(صفحه 386)
نقره سكه دار مى شود و ظاهراً به قِران قديم ايران، معادل بيست و شش تومان و دو قران و نيم بوده و مهريه ها را طبق آن محاسبه و تعيين و در قباله ها مى نوشته اند و قيمت آن در هر زمان تابع نرخ همان زمان است و در زمان ما (سال 77) حدود 100 هزار تومان مى باشد.
س 1022 ـ عقدى بر اساس مهر السنه خوانده شده و مقدار آن تعيين نشده و يا به زوج نگفته اند، و ذهنيّت غلط اين بوده كه مهر السنه مبلغ ناچيزى است و پس از چند سال فهميده كه مهر السنه پانصد درهم است و چيزى بيش از يكصد هزار تومان مى باشد. سؤال اينكه مهر السّنه واقعى را بدهكار است يا همان مقدار كمى را كه بر اساس ذهنيت خود به آن رضايت داده است؟
ج ـ در فرض سؤال كه عقد روى مهر السنه خوانده شده است، همان مهر السنه واقعى را بدهكار است، اگر چه خيال مى كرده مقدار آن كم است.
(صفحه 387)
احكام اولاد
س 1023 ـ مستدعى است آداب مربوط به ولادت نوزاد را بيان فرماييد:
ج ـ بعد از ولادت چند چيز مستحب است:
1 ـ غسل دادن نوزاد با اطمينان به عدم ضرر.
2 ـ پوشاندن نوزاد با جامه و لباس سفيد.
3 ـ گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گش چپ او.
4 ـ برداشتن كام او با آب فرات و تربت حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) و نيز مى توانند با خرما كام او را بردارند.
5 ـ انتخاب نام خوب براى او. و بهترين نامها نامى است كه عبوديت براى خدا را برساند، مانند عبدالله و عبدالرحمن و عبدالرحيم، و يا نامهاى انبياء عظام و يا ائمه معصومين(عليهم السلام) بويژه نام محمد. و براى دختر، نامهاى زنان صالحه به ويژه نام فاطمه بهتر است.
6 ـ وليمه ولادت.
7 ـ مستحب است روز هفتم، سر نوزاد را بتراشند و هم وزن موهاى تراشيده شده، طلا يا نقره صدقه بدهند.
(صفحه 388)
س 1024 ـ لطفاً حكم ختنه را بيان فرماييد.
ج ـ ختنه پسر واجب است و احتياط اين است كه ولىّ، پيش از بالغ شدن بچه، او را ختنه كند و مستحب است ختنه روز هفتم تولد انجام شود و وليمه ختنه نيز مستحب است. و چنانچه پسر را تا بالغ شدن ختنه نكردند، واجب است خودش ختنه كند و ختنه شرط صحت طواف در حج و عمره است، چه حج و عمره واجب باشند يا مستحب، ولى بنابر اقوى شرط صحت نماز و ساير عبادات نيست.
س 1025 ـ لطفاً مسائل و آداب مربوط به عقيقه را بيان فرماييد.
ج ـ عقيقه كردن براى نوزاد از مستحبات مؤكّد است و كسانى كه قدرت مالى دارند مستحب است روز هفتم تولد نوزاد خود عقيقه كنند و اگر از روز هفتم تأخير افتاد، ساقط نمى شود، بلكه هر وقت فراهم شد مى توانند عقيقه كنند و اگر براى نوزاد عقيقه نكردند مستحب است خودش هر زمانى كه قدرت پيدا كرد ولو تا آخر عمر، براى خودش عقيقه كند و پرداختن پول عقيقه به فقرا به جاى عقيقه كفايت نمى كند، بلى چنانچه كسى روز عيد قربان، قربانى كند به جاى عقيقه محسوب مى شود و كفايت مى كند.
در استحباب عقيقه فرقى بين دختر و پسر نيست، ولى مستحب است براى پسر حيوان نر و براى دختر حيوان ماده عقيقه كنند.
در استحباب عقيقه فرقى بين نوزاد اول و دوم و غيره نيست.
كسانى كه قدرت مالى ندارند مستحب است هر زمانى كه قدرت پيدا كردند براى نوزاد خود عقيقه كنند.
عقيقه بايد گوسفند يا گاو يا شتر باشد و حيوان ديگر مثل مرغ و نحوه كفايت نمى كند.
