(صفحه 147)
ج ـ در فرض سؤال نمازش بصورت فرادى صحيح است و مى تواند آنرا بطور فرادى تمام كند و اگر بخواهد به جماعت بخواند عدول به نافله كند و پس از تمام كردن آن اقتدا كند يا آنرا قطع كند و پس از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند (مثل حرف زدن يا پشت به قبله كردن) اقتدا كند.
س 302 ـ آيا اقتدا كردن، قبل از رفتن امام به ركوع اشكال دارد؟
ج ـ اگر كسى بخواهد در ركعت اوّل يا دوّم در حال رفتن امام به ركوع اقتدا كند اشكال ندارد اما اگر بخواهد در ركعت سوم يا چهارم اقتدا كند و مى داند اگر قبل از به ركوع رفتن امام اقتدا كند فرصت خواندن لااقل حمد راندارد بنابر احتياط واجب صبر كند، وقتى امام به ركوع رسيد اقتدا كند.
س 303 ـ شخصى بعد از سر برداشتن از ركوع شك مى كند كه آيا به ركوع امام جماعت رسيده است يا نه، وظيفه اش چيست؟
ج ـ چنانچه در حال ركوع توجه داشته و يقين به درك ركوع امام داشته است به شك خود اعتنا نكند، امّا اگر غافل بوده احتياطاً نمازش را به جماعت تمام كند و دوباره بخواند.
س 304 ـ شخصى در ركعت آخر نماز جماعت، در حالى كه امام جماعت مشغول تشهد است رسيده، آيا راهى براى درك ثواب نماز جماعت براى او وجود دارد؟
ج ـ بلى مى تواند ثواب جماعت را درك كند و راه آن به اين صورت است كه نيت نماز جماعت كند و تكبيرة الاحرام را به قصد اقتدا بگويد و در صف جماعت بنشيند و تشهد را همراه جماعت بخواند (و در اين حالت تجافى لازم نيست) ولى سلام نماز را ندهد بلكه صبر كند همين كه امام سلام خود را داد برخيزد و بدون اينكه مجدّداً نيت و تكبيرة الاحرام بگويد، نماز خود
(صفحه 148)
را از اول حمد بخواند كه در اين صورت ثواب جماعت را درك مى كند.
س 305 ـ ساختمانى داراى چندين طبقه است، اگر در طبقه اوّل نماز جماعت برقرار شود اقتدا در طبقات بالا چه حكمى دارد؟
ج ـ در صحت اقتدا وحدت اجتماع و اتصال صفوف معتبر است. لذا اگر طبقات فوقانى زياد مرتفع نباشد و اتصال صفوف و وحدت عرفى صدق كند اقتدا صحيح و در غير اين صورت صحيح نيست.
س 306 ـ اگر در صف اوّل جماعت دو بچه مميز اقتدا كنند آيا اتصال بهم مى خورد؟
ج ـ اگر علم به بطلان نماز آنها نداشته باشيد اتصال بهم نمى خورد.
س 307 ـ در صف اول نماز جماعت، يك نفر به طور فرادى نماز مى خواند، آيا اتصال بهم مى خورد و صدق حائل مى كند؟
ج ـ يك نفر معمولا مانع اتصال و بهم خوردن اتصال صف نمى شود، بلى اگر مانع ديدن امام يا مأمومى كه امام را مى بيند بشود صدق حائل مى كند و مانع مى شود.
س 308 ـ آيا صحيح است در نماز جماعت حائل بين زنان و مردان ديوار نازك آجرى يا آلومينيومى ثابت باشد؟
ج ـ چنانچه وحدت جماعت و وحدت مكان نماز به هم نخورد و بطورى باشد كه زنان از احوال امام اطلاع پيدا كنند تا بتوانند از او تبعيّت كنند، مانعى ندارد.
س 309 ـ شخصى چشم خود را عمل كرده و نمى تواند سجده طولانى انجام دهد آيا مى تواند در نماز جماعت شركت كند و كمى زودتر از امام سر از سجده بردارد؟ يا اينكه مقدارى بعد از امام صبر كند، بعد به سجده برود و همراه امام
(صفحه 149)
سر از سجده بردارد، تا سجده او طولانى نشود؟
ج ـ زودتر از امام سر از سجده برداشتن جايز نيست بلى مى تواند كمى بعد از امام به سجده رود و همراه امام سر از سجده بردارد.
س 310 ـ اگر مأموم به ركوع رفت و متوجه شد كه امام اشتباهاً مشغول قنوت شده، وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض سؤال واجب است از ركوع برگردد بايستد، ولى قنوت نخواند و مجددّاً با امام به ركوع برگردد و چون زيادى ركوع به قصد متابعت انجام مى شود، موجب بطلان نماز نمى شود.
س 311 ـ اگر مأموم بفهمد امام بعد از تكبيرة الاحرام به ركوع رفته و حمد را فراموش كرده، وظيفه او چيست؟
ج ـ اگر قبل از ركوع متوجه شود، بايد نيت فرادى كند و حمد و سوره را بخواند و نماز خود را تمام كند، اما اگر در ركوع متوجه شود، نماز خود را به صورت جماعت تمام كند و احتياط مستحب آن است كه نماز را اعاده كند.
