(صفحه 193)
براى محاسبه خمس از زمان فروش ملاك است، يا وقت وصول پول؟
ج ـ پس از وصول پول و نقد شدن چك محاسبه كند.
س 433 ـ مقدارى قند و برنج و مبلغى پول براى عزادارى محرم جمع شده و زياد آمده كه در سال آينده مصرف مى شود، آيا خمس آنها واجب است؟
ج ـ خمس به آنها تعلق نمى گيرد.
س 434 ـ در بسيارى موارد از جمله مسائل خمس فرموده ايد (در حد شأن) لطفاً بفرماييد معناى شأن و ملاك آن چيست؟
ج ـ در اين موارد «شأن» به معناى موقعيت و حاجت و نياز است. و حد شأن يعنى به اندازه موقعيت و حاجت. و اين معنا نسبت به افراد و جامعه اى كه در آن زندگى مى كنند متفاوت است و ملاك تشخيص آن عرف است. مثلاً اگر كسى به شخصى چيزى اهداء كند كه در عرف بى مورد و اسراف محسوب شود به طورى كه دهنده را ملامت كنند، گفته مى شود هديه دادن در حد شأن او نيست.
س 435 ـ شخصى در سال گذشته مقدار صد كيلو برنج در منزل داشته كه آخر سال خمسى زياد آمده بود و خمس آن را پرداخت و در سال جارى آنها را مصرف كرد و از درآمد سال برنج خريده كه در آخر سال خمسى، همان مقدار برنج عوض آنها موجود است، آيا بايد خمس اينها را هم بدهد؟
ج ـ خمس اين مقدار كه عوض برنجهاى مخمس است واجب نيست.
س 436 ـ اين جانب سال گذشته در اوّل سال خمسى خود مبلغ يكصد هزار تومان پول مخمس در بانك داشتم. در سال جارى اين پول را به تدريج صرف مايحتاج منزل كردم. ولى در آخر سال جارى، از درآمد امسال همان مبلغ را مجدداً در بانك گذاشتم. بفرماييد آيا بايد خمس اين مبلغ را هم
(صفحه 194)
بدهم؟
ج ـ در فرض سؤال كه در حقيقت اين مبلغ فاضل مؤونه نيست، خمس به آن تعلق نمى گيرد.
س 437 ـ كشاورزى كه سال خمسى داشته مقدارى از محصول كشاورزى خود را براى بذر كنار مى گذارد و مقدارى هم از بازار تهيه مى كند، آيا پس از رسيدن سال خمسى، خمس به آنها تعلق مى گيرد؟ و آيا در تعلق خمس فرقى بين دو صورت مى باشد؟ و نيز آيا قيمت خريد را بايد حساب كند يا قيمت روز محاسبه را؟
ج ـ در فرض مذكور بايد خمس بذر به قيمت فعلى پرداخت شود و در تعلق خمس فرقى بين دو صورت نمى باشد.
س 438 ـ در صندوق ذخيره فرهنگيان ماهانه 5% از حقوق كارمندان كسر مى كنند و دولت هم به همين مقدار اضافه مى نمايد و اين صندوق فعاليت اقتصادى داشته و سود آن نيز به اين مبلغ افزوده مى شود و در پايان مدت خدمت كليه پول و سود ده ساله را به كارمند مى دهند، سؤال اين است كه اين سود و اصل پول كسر شده و پولى كه دولت مى دهد، خمس دارد يا خير؟
ج ـ در فرض سؤال كه پول پس انداز مال شما است، به طورى كه هر زمان بخواهيد مى توانيد آن را وصول كنيد، خمس دارد و بايد آخر هر سال خمس هر مقدار اضافه شده و سود آن را بدهيد.
س 439 ـ پولى كه براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده، آيا مشمول خمس مى باشد؟
ج ـ چنانچه حجة الاسلام قبلاً بر او استقرار پيدا نكرده باشد لازم است خمس آن را بپردازد.
(صفحه 195)
س 440 ـ شخصى قبرى براى خود خريده است، آيا بايد خمس آن را بدهد؟ و اگر در سال خريد فوت كند، آيا بايد خمس پول خريد را از تركه او بدهند؟
ج ـ اگر قبر را خريده و مالك آن شده است بايد خمس آن را به قيمت فعلى بدهد و اگر هم در سال خريد فوت كرد بايد خمس آن را به قيمت فعلى آن از تركه او بدهند. اما اگر قبر را نخريده و مالك آن نيست، بلكه مبلغى از درآمد سال به منظور اولويت يافتن جهت دفن داده است (كه نوعاً اين گونه است) در اين صورت خمس ندارد.
س 441 ـ شخصى در طول دو سال قالى بافته و خمس سرمايه قالى را داده است و در اثر كسادى بازار، قالى را نفروخته و فعلاً به فروش رفته است، آيا بايد خمس پول فروش قالى را بلافاصله بدهد؟
ج ـ در فرض سؤال كه قالى فروش نرفته است، وقتى فروش رفت و مزد بافت به دستش رسيد تا يك سال مهلت دارد كه اگر در ضمن سال، خرج مايحتاج خود كرد خمس ندارد، اما اگر چيزى از آن ماند و سال بر آن گذشت بايد خمس آن را بدهد.