(صفحه 389)
گوسفند لازم نيست ميش باشد، بلكه بز هم كفايت مى كند، ولى مستحب است شرايط قربانى را داشته باشد و چاق و فربه باشد.
س 1026 ـ اگر هنگام ذبح عقيقه دعاى خاصى وارد شده، بفرماييد.
ج ـ از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه فرمود هنگام سربريدن عقيقه بگوييد:
«وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلّذى فَطَرَالسَّماواتِ وَالأَرضَ حَنيفاً مُسْلماً وَ ما أَنَا مِنَ المُشْركينَ اِنَّ صَلاتى وَ نُسُكى وَ مَحْياىَ وَ مَماتى لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ، لاشَريكَ لَهُ وَ بِذلِكَ اُمِرْتُ وَ اَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ، اَللّهُمَّ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللهِ وَاللهُ اَكْبَرُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمد، اَللّهُمَّ لَحْمُها بِلَحْمِهِ وَ دَمُها بَدِمِهِ وَعَظْمُها بِعَظْمِهِ وَ شَعْرُها بِشَعْرهِ وَ جِلْدُها بِجِلْدِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْها وِقاءً» و نام نوزاد را ببريد و حيوان را ذبح كنيد.(1)
س 1027 ـ گوشت عقيقه را به چه صورتى مصرف كنيم؟
ج ـ بهتر است عقيقه را بطور ساده با آب و نمك به پزند و حدّاقل ده نفر از مؤمنين را دعوت كنند تا از آن بخورند و براى نوزاد دعا كنند و مى توانند گوشت آن را بصورت خام يا پخته تقسيم كنند.
مكروه است كه مادر و پدر و خواهر و برادر نوزاد (عائله پدر نوزاد) از عقيقه بخورند و كراهت، نسبت به مادر بيشتر است.
نيز شكستن استخوانهاى عقيقه مكروه است و چنانچه بخواهند گوشت آن را بصورت خام تقسيم كنند بهتر است طورى قطعه قطعه كنند كه استخوانهاى آن شكسته نشود گرچه شكستن هم اشكالى ندارد.
ضمناً استحباب دفن كردن استخوانهاى عقيقه و بعضى از كارهايى كه در بعضى جاها مرسوم و معروف است، ثابت نشده و مدركى ندارد.
(صفحه 390)
س 1028 ـ آيا در صورت فوت پدر، مادر بر فرزند صغير ولايت دارد؟ به اين صورت كه اموال صغير را بفروشد؟ و در صورت عدم ولايت آيا معامله فضولى است؟ و چنانچه صغار بعد از كبير شدن به چنين معامله اى راضى نشوند آيا خريدار بايد ملك مورد معامله را تحويل صغار بدهد؟
ج ـ اگر پدر در ضمن وصيت خود مادر را به عنوان قيم صغار تعيين كرده مادر در حدود قيموميت تعيين شده مى تواند در اموال صغار تصرف كند، در غير اين صورت فروش اموال آنها فضولى است و حكم بيع فضولى را دارد.
س 1029 ـ دختر صغيرى پدر خود را از دست داده و مادرش نيز شوهر كرده است و دختر بچه داراى مادر و مادر پدر است، حق الحضانة باكدام يك از اينهاست؟
ج ـ در فرض سؤال كه ظاهراً مادر از حق الحضانه خود صرف نظر كرده است چون مادر او و مادر شوهر در يك طبقه ارث قرار دارند، هيچ يك بر ديگرى تقدم ندارند، لذا حق الحضانه با قرعه تعيين مى شود.
البته مادر مادر مى تواند اين حق را به مادر پدر واگذار كند. و بهتر است مصلحت طفل رامنظور كنند و با تراضى و توافق و مصالحه مسأله را حل و خاتمه دهند.
س 1030 ـ مراتب حق الحضانه طفل را بصورت مشروح بيان فرماييد.
ج ـ بطور كلى حق حضانت طفل در مدت رضاع و شيرخوارگى يعنى تا دو سالگى با مادر است، چه او را شير بدهد و چه شير ندهد، پسر باشد يا دختر. و پدر در اين مدت حق گرفتن او را ندارد. پس از دو سال اگر طفل پسر باشد پدر احق است، و اگر دختر باشد مادر تا هفت سالگى احق است.