(صفحه 92)احكام تيمّم
مسأله : تيمّمى كه بجاى وضو است با تيممى كه به جاى غسل است، فرقى ندارد.
مسأله : كسى كه بجاى وضو تيمم كرده است، اگر يكى از چيزهايى كه وضو را باطل مى كند از او سر بزند، تيممش باطل مى شود.
مسأله : كسى كه به جاى غسل، تيمم كرده، هرگاه يكى از چيزهايى كه غسل را باطل مى كند، براى او پيش آيد تيممش باطل مى شود; مثلاً اگر به جاى غسل جنابت تيمم كرده، اگر دوباره جنب شود تيممش باطل مى شود.
مسأله : تيمم در صورتى صحيح است كه انسان نتواند وضو بگيرد يا غسل كند، بنابراين اگر بدون عذر تيمم كند، صحيح نيست و اگر عذر داشته باشد و برطرف شود; مثلاً آب نداشته و آب پيدا كند، تيمم او باطل مى شود.
مسأله : اگر به جاى غسل جنابت تيمم كند، لازم نيست، براى نماز وضو بگيرد. ولى اگر به جاى غسل هاى ديگر تيمم كند، با آن تيمم نمى تواند نماز بخواند و بايد براى نماز وضو بگيرد و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم ديگرى به جاى وضو انجام دهد.
(صفحه 93)
نمــاز
اهمّيت نماز
نماز مهم ترين اعمال دينى است كه اگر مورد قبول
درگاه خداوند عالم واقع شود، عبادتهاى ديگر نيز قبول مى گردد و اگر نماز پذيرفته نشود، اعمال ديگر نيز قبول نخواهد شد.
همان طور كه اگر انسان در شبانه روز پنج نوبت خود
را در نهر آبى شستشو دهد، چركى در بدنش
نمى ماند، نمازهاى پنج گانه هم انسان را از گناهان پاك
مى كند.
سزاوار است انسان نماز را در اوّل وقت بخواند. كسى كه نماز را سبك بشمارد، مانند كسى است كه نماز نمى خواند. پيامبر اكرم(ص) فرمود: «كسى كه به نماز اهميّت ندهد و آن را سبك شمارد، سزاوار عذاب آخرت است».
شايسته است نمازگزار كارهايى كه ثواب نماز را كم مى كند بجا نياورد; مثلاً با حالت خواب آلودگى نماز نخواند و در
(صفحه 94)
نماز به آسمان نگاه نكند، بلكه كارهايى كه ثواب نماز را زياد مى كند بجا آورد; مثلاً لباس پاكيزه بپوشد، خود را خوشبو كند، دندانهايش را مسواك بزند و موهايش را شانه كند.
اقسام نماز
براى آشنايى با مسائل و احكام نماز، ابتدا يادآور
مى شويم كه نماز يا واجب است و يا مستحب. نمازهاى
واجب هم دو دسته اند; برخى از آنها تكليف هر روز
مى باشد كه بايد در هر شبانه روز و در زمانهاى خاصى بجا آورده شود و برخى ديگر نمازهايى هستند كه گاهى اوقات به سببى خاص واجب مى شود و برنامه هميشگى و هر روز نمى باشد.
نمازهاى واجب روزانه
مسأله : نمازهاى هر روز، پنج نماز و مجموع آنها هفده ركعت است.
نماز صبح : دو ركعت.
نماز ظهر : چهار ركعت.
نماز عصر : چهار ركعت.
نماز مغرب : سه ركعت.
نماز عشاء : چهار ركعت.
(صفحه 95)وقت نمازهاى روزانه
مسأله : وقت نماز صبح از اذان صبح تا طلوع آفتاب است كه در اين مدت بايد خوانده شود و هرچه به اذان صبح نزديك تر باشد بهتر است.
وقت نماز ظهر و عصر از ظهر شرعى تا مغرب است كه به اندازه خواندن يك نماز چهار ركعتى در اوّل وقت مخصوص نماز ظهر و به همين مقدار كه به مغرب مانده باشد، مخصوص نماز عصر است.
وقت نماز مغرب و عشاء از مغرب تا نصف شب است كه به اندازه خواندن يك نماز سه ركعتى بعد از مغرب مخصوص نماز مغرب و به اندازه يك نماز چهار ركعتى كه به نصف شب مانده است، مخصوص نماز عشا مى باشد.
ابتداى وقت نماز صبح
مسأله : نزديك اذان صبح از طرف مشرق سفيده اى رو به بالا حركت مى كند كه آن را «فجراوّل» گويند، هنگامى كه آن سفيده پهن شد، «فجر دوّم»و ابتداى وقت نماز صبح است.
ابتداى وقت نماز ظهر
مسأله : اگر چوب يا چيزى مانند آن را عمود بر زمين قرار دهيم، صبح كه خورشيد طلوع مى كند سايه آن به طرف مغرب مى افتد و هرچه آفتاب بالا مى آيد سايه كم مى شود،
(صفحه 96)
وقتى كه سايه آن به كمترين مقدار رسيد و رو به افزايش گذاشت «ظهر شرعى» و ابتداى وقت نماز ظهر است.
مغرب
مسأله : مغرب موقعى است كه سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى شود، از بالاى سر بگذرد.
نيمه شـب
مسأله : براى محاسبه نيمه شب كه پايان وقت نماز عشا به دست مى آيد، احتياط واجب آن است كه فاصله بين غروب تا اذان صبح را دو نيم كنيم.
احكام وقت نماز
مسأله : نمازهاى غير روزانه داراى وقت مشخصى نمى باشد و بستگى به زمانى دارد كه به علّتى آن نماز واجب شود; مثلاً نماز آيات بستگى به زلزله يا كسوف يا خسوف و يا حادثه اى دارد كه پيش آمده است و نماز ميّت، زمانى واجب مى شود كه مسلمانى از دنيا برود.
- 1 . در برخى از شهرها از جمله مكّه، گاهى اوقات موقع ظهر سايه از بين مى رود، بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد، معلوم مى شود ظهر شده است.
- 2 . تقريباً يازده ساعت و ربع كه از ظهر شرعى بگذرد آخر وقت نماز مغربو عشا است; مثلاً اگر ظهر شرعى ساعت 15/12 باشد، نيمه شب ساعت 30/11 مى باشد.