(صفحه 481)
شدن او بشود با رعايت مراتب و همچنين است اگر نگاه كننده از خويشان و ارحام صاحبخانه باشد، ولى منظورش نگاه كردن به چيزهايى است كه بر او نگاه كردن به آنها حرام است مثل عورت.
بلكه اگر انسان احتمال بدهد يا بداند كه دفاع او از جان خود يا بستگان خود منجر به كشته شدن خودش خواهد شد باز هم دفاع جايز، بلكه گاهى واجب است. ولى نسبت به مال اگر مى داند كه دفاع او از مال منجر به كشته شدن خودش مى شود دفاع واجب نيست، بلكه احوط ترك است.
بلى اگر انسان خيال كرد كه طرف، قصد هجوم به جان، يا ناموس، يا مال، او را دارد و در مقام دفاع، خسارت مالى يا جانى به او وارد كرد ولى بعد معلوم شد طرف چنين قصدى نداشته و انسان اشتباه كرده است، در اين صورت انسان گناه ندارد ولى ضامن خسارت طرف است.
نيز اگر حيوان درنده و خطرناك شخصى، به انسان حمله كند، انسان حق دارد به هر وسيله ممكن از خود دفاع كند و در صورت رعايت مراتب دفاع و عدم تجاوز، اگر به حيوان خسارت وارد شد، ضامن نيست.
س 1262 ـ چنانچه شخصى در غياب و بدون اذن صاحب خانه به قصد خلوت با دختر صاحب خانه وارد خانه بشود و مورد ضرب و جرح برادر دختر قرار گرفته و به قتل برسد حكم شرعى در مورد قاتل چيست؟ و چنانچه ورود به منزل از راه ديوار (عنف) باشد حكم آن چگونه است؟
ج ـ در فرض مزبور چنانچه دفاع از جلوگيرى از آن شخص متوقف بر قتل او بوده است خونش هدر بوده و قصاص و ضمانى نيست. اما اگر بدون قتل مثلا با تهديد يا ضرب و جرح از او جلوگيرى مى شده و فرار مى كرده است و در عين حال او را كشته است مسأله دو صورت دارد:
(صفحه 482)
1 ـ قاتل وى را مهدور الدم مى دانسته و به اعتقاد مهدور الدم بودن او را كشته است. در اين صورت قتل واقع شده شبه عمد است. و ديه بر قاتل است.
2 ـ قاتل او را مهدور الدم نمى دانسته و در عين حال او را كشته است. در اين صورت قتل واقع شده حكم قتل عمد را دارد. و در اين احكام فرقى بين ورود از ديوار و غير آن نيست.
س 1263 ـ در مواردى كه شخص در مقام دفاع است اما زياده روى كرده، مثلاً با زدن سيلى يا چوبى يا فريادى به طرف او فرار مى كرده اما با چاقو يا اسلحه به طرف زده و او را ناقص كرده يا مقتول ساخته، آيا اينجا جاى قصاص است يا ديه؟
ج ـ بطور كلى در مواردى كه دفاع با مرتبه نازله ممكن و محقق مى شود، تجاوز از آن حد جايز نيست و در صورت تجاوز از مقدار لازم به مقتضاى عمومات مربوطه چنانچه جنايت عمدى باشد بنابر احتياط قصاص ثابت است و اگر خطايى باشد ديه ثابت است.
(صفحه 483)
مسائل پزشكى
س 1264 ـ گاهى پزشك معالج، براى بهوش آوردن يا بكار افتادن قلب بيمار ناچار مى شود سيلى به بيمار بزند، يا ماساژ بدهد كه گاهى موجب سياه شدن صورت يا شكسته شدن استخوان سينه و پهلوى بيمار مى شود و گاهى عوارض ديگر بوجود مى آيد و چه بسا موجب تلف شدن بيمار شود، اصولاً اين اعمال تا چه حدود و با چه شرايطى جايز است؟ و در موارد جواز، آيا موجب ضمان و ديه هم مى شود؟
ج ـ بطور كلى چنانچه به نظر پزشك متخصص، اين اعمال، در مقام معالجه لازم باشد و از طرف بيمار يا ولى شرعى مجاز در معالجه حتى در صورت لزوم اين قبيل اعمال، باشد ـ كه معمولاً ولو با اذن فحوى چنين است ـ و افراط و تفريط و تقصيرى هم در بين نباشد، بعلاوه قبل از اقدام به معالجه اخذ برائت نيز كرده باشد، با چنين شرايط و مقدماتى، اصل اين اعمال در حدّ ضرورت جايز و موجب ضمان و ديه هم نمى شود. همانگونه كه در عمل جراحى روى افراد، اين امور رعايت و ضمان و ديه اى هم متوجه پزشك نمى شود، اما اگر پزشك متخصص و ماهر نباشد، يا بدون اجازه و بدون اخذ
(صفحه 484)
برائت، اقدام كند، يا تقصير كند، اصل عمل جايز نيست و موجب ضمان و ديه نيز مى شود.
