است و اين امر به عنوان عرف قانونى در سطح بين المللى شناخته شده است; آيا حاكم شرع مى تواند با توجه به عناوين ثانويه (پيشگيرى از وهن اسلام و نظام اسلامى و نيز جلوگيرى از بهانه جويى سازمانهاى بين المللى و معاندين اسلام و نظام اسلامى و به منظور عمل اجمالى به تعهدات بين المللى) در بعضى از مجازاتهاى اين دسته تخفيف قائل شود؟
(صفحه 71)
3 ـ آيا در موارد مذكور بين پسر و دختر تفاوتى وجود دارد؟
4 ـ آيا در موارد مذكور بين حدود و قصاص تفاوتى وجود دارد؟
ج ـ در جواب سؤال فوق بايد به نكات ذيل توجه شود:
الف: بلوغ شرعى همان است كه در كتب فقهيه مقرر شده (تمام شدن پانزده سال قمرى در پسر و نه سال قمرى در دختر) كه همين مطلب در قانون مدنى نيز تصريح شده است.
ب: در تمام مسائل كيفرى افرادى كه به سن مذكور رسيده اند مانند ديگران داراى مسؤوليت كيفرى مى باشند و غير از جنون رافعى براى مسؤوليت آنان نيست. مگر در موراد استثنايى.
ج: بهانه هاى مذكور در سؤال رافع احكام شرعى نخواهد بود. هرگاه اجراى حكمى مستلزم مفسده اعظم باشد، طبق موازين مى توان اجراى حكم را موقتاً با تشخيص حاكم شرع به تأخير انداخت.
د: شرايط رشد اختصاصى به مسائل مالى دارد (فان آنستم منهم رشداً) و ربطى به مسائل كيفرى ندارد.
هـ : در امور فوق الذكر فرقى بين حدود و قصاص و يا پسر ودختر چنانچه واجد ساير شرايط باشند نخواهد بود.
(صفحه 72)
طهارات و نجاسات
س 41 ـ بند لباس نجس شده است آيا آفتاب آن را پاك مى كند؟
ج ـ آفتاب آن را پاك نمى كند.
س 42 ـ آفتاب اگر به وسيله آئينه به جاى نجس بتابد و منعكس شود، آيا پاك كننده است؟
ج ـ خير، پاك كننده نيست.
س 43 ـ آيا تغيير بو يا رنگ يا طعم آب، موجب مضاف شدن آب مى شود؟
ج ـ خير، تغيير از جهت امور مذكوره موجب مضاف شدن آب نمى شود، بلى اگر چيزى كه با آب مخلوط مى شود بقدرى باشد كه عرفاً به آن آب گفته نشود مضاف مى شود، مانند شربت و دوغ و چاى و امثال اينها.
س 44 ـ اگر رنگ و بو و طعم آب كرى كه نجس بوده است، به وسيله مواد شيميايى، از بين برود، آيا پاك مى شود؟
ج ـ خير، پاك نمى شود.
س 45 ـ شركتى در نظر دارد فاضلابهاى ناشى از خط توليد نوشابه (شامل آبهاى شستشو و آبكشى كف سالنها و دستگاهها) را به همراه فاضلابهاى
(صفحه 73)
بهداشتى (ناشى از حمامها و دستشويى ها) را تصفيه كند، در تصفيه خانه جريان مخلوط فاضلاب صنعتى و انسانى مراحل مختلف را طى مى كند و در مرحله اصلى تبديل به حالتى خواهد شد كه با حالت اوليه فاضلاب تصفيه نشده كاملاً متفاوت است و مايعى ايجاد مى شود كه حالت آب مضاف را دارد. در ادامه خط تصفيه با جداسازى مايع مذكور دو فاز ايجاد مى شود كه يك فاز آن كاملاً زلال و شبيه آب معمولى بدون رنگ و بو و بدون آثار آلودگى است و فاز ديگر آن تغليظ شده به اول تصفيه خانه برگشت داده مى شود، چنانچه آب خروجى از تصفيه خانه داراى مشخصات ظاهرى آب معمولى باشد آيا پاك است يا خير؟ و در صورت منفى بودن پاسخ آيا اتصال آن با آب جارى يا كر و باران مى تواند حكم بر پاكى كل آن بدهد؟
ج ـ در فرض سؤال كه آب تصفيه شده عرفاً آب معمولى محسوب مى شود با توجه به اينكه قبلاً مضاف و ظاهراً نجس بوده است اگر به كر يا جارى متصل شود يا باران بر آن ببارد پاك مى شود ولى بنابر احتياط واجب بايد آب باران يا كر يا جارى با آن مخلوط گردد، همانگونه كه در مسأله 56 توضيح المسائل بيان شده است.
س 46 ـ استفاده از آب تصفيه شده فاضلاب، جهت فضاى سبز و زراعت وامثال آن چگونه است؟ از جهت طهارت وظيفه چيست؟
ج ـ استفاده از آب مزبور براى فضاى سبز و غيره مانعى ندارد و اگر يقين به نجاست آن دارند، چنانچه آب جارى يا لوله به آن متصل كنند و با آن مخلوط كنند، پاك مى شود و همينطور است اگر باران به آن ببارد.
س 47 ـ آبهايى كه در جوى كوچه و خيابان روان است و معمولاً از فاضلاب منازل و لباسشويى خانه ها جارى است، پاك است يا خير؟
(صفحه 74)
ج ـ چنانچه يقين به نجاست آنها نباشد، محكوم به طهارت و پاك است.
س 48 ـ حوض سيمانى و موزاييكى كه آب آن از كر كمتر بوده و سگ از آن آب خورده است آيا جهت تطهير، خاك مال كردن لازم است؟
ج ـ خير، خاك مال كردن لازم نيست و مثل چيزهاى نجس ديگر تطهير مى شود.
س 49 ـ اگر سگ پشت ظرف را ليسيده باشد آيا خاك مال كردن لازم است؟
ج ـ لازم نيست.
س 50 ـ اگر آب دهان سگ روى فرش و لباس ريخته و يا چنانچه به گوشت ودنبه زبان زده است و مقدارى از آنها را خورده است، آيا جهت تطهير مثل ظرف، خاك مال كردن آنها لازم است؟
ج ـ در غير ظروف، خاك مال كردن لازم نيست و غيرظرف، هر چه باشد، مثل چيزهاى نجس ديگر با آب پاك مى شود.
س 51 ـ در تطهير لباس و امثال آن، فرموده ايد: بايد غساله آن با فشار دادن خارج شود، سؤال اين است كه اگر غساله خودبخود و بدون فشار خارج شود، (مثل اينكه آن را از آب درآورند و روى بند بيندازند، تا كم كم غساله خارج شود) آياكفايت مى كند؟
ج ـ خروج خودبخود، كفايت نمى كند.
س 52 ـ اينكه فرموده ايد: لباس و فرش و امثال آن را كه نجس شده، بايد فشار دهند تا غساله آن خارج شود، آيا بايد خارج از آب فشار داد؟ يا اگر داخل آب فشار دهند، يا پامال كنند كفايت مى كند؟
ج ـ داخل آب هم به هر نحوى فشار دهند، يا طورى حركت دهند كه غساله آن خارج شود كفايت مى كند.
|