جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه جامع المسائل
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 140)

شك او شك بعد از محل است.

س 285 ـ آياكثيرالشك، در نمازهاى دو ركعتى و سه ركعتى هم نبايد به شك خود اعتنا كند؟ در نمازهاى چهار ركعتى كه شك او در 1 و 2 است چطور؟
ج ـ بلى كثيرالشك نبايد اعتنا كند و فرقى بين نمازها و شك در 1 و 2 و غيره نيست.

س 286 ـ شخصى در اثناى نماز، شك در صحت نماز خود مى كند و آنرا رها كرده و بلافاصله و بدون انجام كارى كه نماز را باطل مى كند، مجدداً نماز ديگرى شروع مى كند، آيا نمازش صحيح است و آيا در اين مسأله فرقى بين اول نماز يا وسط آن وجود دارد؟
ج ـ اولاً به صرف شك، قطع نماز جايز نمى شود بلكه لازم است مسائل شكيات را بطوريكه در توضيح المسائل بيان شده، ياد بگيرند و در هنگام عروض شك طبق آنها عمل كنند. و ثانياً نيت قطع، بدون انجام كارى كه موجب بطلان نماز شود، نمازگزار را از نمازى كه مشغول بوده خارج نمى كند لذا در مواردى كه مى خواهند نمازى را رها كنند و نماز ديگرى را شروع كنند بايد منافى انجام دهند، مثلاً حرف بزنند يا پشت به قبله كنند، پس از آن به نماز ديگرى مشغول شوند و در اين مسأله فرقى بين نماز جماعت و فرادى و اول و وسط نماز نيست.

س 287 ـ اگر كسى به خيال اين كه به ركوع امام مى رسد اقتدا كرد ولى به ركوع نرسيد سپس نماز را قطع كرد و بدون انجام دادن كارى كه نماز را باطل مى كند مجدداً تكبيرة الاحرام گفت و نماز را به جماعت يا فرادى خواند وظيفه اش چيست؟
ج ـ درفرض سؤال بايد نماز را اعاده كند وفرقى بين جماعت و فرادا نيست.
(صفحه 141)

احكام مسجد



س 288 ـ آيا جايز است زمين وقفى را اجاره كنند و مسجد قرار دهند؟
ج ـ مانعى ندارد و اگر به صورتى بسازند كه عرفاً به آن مسجد بگويند، ظاهراً در مدت اجاره حكم مسجد را دارد.

س 289 ـ آيا صحيح است كه زمينى را براى مدت طولانى اجاره كرد و مسجد قرارداد و بر فرض صحت آيا احكام مسجد بر آن حمل مى شود؟
ج ـ اجاره كردن زمين به قصد ساختن نمازخانه اشكال ندارد و چنانچه عرفاً به آن مسجد بگويند، ظاهراً در مدت اجاره احكام مسجد بر آن جارى است. و فرقى بين اجاره طويل المدة و غيره نمى باشد.

س 290 ـ مسجدى در كنار خيابان واقع شده و قرار است كه خيابان تعريض شود، آيا تخريب قسمتى از مسجد جايز است؟
ج ـ تخريب مسجد به هيچ وجه جايز نمى باشد و نمى توان مسجد را از مسجد بودن خارج كرد، مگر اينكه ضرورت ايجاب كند و مصلحت عامه مسلمين اقتضاى تخريب كند كه در اين صورت با اذن مجتهد جامع الشرايط مانعى ندارد.
(صفحه 142)


س 291 ـ قبرستانى قديمى وجود دارد كه ديگر كسى را آنجا دفن نمى كنند، آيا جايز است آنجا مسجد بنا كنند؟ و بر فرض اينكه مسجدى روى آن ساخته باشند، آيا نماز خواندن در آن صحيح است؟
ج ـ اگر محرز باشد كه قبرستان، وقف دفن اموات شده است، ساختن مسجد در آنجا جايز نيست و بر فرض هم كه ساختمانى به اسم مسجد روى آن بسازند مسجد نمى شود و احكام مسجد را پيدا نمى كند، ولى نماز خواندن در آن مانعى ندارد و باطل نمى باشد، اما ثواب نماز در مسجد را ندارد.

س 292 ـ شخصى در ملك خودش مسجدى بنا كرده و بيشتر مخارج ساختمانى آن را متحمل شده و توليت آن را با خودش قرار داده است. شخصى كه به نظر او صلاحيت ندارد، بدون اجازه او در آن مسجد اقامه جماعت مى كند، نماز چنين امام و مأمومينى كه با او نماز مى خوانند چه حكمى دارد؟ و آيا بانى و متولى مسجد مى تواند از امامت او جلوگيرى كند و ديگرى را بياورد؟
ج ـ چنانچه مأمومين امام جماعت را عادل بدانند و به او اقتدا كنند، نمازشان صحيح است و امامت و نماز خواندن در مسجد نيازى به اذن بانى مسجد ندارد و هيچ كس حق ممانعت از اقامه نماز در مسجد را ندارد، امام جماعت باشد يا غير امام.

