(صفحه 274)
س 754 ـ خريد و فروش كتابهايى كه در آنها مطالب گمراه كننده و احياناً خلاف واقع و دروغ درج شده چه صورت دارد؟
ج ـ بطور كلّى نشر و خريد و فروش كتابها و نوشته هايى كه در آنها مطالب گمراه كننده و موجب فساد اخلاق و افكار فرد يا جامعه وجود داشته باشد جايز نيست.
س 755 ـ آيا تراشيدن گونه ها (عارض) جايز نيست؟
ج ـ تراشيدن گونه ها اشكال ندارد.(1)
س 756 ـ سلمانى مى گويد كه اگر ريش نتراشم، مشترى كم خواهم داشت و به درآمدم لطمه مى خورد، آيا اين عذر قابل قبول و مجوّز عمل او مى باشد؟
ج ـ چنين عذرى مجوّز انجام عمل حرام نمى شود.
س 757 ـ در حرمت مجسمه سازى آيا بين مجسمه هاى نيم تنه و ناقص با مجسمه هاى تمام قد و كامل فرقى هست؟ و تصاوير فرشته و جن به صورت مجسمه و به صورت منقوش داراى چه حكمى است؟
ج ـ ساختن آنچه بر آن صدق مجسمه ذى روح كند يا برجستگى داشته باشد، حرام است و فرقى بين نيم تنه و كامل نيست و تصوير و نقاشى فرشته و جن اگر بر آن صدق مجسمه كند يا برجستگى داشته باشد بنابر احتياط واجب ترك شود. بلى چنانچه مجسمه نباشد و برجستگى نداشته باشد، اشكال ندارد.
س 758 ـ اجرتى كه بابت مجسّمه سازى گرفته شده است چه حكمى دارد؟
ج ـ بطور كلى اجرتى كه بابت كار حرام اخذ شده حرام است و اگر اجرت
- 1 ـ البزنطى صاحب الرضا عليه السلام قال سألته عن الرجل هل يصلح له اَنْ يأخذ من لحيته؟ قال امّا من عارضيه فلابأس و امّا من مقدّمها فلا. (الوسائل، باب 63، من ابواب آداب الحمام، ح 5)
(صفحه 275)
دهنده را مى شناسند بايد به خود او برگردانند، و الاّ حكم مجهول المالك را دارد.
س 759 ـ شغل اينجانب عبابافى است و برنامه كار ما اين است كه پشم را رنگ كرده و پس از آنكه تبديل به نخ شد و عبا بافته شد عبا را پرداخت مى كنيم و به وسيله مخصوص كه روى عبا كشيده مى شود پُرز آن ظاهر مى شود اما همين كار باعث جدا شدن مقدارى از پشم عبا است كه بعداً آن را با پشم خوب مخلوط كرده و حلاجى مى كنيم بطورى كه معلوم نيست اين پشم، مخلوطى از پشم خالص و پُرز عبا است لطفاً بفرماييد آيا اين كار غش در معامله است؟
ج ـ اگر عرفاً و از لحاظ اهل فن اين كار تقلب محسوب شود، محكوم به حكم غش در معامله و حرام مى باشد و اين مسأله اختصاص به شغل عبابافى ندارد، بلكه پرداخت قالى و غيره نيز همين حكم را دارد.
س 760 ـ در بعضى از كشورها دختران توسط والدين به فروش مى رسند، آيا از لحاظ شرعى مى توان گفت حكم كنيز را دارند؟ و آيا استفاده از آنان به هر گونه جايز است؟
ج ـ به هيچ وجه جايز نيست و پولى كه در مقابل فروش آنان گرفته مى شود، حرام است و آنان حكم كنيز را ندارند و اين از ضروريّات فقه است.
(صفحه 276)
خريد و فروش
س 761 ـ اينجانب اجناسى مى فروشم كه هم استفاده حلال دارد و هم حرام (مثل تيغ) و مى دانم مشترى از آن استفاده حرام مى كند، آيا فروش من اشكال دارد؟
ج ـ بطور كلى فروش چيزى كه منفعت محللّه قابل توجه دارد، اشكال ندارد گرچه خريدار از آن استفاده حرام كند.
س 762 ـ از بعضى ميوه ها شراب درست مى كنند، فروش آن نوع ميوه ها به كسى كه براى آن كار مى خرد، چه صورتى دارد؟ و آنچه او درست مى كند، پاك است يا نجس؟ و خوردن آن حلال است يا حرام؟
ج ـ اگر با آنها چيزى درست مى كنند كه مست كننده است نجس مى باشد و خوردن آن هم حرام است. و فروش ميوه ها اگر به اين قصد باشد كه از آنها شراب درست كنند معامله حرام و بنابر احتياط باطل است، اما اگر به اين قصد نفروشند، معامله حرام و باطل نيست; هر چند كه بدانند با آن شراب درست مى كنند.
