جستجو در تأليفات معظم له
 

قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احکام و فتاوا
دروس
اخبار
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
پايگاه هاى مرتبط
مناسبتها
معرفى و اخبار دفاتر
صفحه اصلي  

كتابخانه فقه احکام جوانان
صفحات بعد
صفحات قبل
(صفحه 163)

* خريدار و فروشنده از محل معامله متفرق نشده باشند; مثلاً از صاحب مغازه كالايى را خريدارى كرده، قبل از آنكه آن محل را ترك كند مى تواند آن را پس دهد.
* كالايى كه خريده است معيوب بوده وبعد ازمعامله بفهمد.
* فروشنده براى كالاى خود كه خريدار آن را نديده، خصوصياتى را بيان كرده و بعداً معلوم شود آنگونه نبوده است; مثلاً بگويد اين دفتر 200 برگ است بعداً معلوم شود كمتر است.
مسأله  : اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فوراً آن را بهم نزند بنابر احتياط واجب ديگر حق بهم زدن معامله را ندارد، مگر زمانى كه حكم مسأله را نمى دانسته است.


قَـرض



قرض دادن از كارهاى مستحبى است كه در قرآن و روايات، راجع به آن سفارش فراوان شده است و قرض دهنده در روز قيامت پاداش بسيارى خواهد داشت.

اقسام قرض

1 ـ مدت دار: يعنى هنگام قرض دادن مشخص شده است كه قرض گيرنده چه موقع بدهى را بپردازد.
2 ـ بدون مدت: قرضى كه زمان پرداخت، در آن مشخص نشده است.
(صفحه 164)

احكام قرض

مسأله  : اگر قرض مدت دار باشد طلبكار نمى تواند پيش از تمام شدن آن مدت، طلب خود را درخواست كند.
مسأله  : اگر قرض مدت دار نباشد، طلبكار هر وقت بخواهد مى تواند طلب خود را درخواست كند.
مسأله  : اگر زمان پرداخت بدهى فرا رسيده يا قرض بدون مدت بوده و طلبكار نيز طلب خود را مطالبه نمايد، واجب است كه بدهكار در صورت توانايى بدهى خود را بپردازد و اگر به تأخير اندازد، گناه كار است.
مسأله  : اگر قرض دهنده شرط كند كه پس از مدتى، مثلاً يكسالِ ديگر، زيادتر بگيرد و يا كارى براى او انجام دهد، رِبا و حرام است مثلاً يكصد هزار تومان بدهد و شرط كند كه پس از يكسال يكصد و بيست هزار تومان بگيرد.
مسأله  : اگر قرض دهنده شرط نكرده باشد كه زيادتر بگيرد ولى خود بدهكار زيادتر از آنچه قرض كرده پس بدهد، اشكال ندارد، بلكه مستحب است.


امانتدارى



اگر انسان مالِ خود را به كسى بدهد و بگويد: نزد تو امانت باشد، و او هم قبول كند، بايد به احكام امانتدارى عمل كند.

احكام امانتدارى

مسأله  : كسى كه نمى تواند از امانت نگهدارى كند، بنابر
(صفحه 165)

احتياط واجب جايز نيست چيزى را به امانت قبول كند.
مسأله  : كسى كه چيزى را امانت مى گذارد، هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس بگيرد و كسى كه امانت را قبول مى كند، هر وقت بخواهد مى تواند آن را به صاحبش برگرداند.
مسأله  : كسى كه امانت را قبول مى كند، اگر براى آن جاى مناسبى ندارد، بايد جاى مناسبى تهيه كند; مثلاً اگر امانت پول است و در خانه نمى تواند نگهدارى كند، به بانك بسپارد.
مسأله  : امانتدار بايد طورى از امانت نگهدارى كند كه مردم نگويند در امانت خيانت و يا در نگهدارى آن كوتاهى كرده است.
مسأله  : هرگاه امانت مردم از بين برود:
الف: اگر امانتدار در نگهدارى آن كوتاهى كرده باشد; بايد عوض آن را به صاحبش بدهد.
ب: اگر در نگهدارى آن كوتاهى نكرده و بطور اتفاقى آن مال از بين رفته; مثلاً آن را سيل برده است، امانتدار ضامن نمى باشد و لازم نيست عوض آن را بدهد.
مسأله  : امانتدار نمى تواند از امانت استفاده كند، مگر با اجازه صاحب آن.