س 293 ـ شخصى چند سال قبل مسجدى در زمين خود ساخته و در آن نماز جماعت و غيره انجام شده است، فعلاً جمعيت زياد شده و مسجد نياز به توسعه دارد، ولى بانى اوليه كه خود را متولى مسجد مى داند ممانعت مى كند و مى گويد: چون سند زمين مسجد به نام من است اجازه نمى دهم، آيا شرعاً
(صفحه 143)

حق ممانعت دارد؟
ج ـ در فرض سؤال كه وقف محقق شده و به تصرف درآمده است، واقف ديگر اختيارى در آن ندارد و بودن سند زمين مسجد به نام او موجب حق و داشتن اختيار براى او نمى شود و درموردى كه توسعه و بازسازى مسجد ضرورت دارد تخريب وتوسعه اشكال ندارد، بلكه ممدوح و ثواب دارد و واقف حق جلوگيرى ندارد.

س 294 ـ شخصى در مسجد جهت نماز جماعت جا گرفته و بيرون رفته است و تا هنگام اقامه جماعت رجوع نكرده است، آيا به محض منعقد شدن نماز جماعت حق او از آن مكان ساقط مى شود و ديگرى مى تواند جاى او را تصرف كند؟
ج ـ بعد از منعقد شدن جماعت احتياط آن است كه تا امام به ركوع ركعت اول نرفته جاى او را اشغال نكنند، بلى اگر در صف اول جا گرفته و صبركردن تا ركوع اول موجب اختلال در اتصال صفوف شود، در اين صورت صبر كردن لازم نيست.

س 295 ـ گذاشتن عَلَم در مساجد در حالى كه داراى مجسمه هايى از قبيل كبوتر و طاووس و مانند آن است چه حكمى دارد؟ و خريد و فروش اين عَلَم و نماز خواندن در برابر آن با مجسمه هايى كه دارد چه حكمى دارد؟
ج ـ خريد و فروش و نگهدارى مجسمه مكروه مى باشد و نماز خواندن مقابل آن نيز مكروه است، مگر روى آن را بپوشانند.

س 296 ـ با توجه به اينكه طبق مقررات نظام اسلامى اماكن عمومى مانند مسجد هم بايد وجوه مربوط به آب و برق را بپردازند و مسأله آب چون در اختيار بخش خصوصى مى باشد و نظر به اينكه مساجد بطور معمول بويژه
(صفحه 144)

آنها كه موقوفات ندارند در پرداخت بهاى آب مشكل دارند; بفرماييد:
اولاً: آيا خلاف مقررات دولت اسلامى عمل كردن جايز است؟
ثانياً: در فرضى كه مساجد موقوفه نداشته باشند و يا به اندازه كافى نباشد، حكم كسانى كه از آب مسجد استفاده مى كنند چيست؟ و آيا بايد به اندازه مصرف به مسجد كمك كنند؟
ثالثاً: چنانچه بعضى از افراد وجوه آب و مانند آن را بپردازند از ديگران ساقط مى شود؟
ج ـ اولاً: عمل كردن برخلاف مقررات جمهورى اسلامى جايز نيست.
ثانياً: در فرض مذكور كسانى كه با آب مسجد وضو مى گيرند، بايد نيّت داشته باشند كه پول آب را به مقدارى كه مصرف مى كنند بدهند و اگر بدانند كسى پول آب را نمى دهد و خودشان نيز نيّت پرداخت پول آب را نداشته باشند، وضوى آنان صحيح نيست.
ثالثاً: بلى از عهده ديگران ساقط مى شود.


س 297 ـ اهالى محله اى زمينى را خريدارى كرده و زيرزمينى به عنوان مسجد در آن احداث كرده اند و پس از چند سال اقامه نماز در آن زيرزمين، طبقه فوقانى آن را تكميل كرده و چند سالى هم در طبقه بالا نماز خوانده اند وزيرزمين مسجد را به عنوان انبارى به كسى اجاره داده اند و اجاره آن را گرفته صرف مسجد كرده اند، آيا با گذشت چند سال اقامه نماز در آن محل و با توجه به اينكه مسجد متولى خاصى نداشته، مى شود گفت اين ساختمان حكم مسجد را دارد و احكام مسجد بر آن مترتب مى شود؟ و نيز آيا اجاره دادن طبقه تحتانى آن جايز است؟
و ضمناً مبالغى كه از طريق اخذ اجاره صرف ساختمان مسجد شده چه حكمى