س 442 ـ كاسبى تمام اجناس خود را نسيه مى خرد و بعد از فروش دين خود را اداء مى كند، گاهى پرداخت بدهى او به سال خمسى آينده مى افتد به اين معنى كه سر سال خمسى مقدارى پول دارد كه بايد بدهى خود را با آن در سال آينده بدهد، آيا مبلغى كه از فروش كالاى نسيه اى بدست آمد. خمس تعلق مى گيرد؟ و آيا عين اجناس باقى مانده خمس دارد؟
ج ـ اين فرد سر سال خمسى بايد درآمد سال خود را محاسبه كند و خمس آنچه زياد آمده بپردازد اما اگر عين جنسى را كه نسيه خريده موجود است يا پول آن موجود است كه بايد به صاحبش بدهد، خمس به آن تعلق
(صفحه 196)
نمى گيرد.
س 443 ـ اگر سفيه و مجنون، مالك پولى شوند كه بايد خمس آن داده شود وظيفه چيست؟
ج ـ اگر سفيه يا مجنون از هنگام بلوغ سفيه يا مجنون بوده اند، بايد ولىّ آنها خمس اموال آنها را بپردازد و اگر بعد از بلوغ سفيه يا مجنون شده اند بايد با اجازه حاكم شرع خمس اموال آنها را بپردازند. بلى مجنون ادوارى خودش در زمان بهبودى مكلف است و بايد به وظيفه اش عمل كند و خمس مالش را بدهد.
س 444 ـ اگر ولىّ طفل مقلد مجتهدى باشد كه خمس هديه را واجب نمى داند آيا پرداخت خمس هديه اى كه به بچه داده شده بر ولىّ واجب است؟
ج ـ واجب نيست، بلكه وقتى طفل به حدّ بلوغ رسيد طبق نظر مرجع تقليد خودش عمل كند.
س 445 ـ شخصى اجير شده كه نماز و روزه قضايى انجام دهد و مقدارى از نماز و روزه ها انجام نشده و سال خمسى او رسيده است، آيا بايد خمس پولى را كه مانده بدهد؟
ج ـ به مقدارى كه انجام داده و اجرتش موجود است خمس تعلق مى گيرد، و اما آنچه را به جا نياورده پولش خمس ندارد.
س 446 ـ شخصى وصيت كرده موجودى و اموالش را به يكى از بستگانش بدهند، آيا پس از اخذ مال بايد خمس آن را بدهد يا اينكه مال مأخوذ حكم ارث را دارد؟
ج ـ آنچه طبق وصيت به انسان مى رسد حكم ارث را ندارد و احتياط واجب آن است كه اگر از مؤونه زياد بيايد خمس آن را بپردازد.
(صفحه 197)
س 447 ـ شخصى مبلغى از سيد فقيرى طلبكار است، آيا جايز است طلب خود را از بابت خمس حساب كند؟
ج ـ به نظر اينجانب سهم سادات به احتياط واجب بايد با اجازه مجتهد جامع الشرايط پرداخت شود لذا در مورد سؤال با استجازه مى تواند حساب كند.
س 448 ـ آيا اجازه مى فرمائيد كه مقلّدين حضرتعالى وجوه شرعيّه خويش را به روحانيّونى كه در منطقه هستند يا با حوزه علميّه قم ارتباط دارند و مدّعى هستند كه آن وجوه را به حوزه علميّه مى رسانند پرداخت كنند؟
ج ـ لازم است وجوه شرعيه را جهت حفظ و اداره حوزه هاى علميه براى اينجانب ارسال كنيد، و يا به نمايندگان اينجانب كه اجازه كتبى دارند و قبض اينجانب را به صاحبان وجوه مى رسانند، پرداخت كنيد; ان شاءالله موفق باشيد.
س 449 ـ خانمى است غيرسيده كه سرپرستى اطفال سيّد خود را به عهده دارد، آيا مى تواند از سهم سادات براى مخارج خود و فرزندان استفاده كند؟
ج ـ به نظر اين جانب مصرف سهم سادات به احتياط واجب بايد به اذن مجتهد جامع الشرايط باشد بنابراين در فرض سؤال كه بچه ها سيد و فقير هستند با اجازه از مجتهد و مرجع تقليد به قيم شرعى بچه ها بدهند و مادر مى تواند به عنوان حق الزحمه از سهم سادات بطور مشترك استفاده كند.
س 450 ـ خانمى است سيّده و شوهر او سيّد نيست و فقير و عائله مند مى باشد آيا مى تواند خمس بگيرد؟
ج ـ بلى مى تواند خمس را قبول كند و خرج شوهر و فرزندان خود كند اگر چه به احتياط واجب دهنده خمس بايد از مجتهد و مرجع تقليدش اجازه
|