س 312 ـ اگر امام جماعت مقدارى از سوره را فراموش كند و به ركوع برود وظيفه مأمومين كه متوجه مى شوند چيست؟
ج ـ اگر مأموم بعد از رفتن به ركوع متوجه شود نماز او صحيح است اما اگر قبل از ركوع متوجه شود بايد نيّت فرادى كند و قسمتى را كه امام فراموش كرده خودش بخواند و به صورت فرادى نماز را تمام كند.
س 313 ـ اگر مأموم در ركعت دوّم اشتباهاً قبل از قنوت به ركوع برود و بعد متوجه شود كه امام مشغول قنوت است وظيفه اش چيست؟
ج ـ در فرض سؤال بايد بلند شود و قنوت را همراه امام بخواند و بعد همراه امام به ركوع برود كه در اين صورت چون زيادى ركن به قصد تبعيت از امام
(صفحه 150)
انجام شده ضررى به صحت نماز نمى زند و نماز او صحيح است.
س 314 ـ فرموده ايد: اگر مأموم پيش از امام سر از ركوع يا سجده بردارد بايد به ركوع يا سجده برگردد و زياد شدن ركوع يا سجده نماز را باطل نمى كند، بفرماييد آيا براى زيادى ركوع يا سجده، سجده سهو لازم مى شود؟
ج ـ مورد سؤال از موارد سجده سهو نيست و همينطور است ساير مواردى كه در نماز جماعت چيزى به قصد تبعيت زياد مى شود و موارد سجده سهو همان است كه در توضيح المسائل بيان شده است; بلى در آن موارد فرقى بين نماز جماعت و فرادا نيست.
س 315 ـ خانمى خانه دار است و امكان يادگيرى صحيح حمد و سوره برايش فراهم نيست ولى مى تواند در نماز جماعت شركت كند، اما شوهرش اجازه نمى دهد، آيا بايد از او اطاعت كند يا مى تواند بدون اجازه او در نماز جماعت شركت كند؟
ج ـ فرض مورد سؤال گرچه بعيد است ولى در صورت وجود، و عدم امكان يادگيرى و صحيح خواندن، احتياط اين است كه نماز را به جماعت بخواند و در اين مورد اطاعت از شوهر لازم نيست.
س 316 ـ اگر امام جماعت در اثناى نماز متوجه شود كه نمازش باطل است، وظيفه اش چيست؟ و در صورت لزوم رها كردن، اگر خجالت بكشد، آيا جايز است نماز را صورتاً ادامه دهد؟
ج ـ در فرض سؤال نماز را رها كند و در صورت امكان يك نفر از مأمومين واجد شرايط امامت را بجاى خود قرار دهد تا او نماز را به جماعت ادامه دهد والا به مأمومين اطلاع دهد تا آنها نماز خود را بطور فرادى ادامه داده و تمام كنند و ادامه نماز برخلاف احتياط وجوبى است و خجالت وظيفه و
(صفحه 151)
حكم شرعى را تغيير نمى دهد، لذا لازم است ولو با گرفتن دستمال در بينى خود به بهانه اينكه خون دماغ شده، نماز را رها كند و از جماعت خارج شود، هر چند كه اگر نماز را صورتاً ادامه دهد، نماز مأمومين باطل نمى شود و در اين صورت لازم نيست به آنها اطلاع دهد.
س 317 ـ شخصى مبتلا به درد پا و زانو است لذا در نماز جماعت كه شركت مى كند بين دو سجده بصورت نيم خيز تكبير مى گويد و مجدّداً با امام به سجده مى رود، آيا شركت او در جماعت اشكال دارد؟
ج ـ چنانچه نشستن براى او مطلقاً (يعنى چه در جماعت چه فرادى) مشقت دارد، شركت او در جماعت اشكال ندارد. بلى اگر به طور فرادى بتواند بين دو سجده بنشيند بايد نماز را فرادى بخواند.
س 318 ـ اين جانب امام جماعت را عادل نمى دانم و به او اقتدا نمى كنم، آيا جايز است به ديگران بگويم و آنها را از بى عدالتى او آگاه كنم؟
ج ـ خير، جايز نيست; بلكه غيبت مى شود و حرام است.
س 319 ـ شخصى از طرف مراجع نمايندگى و اجازه در امور حسبيه دارد، آيا همين اجازه دليل بر عدالت او مى شود و مى توانم به او اقتدا كرد؟
ج ـ در نماز جماعت مأمومين بايد اطمينان به عدالت امام جماعت پيدا كنند، لذا اگر فردى از اين اجازه اطمينان به عدالت آن فرد پيدا كرد مى تواند به او اقتدا كند والاّ تا وقتى مطمئن نشده نمى تواند اقتدا كند. و صِرف اجازه و نمايندگى دليل عدالت و عادل بودن شخص نمى شود.
س 320 ـ اين جانب خود را عادل نمى دانم، آيا مى توان امام جماعت شوم؟
ج ـ يكى از شرايط امام جماعت عدالت است، ولى همين كه مأمومين شما را عادل بدانند مى توانيد امام جماعت شويد و نماز صحيح است اما بايد
|