عاريـه



عاريه آن است كه انسان مال خود را به ديگرى بدهد كه از آن استفاده كند ودر عوض، چيزى هم از او نگيرد; مثل آن كه دوچرخه خودرا به كسى مى دهدتاباآن به منزلش برود و برگردد.

(صفحه 166)

مسأله  : كسى كه چيزى عاريه داده، هروقت بخواهد
مى تواند آن را پس بگيرد و كسى هم كه عاريه كرده، هروقت بخواهد مى تواند آن را پس بدهد، البته در صورت اول اگر پس گرفتن عرفاً موجب خسارت عاريه گيرنده شود، بنا بر احتياط واجب بايد مهلت بدهد.
مسأله  : هرگاه مالى را كه عاريه كرده از بين برود يا معيوب شود: اگر در نگهدارى از آن كوتاهى ننموده يا در استفاده از آن زياده روى نكرده است، ضامن نيست. ولى اگر در نگهدارى آن كوتاهى كرده و يا در استفاده از آن زياده روى كرده باشد، بايد خسارت آن را بپردازد.
مسأله  : اگر قبلاً شرط كرده باشند كه هرگونه خسارت بر آن مال وارد شود عاريه كننده ضامن است، بايد آن خسارت را بپردازد.

اشياء پيدا شده يا گم شده

مسأله  : اگر شخصى چيزى پيدا كند ولى برندارد، وظيفه خاصى بر عهده اش نمى آيد.
مسأله  : اگر چيزى پيدا كند و بردارد، احكام خاصى دارد به اين شرح:
اگر قيمت آن كمتر از 6/12 نخود نقره سكه دارچيز نشانه داشته باشد و صاحب آن معلوم نباشد مى تواند براى
  • 1 . قيمت 6/12 نخود نقره، هم اكنون در بازار در حدود 3100 ريال است (بهار 1381 هجرى شمسى).

(صفحه 167)

خودش بردارد، ولى هر وقت صاحبش پيدا شد، بنابر احتياط واجب بايد عوض آن را به او بدهد.
و اگر قيمت آن كمتر از 6/12 نخود نقره سكه دار نيست و نشانه اى دارد كه مى تواند با آن صاحبش را پيدا كند، بايد تا يك هفته هر روز و بعد از آن هفته اى يكبار اعلام كند و چنانچه تا يكسال اعلام كرد و صاحبش پيدا نشد مى تواند به قصد آنكه: «هرگاه صاحبش پيدا شد به او بدهد» براى خودش بردارد يا براى او نگهدارى كند كه هر وقت پيدا شد به او بدهد و يا از طرف صاحبش صدقه بدهد، ولى احتياط مستحب آن است كه از طرف صاحبش به فقير غير سيّد صدقه بدهد.
مسأله  : اگر مى داند اعلام كردن فايده ندارد و يا از پيدا شدن صاحبش نااميد است، به نحوى كه اعلام كردن بيهوده شمرده مى شود، اعلام لازم نيست.
مسأله  : اگر كفش انسان را ببرند و كفش ديگرى به جاى آن مانده باشد، چنانچه مى داند كفشى كه مانده، مالِ كسى است كه كفش او را برده، و بداند كه عمداً برده است و راضى است كه كفشش را در عوض آن بردارند و دسترسى هم به او ندارد، در صورتى كه از پيدا شدن صاحبش مأيوس است يا برايش مشقّت داشته باشد، مى تواند آن را به جاى كفش خودش بردارد، ولى اگر قيمت آن كفش بيشتر از قيمت كفش خودش باشد، بايد هر وقت صاحب آن پيدا شد، زيادى قيمت را به او بدهد و چنانچه از پيدا شدن صاحبش نااميد شود، بايد زيادى قيمت را از طرف او به فقير غير سيد صدقه بدهد.