س 763 ـ اگر در معامله، فروشنده توسط فاكس پيشنهاد كامل فروش خود را
(صفحه 277)
ارسال و خريدار نيز قبولى خود را توسط فاكس براى فروشنده ارسال كند، آيا ايجاب و قبول و نتيجتاً، عقد بيع محقق مى گردد يا حتماً قرارداد مبايعه نامه حضورى لازم است؟
ج ـ در بيع مبايعه نامه حضورى لازم نيست، ولى لازم است عرفاً بلافاصله بعد از ايجاب، قبول صورت گيرد. لذا اگر فاصله زياد بين دو فاكس نباشد و عرفاً بلافاصله جواب فاكس داده شود بصورتى كه احتمال انصراف نباشد، صحيح است.
س 764 ـ چنانچه انجام معامله توسط ارسال فاكس نافذ باشد، چنانچه طرفين پس از اجراى عقد بيع توسط فاكس از (راه دور) پس از مدتى يكديگر را ملاقات كنند و حضوراً نيز مبايعه نامه كتبى تنظيم كنند كه كاملاً مطابق با مفاد فاكسهاى قبل باشد، آيا عقد انجام شده از زمان صدور فاكسهاى ايجاب و قبول واقع و محقق شده است يا از زمان صدور مبايعه نامه كه فرضاً در سه ماه بعد نوشته شده است؟
ج ـ اگر با فاكس بيع صورت گرفت، همان وقت بيع محقق شده است و مبايعه نامه حضورى اثرى ندارد.
س 765 ـ آيا قبض و اقباض در قطعيت و نفوذ بيع مؤثر بوده و ضرورى است؟
ـ و آيا در اين امر بين معاملات كوچك عرفى و بزرگ فرقى است؟
ـ و در صورت مثبت بودن پاسخ آيا قبض و اقباض تمامى ثمن و مثمن شرط است يا چنانچه قسمتى از ثمن تأديه شود، معامله بيع محقق مى گردد، و قبض و اقباض كل ثمن و مثمن از آثار و الزامات ناشى از عقد بيع مى باشد؟
ج 1 ـ خير، بيع بدون قبض و اقباض نيز قطعيت دارد و نافذ است مگر در بيع طلا و نقره.
(صفحه 278)
2 ـ خير، فرقى بين دو مورد نيست.
3 ـ همانطور كه عرض شد بيع بدون قبض هم لازم است. ولى اگر بعضى از ثمن يا مثمن قبض نشد و تلف شد، نسبت به آن مقدار معامله باطل مى شود و مشترى يا بايع حق فسخ پيدا مى كند.
س 766 ـ دو نفر قرار بود با هم معامله كنند كه ناگهان فرد سومى وارد معامله شد و زمين مذكور را خريد و سند هم به نام خود گرفته است، آيا فرد سوّم معصيت كرده است؟ به طور كلى حكم مسأله را بيان كنيد.
ج ـ وارد شدن در معامله ديگرى مكروه است ولى اگر كسى چنين كارى انجام دهد معامله وى صحيح است و حكم غصب را ندارد. لذا معامله روى زمين مذكور از اين جهت شرعاً بلامانع است.
س 767 ـ شخصى ضمن تنظيم قولنامه اى يك دستگاه از آپارتمان خود را با فردى مورد معامله قرار مى دهد، پس از اخذ قسمتى از ثمن معامله متوجه مى شود كه خريدار جزء فرقه ضاله بهائيت است.
اولاً: معامله فى مابين شرعاً باطل است يا خير؟
ثانياً: فروشنده شرعاً ملزم به انتقال ملك خود به خريدار خواهد بود يا خير.
ج 1 ـ خير، معامله باطل نيست ولى بعداً از معامله اى كه موجب تأييد و تقويت آنان بشود اجتناب كنيد.
2 ـ با صحت معامله ملك به خريدار منتقل مى شود و انتقال سند نيز طبق قرار و مقررات بايد انجام شود.
س 768 ـ فروشنده اى يك باب منزل مسكونى را كه براساس سند مالكيت، مالك آن مى باشد به سه نفر از خريداران به نحو مشاع با نوشتن يك مبايعه نامه اى كه داراى مشخصات فروشنده و خريدار و مورد معامله و ثمن آن