س 1265 ـ آيا جايز است براى جلوگيرى از سرايت بعضى از بيمارى ها كه اگر جلوگيرى نشود، منجر به مرگ شخص يا فلج شدن وى مى شود عضوى از بدن را قطع كرد و بر فرض جواز، آيا ديه دارد؟
ج ـ بطور كلى در صورت علم يا اطمينان و با رعايت اهمّ و مهمّ و با عدم احتمال عقلايى به امكان معالجه با دارو و عدم اميد به بهبودى ولو با تأخير قطع عضو، با اجازه و رضايت خود بيمار يا ولى شرعى او مانعى ندارد و در اين فرض ديه ندارد.
س 1266 ـ اگر مسؤولين بيمارستان به منظور پيوند اعضاى شخص زنده به زنده نسبت به قبول مسؤوليت جوانب اين كار از فرد دهنده تعهد كتبى بگيرند و به علل گوناگون و بدون قصور از ناحيه پزشكان، وى فوت كند، آيا دادگاه حق مؤاخذه مسؤولين بيمارستان را دارد؟
ج ـ در فرض سؤال با شرط برائت ذمه وجهى براى مؤاخذه و ضمان نيست.
س 1267 ـ با توجه به اين كه بعد از مرگ، ديه حق وارث است، اگر فرد دهنده عضو تعهد كند كه در صورت مرگ وى پزشك مربوطه در قبال پرداخت ديه مسؤوليتى ندارد آيا چنين تعهدى كفايت مى كند؟
ج ـ بلى كفايت مى كند و ورّاث حقّى ندارند.
س 1268 ـ حال بيمار به گونه اى است كه پزشك فرصت گرفتن تعهد و شرط عدم ضمان را ندارد و بايد فوراً مريض را عمل كند، اگر عمل منجر به فوت شود، آيا پزشك مسؤول است؟
ج ـ در فرض سؤال كه حفظ نفس محترمه مطرح است، لازم است پزشك
(صفحه 485)
درمان را شروع كند و شرعاً جايز نيست بيمار را رها كند و اگر تقصير نكند، ظاهراً مسؤول ديه نخواهد بود، هرچند در صورت امكان از حاكم شرع يا نماينده او اجازه بگيرد.
س 1269 ـ خانمى را عمل جراحى كرده اند و در هنگام عمل، در اثر اختلال در وسائل و دستگاههاى مربوطه، يا در اثر حواس پرتى و اشتباه پزشكِ جراح و اطرافيان او، لطمه اى به خانم بيمار وارد شده و پس از مدّتى كه بيمار متحمّل خسارات روانى و جسمى و مالى شده است، متوجه شده اند كه منشأ آن اختلال در وسائل مربوطه يا در اثر بى مبالاتى و اشتباه پزشك و هم دستان او بوده است، آيا در چنين مواردى پزشك، ضامن خسارات وارده هست؟
ج ـ اگر خسارات وارده مستند به پزشك و اطرافيان او باشد ضامن هستند و حتى اگر اخذ برائت هم كرده باشد ولى در اثر عدم تنظيم و مرتب كردن وسايل و دستگاههاى عمل جراحى، يا در اثر تقصير و اشتباه، سبب لطمه و خسارت شده باشند، ضامن هستند و بايد بيمار را از خود راضى كنند، همانگونه كه در جلداول جامع المسائل، ص589 به آن اشاره شده است.
س 1270 ـ در همه درمانهاى دندانپزشكى كه توسط دانشجو انجام مى شود (وظايف آموزشى) چون كار عملى است، گاهى باعث خسارت و بعضى اوقات موجب از بين رفتن دندان يا عوارض ديگر مى شود، در اين صورت چه كسى ضامن مى باشد؟
ج ـ در اين صورت شخص مباشر ضامن است يعنى خود فردى كه به دندان آسيب رسانده است.
س 1271 ـ پزشك اشتباهاً به جاى دندان خراب دندان سالم را كشيده است، آيا بايد ديه بدهد؟
|